نام انتشارات : آگه
سال انتشار : ۱۴۰۲
نوبت چاپ: ۱۷
شابک کتاب : ۹۷۸۹۶۴۳۲۹٠۱۳۹
جلد کتاب : گالینگور
قطع : رقعی
تعداد صفحات : ۹۱۹ صفحه
وزن کتاب : ۱۱۳۶ گرم
جنگ آخر زمان
825,000 تومان
نام نویسنده : ماریو بارگاس یوسا
نام مترجم : عبدالله کوثری
جنگ آخرالزمان (به اسپانیایی: La guerra del fin del mundo) رمانی از ماریو بارگاس یوسارمان نویس برجسته پرویی است. این کتاب روایت داستانی شورش و جنگ کانودوس است که اواخر قرن نوزدهم در منطقه باهیا در شمال شرقی برزیل اتفاق افتاد.
این رمان اولین رمان یوسا است که رویدادهای آن در کشوری غیر از پرو، یعنی برزیل، و در زمانی غیر از دوره معاصر نویسنده، یعنی در قرن نوزدهم، روی میدهد.
خلاصه داستان
در کشور برزیل که تازه از نظام سلطنتی به نظام جمهوری گذار کردهاست، دستهای از مردم بسیار فقیر و زجرکشیده منطقه بیابانی باهیا که اعتقادات خشک مذهبی دارند تحت تاثیر یک واعظ بسیار مذهبی شورش میکنند و جمهوری را دشمن و عامل بدبختی خود میدانند. زمینهای ثروتمندان را تصاحب کرده و به اموال آنها شبیخون میزنند و در منطقهای به نام کانودوس ساکن شده و نام آنجا را بلومونته مینهند. در سوی دیگر جمهوریخواهان برزیل، سلطنت طلبان را عامل این شورش میدانند و همچنین سلطنت طلبان ثروتمند و زمینداران که خود مورد غارت شورشیان قرار میگیرند سعی در سرکوب شورشیان که آنها را ژاگونسو مینامند دارند.
وزن | 1136 گرم |
---|
محصولات مرتبط
استانبول استانبول
نويسنده: برهان سونمز مترجم / مصحح: تهمينه زاردشت
برهان سونمز (1965) در هايماناي آنکارا به دنيا آمد و بزرگ شد. بعدها به استانبول نقل مکان کرد و مدتي به شغل وکالت مشغول بود. در سال 1996 در حملهي پليس به شدت مجروح شد و مدتي طولاني در انگلستان تحت درمان قرار گرفت. سونمز اولين رمان خود (شمال) را در سال 2009 در ترکيه منتشر کرد. دومين رمان (بيگناهان) در سال 2011 و سومين رمان (استانبول استانبول) در سال 2015 منتشر شدهاند.
رمان استانبول استانبول در ده روز روايت ميشود. چهار راوي رمان، رويگردان از طاعونِ ظلم، براي هم قصه ميگويند تا درد و شکنجه را تاب بياورند و اسرار خويش را براي همسلوليهاشان فاش نکنند. تنها همرازِ چهار راوي رمان خوانندهي کتاب است. هرچند دکتر، دميرتاي، کامو و کوهيلان بيخبرند از خوانندهاي که اسرارشان را ميخواند، اما با واگويههاي دروني، سلسلهحوادثي را بازگو ميکنند که زمينهي مبارزهشان را فراهم آورده است.
