ناشر: علم
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۱
جلد: گالینگور
قطع: رقعی
صفحات: ۵۴۵
120,000 تومان
احمدرضا زارعی
ناشر: علم
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۱
جلد: گالینگور
قطع: رقعی
صفحات: ۵۴۵
وزن | 800 g |
---|
خوليو كورتازار
مترجم: كيومرث پارسای
خولیو کورتاسار (۲۶ اوت ۱۹۱۴ بروکسل – ۱۲ فوریه ۱۹۸۴ پاریس) نویسنده رمان و داستان کوتاه آرژانتینی بود. او یک نسل از نویسندگان آمریکای لاتین، از مکزیک تا آرژانتین را تحت تأثیر قرار داد. بخش بزرگی از بهترین و شناخته شدهترین کارهایش را در فرانسه نوشت. جایی که در سال ۱۹۵۱ در آن شروع به کار کرد. وی یکی از بارورترین، متعهدترین و جهانیترین نویسندگان آمریکای لاتین است که از ایشان با اصطلاح «بوم - Boom» یاد میشود. همچنین منتقدان ادبی از کورتاسار به عنوان یکی از نویسندگان شاخص دهه ۱۹۶۰ نام میبرند.
اين كتاب، به نوعي شامل چند داستان ميشود، ولي از اين ميان، دو داستان آن بسيار مهم است. نخستين داستان را ميتوان به روال عادي تا انتها فصل 56، خواند. در آنجا خواننده ميتواند با خيال راحت، از مطالعه فصلهاي بعد خودداري كند و به داستان تازه بپردازد. دومين داستان را ميتوان ار فصل 73 شروع كرد و سپس فصل تازهاي را خواند كه شماره آن در انتهاي فصل پيشين مشخص شده است.
نویسنده در این اثر، علم «هاوکینگ» و آنچه که از علم خود دربارة وجود یا عدم وجود خدا استنتاج میکند را تحلیل کرده است. «استفن هاوکینگ» (1942 م)، مشهورترین دانشمند زندة جهان است که اخیراً با درجة استادی «لوکاس» در کمبریج بازنشسته شده است.
هاوکینگ، با وجود بیماری موتور نورون، با همکاران و شاگردان برجسته، مرزهای فیزیک ریاضی را شکسته است. کار او به پیشبینی «تابش هاوکینگ» منتهی شده و برهان او بر غیر ضروری بودن خداوند دلالت دارد.
نگارنده در اثر حاضر، کتابهای معروف هاوکینگ، از جمله: «نظم بزرگ» ؛ «تاریخچة زمان» و نظریات مختلف او را نقد و بررسی کرده و پرسشها و دیدگاههای فلسفی او را با توجه به آرا و نظرات دانشمندان دیگر به چالش کشیده است.
کتاب با هدف پاسخ دادن به این سئوال که: «آیا علم به سوی خدا میرود، از او دور میشود، یا در باب این موضوع بیطرف است؟» و روشن کردن مهمترین مسائلی که در کانون نزاع معاصر میان مفهوم خدا و علم قرار دارد، تدوین شده است.
این کتاب، گفتوگوی مردی است با خداوند که در طی آن به ارتباطی منحصر به فرد با خداوند، دست مییابد. او خاطرنشان میسازد که وظیفهی ماست که به خداوندجواب دهیم و گفتوگوی خاص خودمان را با او شروع کنیم و با شنیدن و پاسخ دادن، با پرسش و جواب، ارتباطمان با خدا تحکیم میشود. در خلال زمان، گفتوگویمان عمیق و به دوستی بدل میشود؛ ارتباطی صمیمیتر، غنیتر و کاملتر. در بخشی از این گفتوگوها آمده است: "من همیشه حضور دارم، در زندگی تو. اما هروقت کارهای زیر را انجام بدهی، حضور ما را بسیار آگاهانهتر حس خواهی کرد. وقتی از صمیم قلب، لبخند بزنی یا عشق بورزی یا آواز بخوانی یا برقصی یا بنویسی. این عالیترین شکل وجه بودن من است و هروقت تو این ویژگیها را بروز دهی، وجود مرا متجلی ساختهای. منظورم دقیقا همین است که میگویم. یعنی مرا از جلد خود بیرون کشیدهای. حقیقت این است که من همیشه در درون تو هستم و تو فقط در این گونه لحظات از وجود من آگاه میشوی".
