قطع: خشتی
جلد: گالینگور
صفحات: ۱۰۰
کاغذ: گلاسه
0 تومان
گردآورنده: افشین شاهرودی
مجموعه ای از عکس های تاریخی ایران (از قاجار تا پهلوی)
ناموجود
قطع: خشتی
جلد: گالینگور
صفحات: ۱۰۰
کاغذ: گلاسه
وزن | 250 گرم |
---|
نام نویسنده : آنتونن آرتو
نام مترجم : نسرین خطاط
اهمیت و شهرت این کتاب حیرت انگیز تنها به این علت نیست که دنیای تئاتر را منقلب و دگرگون کرد.«تئاتر و همزادش»فراسوی یک بیانیه در مورد تئاتر بینشی عمیق و فلسفی نسبت به زندگی و انسان است.آنتونن آرتو را نیچه ی دنیای تئاتر می دانند.وی از تبار هنرمندان و عصیاگر شوریده ای چون رمبو و وان گوگ است که از فضای مسموم و آلوده ی محیط و اجتماع خود در رنج بود ودر طلب هوای تازه و هنری نو تا مرز جنون پیش رفت.آرتور در این کتاب،تئاتری را که تنها مایه ی تفریح وسرگرمی تماشاگر باشد محکوم میکند وبه جست و جوی نمایش خالص و ناب میرود که از تمامی امکانات صحنه بهره گیرد و به کمک ابزار فراز بانی مانند موسیقی،نور،حرکات و اشارات،به ناخودآگاه تماشاگر را یابد،نیروهای شگفت انگیز درونی اش را فراخواند،عصیانی در وجودش برانگیزد تا سرانجام او را به نوعی رهیدگی و پالایش رهنمون گردد.به همین جهت با شدت به تئاتر روان شناختی غرب که نمایش را به اسارت متن مولف کارگردان می افزاید آرتو در جست و جوی گوهره ی ناب تئاتر به سوی تراژدی باستان،نمایش های مذهبی قرون وسطی و تئاتر مشرق زمین باز میگردد.
پيتر بركهولدر - دانلد جي گراوت - كلاود و پاليسكا
ترجمه: كامران غبرايی
پديدآورندگان تاريخ موسيقي غرب در ويراست هشتم كتاب به كاوش در روند رشد و توسعه موسيقي رفتهاند و آهنگ دگرگونيهايش را از منظر تحولآفرينان واكاوي كردهاند. روششناسي اين رهيافت انسان محور اقتضا ميكند كه مردم - شنوندگان، مخاطبان، منتقدان، اجراكنندگان، و سازندگان - در كانون روايتها جاي داشته باشند، تا بتوان ارزشها و اعتبارها را از ديده آنها بازخواني كرد. بيگمان سرگذشت يكي از بزرگترين آفريدههاي بشر در يك مجلد نميگنجد، با وجود اين، مجموعه حاضر چنان بازبيني و ويرايش شده است كه هر پژوهشگر و هنرپژوهي از محتوايش بهرهمند خواهد شد.
كتابي كه پيش رو داريد، هفت بار پيش از اين بازبيني شده است و همين نكته نشان ميدهد كه «تاريخ موسيقي غرب» در ميان مشتاقان هنر موسيقي جايگاهي برجسته يافته است. روايت نورتن از تاريخ موسيقي در بافتار ساختارهاي اجتماعي و رويدادهاي تاريخي تبيين شده است. عنايت روايتگران اين روايت به امر آموزش و آموزششناسي نيز آشكار است و از اين منظر ميتوان كتاب پيش رو را داستاني بيمانند دانست.
هورست ولدمار جنسن
ترجمه: پرویز مرزبان
دومینیک آتون همراه با دنی دایر
ترجمهی وحید نمازی
این کتاب شامل نُه داستان تکاندهندهی حقیقی از سختترین هوادران فوتبال دنیا است.
دومینیک آتون در مقدمهی این کتاب آورده است:
«آنچه در این کتاب میخوانید، داستانهایی است دربارهی بیرحمترین، وحشتناکترین و پرشورترین تشکیلات هوادارن فوتبال جهان. فکر میکردید که انگلیس سرسختترین و سازمانیافتهترین تشکیلات طرفداران و تماشاگران فوتبال جهان را دارد؟ دوباره فکر کنید! ما در این داستان کاری کردهایم که دید شما را تغییر میدهد، به دیدار دستههایی از بچههای شرور رفتهایم، در قلمرو آنها و تحت شرایط سخت حکمفرماییشان، با رهبران تشکیلات آنها دیدار کردهایم که این دیدارها همیشه هم خوب و بهیادماندنی از آب در نیامدند.
