تولستوی و مبل بنفش
نویسنده: نینا سنکویچ
مترجم: لیلا کرد
انتشارات کولهپشتی، چاپ سی و چهارم ۱۴۰۱
۲۷۲ صفحه، رقعی، شومیز
- شما نمی توانید "آبهاي شمال" را به سبد خرید خود اضافه کنید، این محصول در انبار موجود نیست.
تولستوی و مبل بنفش
180,000 تومان
نينا سنكويچ
ترجمه: ليلا كرد
مردم كتابهايي را كه دوست دارند به اشتراك ميگذارند. آنها ميخواهند حس خوبي كه موقع خواندن كتابها احساس كردهاند يا ايدههايي را كه در صفحات كتابها يافتهاند، با دوستان و خانواده سهيم شوند. خواننده كتاب با به اشتراك گذاشتن يك كتاب محبوب سعي ميكند همان شور، شادي، لذت و هيجاني را كه خودش تجربه كرده است با ديگران سهيم شود. چرا؟ سهيم شدن عشق به كتابها و يك كتاب بخصوص با ديگران كار خوبي است. اما از طرفي هم، براي هر دو طرف تمرين دشواري است. درست است كه اهداكننده كتاب روحش را بري نگاهي رايگان آشكار نميكند، اما وقتي كتابي را با اين اعتراف كه يكي از كتابهاي مورد علاقهاش است هديه ميكند، انگار كه روحش را عريان كرده است. ما همان چيزي هستيم كه دوست داريم بخوانيم. وقتي اعتراف ميكنيم كتابي را دوست داريم، انگار داريم اعتراف ميكنيم كه آن كتاب جنبههايي از وجودمان را به خوبي نشان ميدهد، حتي اگر آن جنبهها معلوم كند كه ما هلاك خواندن رمانهاي عاشقانهايم، يا دلمان لك زده براي داستانهاي ماجراجويانه، يا اينكه در خفا عاشق كتابهاي جنايي هستيم.
وزن | 318 گرم |
---|
محصولات مرتبط
برادران سیسترز
پاتریک دوویت
مترجم: پیمان خاکسار
رمان برادران سیسترز نامزد جایزهٔ ادبی من بوکر ۲۰۱۱ شد و تقریباً در تمام فهرستهای بهترین کتابهای سال ۲۰۱۱ نیز حضور داشت.
آخرین باری که بعد از چند ماه کار توی معدن برگشتم به شهر یه کیسهی بزرگ طلا همراهم بود. با این که میدونستم این کار دیوونگیه ولی تصمیم گرفتم تو یکی از گرونترین رستورانهای شهر یه غذای حسابی بخورم. به استحضارتون برسونم که مجبور شدم برای یه وعده غذا سی دلار پول بدم. غذایی که اگر توی شهر خودم خورده بودم نیم دلار بیشتر برام خرج بر نمیداشت.
برای N
براي N، روايتگر چهار جوان است كه در صحنه قتل يك زوج كه در آپارتمان خود در برجي مجلل كشته شدهاند حضور داشتهاند. روايت چهار جوان از آنچه كه رخ داده پليس را قانع ميكند، اما هر چهار نفر دروغ گفتهاند و كليد معماي دروغ هر يك را بايد در گذشته و سرگذشت آنها جستجو كرد. چه كسي چه دروغي را براي حفاظت از كدام گفت؟ براي آنهايي كه به زندگي من مهر و عشق وارد كردند... براي N.
