نام انتشارات : نگاه
تنهایی پرهیاهو
7,000 تومان
نام نویسنده : بهومیل هرابال
نام مترجم : احسان لامع
داستان این کتاب روایت تکگویی درونگرایانه یک کارگر دستگاه پرس به نام «آقای هانتا» است. او در زیرزمینی مرطوب که انبار کاغذ باطله است روزگار میگذراند و کتابهایی را که از سوی اداره سانسور به آنجا میآورند، خمیر میکند. آقای هانتا با خواندن این کتابها دنیا را به گونهای دیگر میبیند و…
ناموجود
وزن | 132 گرم |
---|
محصولات مرتبط
بارون درخت نشین
نام نویسنده : ایتالو کالوینو
نام مترجم : مهدی سحابی
كوزیمو قهرمان داستان در دوازده سالگی علیه سختگیری های پدر اشرافمنش و غذاهای تهوعآور و غیرعادی خواهرش باتیستا به بالای درخت بلوط پناه میبرد و تصمیم میگیرد كه دیگر پایین نیاید. این درختنشینی كه در دوره نوجوانی نوعی لجبازی با خانواده است، در جوانی و بزرگسالی به انتخابی آگاهانه تبدیل میشود. به طوری كه برای آموزش و تشویق دیگران به این كار حتی كتابی در مورد كشور آرمانی بر فراز درختان و قانون اساسی آن مینویسد. سنتشكنی او علیه آیین اشرافیت، مراسم اجتماعی و نظم كهنه اجتماعی – برخلاف اكثر روشنفكران و مصلحان اجتماعی كه فقط حرف میزنند یا مقاله مینویسند (در یك كلام تنها اظهارنظر میكنند)- دارای الگوی عملی است. از دیدگاه او «برای بهتر دیدن زمین باید كمی از آن فاصله گرفت.» كوزیمو روندو از یك خانواده اشرافی و فئودال است، ولی ادعای دوك بودن پدرش را نوعی وسوسه بیمارگونه میداند و خود را از این طبقه جدا كرده و از همان بالای درخت به مردم عادی، كشاورزان، فقرا، سربازان و كسبه خرده پا كمكهای بسیار میكند و آنها را در مبارزه با خدایان زر و زور یاری میكند. پدر در هجده سالگی پسر درختنشینش، به دیدار او میآید و مقام دوكی را عاملی برای فرماندهی بر اشراف ناحیه میداند. اما پسر پاسخ میدهد: «من فقط این را میدانم كه اگر من بیشتر از دیگران چیز بدانم، در صورت نیاز آنها باید آنچه را كه بلدم در اختیارشان بگذارم. به نظر من فرماندهی یعنی همین.» به همین دلیل كوزیمو در موضوعات مختلف كتاب میخواند و آنچه خود از آبیاری، كشاورزی، درختكاری و زنبورداری یاد گرفته است، به دیگران یاد میدهد و یا گره از مشكلاتشان باز میكند...
برف بهاری
نام نویسنده : یوکیو می شیما
نام مترجم : سمیا صیقلی
میشیما، یوکیو (1970-1925) mishima , yukio رمان نویس ژاپنی با نام اصلی هیرائوکا کیمی تاکه. نویسندهای بزرگ بود که بسیاری منتقدین نوشتههای او را با آثار مارسل پروست، همینگوی، آندره ژید و سارتر برابر نهادهاند.
میشیما در زندگی کوتاه اما پر بار ادبیاش آثار فراوانی از جمله چهل رمان، سی و سه نمایشنامه و داستانهای کوتاه بسیاری نگاشت. نثر او ترکیبی است از شعر، فلسفه، سنتهای ژاپنی و باورهای مذهبی.
اعترافات یک صورتک (1949)، معبد کلاه فرنگی طلایی(1956) و برف بهاری (1967-1956) کتاب حاضر، از آثار درخشان اویند. میشیما به سال 1970 در اعتراض بدانچه که تباهی ملّت و زوال سنتهای سامورایی میدانست با خودکشی آیینی (هاراکیری) به زندگی این جهانی خویش پایان داد.