انسانیت: تاریخ اخلاقی قرن بیستم
نام نویسنده : جاناتان گلاور
نام مترجم :افشین خاکباز
از نخستين باري كه از نسل كشي آلمانيها باخبر شدم با خودم ميانديشيدم كه چگونه افراد ميتوانند مرتكب چنين جناياتي شوند. اين پرسش ذهن مرا به خود مشغول كرده بود و در اكثر مطالبي كه در زمينهي فلسفه مينوشتم بروز پيدا ميكرد. دربارهي مسائل اخلاقي در ارتباط با گرفتن جان ديگران و كاربرد دانش ژنتيك چندين كتاب نوشتم. ربط اين موضوعات به پروژة ايجاد حلقههاي دفاعي مطمئنتر در برابر احياي سياستهاي نازي نيازي به تأكيد ندارد. ولي هنگامي كه دربارهي مسائل بهظاهر خنثاتر از قبيل هويت فردي مينويسيم، ناخواسته به سوي نوشتن دربارهي وحشيگريهاي اخير انسانها كشيده ميشوم. بنابراين فكر كردم بهتر است به جاي طرح اين مسائل در حاشيهي موضوعات ديگر، مستقيما دربارهي آنها سخن بگويم.
كتاب حاضر كوششي است براي بخشيدن بُعدي تجربي به اخلاقيات. من در اين كتاب از اخلاق براي طرح پرسشهايي در برابر تاريخ استفاده كردهام و سعي كردهام متقابلاً از تاريخ براي ارئه تصويري از استعدادهاي پنهان انسان استفاده كنم كه به اخلاقيات ربط پيدا ميكنند. براي انجام اين كار ناچار بودهام بسياري از مسائل و مباحث را با ديگراني در ميان بگذارم كه درك و دانش بيشتري از من در اين زمينه دارند. اميدوارم لغزشهاي من انگيزهاي شود براي آنان تا اين پروژه را به نحوي بهتر به پيش ببرند و به سرانجام برسانند.
(از پيشگفتار نويسنده)
انقلاب
نويسنده: دبورا وايلز مترجم / مصحح: زهرا تقوي
برندهي جايزهي گلدن کايت (2015)
برندهي جايزهي ويژهي صلح جين آدامز
فيناليست جايزهي کتاب ملي آمريکا
پاپا گفت: "زندگيمون اونقدرها هم بد نيست. ما چيزايي که لازمه رو داريم. الآن اوضاع خيلي بهتر از بچگيهاي منه. اونوقتها تمام روز رو تو مزرعه پنبه ميچيديم و حتي يه دلار هم نميگرفتيم." آقاي شلدون گفت: "اگه حق رأي داشته باشي ميتوني کار بهتري هم داشته باشي. ميتوني يه مزرعه پنبه واسه خودت داشته باشي." خانوم ويدِلا آروم و با مهربوني گفت: "اگه حق رأي داشته باشي ميتوني مطمئن باشي که ديگه هيچکي مثل آدل نميميره. اون دکتر لازم داشت اما هيچکي تو بيمارستان سفيدا حاضر نشد حتي به اون دست بزنه." پاپا اشکهاش رو پاک کرد و گفت: "حرف آدل رو وسط نکش." اما خانوم ويدِلا دست مامان رو گرفت به پاپا نيگا کرد و ادامه داد: "اون دختر بيچاره با اون همه درد مرد. فقط به خاطر يه آپانديس که دکترا خيلي راحت ميتونستن خوبش کنن. اما اون دکتر سفيدايي که شيفت بودن براش کاري نکردن. قانونم از ما حمايت نکرد. ما باس قانون رو عوض کنيم."
خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دو جایگاهی
نام نویسنده: جولیان جینز
نام مترجم : خسرو پارسا و دیگران
گرچه مسئلهي آگاهي، پيدايش و كاركرد و ماهيت آن در انسان از زواياي بسيار متعدد علمي، فلسفي و اجتماعي... مورد بحث بوده است، با اين همه ميتوان گفت كه از نظر علمي ما هنوز در ابتداي راه هستيم: هيچ نظريهاي تاكنون سخن آخر را نگفته است و تا رسيدن به نظريهاي كه همهي جوانب اين پديدهي شگرف بشري ــ پديدهاي كه جوهرِ انسان شدنِ بشر را توضيح ميدهد ــ راهي طولاني در پيش داريم. همچنين ما بايد دريابيم كه هوموساپيينس چگونه به آگاهي دست يافت و علم و هنر و اخلاق را آفريد. و اين تحولِ عظيم، اين دستاوردِ شگفتانگيز، بدون نياز به يك جهش جديد پديد آمد. كشفِ مكانيسمِ موجِد اين تحول بزرگترين دستاورد بشري خواهد بود: كشف چگونگي تحولِ آن موجودِ وحشيِ جنگلي به انسان امروزي. سي سال كار مداوم جوليان جينز در اين زمينه، كوششهاي او در تبيين پارهاي از مسائل روانشناختي انسانِ امروزي و توضيح بسياري از رفتارهاي انسان كهن از خلال ادبيات باستاني، چنان شگفتانگيز و گاه تكاندهنده است كه بدون ترديد نميتوان از آنها به آساني گذشت. قرائتِ زبانيِ آگاهي، در كنار قرائت كاركردي و ابزاري آن، و قرائتهاي ديگر، طيف وسيعي در مقابل ما براي تعمق ميگشايند كه دانشجو و پژوهشگرِ آگاهي اگر هم براي مسائل مطروحه در آنها پاسخي نداشته باشد، لااقل بايد پرسشهاي مطرحشده را بداند. انسانها تقريبا از زمان پيدايش آگاهي به مسئلهي آگاهي وقوف داشتهاند. و هر عصري آگاهي را مطابق با مضامين و علايق خود توصيف كرده است. در عصر طلايي يونان، كه مردم آزادانه سير و سياحت ميكردند در حالي كه بردهها كار ميكردند، آگاهي هم به همان اندازه آزاد بود. هراكليت، به ويژه، آگاهي را فضايي عظيم ميدانست كه حتي با پيمودن همه راههايش نميتوان به مرزهاي آن دست يافت. هزار سال بعد آگوستين در ميان كوههاي پُر از غار كارتاژ از "كوهها و تپههاي تخيلات عاليهي من"، "دشتها و مُغارهاي حافظهي من" كه با مخفيگاههاي "تالارهاي متعدد و وسيع كه به نحو شگفتانگيزي با انبارهاي بيشمار مجهز شده است" حيرت زده شده بود. توجه كنيد كه چگونه استعارههاي ذهن دنيايي است كه ذهن دريافت ميكند. نيمه اول قرن نوزدهم عصر اكتشافات بزرگ زمينشناسي بود كه در آنها آثار گذشته در لايههاي پوستهي زمين نوشته شده بود. اين امر موجب مردمپسند شدن ايدهي آگاهي به صورت لايههايي شد كه گذشتهي فرد را ثبت ميكرد و اين لايهها عميق و عميقتر ميشد تا آنجايي كه نوشته ديگر قابل خواندن نبود. اين تاكيد بر ناخودآگاه تا سال 1875 رشد كرد. در اين سال بيشتر روانشناسان اظهار داشتند كه آگاهي تنها يك قسمت كوچك زندگي ذهني است و اين كه احساسات ناآگاه، ايدههاي ناآگاه و قضاوتهاي ناآگاه بخش اعظم روندهاي ذهني را تشكيل ميدهند. درميانهي قرن نوزدهم، شيمي بهعنوان علم مُد روز جايگزين زمينشناسي شد و آگاهي در نظر جيمز ميل و وونت و شاگردانش به صورت ساختار مركبي بود كه ميشد آن را در آزمايشگاه به عناصر دقيق حسها و احساسها تجزيه كرد. و همانگونه كه لوكوموتيوهاي بخار راه خود را در زندگي روزمره به طرف پايان قرن ميپيمودند، آنان نيز به همان صورت راه خود را به آگاهي از آگاهي پيمودند، نيمههوشيار تبديل به ديگ بخار انرژي فشاري شد كه مفرهايي آشكار ميطلبيد و هنگامي كه سركوب ميشد موجب رفتار رواننژندانه شده و از روياهاي ناسرانجام موفقيتهاي پنهاني ميساخت. ... (از مقدمهي كتاب)
ذهن کامل نو
نويسنده: دانيل ه پينك
مترجم / مصحح: رضا امير رحيمي
اگر چه تحصیلات رسمی دنیل پینک در حوزهی حقوق است اما سال ۲۰۱۱ نشریه کسب و کار هاروارد، نام او را در فهرست پنجاه متفکر مدیریت جهان اعلام کرد.دنیل پینک سالهاست برای نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال مینویسد.
