نام نویسنده : منوچهر فرمانفرمائیان
نام انتشارات : ققنوس
520,000 تومان
نام نویسنده : منوچهر فرمانفرمائیان
منوچهر فرمانفرمائیان، سیزدهمین فرزند شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما، برادر نصرت الدوله و یکی از چهرههای سرشناس نفت ایران در دوران پهلوی است.
او در خانوادهای به دنیا آمدهاست که تقریباً همه اعضای آن افرادی سرشناس و جزء طبقات خاص جامعه بودهاند. تنوع دیدگاههای اعضای این خانواده از اولین زن عضو سرشناس حزب کمونیست(مریم فرمانفرمائیان همسر نورالدین کیانوری) تا مدیرعامل مهمترین بانک خصوصی کشور، همه طیفی را در بر میگیرد.
او در سال ۱۲۹۶ در تهران متولد شد و از نوجوانی به انگلستان رفت. در دانشگاه بیرمنگام موفق به اخذ درجه مهندسی نفت شد و در کوران جنگ جهانی دوم به ایران بازگشت.
مدیریت کل اداره نفت، امتیازات و معادن، مدیریت فروش شرکت ملی نفت ایران، عضویت کنسرسیوم بینالمللی نفت، پس از ملی شدن نفت ایران و اولین سفیر ایران در ونزوئلا بخشی از مشاغل او بودهاند.
او از امضا کنندگان اصلی موافقتنامه قاهره در سال ۱۳۳۸ بود که بعدها منجر به تشکیل اوپک گردید. منوچهر با داشتن روابط خاص درباری، همبازی قمار شاه و اشرف پهلوی بوده و در بسیاری از میهمانیهای درباری شرکت داشتهاست.
او اندکی پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ایران، از طریق ترکیه به اروپا و سپس به ونزوئلا رفت و در آنجا کارخانه بزرگی که چیپس سیبزمینی تولید میکرد را راهاندازی نمود.فرمانفرمائیان خاطرات خود را در سال ۱۹۹۷ و در سن هشتادسالگی در کتابی به نام خون و نفت منتشر نمود.
وی در سال ۱۳۸۲ در شهر کاراکاس در سن ۸۶ سالگی درگذشت و در شهر نیویورک به خاک سپرده شد
نام نویسنده : منوچهر فرمانفرمائیان
نام انتشارات : ققنوس
وزن | 955 گرم |
---|
نام نویسنده : جان بارت
نام مترجم : سهیل سمی
جان بارت (انگلیسی: John Barth؛ زادهٔ ۲۷ مهٔ ۱۹۳۰) نویسنده، و رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا است. وی که آثارش در گونه پسانوگرایی و فراداستان طبقهبندی میشود، برنده جوایزی همچون جایزه کتاب ملی و جایزه پن/ مالامود شده است.
جان بارت، رماننویس آمریکایی متولد 1930، بخاطر رمانهای تجربیاش معروف است. او اپرای شناور را در بیست و شش سالگی نوشت؛ رمانی بسیار فنی و سنتشکن که فاصله دو نقطه از زندگی قهرمانش را روایت میکند، یعنی از زمانی که قهرمان اثر تصمیم به خودکشی میگیرد تا هنگامی که منصرف میشود. اما انتخاب زندگی از جانب این قهرمان نشانه شادی و نشاط نیست. در دنیایی که "بارت" در دهههای میانه قرن بیستم آمریکا میشناسد، آنچه باعث انصراف از خودکشی میشود، نه زندگی، که پوچی مرگ است. "اپرای شناور" بخشی از نام قایقی تفریحی است که در گذشته در بخشهای مدخیز آبهای ویرجینیا و مریلند رفت و آمد میکرد... و بخشی از ماجراهای این کتاب بر عرشه همین قایق رخ میدهد. مترجم کتاب ــ سهیل سمّی ــ پیش از این آثاری از مارگارت اتوود (سرگذشت ندیمه، اوریکس و کریک)، کازوئو ایشیگورو (هرگز رهایم مکن و تسلیناپذیر) و... را ترجمه کرده است.
نویسنده : مايكل آكسورتي
مترجم : شهربانو صارمی
تاريخ ايران آكنده از خشونت و حادثه است، تاخت و تازها، فاتحان، جنگها و انقلابها. چرا كه ايران تاريخي طولانيتر از بيشتر كشورها دارد و از بسياري از آنها بزرگتر است، چيزي بيش از يك اتفاق ساده. اما تاريخ ايران بيش از اينهاست. دينها، عوامل مؤثر، جنبشهاي روشنفكري و انديشهها بسياري چيزها را در ايران و همچنين خارج از ايران و گوشه و كنار دنيا تغيير داده است. امروز ايران باز خواهان توجه است و موقعيت جديد سؤالهايي جديد مطرح ميسازد: آيا ايران قدرتي مهاجم است يا قرباني؟ آيا ايران از دير باز توسعهطلب بوده است يا منفعل و دفاعي؟ آيا تشيع ايران اهل سكوت و رضاست يا خشونت و انقلاب؟ تنها تاريخ ميتواند به اين سؤالها پاسخ گويد. ايران يكي از كهنترين تمدنهاي دنياست.
