ناشر: مرکز
چاپ: ۱۳۹۶
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۰۹
0 تومان
باب تورس
گلناز ملک
باب تورس فيلسوف جامعه شناس دانشگاه لارنس شهر نيويورك آمريكاست.
او در اين كتاب به حقوق حيوانات از جايگاه يك جامعه شناس آنارشيست نگاه كرده و يادآور شده است تغيير رفتار ما با حيوانات تاثير مستقيمي بر ديگر روابط جوامع خواهد گذاشت.
ناموجود
ناشر: مرکز
چاپ: ۱۳۹۶
نوبت: ۱
جلد: شومیز
قطع: رقعی
صفحات: ۲۰۹
وزن | 216 گرم |
---|
هرولد جان بلاكهام
مترجم: محسن حكيمی
گزارشي فشرده، اما اساسي از انديشههاي شش انديشمند عمده اگزيستانسياليست:
فریدریش نیچه
گاریل مارسل
ژان پل سارتر
کارل یاسپرس
مارتین هایدگر
سورن کی یرکه گور
شرح، متكي بر اثر فلسفي اصلي هر دانشمند است و بخش نتيجهگيري، به جمعبندي افكار هر شش تن پرداخته، كل اين جريان فكري را تفسير و ارزيابي ميكند، ميكوشد برداشتهاي نادرست و نقدهاي ناروا را بزدايد و جنبههاي مشترك و نيز انفرادي انديشههاي اين فيلسوفان را نشان دهد.
نويسنده اگزيستانسياليسم را نه چون عارضهاي از عقل ستيزي مرتبط با بيحرمتي و فروپاشي زمانه ما، بلكه يك دوره ضروري تجربه انساني شمرده، چرا كه اين فيلسوفان كوشيدهاند، تنها انديشهورز نباشند بلكه به گونهاي شخصي با موقعيت انسان كه در زمانه آنها نهفته است زندگي كنند.
اسماعيل كاداره
قاسم صنعوي
کتابی بشدت توصیه شده و جز 1001 کتاب خواندنی قبل از مرگ بقول روزنامه وال استریت ژورنال : " یکی از گیراترین کتابهای نوشته شده در بین تمامی زبانها"
اسماعیل کاداره (زاده ۲۸ ژانویه ۱۹۳۶) یکی از نویسندگان مشهور آلبانی است. او شاعر و روزنامهنگار نیز هست.
او در اوایل سالهای ۱۹۹۰ در پی فشارهای رژیم کمونیستی انور خوجه آلبانی را ترک و به فرانسه پناهنده شد. انتشار کتابهایش برای مدتها در آلبانی ممنوع بود ولی در فرانسه با استقبال روبرو شد. کاداره در سال ۱۹۹۶ به عضویت فرهنگستان علوم اخلاقی و سیاسی فرانسه درآمد و پس از آن نیز به عنوان افسر «لژیون دونور» معرفی شد. نخستین رمان او ژنرال ارتش مرده در سال ۱۹۶۱ منتشر شد و پس از آن در حدود ۲۰ رمان و چندین کتاب شعر به چاپ رساندهاست.
(نمیدانست به کدام سو برود. گاهی در راه عوضی وقتش را تلف میکرد و گاهی بطور غیر عادی به راهی که از آن گذشته بود باز میگشت. شک به اینکه راه درست را نمیرود هر زمان بیشتر عذابش میداد. آخرالامر این احساس به او دست داد که دیگر تا پایان این یک مشت روزی که برای او- این زائر بینوای کره ماه- در ماه آوریل بی سروته مانده است پیوسته راه را عوضی می رود)
رمان «آوریل شکسته»، داستانی که در اوایل قرن بیستم رخ می دهد، ما را به قرون وسطی می برد، به فلات های مرتفع آلبانی که در آن کوه نشینان هنوز در چنبره رسوم و قیودی انعطاف ناپذیر به سر می برند که گرچه ضمانت اجرایی ای جز سنت و عرف ندارد، تخطی از آنها فرد را برای همیشه از جرگه جماعت بیرون می راند؛ اسماعیل کاداره با کشف ارزش های ادبیات اساطیری یونان و تأمل بر ژرفای ویژگی های اندیشه و تخیل نویسندگانی چون شکسپیر از یک سو و با درک غنا و قوت های بی بدیل افسانه های سرزمین شگفت آلبانی از دیگر سو، علاوه بر «آوریل شکسته»، رمان های دیگری نوشت که درونمایه آثار او را در طیفی گسترده از عمق فرهنگ و سنت های کشورش نشان داد.