او زمانی برای الگور (معاون کلینتون) و سایر فعالان سیاسی متنهای سخنرانی مینوشت اما از سال ۱۹۹۸ عملاً زندگی را به نام خودش و برای خودش آغاز کرد. از او پنج کتاب منتشر شده که به ۳۴ زبان ترجمه شدهاند و مجموعاً دو میلیون نسخه فروش رفتهاند.
"نزديك به يك قرن، جامعهي غربي بهطور كلي، و جامعهي امريكا بهطور خاص، تحت تسلط شكلي از تفكر و رويكردي به زندگي بوده كه بهصورت كوتهفكرانهاي تقليلي و عميقاً تحليلي بوده است. زمانهي ما عصر 'كارگر دانش' بوده است؛ يعني فردي بسيار تحصيلكرده كه اطلاعات را دستكاري ميكند و تخصص خود را به كار ميگيرد. اما اين واقعيت دارد تغيير ميكند. بهلطف رشتهاي از نيروها ــفراوانيِ مادي كه دارد به تمايلات غيرمادي ما تعميق ميبخشد ]...[ ــ داريم وارد عصر تازهاي ميشويم. اين عصري است كه از شكل متفاوتي از تفكر، و رويكردي تازه به زندگي مايه ميگيرد.] ...[ در اين كتاب، در مورد شش استعداد ذاتي ــ كه آنها را 'حواس ششگانه' ميناميم ــ توضيح ميدهم، كه موفقيت حرفهاي و رضايت فردي بهصورت فزايندهاي وابسته به آنهاست. طراحي، داستان، همنوايي، همدلي، بازي و معنا تواناييهاي بنيادين انساني هستند كه همهكس ميتوانند بر آنها مسلط شوند و هدف من كمك به شماست تا بتوانيد اين كار را بكنيد." (از مقدمهي كتاب)
راز آگاهی
نام نویسنده : جان سرل
نام مترجم : رضا امیر رحیمی
«کتاب راز آگاهی اثر جان سرل،فیلسوف آمریکایی،در سال 1990 منتشر شد.در بیش از دو دهه پر شتابی که از انتشار این کتاب گذشته،گام های بزرگی در زمینه پژوهش مغز،مسئله ذهن-بدن ،موضوع آگاهی-خویشتن...برداشته شده و در نتیجه،فلسفه ذهن در کانون توجه فیلسوفان قرار گرفته است.در این برهه،سرل چندین کتاب دیگر فلسفی منتشر کرده و نظراتش درباره فلسفه ذهن را مستقیم تر و روشن تر توضیح داده است.
«اما راز آگاهی،از یک نظر،هنوز اهمیت خود را حفظ کرده است.بی جهت نیست که آنتونیو داماسیو در آخرین کتاب خود،خویشتن به ذهن می آید(2011).به این کتاب چنین اشاره میکند:برای آشنایی با برداشت معاصری از اهمیت ذهنیت از نظر فلسفه کتاب راز آگاهی نوشته ی جلن سرل را مطالعه کنید.(...)اهمیت این کتاب در تصویر روشنی است که از نگرش های مطرح در حوزه فلسفه ذهن و آگاهی به دست می دهد.»