ما گروه کوچکی بودیم ـ متشکل از من، یک مدیر تولید، یک کارگردان و یک محقق که برای به تصویر کشیدن فعالیت این گروهها و ساخت یک سریال تلویزیونی سفر میکردیم ـ ولی در واقع به سختی و چهارچشمی هوای یکدیگر را داشتیم. چرا که زمانهایی میرسید که به شدت نیاز به حمایت و مراقبت احساس میشد. اتفاق افتاد که به ما شلیک کردند، ما را با سنگ زدند، تعقیبمان کردند و یا به طرفمان گاز اشکآور شلیک کردند.
تهدیدمان کردند. کلکل کردیم و با آنها مشاجره کردیم و همیشه هم میدانستیم که ممکن است سالم به خانه برنگردیم.
ما درست یک بازی پیش از آن که هولیگانهای آرژانتینی تا پایان فصل از سفر به شهرهای دیگر به همراه تیمهای مورد علاقهشان منع شوند آنجا بودیم و روزهایی را در ایتالیا گذراندیم که در همان ایام، کل لیگ به هم ریخت و هولیگانهان چند پلیس را کشتند.
در هلند از ترس جانمان فرار را بر قرار ترجیح دادیم و در گالاتاسرای ترکیه از برابر دوربینهای پلیس متواری شدیم.
به صربستان رفتیم تا با سران تشکیلاتی از هولیگانها که متهم به جنایات جنگی شده بودند از نزدیک ملاقات کنیم و زمانی که در برزیل همراه با یکی از تشکیلات هواداری به سفری برای دیدن مسابقهی تیم آنها میرفتیم ، شیشهی اتوبوسمان در اثر تیراندازی هواداران دیوانهی تیم حریف خرد شد. در لهستان هم شورش تمام و کمالی را از نزدیک حس کردیم.
ما در کنار کثیفترین تشکیلات هواداری فوتبال و در جایگاههایشان در استادیومهای مختلف ایستادیم و شنیدیم چگونه از جوانانی که دستوران رهبران آن تشکیلات را بیچون و چرا اجرا میکنند، بهرهکشی میشود. ما دقیقا به درون سازمانهای مخوف آنها راه پیدا کردیم و با سرکردههایشان به گفتوگو نشستیم.
کار ما درست مثل یک گردباد واقعی بود. طی نود روز از نه کشور گذشتیم، با تشکیلات هواداری فوتبال در آن کشورها آشنا شدیم و سرسختترین سازمانهای هولیگانها در جهان را شناختیم. گاهی لبخندی واقعی بر لب داشتیم و زمانی هم از شدت ترس نزدیک بود خودمان را خیس کنیم!
این ماجرای واقعی رویدادهایی است که طی این مدت برایمان اتفاق افتاد. بعضیهایش را دوربینمان ضبط کرد و در بیشترش هم اجازه نداشتیم دوربین را روشن کنیم یا از پخش صحنههای ضبط شده معذور بودیم. میشود گفت که این کتاب، نسخهی تدوین نشدهی ماجراهای ماست که بیشک، پدیدآوردنش مثل یک انفجار بزرگ، حسابی سر و صدا میکند.»
سباستين اسمي
سارا حسيني معيني
سرقت آثار هنري پيچيده است. حتي زماني كه سارقين مدرك جرمي از خود باقي ميگذارند، آنچه در انتهاي داستان ميماند جاي خالي روي ديوار است. همه نقاشيهاي شگفتانگيز رايحه خاصي دارند كه آنها را منحصر به فرد ميكند...