« برف بهاری» نخستین قسمت از رمان چهارگانه نهایی میشیما است . کییوآکی پسر زیبا و اشراف زادهای است که در خانواده پولدار ماتسوگائه متولد شده است . خانواده آیاکورا خانوادهای از نظر اجتماعی بالا ولی از نظر مادی فقیر است و پدر کییوآکی او را به نزد آیاکوراها میفرستد تا موقعیت اجتماعی آنها برای او مفید واقع شود . این خانواده دختری بسیار زیبا به نام ساتوکو دارد . این دختر و پسر عاشق هم میشوند ولی به گونهای عجیب پسر از یک سو شدید عاشق دختر است ولی از سوی دیگر به نوعی مقاومت کرده و حس نفرت هم دارد . دختر عاشق اوست ولی سعی در حفظ غرورش را هم دارد.
«برف بهاری»، عاشقانهای است حزین و اندوهگین سرشار از تصاویری ناب و آناتی دلنشین، تا جایی كه بسیاری از منتقدان این رمان را «رومئو و ژولیت»یی تازه خواندهاند.
بهترین داستانهای کوتاه آنتوان چخوف
نام نویسنده : آنتوان چخوف
نام مترجم : احمد گلشیری
چخوف نخستین مجموعه داستاناش را دو سال پس از دریافت درجهٔ دکترای پزشکی به چاپ رساند. سال بعد انتشار مجموعه داستان «هنگام شام» جایزه پوشکین را که فرهنگستان روسیه اهدا میکرد، برایش به ارمغان آورد. چخوف بیش از هفتصد داستان کوتاه نوشتهاست. در داستانهای او معمولاً رویدادها از خلال وجدان یکی از آدمهای داستان، که کمابیش با زندگی خانوادگی «معمول» بیگانهاست، تعریف میشود. چخوف با خودداری از شرح و بسط داستان مفهوم طرح را نیز در داستاننویسی تغییر داد. او در داستانهایاش به جای ارائهٔ تغییر سعی میکند به نمایش زندگی بپردازد. در عین حال، در داستانهای موفق او رویدادهای تراژیک جزئی از زندگی روزانهٔ آدمهای داستان او را تشکیل میدهند. تسلط چخوف به نمایشنامه باعث افزایش توانائی وی در خلق دیالوگهای زیبا و جذاب شده بود. او را «مهمترین داستان کوتاهنویس همهٔ اعصار»نامیدهاند.
چند داستان کوتاه- ۱۸۸۳ - از دفترچه خاطرات یک دوشیزه
- ۱۸۸۴ - بوقلمون صفت
- ۱۸۸۹ - بانو با سگ ملوس
- - نشان شیروخورشید
پسرانی از جنس روی
سوتلانا آلکسیویچ
درباره کتاب:
سوتلانا آلکسیویچ که در سال 1947 در بلاروس متولّد شده است، کار نویسندگی خود را با دو کتاب تحقیقی و مستندنگاری درمورد جنگ جهانی دوّم آغاز کرد: «جنگ چهرهای زنانه ندارد» (1985) و «آخرین شاهدان». سوّمین کتاب او، «پسرانی از جنس روی»، یک رسوایی واقعی در کشورش راه انداخت. برخی از آثار آلکسیویچ هنوز هم در سرزمین مادریاش ممنوع است و او مجبور شده نخست به فرانسه و سپس به سوئد مهاجرت کند. او اکنون در سوئد زندگی میکند.