اين سرزمين از همان آغاز از متفكرترين و پيچيدهترين تمدنهاي دنيا بوده است. جنبههايي در تمدن ايران وجود دارد كه به نحوي از آنها تقريباً زندگي هر انساني را روي كرة خاكي تحتالشعاع قرار داده است. كتاب حاضر در هفت فصل: ريشهها، بيداري ايرانيان، اسلام و گسترش آن، تشيع و صفويه، سقوط صفويان، بحران در پادشاهي قاجار و سلسله پهلوي و انقلاب اسلامي نگاهي تازه به تاريخ معاصر ايران دارد.
نويسنده:اروين يالوم
مترجم:نازي اكبري
در اين كتاب، يالوم به دو چالش اصلي هستي از نگاه درمانجويانش، و تا حدي شخص خود، ميپردازد: تقلا براي پر معنا زيستن و با انتهاي ناگزير هستي كنار آمدن، اين كتاب نيز بر مبناي روايات يالوم و گفتگوهايش با مراجعينش شكل گرفته و در قالب رماني هستيگرايانه نگاشته شده است. اين كتاب با زباني طنزآلود، بيتكلف، و اغلب تكاندهنده، صادقانه از سختيها و مبارزه انسانها براي بقا حكايت ميكند. در عين حال، يالوم ميوههاي اصلي زندگي مانند عشق، دوستي و خانواده را وسايل و شيوههاي اصلي تحمل زندگي قلمداد ميكند. او در اين اثر سعي دارد به خوانندگان بياموزد كه حتي در مقابله با وحشت مرگ نيز ميتوان با ايجاد رابطهاي ياريدهنده به افراد كمك كرد تا دنياي دروني خود را از اغتشاش، ابهام، درد و رنج رهايي بخشند. عنوان اين كتاب از كتاب تاملات ماركوس آورليوس، فيلسوف رواقي و امپراتور روم، برگرفته شده است. وي حاصل تاملات خود درباره امور بنيادين حيات آدمي را در آن كتاب به رشته تحرير كشيده است.
نام نویسنده : خوان رولفو
نام مترجم : احمد گلشیری
خوآن رولفو نویسندگی را از سال ۱۹۴۰ شروع کرد و اولین رمانش را از بین برد. در سن ۳۵ سالگی مجموعهٔ ۱۵ داستان کوتاه به نام «دشت سوزان» را منتشر کرد: چشماندازی بیرحمانه از دنیای پیرامونش، دختری که مجبور به روسپیگری میشود، شوهری قرمساق که در سفری زیارتی میمیرد و مردمی که فقر آنها را از پا انداختهاست. در سال ۱۹۵۳ شروع به نوشتن رمان «پدرو پارامو» کرد. آثار او آنچه که «رمان انقلاب مکزیک» میگویند را جمع بندی کردهاست.
وی بعد از انتشار این دو اثر عملاً داستاننویسی را کنار گذاشت ولی به روشهای دیگری چهرهٔ اصلی جهان ادبی مکزیک باقیماند. رولفو در سال ۱۹۴۴ مجلهٔ ادبی «پان (به اسپانیایی: Pan) را پایهگذاری کرد. در سال ۱۹۵۶ شروع به فیلمنامه نویسی برای سینما و تلویزیون کرد. با همکاری کارلوس فوئنتس و گابریل گارسیا مارکز یکی از بهترین فیلمنامههایش را به نام «El Gallodoro» را نوشت که فیلمی از آن در سال ۱۹۶۴ ساخته شد.
با وجود حجم کم آثار منتشر شده، برای آثار رولفو احترام فراوانی قائل شدهاند به طوری که در سال ۱۹۷۰ برندهٔ جایزهٔ ادبیات مکزیک شد و در سال ۱۹۸۰ به عضویت آکادمی زبان درآمد و در سال ۱۹۸۵اسپانیا جایزهٔ سروانتس را برای دستاوردهای ادبی به او اعطا کرد.