باستانی پاریزی
از پاریز تا پاریس شرح سفرهای متعدد استاد محمدابراهیمباستانیپاریزی به شرق و غرب کرهی خاکی است که با شیوایی تمام ما را در سفرهای خود سهیم میکند. پاریز، روستایی از توابع سیرجان است و سفرنامه از پاریز تا پاریس هم که از کتابهای معروف دکتر باستانی پاریزی است، از همین روستا نام گرفته است.
محمد ابراهیم باستانی پاریزی در سوم دیماه ۱۳۰۴ در پاریز متولد شد. وی تا پایان تحصیلات ششم ابتدایی در پاریز تحصیل کرد و در عین حال از محضر پدر خود مرحوم حاج آخوند پاریزی هم بهره میبرد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی و دو سال ترک تحصیل اجباری، در سال ۱۳۲۰ تحصیلات خود را در دانشسرای مقدماتی کرمان ادامه داد و پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۲۵ برای ادامهٔ تحصیل به تهران آمد و در سال ۱۳۲۶ در دانشگاه تهران در رشته تاریخ تحصیلات خود را پی گرفت. در ۱۳۳۰ از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و برای انجام تعهد دبیری به کرمان بازگشت. در همین ایام با همسرش، حبیبه حایری ازدواج کرد و تا سال ۱۳۳۷ خورشیدی که در آزمون دکتری تاریخ پذیرفته شد، در کرمان ماند.
ژوزه ساراماگو
مینو مشیری
ویراستار : محمدرضا جعفری
کوری (به پرتغالی: Ensaio sobre a Cegueira) رمانی از ژوزه ساراماگو که نخستین بار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. ساراماگو در این رمان از کوریِ آدمها سخن گفتهاست. در این رمان، هالهای سفیدرنگ بعد از کور شدن افراد مقابل چشمانشان ظاهر میشود. ساراماگو در این رمان از تلمیح استفاده کرده و با اشاره به نوشتههای قدیمی، اثرش را زیباتر و تأثیرگذارتر کردهاست.
ساراماگو در رمان کوری برای شخصیتها اسم انتخاب نکردهاست. با وجود این، پیچیدگی در رمان ایجاد نشده و خواننده بهراحتی میتواند با شخصیتهای رمان ارتباط ذهنی برقرار کند. ویژگی دیگر این رمان در بازگشتهای زمانی به گذشته و آینده در خیال شخصیتهای رمان است که به زیبایی و جذابیت آن افزودهاست.
«به مرد کوری بگویید: آزاد هستی؛ دری را که از دنیای خارج جدایش میکند باز کنید. بار دیگر به او میگوییم: آزادی، برو، و او نمیرود، همانجا وسط جاده با سایر همراهانش ایستاده، میترسند، نمیدانند کجا بروند. واقعیت این است که زندگی دریک هزارتوی منطقی، که توصیف تیمارستان است، قابل قیاس نیست با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مددِ یک دست راهنما یا قلادهٔ یک سگ راهنما برای ورود به هزارتوی شهری آشوبزده که حافظه نیز در آن به هیچ دردی نمیخورَد، چون حافظه قادر است یادآور تصاویر محلهها شود نه راههای رسیدن به آنها.»