تختخوابت را مرتب کن (چیزهای کوچکی که میتوانند زندگیات و شاید دنیا را تغییر دهند)
روز هفدهم مه سال 2014، افتخار داشتم كه در جشن فارغالتحصيلي دانشجويان دانشگاه تگزاس در آستين سخنراني كنم. اگر چه خودم هم از همين دانشگاه فارغالتحصيل شده بودم، اما نگران بودم كه سخنان يك ژنرال جنگي كه عمرش را در جنگ سپري كرده، خيلي مورد استقبال دانشجويان كالج قرار نگيرد. اما وقتي ديدم آنها با اشتياق براي شنيدن سخنرانيام آمدهاند، بينهايت شگفتزده شدم. گويا ده درسي كه در تمرينات نيروي دريايي ياد گرفته بودم، و اساس اظهاراتم را شكل ميدادند، مورد توجه جمعيت كثيري قرار گرفت. آنچه گفتم درسهايي ساده بود براي غلبه بر امتحانات تمرينات دريايي، اما هر ده تمرين براي مواجهه با چالشهاي زندگي نيز كاربرد داشت. همه ما ميدانيم كه زندگي، سخت و طاقت فرسات؛ ولي گاهي با انجام كارهايي پيشپاافتاده ميتوان به نتيجهاي دست يافت كه زندگي را تحت تأثير قرار دهد. عمل بسيار سادهاي مانند مرتب كردن تختخواب هم ميتواند براي شروع يك روز نيروي انگيزشي شگفتآوري داشته باشد و رضايتي دروني براي به پايان رساندن يك روز خوب برايمان فراهم كند. براي تغيير جهان، اول تختخواب را مرتب كن.
داماد یخزده (مجموعه ۹ افسانه شوم)
قسمتی از داستان
من در آن نور اندک، پوشکین، لرد بایرون و شعرهای جان کیتس را می خواندم. چیزهایی دباره عشق تباه شده، بی اعتنایی و هم چنین شیرینی مرگ آموختم. این افکار برایم آرامش بخش بود. مادرم برایم سیب زمینی، نان و فنجانی خون می آورد و لگن را از اتاق بیرون می برد. زمانی عادت داشت موهایم را شانه بزند، قبل از اینکه مشت مشت بریزند. عادت داشت مرا در آغوش بگیرد و گریه کند، ولی دیگر چنین کاری نمی کند. به جایش سعی میکند هر چه سریع تر از اتاقم بیرون برود. به رغم تلاشی که برای پنهان کردنش دارد، واضح است که از من نفرت دارد. احساس تاسف برای یک نفر، مدت کوتاهی دوام دارد و بعد احساس خواهید کرد که رنج ان ها نوعی ظلم در حق شماست.روی پاهای خودم
ايمي پردي برنده مدال برنز در مسابقات پارا المپيك 2014 سوچي روسيه و همچنين پيروز چندين رقابت بينالمللي در رشته اسنوبرد است. دختري كه در نوزده سالگي كمتر از دو درصد شانس زنده ماندن داشت، پس از تجربه نزديكي به مرگ، و فايق آمدن بر موانع به ظاهر لاينحل، تبديل به ورزشكاري حرفهاي و تمام عيار شد. كتاب روي پاهاي خودم به ما يادآوري ميكند كه زندگي را تمام و كمال زندگي كنيم، چرا كه تواناييهاي ما بسيار فراتر از چيزي است كه تصور ميكنيم.
زندگی داستانی ای. جی. فیکری
گابریل زوین
لیلا کرد
زندگی داستانی ای. جی. فیکری که نامزد بهترین رمان سال ۲۰۱۴ به انتخاب گودریدز بود، روایتی است از زندگی “ای. جی. فیکری“، که تنها کتاب فروش یک جزیرهی دورافتاده است و تغییر زندگی او با ورود یک دختر کوچک به زندگی اش و آشنایی اش با نماینده فروش یک انتشارات اتفاق می افتد.
کتاب دو بخش و سیزده فصل دارد، که عنوان هر فصل، عنوانِ یکی از داستانهای معروف جهان و چکیدهای از معرفی این کتابها از طرف ای.جی. به دخترخواندهاش مایا است.
هرکسی که عاشق کتاب و کتاب فروشی و دنیایی که خواندن به رویش می گشاید، باشد عاشق این کتاب خواهد شد.