بخشی از مقدمه کتاب:
«آیِز آداموویچ» نویسندهای اهل بلاروس که احترام بسیاری برای «سوتلانا آلکسیویچ» قائل است در مقدّمهای که برای نخستین کتاب او، «جنگ چهرهای زنانه ندارد» ـ که در سال 1985 در اتّحاد جماهیر شوروی منتشر شد ـ نوشته است، حرفی عجیب به زبان میآورد: «کتاب سوتلانا آلکسیویچ به ژانری تعلّق دارد که نه هنوز تعریف شده و نه حتی اسمی دارد.» در واقع امّا این ژانر اسمی کاملاً مشخص دارد: مستندنگاری. امّا آن زمان دورهای بوده است که قانون سکوت تقریباً در همهجا برقرار بوده و خودسانسوری کاملاً رواج داشته است و همین خود نشانهای بر نخستین تَرَکها در بلوکهای یکدست بوده است. بیشک سوتلانا آلکسیویچ نویسندهای است که در دورانی که نخستین زمزمه های بزدلانه در مورد شرایط زمانه فروکش کرد، شهامت زیرپا گذاشتن یکی از آخرین تابوها را داشت: او افسانۀ جنگ افغانستان و جنگجویان آزادیبخش را ویران و پیش از هر چیز افسانۀ سرباز شوروی را نابود کرد که در تلویزیون در حال کاشت درختان سیب در روستاها نشان داده میشد در حالی که در واقعیت، به درون خانههایی کاهگلی که زنها و کودکان به آن پناه برده بودند، نارنجک پرتاب میکرد. همانطور که خود سوتلانا بر این مسئله تأکید میکند اتّحاد جماهیر شوروی، حکومتی میلیتاریستی بود که خود را در قالب کشوری معمولی پنهان میکرد و در نتیجه کنار زدن برزنتهایی خاکیرنگ که پایههای سنگی این حکومت را میپوشاند، کاری خطرناک بود. هنوز چیزی از انتشار نخستین چکیدۀ پسرانی از جنس روی در 15 ژانویه 1990 در روزنامه کومسومولسکایا پراودا نگذشته بود که سوتلانا رگباری از تهدیدها را دریافت کرد. به او هشدار دادند که آدرس محل سکونتش را میدانند و میروند سر وقتش و با او تسویه حساب میکنند. او چه کرده بود؟ هالۀ قهرمانی جوانکهایی را که از جنگ بازمیگشتند از بین برده و آخرین پناهگاه آنها یعنی همدلی همشهریهایشان را از آنها ربوده بود. وضع بدتر از این هم شد: این جوانها که سلاخی جنگ را به شدّت تجربه کرده و دوستان، توهم ها و حتی خواب و سلامتیشان را از دست داده بودند و قادر نبودند زندگی عادی خود را از سر بگیرندـ پسرانی پُرشور که اغلب از نظر جسمی ناقص شده بودند ـ از همان نخستین چکیدۀ این کتاب که در مطبوعات منتشر شد، در چشم اطرافیانشان به مُشتی متجاوز، قاتل و وحشی تبدیل شدند. این زن چهل و دو ساله با سر و وضعی روستایی، دوباره آنها را به خط مقدّم فرستاد و در معرض آتشِ فجایعِ گذشته و بیتفاوتیِ حال قرار داد… این قهرمانانی که افسانۀ امپراتوری، آنها را شکل داده بود و به نام دوستیای اسطورهای جنگیده بودند شاید میتوانستند به زندگی خوب و بد خود ادامه دهند اگر همچنان حکومت ـ حتی اگر شده ناشیانه ـ از آنها حمایت میکرد. امّا چنین چیزی دیگر غیرممکن بود.
دکتر ژیواگو
نام کتاب برگرفته از شخصیت اول آن –یک دکتر شاعر– است. کتاب داستان مردی است که عاشق دو زن است و این موضوع همزمان با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و سپس جنگ داخلی ۱۹۱۸-۱۹۲۰ این کشور است. درونمایهٔ داستان زندگی مردی است که حوادث بیرونی که از دسترس او خارج هستند مسیر زندگیش را دگرگون میسازند. در سال ۱۹۶۵ دیوید لین از روی این کتاب فیلمی به همین نام ساخت و در سال ۲۰۰۵ هم در روسیه از روی آن یک سریال ساخته شد. نوشتن کتاب در سال ۱۹۵۶ پایان یافت ولی به دلیل مخالفت با سیاست رسمی شوروی در آن سالها اجازه نشر در این کشور را نیافت. در سال ۱۹۵۷ ناشری ایتالیای آن را در ایتالیا چاپ کرد. کتاب عاقبت در سال ۱۹۸۸ در روسیه به چاپ رسید.