هنگامي كه نقاشي مذكور پرترهاي باشكوه باشد، رايحه و ماهيت منحصر به فردش افزايش مييابد. يكتايي تصوير با يكتايي شخصي كه نقاشي شده درهم ميآميزد و ژرفتر ميشود. آن زمان است كه خسارت سرقت دو چندان ميشود. مالباخته شايد پس گرفتن پرتره تقلا كند، اما به راستي به دنبال پس گرفتن چه چيزي است؟ نقاشي؟ يا حال و هواي پيشين خلق اثر؟
نام نویسنده : الکس فرگوسن
نام مترجم : شایان سادات
این کتاب ماجرای زندگی مردی است که توانسته از دل سختی ها افتخار بیرون بکشد. مردی که زندگی برایش به مفهوم کار است و کار نیز به معنای خلاقیت و این هر دو را چنان به هم پیوند زده که تبدیل به یکی از خلاق ترین و ماندگار ترین مردان روزگار خود شده است. این کتاب فقط درباره فوتبال نیست درباره مدیریت زندگی و کار است. مدیریت آرزوها و برنامه ریزی برای آن ها تا قله دستیابی . حکایت سرسختی مردی است که نظم بریتانیایی اش را با خلاقیت جوان گرایی در هم آمیخته تا به ما نشان دهد که هیچ کدام از این دو عنصر به تنهایی برای موفقیت کافی نیست و فقط با ترکیب دو عنصر نظم و خلاقیت می توان به راهی گام گذاشته تا همیشه در اوج باشی . این کتاب نه تنها کتاب راهنمایی برای اهالی فوتبال است بلکه برای هر خواننده ای که به خود و آرزوهایش ایمان دارد خواندنی است. زندگی نامه ای که مدیریت را به ما می آموزد.
نام نویسنده : علی رامین
جامعهشناسی هنر، دانشی «دوزیستی» متشکل از دو رکن هنر و جامعهشناسی است. هنر، واژهای با بار ارزشی، از زمرهٔ علوم انسانی است که سرشتی کیفیتگرا دارد. زیباشناسان و فیلسوفان هنر کوشیدهاند هنر را از زوایای سهگانهٔ هنر، هنرمند و مخاطب بنگرند و با صورتبندی تعاریفی عمدتاً ذاتشناسانه، پرسش کلی چیستی هنر را پاسخ گویند. جامعهشناسی علمی کمیتگراست که به مطالعهٔ اجتماع و نظامهای انسانی، روابط افراد با یکدیگر و با جامعه، نهادها و ساختارهای اجتماعی میپردازد، و نیز به موضوع ارتباطات انسانی و چگونگی انتقال و خلق معنی در بستر اجتماع، توجهی جدی دارد. جنبهٔ اخیر، در جامعهشناسی هنر حائز اهمیت محوری است. قیاس رویکرد علوم انسانی و علوم اجتماعی به هنر، که فصل مهمی از این کتاب است، بازگشایندهٔ دریچهٔ وسیعی به روی بحثهای جاریِ مطالعات فرهنگی و پژوهشهای هنری است که چالش گفتمانی زیباشناسی و جامعهشناسی هنر در سرلوحهٔ آن قرار دارد.
مجموعهٔ حاضر ضمن بررسی رهیافتها، نظریهها و گفتمانهایی که اساس مطالعات اجتماعی هنرها در زمانها و مکانهای گوناگون قرارگرفتهاند، اهمیت و نقش نهادهای اجتماعی، فرهنگی، دینی، سیاسی و اقتصادیِ تأثیرگذار بر آفرینش و بازآفرینی هنرها را به تحلیل و ارزیابی میگیرد و بر شیوههای خلق آثار هنری در بستر اجتماع و چگونگی ایجاد ارتباط میان هنرمندان و مخاطبان آثار هنری، و عرضه و فروش آنها، در دورههای مختلف نظر میکند. هنر و ایدئولوژی، هنر و اخلاق، بررسی پایگاه اجتماعی و اقتصای هنرمندان، نقش بازاریابان و منتقدان در کامیاب ساختن آثار هنری، نقش هنر در بازتولید منزلت اجتماعی، تحقیق دربارهٔ ریشههای اجتماعی معیارهای ذوق و داوری و نیز عوامل اجتماعی تفسیرها و ارزیابیهای هنری، و دیگر دستاوردهای جامعهشناسی هنر در عرصههای نظری و عملی از زمرهٔ بحثهای این مجموعه است.