شایو
اوسامو دازای
ترجمه: مرتضی صانع
کتاب شایو از اوسامو دازای اولین رمانی است که از این نویسنده در ایران منتشر می شود. اوسامو دازای نویسندهای ژاپنی است که باوجود عمر کوتاهش تاثیر زیادی بر ادبیات ژاپن گذاشت. حتی نویسندههای بنامی مثل هاروکی موراکامی و کوبو آبه از وی تاثیر پذیرفته اند. اما متاسفانه آثار این نویسنده هنوز در ایران شناخته شده نیست.
اوسامو دازای در دوران جنگ جهانی دوم که اکثر نویسندگان بهخاطر محدودیت و شرایطِ سختِ چاپ، نوشتن را کنار گذاشته بودند، به تنهایی بار تمام ادبیات ژاپن را به دوش میکشد و نمیگذارد این آتش خاموش شود.
دازای در طول زندگیاش شش مرتبه خودکشی ناموفق داشته و در آخر بههمراه زنی به رودخانه تاما میپرد و به زندگیاش خاتمه میدهد. (در فرهنگ ژاپن این نوع خودکشی به خودکشی «جوشی» معروف است.)
گویا ادبیات اوسامو دازای سراسر رنج و فقر و اعتیاد و پوچی مردم ژاپن را پوشش میدهد و این کتاب هم از این قاعده جدا نیست. پشت جلد کتاب شایو تنها یک جمله از متن داستان به چشم میخورد:
آیا کسی هست که تباه نشده باشد؟
صد سال تنهایی
نويسنده : گابريل گارسيا ماركز
مترجم : كاوه ميرعباسی
صد سال تنهایی (به اسپانیایی: Cien años de soledad) نام رمانی به زبان اسپانیایی نوشته گابریل گارسیا مارکز که چاپ نخست آن در سال ۱۹۶۷ در آرژانتین با تیراژ ۸۰۰۰ نسخه منتشر شد. تمام نسخههای چاپ اول صد سال تنهایی به زبان اسپانیایی در همان هفته نخست کاملاً به فروش رفت. در ۳۰ سالی که از نخستین چاپ این کتاب گذشت بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است. جایزه نوبل ادبیات ۱۹۸۲ به گابریل گارسیا مارکز به خاطر خلق این اثر تعلق گرفت.
«خيلي سال بعد، جلوي جوخه آتش، سرهنگ آئورليانو بوئنديا بياختيار بعدازظهر دوري را به ياد آورد كه پدرش او را برد تا يخ را بشناسد.»
رمان «صد سال تنهايي» بيترديد يكي از شاهكارهاي جاويدان ادبيات آمريكاي لاتين است كه در روستاي خيالي «ماكوندو» ميگذرد. به گفته ماريو بارگاس يوسا: «ظهور ماكوندو، آفريده تخيل بارور گابريل گارسيا ماركز، موجب «زمينلرزهاي ادبي» در آمريكاي لاتين شد.» دنياي خيالي ماكوندو مكاني است كه در آن رويدادهاي شگفتآور، تراژدي محض و مسخرگي افسار گسيخته، بسان واقعيتهاي مطلق، كنار هم جاي ميگيرند و راوي با لحني قاطع و كاملا قانعكننده بازگويشان ميكند.
در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شدهاست که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود.
ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیتهای داستان به جادویی شدن روایتها میافزاید. صعود رمدیوس به آسمان درست مقابل چشم دیگران کشته شدن همه پسران سرهنگ آئورلیانو بوئندیا که از زنان در جبهه جنگ به وجود آمدهاند توسط افراد ناشناس از طریق هدف گلوله قرار دادن پیشانی آنها که علامت صلیب داشته و طعمه مورچهها شدن آئورلیانو نوزاد تازه به دنیا آمده آمارانتا اورسولا از این موارد است. به اعتقاد بسیاری او در این کتاب سبک رئالیسم جادویی را ابداع کرده است. داستانی که در آن همهٔ فضاها و شخصیتها واقعی و حتی گاهی حقیقی هستند، اما ماجرای داستان مطابق روابط علّی و معلولی شناخته شدهٔ دنیای ما پیش نمیروند.