موضوع کتاب حاضر، تحليل و بررسي مفهوم «شيطان در ادبيات و متون مذهبي» است. نويسنده اين کتاب، پروفسور پيتر.جي. آون از برجستهترين اسلامشناسان حاضر در جهان است که در رشتههاي الاهيات و کلام مسيحي، فلسفه، زبانهاي کلاسيک و اديان تطبيقي تحصيل و پژوهش کرده است. وي در اين کتاب، ردّپاي شيطان را در تاريخ، اديان، متون کلامي، روايات و تفاسير قرآني کاويده است و سرانجام به عالم صوفيان گام نهاده و نشانههايي از اين مفهوم را در دنياي صوفيان وصف کرده است. کتاب با هدف شناخت مفهوم «ابليس» در متون کهن و فرهنگ صوفيان تدوين شده است.
این کتاب شرح حال 21 تن از سیاستمدارانی است (از قائم مقام فراهانی تا هویدا) که خود را به قدرت رساندند و بر سر آن جان باختند .
در مقدمه کتاب آمده است: نویسنده کتاب ارزشمند "جامعهشناسی نخبهکشی" قائممقام، امیرکبیر و دکتر مصدق را به عنوان سه مثال برای تاکید بر آن نظری برگزیده که در عنوان کتاب او نیز پیداست. از سالها پیش بر این اندیشه بودم که چرا استبداد توانست بدان راحتی امیرکبیر را بکشد و در جائی ثبت نیست که جز همسر و مادرش کسانی بر آن یل تاریخ ایران خون گریسته باشند. یا این که چرا محمدشاه لحظهای برای کشتن قائممقام و زیر پا نهادن عهدی که در حرم ضامن آهو با پدر خود بسته بود، درنگ نکرد. چرا وقتی استبداد - گیرم به اغوای استعمار - تصمیم به قتل این آزادگان میگرفت، لحظهای از مردم پروا نکرد، مردمی که قائممقام و امیرکبیر برای سعادت آنها به کام شیر رفتند ... در روایت زندگی 16 تنی که در فاصله زمانی قتل قائممقام فراهانی و امیرعباس هویدا، (حدود 150 سال) کشتهشدگان بر سر قدرت بودند و زندگیشان در این مجموعه میآید، پیداست که انتخاب و گزینشی براساس عملکرد مثبت یا منفی آنها یا خدمت یا خیانتشان، در نظر نیست. وگرنه این باب باید فقط با نام پرجلال امیرکبیر باز و بسته میباشد که کسی چون او، در میان این جاندادگان در قدرت نبود ...
نویسنده: مسعود بهنود
مسعود بهنود (زاده ۲۸ مرداد ماه ۱۳۲۵ در تهران) نویسنده، روزنامهنگار، بازیگر و فیلمساز ایرانی است. وی کارش را به عنوان روزنامهنگار از سال ۱۳۴۲ شروع کرد و آثاری در زمینهٔ سیاست و تاریخ معاصر ایران نگاشتهاست. بهنود بهعنوان یک روزنامهنگار در روزنامههای متفاوتی از جمله آیندگان و تهران مصور کار کردهاست. او بیش از ۲۰ روزنامه و مجله را بنیان نهادهاست که هیچ یک از آنها در حال حاضر منتشر نمیشوند. ازجمله فیلمهای او میتوان به حضور او به عنوان بازیگر و نویسنده در فیلم خانه عنکبوت اشاره کرد.
امینه پیش از آنکه داستان باشد، تاریخی است از دوران فروپاشی صفویه، و زمان کوتاه سلطنت نادرشاه افشار و کریم خان زند. و صد البته که تمام داستان نگاهی است به بانوانی که زمینه شکل گیری قاجاریه را فراهم آوردند و آن را دست به دست از خلال خونریزی ها، در بین خود برای مدت طولانی حفظ کردند. امینه تاثیر زنان باهوشی را نشان می دهد که از میان حرمسراهای شاهان قاجار برخاسته اند. اما اگر از عدم تطابق قصه با تاریخ بگذریم، در این کتاب درسهایی نهفته است. آنجا که امینه به اروپا میرود و تفاوت جایگاه زنان در جامعه اروپا را با جایگاه آنان در حرمسرای شاهی مقایسه میکند. آنجا که اعتقادات خرافی شاه سلطان حسین صفوی و اطرافیانش چگونه باعث استیلای افغانان بر ایران و عقبافتادگی کشور میشود. و تفاوت فرمانروایان و شاهانی که از مشاوران خوب بهره میبرند و آنها که خود را از آن محروم میسازند.