گرام سیمسیون
مهدی نسرین
گرام سيمسيون نويسنده استراليايی تا پيش از آنکه درسال 2013 اولين رمانش را منتشر کند در حوزهی اطلاعات و مدلسازی دادهها کار میکرد. در اين سال او رمان پروژهی رُزی را نوشت که بيش از يک ميليون نسخهاش فروش رفت و برای سيمسيون در عالم نويسندگی شهرت جهانی بهبار آورد.
قهرمان اين رمان، دان تيلمن، پروفسور ژنتيک است که ذهنی تحليلگر و دقيق دارد و هرگاه در زندگی با معضلی روبهرو میشود، پروژهای را برای تحليل و حل آن کليد میزند. عليرغم هوش علمی سرشارش، دان در زمينهی ارتباطات اجتماعی آنقدرها هم زبردست نيست و به قول خودش مرتب مرتکب «سوتی معاشرتی» میشود. اين امر باعث شده که جمع کل دوستانش چهارنفر باشند و علیالخصوص تلاشهايش برای يافتن شريک زندگی مرتب نقش بر آب شود. او که برای حل مشکل پيدا کردن شريک زندگی مناسب، پروژهی همسريابی را شروع کرده به نکتهای پی میبرد و فکر میکند معما ديگر حل شده است؛ اما حل اين معضل، دان را با معضلات ديگری روبهرو میکند که لازم است برای حل هر کدام پروژهای دیگر را کليد بزند.
گیتس رمان های تخیلی زیادی نمی خواند و آن ها را بررسی نمی کند اما The Rosie Project یکی از معدود عناوین مورد علاقه اش است. این کتاب توسط همسرش، ملیندا به او پیشنهاد داده شد:"هر کسی که تصادفا بیش از حد منطقی شود، قهرمان را خواهد شناخت. یک پروفسور ژنتیک که از سندروم آسپرگر رنج می برد به جستجوی همسرش می رود."کتاب بامزه، هوشمندانه و تکان دهنده است، به حدی که وقتی شروع به خواندن آن کرد، تا انتها آن را دنبال نمود.
کالین استورر
حسن افشار
جمهوری وایمار (به آلمانی: Weimarer Republik) به نظام حکومتی آلمان طی سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ میلادی اطلاق میشود.
جمهوری وایمار در اصل اصطلاحی است که مورخان برای دوره تاریخی حدفاصل پایان جنگ جهانی اول تا روی کار آمدن حکومت نازیها در آلمان ابداع نمودهاند. باید توجه داشت که نام رسمی این حکومت، همانند حکومت پیش از آن، امپراتوری آلمان (به آلمانی: Deutsches Reich) بود.
جمهوری وایمار اولین تلاش برای ایجاد مردمسالاری در آلمان بود که توسط سیاستمداران آلمانی در شهر وایمار مورد اجماع قرار گرفت.
با به قدرت رسیدن هیتلر در ۱۹۳۳ عمر کوتاه جمهوری وایمار به پایان رسید.
نام نویسنده : زیگموند فروید
نام مترجم : شیوا رویگران
فروید، روانپزشک اتریشی و پایهگذار رشته روانکاوی، در ۶ مه ۱۸۵۶ در شهر پریبور در جمهوری چک کنونی و امپراتوری اتریش پیشین چشم به جهان گشود. به نظر او او بسیاری از رفتارهای انسان تحت تأثیر انگیزههای ضمیر ناخودآگاه است، افکار و خاطرات بخصوص ضمیر ناخودآگاه، بویژه از نوع جنسی و پرخاشگرانه، ریشهٔ اختلالات روانی هستند، و اینگونه اختلالات روانی میتوانند با تبدیل افکار و خاطرات ناخودآگاه به آگاهی از طریق معالجات روانکاوانه، درمان شوند. فروید در سال ۱۹۳۹ به دلیل ابتلا به سرطان فک درگذشت.