عاشق ژاپنی
نام نویسنده : ایزابل آلنده
نام مترجم : معصومه عسکری
عشق ما اجتناب ناپذیر بود آلما،من همیشه این را می دانستم،هرچند سال ها با این حقیقت جنگیدم و سعی کردم تو را از ذهنم پاک کنم،و می دانستم که نمی توانم این کار را از صمیم قلب انجام بدهم وقتی تو مرا بی دلیل ترک کردی،واقعا آن وضعیت را درک نکردم احساس کردم فریب خورده ام اما در طول اولین سفرم به ژاپن فرصتی به من دست داد که آرام شوم و کم کم پذیرفتم که تو را در این دنیا از دست داده ام دیگر دست از فکر و خیال و حدس زدن این که چه بین ما رخ داده برداشتم.هیچ امیدی نداشتم که دوباره با هم باشیم.حالا بعد از چهارده سال جدایی که روز به روزش را به تو فکر کردم،درک کردم که ما هیچ وقت نمیتوانستیم زن و شوهر بشویم هرچند که آن احساسات نزدیک مان را هم نمیتوانیم دور بیندازیم من از تو دعوت میکنم که عشق مان را در یک حباب زنده نگه داریم و از خارهای زندگی حفظش کنیم آن را برای آخر عمرمان و حتی برای بعد از مرگ مان دست نخورده نگه داریم.ما میتوانیم عشق مان را برای همیشه زنده نگه داریم.
مرگ در می زند
مرگ کسب و کار من است
روبر مرل
مترجم : احمد شاملو
مرگ کسب و کار من است در واقع سرگذشت رودلف هوس است. او در کتاب رودلف لانگ نام دارد. چرا که کتاب کل داستان زندگی این جلاد نیست و فقط شامل بخش کاری وی و در بارهٔ چند سال پایانی زندگی اوست. سالهایی که فرمانده و مسئول اردوگاه آشویتس بود؛ و مسائل مربوط به زندگی شخصی او به کمک خلاقیت نویسنده و با نگاه بر زندگی اغلب نیروها ی نازی است. لازم است ذکر شود که در هنگام فرار او با اسم «فرانز لانگ» زندگی میکرد.
بخشی از یادداشت مترجم : در حقیقت این کتاب زندگی نامه یک جلاد مدرن است، و چارچوب زمانی آن وقایع تاریخی مسلمی است که در نیمه اول قرن حاضر بر اروپا گذشته. و سوای آنچه به صورت وقایع خانوادگی و برخوردهای شخصی قهرمان داستان عنوان شده هیچ چیز ان ساخته و پرداخته خیال بافی نیست؛ هر چند این وقایع فرضی نیز ـنچنان واقعی می نماید که محتمل است نویسنده، اساس آن را بر تحقیقاتی در زندگی خصوصی پاره ای از جنایتکاران نازی بنا نهاده باشد...
من پیش از تو
جوجو مويز
مترجم: مريم مفتاحي
ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزشهای مخاطرهآمیزی چون صخرهنوردی میپرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ میدهد و به لحظهای زندگیاش تغییر میکند و او...
من پیش از تو یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوبهای زمینی خارج میشود و به لایهی آرمانی میرسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا میسازد.
آسوشیتدپرس درباره این رمان مینویسد: بعضی کتابها را نمیتوان زمین گذاشت. کتابهایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیتهایش میشود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش میدهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتابهاست. گاهی میخندید، گاهی لبخند میزنید و گاهی عصبانی میشوید، و بله، گاهی اشک میریزید. پیشنهاد من: کتاب من پیش از تو را باید همراه با یک جعبه دستمالکاغذی فروخت.
نیویورک تایمز نیز نوشته است: نویسندهی کتاب خواننده را در موقعیتی قرار میدهد که اشکریزان بخواند و جلو برود... با دو شخصیت اصلی داستانش قصهای میآفریند که در خاطرهها میماند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.