“دکتر ژیواگو”، شاهکار “بوریس پاسترناک” برنده ی جایزه ی ادبی نوبل، یکی از مهمترین بیانیه ها علیه حکومت های توتالیتر، تمامیت خواه و ایدئولوژیک است نام کتاب برگرفته از شخصیت اول آن می باشد که یک دکتر شاعر است. دکتر ژیواگو عاشق دو زن است و این موضوع همزمان با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و سپس جنگ داخلی ۱۹۱۸-۱۹۲۰ این کشور رخ می دهد. درونمایه ی داستان، زندگی مردی است که حوادث بیرونی که از دسترس او خارج هستند مسیر زندگی اش را دگرگون میسازند. در پس این عظمت اثر پاسترناک، روایت ویژه ای از عشق و دلبستگی نیز هست. عشقی که وجوه انسانی آن را تا حد جلوه ای آسمانی بر فراز می کشد.
ساندویچ ژامبون
چارلز بوکوفسکي
ترجمه: علي اميررياحي
بوكوفسکی شاعر و داستان نویس بزرگی است،در ایران نیز بسیار مورد اقبال خوانندگان جدی کتاب قرار گرفته است.ساندویچ ژامبون داستان بلند و جذابی است سرشار از طنز و مطایبه اما در پس طنز آثار بوکوفسکی به دغدغه ها و دردهای جوامع صنعتی و مدرنی می پردازد که به مرور ایام از روابط انسانی،عشق وعاطفه،مهروزی و انسانیت تهی میشوند و روابط مکانیکی،سودجویی و بالا رفتن از مراتب اجتماعی به هر قیمتی جایگزین روابط انسانی میشود،در واقع طنز نویسنده طنزی سیاه و تلخ است که در پس ظاهر خنده دار میتواند اشک به چشم خواننده بیاورد.
من خانه مادربزرگ را دوست داشتم. خانه ي کوچکي زير انبوه شاخه هاي آويزان درختان فلفل. اميلي همه قناريهايش را در قفسهاي جداگانهاي نگه ميداشت. يکبار را به خوبي يادم است. حوالي عصر ميخواست روسري سفيدي را روي قفسها بيندازد تا پرندهها بتوانند بخوابند. بقيه هم نشستند روي صندلي و شروع کردند به صحبت. آنجا يک پيانو بود. من نشستم پشتش و کليدها را فشار دادم و به صداهاشان گوش کردم. آن کليدهاي انتهايي پيانو را بيشتر دوست داشتم، جايي که انگار ديگر به سختي صدايشان درميآيد – صدايي مانند افتادن تکه هاي يخ روي يکديگر..
سرمایه در سده بیست و یکم
توماس پیکتی
ناصر زرافشان
به نظر میرسد که میتوان با اطمینان گفت سرمایهدر سده بیست و یکم، کار سترگ توماس پیکتی، اقتصاددانان فرانسوی مهمترین کتاب اقتصادی این سال- و شاید این دهه-است. پیکتی که به طور مدلل، برجستهترین متخصص نابرابری درآمد و ثروت در جهان است، در این کتاب کاری بیش از مستند سازی و اثبات تمرکز هر روز بیشتر درآمد در دست یک اقلیت اقتصادی نخبه انجام میدهد. او استدلالات نیرومندی هم در اثبات این امر ارائه میکند که ما دوباره داریم به دوران «سرمایهداری موروثی» برمیگردیم که در آن باز هم ارتفاعات فرماندهی بر اقتصاد را ثروت، آن هم نه ثروت ساده، بلکه ثروت موروثی اشغال کرده و تحت تسلط خود در آورده است، نظامی که در آن، این که در چه خانوادهای متولد شده باشی، بیش از تلاشی که میکنی یا استعدادی که داری، اهمیت دارد.