تردیدی نداریم که در نظریه روانکاوی فرض کنیم که جریانی که رخدادهای ذهنی طی میکنند به شیوهای خودکاره با اصل لذّت تنظیم میشوند. ما معتقدیم، به اصطلاح، جریان این رخدادها را تنشی غیرلذّتجویانه به شیوهای لایتغیر به حرکت میاندازد و اینکه این جریان جهتی به خود میگیرد به گونهای که نتیجه غایی با کاهش این تنش قرین میگردد: یعنی با اجتناب از عدم لذّت یا تولید لذّت. با در نظر گرفتن این جریان در بررسیهای خود درباره فرایندهای ذهنی که موضوع مطالعه ماست، ما بینشی «اقتصادی» را در کار خود وارد میکنیم و اگر در جریان توصیف این فرایندها سعی کنیم که این عنصر «اقتصادی» را به علاوه عناصر «مکاننگارانه» (topographical) و «پویا» (oynamic) ارزیابی کنیم و تخمین بزنیم، به گمان من کاملترین توصیفها را که در حال حاضر امکان درک آن را داریم از آنها به دست خواهیم داد، توصیفی که شایسته است با اصطلاح «مابعد روانشناسانه» متمایز شود.
نام نویسنده : فنلون
نام مترجم : میر جلال الدین کزازی
تلماک، پسر اولیس قهرمان بخش اول ادیسهی هومر، پادشاهی و نیز فرزانگی و خرد پدر خویش را به ارث برده است. چون پدر به سبب جنگهای تروا از وطن دور میافتد و مدعیان آهنگ غصب میراث او را دارند، مینرو (آتنا)، ایزدبانوی فرزانگی، در هیات پیری خردمند و هدایتگر، تلماک را در فراز و نشیب ماجراهایی که در پی یافتن پدر و پادشاهی بر او میگذرد دست میگیرد و راه مینماید.
از این افسانهی یونانی، فنلون داستان شیوا و دلکش سرگذشت تلماک را پرداخته و اندرزهای خود به شاهزادهای جوان را که پرورشش به عهدهی اوست در ان از زبان مینرو بیان میکند و اثری آموزشگرانه میآفریند که آن را میتوان با قابوسنامه در ادب ایران قیاس کرد.
مترجم: محسن سپهر
کارن آرمسترانگ (به انگلیسی: Karen Armstrong) (۱۴ نوامبر ۱۹۴۴ -) نویسنده و پژوهشگر انگلیسیست که تا کنون دوازده کتاب درباره دینشناسی تطبیقی تألیف کردهاست.
وی به مدت ۷ سال راهبهای کاتولیک بوده سپس در ۱۹۶۹ در دانشگاه آکسفورد ادبیات کلاسیک و مدرن خوانده است. وی چندین برنامه تلویزیونی نیز درباره پولس رسول و تاریخ کلیسا تهیه کرده است. او سپس به نوشتن کتاب هایی در زمینه اندیشه دینی روی آورد در حالی که جهان نگری او بر آمده از بینش دینی مسیحی و خرد باوری غربی است. وی همواره کوشیده است به عنوان یک پژوهشگر به دین ها بنگرد. به سخن دیگر تلاش آرمسترانگ این بوده تا بنیاد مشترک دین های سامی را بیابد و میان آنان پلی بزند.
این اثر, شرح و تفسیری است از مبحث خداشناسی در سه آیین یهود, مسیحیت و اسلام. ‘این کتاب, تاریخ واقعیت در زبان نیآمدنی خود خدا نیست. بلکه تاریخ چگونگی فهم آدمی از او, از ابراهیم تا روزگار کنونی, است. تصور آدمی از خدا تاریخی دارد, هم از این رو, نزد مردمان مختلف نو در زمانهای مختلف اندکی متفاوت است. تصوری از خدا که در نسلی و توسط انسانهای معینی شکل میگیرد, میتواند برای نسل دیگر و انسان دیگر بی معنا باشد. در واقع این گفته که ‘من به خدا اعتقاد دارم’ به خودی خود معنایی عینی ندارد بلکه مثل همه گفتهها, در هر بافتی و در میان هر جماعتی معنای دیگری پیدا میکند…. [نگارنده] معتقد است که ابراهیم, موسی و پیامبران پسان, خدایشان را درست همان جور تجربه کردهاند که امروز تجربه میکند ولی اگر به هر سه این دینها نگاهی بیندازیم روشن میشود که نظری عینی درباره ‘خدا’ در آنها نیست. هر نسلی تصوری از خدا میآفریند که به کارش میآید. در مورد اتهایسم (خداشناسی, بیخدایی) هم همین است. این گفته که من به خدا اعتقاد ندارم در اتهایستهای هر زمانهای برداشت خاصی از خدا را انکار کردهاند. آیا ‘خدا’یی که اته ایستهای امروزین رد میکنند همان خدای آبائ مسیحیت, خدای پیامبران, خدای فیلسوفان, خدای عارفان و خدای یزدان پرستان (Theists) قرن هژدهم است %
مارسل پروست
ترجمه: مهدی سحابی
در جستجوی زمان از دست رفته (به فرانسوی: À la recherche du temps perdu) عنوان رمانی نوشتهٔ مارسل پروست نویسندهٔ فرانسوی است. این رمان در ۷ جلد نوشته شده که هرکدام نامی مستقل دارند.