امینه در فرانسه داستان خونریزیهای محمود افغان در اصفهان را از زبان حیدر بیک برای ولتر تعریف میکند. او روایت میکند که حیدربیک در بین اجساد خونآلود خانوادهاش برای زنده ماندن خود را به مردن میزند. ولتر در عکس العمل به این داستان چند بار تکرار میکند: انتخاب مرگ برای گریز از مرگ! زنده باد زندگی. چه جمله زیبایی اگر دقیقتر به آن نگاه کنیم. اگر مرگ را فقط مرگ فیزیکی ندانیم. اگر در شرایط سخت امید را از دست ندهیم و مرگ را آرزو نکنیم، بلکه راه مبارزه با آن را جستجو کنیم. اگر صبر داشته باشیم. این چرخ زندگی است که میچرخد و هر طرف آن رنگی دارد.
مارکوس ویکس
نوید اصلانی
در معرفی این کتاب در بخشی از مقدمهی آن میخوانید:
«شاید بهتر باشد که به فلسفه از منظر آنچه فلاسفه انجام میدهند نگاه کنیم – بیش از آنکه یک مطالعه باشد، یک فعالیت است – که هدف آن استفاده از توانمندی انسان در انجام تفکر منطقی برای پاسخگویی به سوالات بنیادی در خصوص این جهان و جایگاه ما در آن میباشد. شاید این تعریف برای حوزهی بسیار وسیع، تعریفی کلی داشته باشد، اما این تعریف شیوهای مناسب برای متمایز نمودن فلسفه از دیگر روشهایی است که قصد داریم تا با استفاده از آنها به دنیای اطراف خود معنا بخشیم. فلسفه در نهاییترین شکل خود ابزاری برای تفکر است: تفکر در مورد اینکه چرا هر چیزی آنگونه که هست میباشد، چگونه میتوانیم به بهترین شکل ممکن زندگی کنیم، چگونه میتوانیم در مورد آنچه میدانیم مطمئن شویم و علت و معنای وجودی ما چیست؟...»
این كتاب با شیر سیاه و جوهر سفید نوشته شده ـ معجونی از قصهگویی، مادرانگی، عشق به سفر و افسردگی كه چند ماهی در دمای اتاق تقطیر شده است. الیف شافاك (الف شفق) نویسنده پیشرو تركیه با دنیا آمدن نخستین فرزندش گرفتار بحران روانی ژرفی میشود. طاعون احساس گناه و دلهره و اضطراب و سردرگمی درباره نقش تازه مادری به جانش میافتد و برای نخستین بار در زندگی دیگر نمیتواند دست به قلم ببرد. با فرو رفتن و غوطهوری در افسردگی شدید پس از زایمان، برای یافتن راه برونرفت از ناسازگاری میان مادرانگی و آفرینش هنری در جامعهای مردسالارانه، نگاهی به تجربههای دیگر نویسندگان برجسته زن در دنیا میاندازد، زنانی همچون سیلویا پلت؛ ویرجینیا وولف، سیمون دو بووار، و آلیس والكر. شیر سیاه با صداقت و راستگویی و شیوایی سوزاننده و طنز نامنتظره خود، كتابی اندیشهبرانگیز و برنده درباره ادبیات، مادرانگی و نیك بود معنوی است.
مقدم –
بنده سالهاست معلم تاریخ هستم.خواندن این کتاب را برای آشنایی جوانان با تاریخ احزاب سیاسی توصیه می کنم.در عین حال کتاب از حاشیه روی دوری کرده و همه مطالب مستند و اغلب همراه تصاویر آن دوران است.