سمک عیار (۶ جلدی)(قابدار)
سَمَک عَیّار رمانی است مشهور و قدیمی به زبان فارسی که در سدهٔ ششم هجری نوشته شده است. داستانهای این کتاب سه جلدی به دست فرامرز پسر خداداد پسر عبدالله نویسنده (کاتب) ارجانی (ارگان یا بهبهان کنونی در استان خوزستان) جمعآوری شده است. وی داستانها را از زبان یک راوی به نام صدقهٔ ابوالقاسم فراهم آورده است.
سمک عیار، یکی از داستانهای عامیانهٔ فارسی است که سینهبهسینه نقل شده و سدهها مایهٔ سرگرمی مردم ایران بودهاست. قهرمان داستان پسر شاه حلب است که دلباختهٔ دختر فغفور شاه چین شده و سپس به جنگ پادشاه ماچین رفتهاست. بیشتر رویدادهای جلدهای یکم و دوم در چین و ماچین میگذرد.
کتاب سمکِ عیار این مزیّت را دارد که چون داستانهای آن روایت مردم بود و در میان عوام مشهور و محبوب بودهاند، زبان این کتاب نیز زبان عمومی آن دوره را نشان میدهد و به همین خاطر بسیار ساده و رواناست.
صحنههای این داستان در ایران و سرزمینهای نزدیک به آن اتّفاق میافتند. بیشتر شخصیتها و قهرمانان این کتاب نامهای ایرانی دارند. شخصیت اصلی این کتاب پهلوانی نامآور به نام سمکِ عیار است که در طی ماجراهایی با خورشیدشاه سوگند برادری میخورد.
در مقدمه جلد سوم این کتاب، نام مؤلف «فرامرز پسر خداداد پسر عبدالله الکاتب الارجانی» آمده اما خود او راوی اصل داستان را «صدقه بن ابی القاسم» بیان میکند. صدقه ابوالقاسم منسوب به شیراز و فرامرز خداداد منسوب به ارجان فارس (ارگان - بهبهان کنونی در استان خوزستان) است.
کاربرد نامهای ایرانی کهن همچون خردسب شیدو، هرمزکیل، شاهک، گیلسوار، سرخورد، مهرویه و زرند و مانند اینها این گمان را قوی میکند که این افسانه کهن بوده که بعدها یعنی در سدهٔ ششم به فراخور زمان نو شدهاست. موردی که در کتاب سمکِ عیار در پیوند با وجه تسمیه خورشیدشاه، قهرمان اصلی داستان ذکر شده درست همانند همان است که در کتاب پارسی میانه بندهش در مورد منوش خورشید، از نوادگان منوچهر، پادشاه کیانی آمدهاست. این میتواند گویای پیوند این کتاب با کتابهای پارسی پیش از اسلام باشد.
متن کامل سمک عیار به تصحیح دکتر پرویز ناتل خانلری در پنج جلد طی سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۳ در انتشارات بنیاد فرهنگ ایران منتشر شدهاست.
ماجرای اصلی کتاب داستان شاهزادهای جوانمرد از شهر حلب به نام خورشید شاه است که برخلاف میل باطنیاش که از عشق و عاشقی دوری میجست و بر عاشقان میخندید، به عشق دختر فغفور شاه، پادشاه ماچین گرفتار میشود و حوادثی شیرین و جذاب به وجود میآورد.
شاهزاده برای به دست آوردن مهپری، به سوی ماچین حرکت میکند. در این میان مردی به نام «سمک عیّار» به خورشیدشاه میپیوندد و از آن پس بار اصلی حوادث را به دوش میکشد. او که مردی عیّار است با هم دستی و همراهی افرادی چون شغال پیلزور، روزافزون، روحافزای و چند پهلوان و عیّار دیگر در بیشتر رویدادها به کمک خورشیدشاه میآید.