پل کروگمان (نیویورک تایمز)
کتابی که در زمینه اقتصاد سالهای بسیاری بود بیشترین اشتیاق برای انتشار آن وجود داشت.
توبی سانجر(گلوب اندمیل)
پیکتی کتابی نوشته است که هیچ کس که به شناخت چکیده و دقیقی از دوران ما علاقهمند باشد، نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
جان کیدی (نیویورک)
کتابی که به طور خارقالعادهای مهم است.
داگ هن وود
کتاب تازه توماس پیکتی سرمایه در سده بیست و یکم با صرف دقت، تلاش و توجه بسیار، جزئیات ساز و کار نابرابری ثروت و درآمد را در طول دو سده اخیر تشریح و تصویری تا حدودی عبوس از آینده نابرابری اقتصادی ارائه میکند. در طول این بررسی، پیکتی نظریه خود را هم درباره علت افزایش انفجاری حقوقها و پاداشهای پرداختی به مدیران ارشد شرکتها و اینکه چگونه میتوان با این گرایش ویرانگر به طور موفقیت آمیز مقابله کرده، مطرح میسازد.
مت برونینگ (مجله ویک)
بمب قدرتمند فصل، کتاب اقتصادي توماس پیکتی، سرمایه در سده بیست و یکم استدلال میکند که دهههای بزرگ برابر سازنده پس از جنگ جهانی دوم، که سبب پیدایش طبقه متوسط در ایالات متحده شد، تنها یک جریان خارج از روال عادی بوده است.
شیلا دوان (نیویورک تایمز ماگازین)
شهریاران گمنام
نام نویسنده : احمد کسروی
این کتاب شامل پژوهشهایی مستند درباره چند خاندان پادشاهی ناشناس و گمنام ایرانی پس از اسلام است . این کتاب در سه بخش دیلمیان، روادیان و شدادیان نگاشته شدهاست. کسروی در مقدمه شهریاران گمنام با اشاره به این موضوع که ابهامهای بسیاری در تاریخ پس از اسلام وجود دارد و در مورد خاندانهای پادشاهی ناشناس اطلاعات کم و پراکندهای موجود است، به ذکر تحقیقات خود درباره برخی از خاندانهای نامعروف ایرانی پرداخته است. او در ادامه ،تحقیقات خود را شامل برخی از حکمرانان که شرق شناسان نیز آنها را نشناختهاند و نیز گروهی دیگر که دارای تحقیقهایی ناقص و دارای لغزش بودهاند و او به تصحیح آنها اقدام کرده، برشمرده است. کسروی در بخشی از همین مقدمه با اشاره به انجام رسانیدن سه بخش از کتاب، از نگارش بخشهای چهارم، پنجم، ششم و هفتم در آینده خبر دادهاست. اما او موفق به نگارش آنها نشد.
کتاب دزد
ماركوس زوساک
مترجم: مرضيه خسروی
زوساک این کتاب را در سال ۲۰۰۵ میلادی با نام «The Book Thief» نوشته و منتشر کرده است. «دزد کتاب توانست» در سال انتشار به پرفروشترین رمان استرالیا تبدیل شود.
نویسنده در این رمان چند ماجرای پیوسته را نقل میکند.
راوی این کتاب «مرگ» است و نگاه او به زندگی دختری به نام ایزابل قبل و همزمان با جنگ دوم جهانی در آلمان نازی. سرپرستی ایزابل که برادرش را از دست داده و مادر کمونیستش به اردوگاه کار اجباری فرستاده شده به خانوادهای در نزدیک شهر مونیخ سپرده میشود. در خیابانی که نامش «بهشت» است.
او با یکی از همسایگانش که همسن خود اوست طرح دوستی میریزد و این دوستی در طول چند سال، وجهی رمانتیک به خود میگیرد. ایزابل خود را در خانه جدید با خواندن کتابهایی که میدزد سرگرم نگه میدارد. جنگ جهانی دوم آغاز میشود و خانوادهای که سرپرستی ایزابل را به عهده دارد، به یک یهودی پناه میدهد.