پروست این رمان عظیم را بین سالهای ۱۲۸۷-۱۲۸۸(۱۹۰۸-۱۹۰۹ میلادی) تا ۱۳۰۱(۱۹۲۲ میلادی) نوشته، و بین سالهای ۱۲۹۲(۱۹۱۳میلادی) تا ۱۳۰۶(۱۹۲۷میلادی) منتشر کردهاست (سه جلدِ آخرِ کتاب پس از مرگ وی چاپ شد). این رمان چندان به تشریحِ کلاسیکِ یک «داستان» نمیپردازد، بلکه از ورایِ داستانِ اصلی (پروست در جایی میگوید : «متأسفانه کتابم را با ضمیرِ "من" شروع کردم و فوراً همه فکر کردند، که به جای جستجویِ قوانینِ کلی، من در حالِ تجزیه و تحلیلِ خود، به معنایِ انزجارآمیزِ کلمه، بودم») یک تحلیلِ عمیقِ ادبی، هنری، فلسفی و اجتماعیِ جامعه فرانسه در اواخرِ قرنِ ۱۹ و اوایلِ قرنِ بیستِ میلادی (آنچه در تاریخِ فرانسه جمهوری سوم نامیده میشود) به دست میدهد. همچنین نحوه استفاده مارسل پروست از زبانِ فرانسه و جمله سازی او که شکلی بدیع و نو در ادبیات فرانسه بود آن را به کلی از سایر آثارِ ادبی هم زمانش متمایز میکند.
نويسنده: دكتر محمد صنعتي
آندره بروتون، مؤسس جنبش فراواقعگرایی در فرانسه، بوف کور را جزو بیست کتاب شاهکار سدهٔ بیستم میلادی دانسته است.
هنری میلر، نویسندهٔ معاصر آمریکایی، دربارهٔ آن گفتهاست: «بوف کور هدایت کتابی است که من آرزو دارم روزی نظیر آن را بنویسم. مانند این داستان در هیچ زبانی ندیدهام. آن را واقعاً دوست میدارم.»
کتاب «صادق هدايت و هراس از مرگ » نوشته محمد صنعتي روانپزشک، نويسنده، منتقد ادبي است. صنعتي در اين کتاب دست بر روي يکي از معروفترين رمانهاي ادبيات معاصر گذاشته است. وي بوف کور را از منظرهاي مختلف بررسي ميکند. صنعتي که خود يک روانپزشک است، خواننده را با تحليلي روانکاوانه از بوف کور مواجه ميکند. پرداخت عميق نويسنده به هدايت و نوشتهي او، حکايت از اشراف موضوعي وي از روانشناسي و ادبيات دارد. صنعتي همچون يک جراح، بسيار متبحرانه ارزشهاي نويسندگي هدايت را از منظر ديگر موشکافي ميکند. علاوه بر اين در اين کندوکاو نويسنده به روايت خود، پرده از تاريکيهاي اين کتاب مياندازد و برخلاف باور بسياري از ميل به جاودانگي در هدايت سخن ميگويد. صنعتي در کتاب ديگري به بازتاب زندگي و شخصيت هدايت در ديگر آثارش پرداخته است. طرفداران هدايت اين بار ميتوانند او را از منظر يک رويکرد روانکاوانه ببينند. همينطور خوانندگاني که در تاثيرگذاري بوف کور در ادبيات معاصر ايران شک دارند با مطالعه اين کتاب شايد ديگر ارزشهاي اين رمان را دريابند.