شخصیت دیگری که نقش مهمی در داستان بر عهده دارد، فرّخ روز، پسر خورشیدشاه است، که او نیز همانند پدر به عشق دختری مبتلا میگردد و به سرزمینهای زیادی لشکرکشی میکند و در این میان قسمت قابل توجّهی از کتاب را به خود اختصاص داده است. در بخشهایی که فرّخ روز حضور دارد داستان تا حدودی به اسطوره نزدیک میشود و ما را به یاد اثر حماسی بزرگ ایرانیان، شاهنامهٔ فردوسی میاندازد.
کامچاتکا
ما و ماکیاولی
مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته
نويسنده: حسن زارعی متين
"امروزه شاهد اين معرفت فزايندهايم كه موفقيت سازمانها ارتباط تنگاتنگي با منابع انساني سازمانها دارد. دانش مديريت رفتار سازماني در خدمت موفقيت سازمانها براي شناسايي علل رفتار افراد، پيشبيني و هدايت آنهاست و با پيچيدگيهاي سرشت انسان سروكار دارد. سازمانهاي يك جامعه براي تحقق اهدافشان با مشكلات زيادي روبهرو هستند كه به كمك ابزارها و مهارتهاي فنّي و كمّي نميتوان آنها را حل كرد، چراكه ريشه در ساختارهاي اجتماعي و مسائل مربوط به رفتار فردي و گروهي در سازمانها دارد و براي حلوفصل آنها به مهارتهاي اجتماعي نياز است." (از متن كتاب) هدف اين كتاب آشنايي با مسائل رفتار سازماني و راهحلهاي نو براي آنهاست.
مکبث
نام مترجم : داریوش آشوری
مَکبِـث (Macbeth) با عنوان کامل تراژدی مکبث نمایشنامهای تراژیک اثر ویلیام شکسپیر است. این نمایشنامه کوتاهترین تراژدی و یکی از محبوبترین آثار اوست که بنا به اعتقاد بسیاری بین سالهای ۱۵۹۹ و ۱۶۰۶ میلادی نوشته شده است.
اساس تراژدی مکبث وقایع تاریخی اسکاتلند است، اما شکسپیر موافق ذوق و طبع هنری و ادبی خویش تغییراتی در آن داده و حوادث جنگها را به هم آمیختهاست.
این نمایشنامه جاویدان، ماجرای آسیب جسمی و آثار منفی روحی ـ روانی جاه طلبی سیاسی و کسانی که بهدنبال نفس قدرت هستند را به بهترین شکل نمایشپردازی و دراماتیزه کرده است.
اولین اجرا از این نمایشنامه که احتمالاً شکسپیر هم در آن به ایفای نقش پرداخته است؛ بر میگردد به آپریل سال ۱۶۱۱ میلادی که بنا به شرح مکتوب سیمون فورمن (منجم، طبیب و گیاهشناس انگلیسی دربارهٔ ملکه الیزابت اول) در تئاتر جهان واقع در لندن اجرا شده است.
اولین نمونه از این نمایشنامه در سال ۱۶۲۳ در کتاب مجموعه آثار نمایشنامهای کمدی، تاریخی وتراژدی شکسپیر، در زمان پادشاهی جیمز یکم (انگلستان) به چاپ رسید و انتشار یافت. شاه جیمز اول، حامی آثار و نوشتههای شکسپیر بوده است و احتمالاً همه آثار نمایشنامهای شکسپیر در زمان او نوشته شده است.
پس از گذشت قرنها، هنوز شخصیتهای اصلی موجود در این نمایشنامه نظیر مکبث و بانو مکبث، جذاب و در عین حال دستمایه ساخت آثار اقتباسی سینمایی و تلویزیونی، تئاتر و اپرا و اقتباس ادبی به شکل رمان و کمیک بوک بوده است.
بسیاری عقیده دارند که نقش بانو مکبث یکی از سختترین نقشهایی است که برای بازیگران تئاتر نوشته شدهاست.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.