هلن گاردنر
محمدتقی فرامرزی
ویراست چهاردهم هنر در گذر زمان اثرِ هلن گاردنر انتظارات علاقهمندان و پژوهندگان تاریخ هنر و هنرهای تجسمی را برآورده میکند و از آن بسی فراتر میرود. با گذشت بیش از نود سال از انتشار نخستین ویراست آن در سال 1926، همچنان یگانه پژوهش جامع دربارهٔ تاریخ هنر در عصر جدید به شمار میرود. هنر در گذر زمان همپای نسلها رشد کرده و هیبت امروزش از دیروزش بسی بالیدهتر است. استادان و مربیان و دانشجویان در سراسر جهان بهمراتب مشتاقانهتر و پرشمارتر از روزگار خانم گاردنر در کلاس درس و پژوهشهای خود از این اثر ارزشمند بهره میگیرند. واقعیت آن است که هنر در گذر زمان دهها سال پیش از این به جایگاه پرخوانندهترین و آموزندهترین گنجینهٔ تاریخ هنر و معماری و پیکرتراشی و هنرهای تجسمی بهمعنای عام آن، در دنیای انگلیسیزبان و کشورهای دیگر دست یافته است و همچنان در آن جایگاه به حیات خود ادامه میدهد. از شصت سال پیش تا کنون، بازنگری خلاقانه و تکمیل این اثر برای هر ویراست ادامه دارد و همواره بر دامنهٔ موضوعی بحثها و فصلهای آن افزوده میشود و هر ویراست جدیدش مطالب درخور توجهی بیش از ویراستهای پیشین دارد.هنر در گذر زمان با تکیه بر معیارها و سنتهای پایهگذاریشده به کوشش هلن گاردنر و نویسندگان همکار و ویراستارانِ پس از او به اولین گزینهٔ دورههای پژوهش در تاریخ هنر جهان تبدیل شده است.
حسین عصاران
فکر این کتاب نمیتوانست همراه من نباشد. گذشته از علاقه و تعلقِ خاطر همیشگی و قدیمی به ترانه و ذاتِ پُر وقار آهنگهای واروژان، از زمان جدی شدنِ کار تحقیق و ثبت تاریخ ترانه در من، این علاقهی شخصی به امری واجب و زمینمانده بدل شد. دانستهها از او کم بود و در حد کلیاتی از مهربانی چهره و دانستگی علم، مَخلَص میشد که این نه آغاز بود و نه حق. همچنان که چند ویژهنامه و یادداشت پراکنده هم بیشتر به کلیاتی از این دست محدود شده بود. در میانهی گفتوگوهایم با ناصر چشمآذر و دیگر هنرمندان برای کتاب «باران عشق» فکر این کتاب در من راه گرفت. آنها مدام از نقش واروژان و حق استادیاش بر خود میگفتند. ناصر چشمآذر عاشقانه و خالصانه او را استاد خطاب میکرد و محمد سریر که بهصراحت از وظیفهام در اینباره گفت. پس بلافاصله بعد از انتشار آنیکی، کار اینیکی را آغاز کردم: گفتوگو با نزدیکترین یاران و همراهان واروژان آغاز شد. اسفندیار منفردزاده بزرگی و رفاقت کرد تا بابک افشار و شهیار قنبری مرا اول راه بنشاندند. از صحبتهای آنان روند کتاب دقیقتر شد. هر گفتوگو آدرس نفر بعدی را مشخص میکرد. برخی از این صاحبنامها که در این سالها به گوشهای خزیده بودند و دل به گفتن و از خود گفتن نداشتند، با نام واروژان به احترام از جای برخاستند و لطف کردند و گفتند آنچه را که پرسیدم. اطلاعات اولیه، رفتهرفته گستردهتر شد. حلقهها تا زنجیرواره شدن، کنار هم قرار گرفتند که در انتها میشد عنوان «شرح و مرور» بر آن گذاشت. در این گذار و در گذر از روایتِ هنرمندانِ موجه این عرصه، که خود قسمتی از تاریخ ترانهاند، بسیاری از روایتها با دیگر منابع هم وارسی مجدد شدند؛ اگر در میانهی گفتوگویی سخنی از نفر سومی به میان آمد، تا حد امکان نظرات او هم گرفته شد؛ و همهی اینها برای این بود که از ثبت روایتهای نامعتبرِ سهمخواهانه که این روزها به سرِ تاریخنگاری «ترانه» آوار شده، پرهیز شود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.