كارين بويه
سعيد مقدم
کارین ماریا بوی (۲۶ اکتبر ۱۹۰۰ — ۲۴ آوریل ۱۹۴۰) شاعر، رماننویس و نویسنده داستان کوتاه سوئدی بود. او به عنوان یکی از شاعران برجسته ادبیات نوگرایی سوئد شناخته میشود.
کارین بوی در سال ۱۹۰۰ میلادی در یوتبری متولد شد. در ۱۹۰۹ همراه با خانوادهاش بهاستکهلم رفت. در ۱۹۲۰ به مدت یک سال به مرکز تربیت معلمی رفت و شرایط تدریس در سطح ابتدایی را کسب کرد. در ۱۹۲۲ نخستین کتاب شعر خود را به نام «ابرها» منتشر کرد. در ۱۹۲۳ وارد دانشگاه اوپسالا شد و به آموختن زبان یونانی، زبانهای اسکاندیناویایی و ادبیات پرداخت. بوی تحصیلات خود را در سال ۱۹۲۸ در دانشگاه استکهلم به پایان رساند. پس از آن مدتی به تدریس در مدارس پرداخت. در سال ۱۹۲۷ به جمع ویراستاران مجله سوئدیکلارته پیوست. تعدادی از شناختهشدهترین شعرهایش در همین مجله به چاپ رسیدند. در سال ۱۹۲۹ با یکی از ویراستاران کلارته به نام لیف بیورک ازدواج کرد که آن دو در سال ۱۹۳۲ از یکدیگر جدا شدند.
بوی در سال ۱۹۳۱ به جمع ویراستاران مجله آوانگارد اسپکتروم که نقش مهمی در معرفی نوگرایی در سوئد داشت، پیوست. او چند مقاله مهم را در آن مجله به چاپ رساند و همچنین ترجمه سرزمین بیحاصل تی اس الیوت را نیز در سال ۱۹۳۲ منتشر ساخت. همکاری او بااسپکتروم در سال ۱۹۳۲، زمانی که برای مدتی به برلین رفت، قطع گردید. پس از بازگشت از برلین به سوئد، تصمیم گرفت که بر روی نوشتن تمرکز کند. نخستین رمان او در سال ۱۹۳۱ منتشر شده بود. در طول نه سال بعد چهار رمان دیگر نیز منتشر ساخت. بوی در ۱۹۳۵ چهارمین کتاب شعر خود را منتشر ساخت او همچنین دو جلد داستان کوتاه در سالهای ۱۹۳۴ و ۱۹۴۰ منتشر کرد.
بوی در آوریل ۱۹۴۱ (در زمان جنگ جهانی دوم) با خوردن قرص خوابآور خودکشی کرد. آخرین کتاب شعرش، «هفت گناه مرگبار» در ۱۹۴۱ و پس از مرگ او منتشر گردید. این کتاب نشان دهندهٔ تکامل دید و سبک او از رؤیاهای دختری از طبقه متوسط و پذیرش مشتاقانه زندگی یک رادیکالی جوان به تصاویر جسورانهتر، چشمندازهای گستردهتر و احساس نسبت به مسائل انسانها بود. از رمانهای دیگر او هستند: «بحران»(۱۹۳۴) که بیان کنندهٔ کشمکش او در پذیرش همجنسگراییش است و «کالوکاین» (۱۹۴۰) که ظلم طاقت فرسای جامعهای تمامیتخواه را در آینده توصیف میکند.
نام نویسنده : لویی فردینان سلین
نام مترجم : مهدی سحابی
به زعم بسیاری، سلین یکی از بزرگترین نویسندههای تاریخ رمان است. نگاه او به دنیا بسیار سیاه، بیرحمانه و کالبد شکافانهاست. او با شجاعتی بینظیر پلیدیهای انسان عصر جدید را برملا ساخت و آینهای صادق در برابر او نهاد. همچنین نمیتوان از زبان او یاد نکرد. او نثری بسیار عامیانه داشت و از عباراتی که خود میساخت بسیار استفاده میکرد. او زبان معیار را زبانی زنده نمیدانست. او تمام تابوهای عصر خود را شکست و تأثیری عمیق بر نویسندگان پس از خویش گذاشت.