مارکوس زوساک در سال ۱۹۷۵ میلادی در سیدنی متولد شد و تا به امروز ۶ رمان منتشر کرده است. برخی از رمانهای این نویسنده در میان آثار پرفروش زبان انگلیسی بودهاند و توجه منتقدان و جوایز ادبی را به خود جلب کردهاند.
کتاب دلواپسی
نام نویسنده : فرناندو پسوا
نام مترجم : جاهد جهانشاهی
فرناندو پسوا(1935-1888)نویسنده نامدار پرتغالی در کتاب دلواپسی سند وجودی انسان را که در رنج از پیرامون و خودش میباشد ارائه داده است این اثر بیست سال از عمر نویسنده را به خود اختصاص داده نخستین قطعات آن را در 1913 نوشت و آخرین ـنها را در 1934
مطالب آغازین اثر گره خورده با نماد گرایی است بخشهای بعدی که از 1924شروع و به 1934 خاتم میابد بر مبنای مندرجات تاریخی نوشته شده است شگفت آنکه پسوا ابتدا این کتاب را نوشته ی فردی به اسم ویسنت گوئرس معرفی کرد اما در 1930 برناردوسوارز کمک حسابدار را خالق این اثر نامید که شبیه خود اوست
مترجم اثر زنده یاد جاهد جهانشاهی کتاب را از ترجمه آلمانی آن به فارسی برگردانده است و چاپ جدید اثر از نو ویراست کامل شده است
گزیده اشعار فریدون مشیری
مجموعه اشعار شارل بودلر (گل های دوزخی)
نام نویسنده : شارل بودلر
نام مترجم : نیما زاغیان
شارل پییر بودلر (به فرانسوی: Charles Pierre Baudelaire) (۹ آوریل ۱۸۲۱–۳۱ اوت ۱۸۶۷) شاعر و نویسندهٔ فرانسوی بود.
زندگینامه
شارل در پاریس زاده شد. او تحت تأثیر پدر به سمت هنر گرایش پیدا کرد، زیرا بهترین دوستان پدرش هنرمند بودند. شارل بیشتر روزها با پدرش به دیدن موزهها و نگارخانهها میرفت. در ۶ سالگی پدرش را از دست داد. یکسال بعد از مرگ پدر، مادرش با سروانی به نام ژاک اوپیک ازدواج کرد. شارل همواره از این پیوند ناخشنود بود. در ۱۱ سالگی مجبور شد همراه خانواده به لیون مهاجرت کند. در مدرسه شبانهروزی با همکلاسیهایش سازگار نبود و دچار کشمکشهای زیادی با آنها میشد. تا اینکه در آوریل ۱۸۳۹ سالی که میبایست دانشآموخته شود، از مدرسه اخراج شد. در ۲۱ سالگی میراث پدر را به ارمغان برد، اما او با بیپروایی این میراث را به نابودی کشاند. شارل در ۲۱ سالگی ازدواج کرد. او علاوه بر شعر به کار نقد روی آورد. شارل بودلر از مطرحترین ادیبان مکتب سمبولیسم بود. او در سال ۱۸۶۷ بر اثر یک سکته قلبی واز کار افتادن نیمی از بدنش از دنیا رفت. شارل اولین کسی بود که واژه مدرنیته را در مقالات خود بکار برد.
گلهای دوزخی را اغلب در کنار منظومههای بزرگی همچون اودیسه، ایلیاد، کمدی الهی و بهشت گمشده قرار میدهند. این اثر نه تنها جایگاه بسیار مهمی در تاریخ شعر جهان دارد بلکه تاثیرات ژرفی بر هنرمندان مدرن همچون سورئالیستها و دادائیستها داشته و هنرمندان معاصر بسیاری با الهام از اشعار بودلر به تولید اثر پرداختهاند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.