سلین در بارهٔ خودش کمتر حرف میزد و وقتی هم که در مورد خودش میگفت دروغ بود. یکی از دوستان سلین که در یکی از مصاحبههایش حضور داشته، میگوید که او از اول تا آخر به یک خبرنگار دروغ گفت و بعد از رفتن او نیز از دروغ گفتنش خوشحال شد. سلین جایی گفته: «حقیقت دردی است که هیچ وقت انسان را رها نمیکند و حقیقت این دنیا مرگ است. باید انتخاب کنی؛ مرگ یا دروغ. راستش را بخواهید شخصاً هیچوقت جرأت خودکشی را نداشتهام.» او در همهٔ آثارش ردی از شخصیتش به جا گذاشتهاست. مثلاً: در «سفر به انتهای شب»، قهرمان اصلی داستانش (فردینان) خود سلین است و قصه، ماجرای بخشی از زندگی خود اوست. فردینان داستان همانقدر بیحوصله، تند، بدبین و منزجر است که فردینان سلین. او هرگز عاقبت خوبی برای بشر متصور نبوده است و به همین دلیل سفر به انتهای شب را با لحنی اعتراضآمیز و تلخ نوشت. علاقهای هم که او را وادار به نوشتن این رمان کرد نیز نتوانست مانع از بدبینی او نسبت به بشر شود.
«مرگ قسطی» نیز به سبک کتاب قبلیاش نوشته شد. او در این کتاب دربارهٔ کودکی خود نوشت و باز لحن عامیانه و متفاوت ادبیات فرانسه را دچار شوک کرد. سلین در جواب به منتقدانش گفته بود: «من همانطوری مینویسم که حس میکنم... از من خرده میگیرند که بد دهنم و زبان بیادبانه دارم... از بی رحمی و خشونت دائمی کتابهایم انتقاد میکنند... چه کنم؟ این دنیا ذاتش را عوض کند من هم سبکم را عوض میکنم».
او در دو جنگ جهانی شرکت کرد و در یکی از آنها هم زخمی شده بود؛ بنابراین در تمام داستانهایش درست مثل یک پیر دنیا دیدهاست که برای بچهها قصه تعریف میکند. در عین حال نکتهٔ عجیب و منحصربهفرد حکایتهای او این است که هیچچیز دلچسب و معنا داری در داستانهایش نمیتوان پیدا کرد. شخصیتهای داستانش مدام در موقعیتهای پوچ قرار میگیرند و بیشتر آنها را مرگ به عجیبترین شکل ممکن غافلگیر میکند. نثرش، طنز تلخ و سردی است که در تمام حکایاتش جاری است و ماجرا را نه تنها تحملپذیر بلکه لذت بخش میکند ولی این لذت تا کمی بعد از داستان ادامه دارد و بعد از آن، ذات غمگین و افسردهٔ قصه خودش را نشان میدهد و خواننده را به سرزمینهای تاریک میبرد. همین است که طرفداران جدی ادبیات مدرن، سفر به انتهای شب را «انجیل افسرده» لقب دادهاند. این توافق تقریباً در تمام دنیای ادبیات وجود دارد که سلین نویسندهٔ توانایی است که سرگذشت عجیب و غریبش را حتی در کتاب «سفر به انتهای شب» تعریف کردهاست. او همهٔ نبوغ و خلاقیتش را در این کتاب به کار برد نبوغی که باعث شد نویسندههای فراوانی مثل ژان پل سارتر،ژان ژنه، ساموئل بکت، کورت وانگات، هنری میلر و چارلز بوکوفسکی آن را ستایش میکنند. حتی نقل قولی از چارلز بوکوفسکی هست که جایی گفته: «سفر به انتهای شب، بهترین کتابی است که در دو هزار سال اخیر نوشته شدهاست.»
پل موران یکی از مهمترین نویسندگان نیمه اول قرن 20 در فرانسه است. او را با «مارسل پروست» نیز مقایسه کردهاند، اما متاسفانه با وجود اهمیت این نویسنده، تاکنون هیچ رمانی از او به فارسی منتشر نشده است.
در این کتاب مقوله خودکشی هم در داخل متون ادبی و هم در بیرون از متن تحلیل میشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.