رمان پدرو پارامو که پیشگام رئالیسم جادویی است، در سال ۱۹۵۵ منتشر و با استقبال سردی روبهرو شد و در طول ۴ سال بعد فقط هزار جلد از آن به فروش رفت. این رمان جسورانه ساختار جدیدی را بدعت میگذارد، داستان را ساکنین مردهٔ دهکدهای افسانهای به نام «کومالا» نقل میکنند. رمان بعدها شناخته شد و عمیقاً در ادبیات امریکای لاتین تأثیر گذاشت.
گابریل گارسیا مارکز جملهای از این کتاب را در «صد سال تنهایی» خود گنجاند. همچنین «شهر ارواح» رولفو که ساکنینش اشباحاند، تا اندازهای منبع الهام شهر افسانهای ماکوندوی مارکز شد. گابریل گارسیا مارکز گفتهاست که بعد از نوشتن چهار کتاب اولش، به عنوان یک رماننویس احساس کرد که متوقف شدهاست و کشف کتاب «پدرو پارامو» در سال ۱۹۶۱ زندگی او را تغییر داد و مسیر تألیفشاهکارش، «صد سال تنهایی» را به او نشان داده و هموار کرد. مارکز دربارهٔ تمام آثار انتشار یافتهٔ رولفو میگوید: «نوشتههایی که به ۳۰۰۰ صفحه هم نمیرسند و معتقدم به همان حجم و ماندگاری آثارسوفوکل است.»
نام نویسنده : رابرت ام.مارتین
نام مترجم : راضیه سلیم زاده
دیدگاه مرسوم درباره محصول فلسفی این است که چیزی خشک و بی روح،قلنبه سلنبه،کسل کننده،تخصصی،و به شدت جدی و بیشتر از همه فهم ناپذیر است.یک نوع فلسفه این طوری است.
اما در واقع میتوانیم با فلسفه خوش بگذرانیم،اگر بهترین حالت را در نظر بگیریم،جواب دادن به سوال هایی که همیشه شما را به فکر فرو برده اند و طرح سوال هایی که هرگز به آن ها فکر نکرده اید جذاب است،میتواند قوه تخیل و شوخ طبعی تان را قلقلک بدهد و ذهنتان را باز کند.همچنین میتواند خودمانی و مفرح باشد.
هرف کتاب حاضر این است که همه این ها را به شما ثابت کند.
نام نویسنده : جمشید کرشاسپ چوکسی
نام مترجم : نادر میر سعیدی
کتاب ستیز و سازش اثر جمشید ک. چوکسی، به بازسازی رخدادهای چهار سده (از سدة هفتم تا یازدهم میلادی) و تحلیل آنها میپردازد و میکوشد نیروهای محرکة تغییرات سیاسی ـ مذهبی این دوره از تاریخ ایران را بشکافد. شکست شاهنشاهی ساسانی، ظاهراً به خاطر محاسبات غلط نظامی و نیز نزاعهای دستهها در دورن دربار سلطنتی ایران بوده است. مولف با رویکردی برخوردار از تصور قوی و نیز تحلیلهای صریح و بیپرده، شرح میدهد که چگونه بزرگان نوظهور و طبقات زیردست تازه، این تغییرات را دامن زدند و چگونه «ستیز و سازش، ساز و کارهایی شدند که پیدایی تشکیلات تازه از بحران اجتماعی را سهولت بخشید.»
نام نویسنده : تورج دریایی
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
تورج دریایی استاد «تاریخ ایران و جوامع پارسیزبان» و رئیس مرکز مطالعات ایرانی دکتر سموئل جردن در دانشگاه کالیفرنیا، ارواین است. از او تاکنون چندین کتاب و دهها مقاله به چاپ رسیدهاست و بخشی از آثار انگلیسی او به فارسی نیز ترجمه شدهاند. مدیریت پروژهٔ «ساسانیکا»، ویراستاری نشریهٔ «نامهٔ ایران باستان» و انتشار مقالات در گاهنامههای مهم ایرانشناسی از دیگر فعالیتهای دریایی است.
در سال ۲۰۱۰ «انجمن بریتانیایی مطالعات خاورمیانه» (BRISMES)، کتاب «ایران ساسانی» (Sasanian Persia) نوشته تورج دریایی را به عنوان یکی از سه برنده جایزه امسال «انجمن دوستی بریتانیایی-کویتی» در زمینه پژوهشهای خاورمیانه معرفی کرد.
«انجمن بریتانیایی مطالعات خاورمیانه» این کتاب را «یک شاهکار» و «کتابی واقعاً عالی» توصیف کردند.
به گفته داوران اهدای جوایز این انجمن، کتاب ایران ساسانی، «در روزگاری که اروپامحوری، باعث شده تا مطالعات دوران باستان با تحریف روبهرو شود، وزنهای بهموقع در برابر این تحریفها قرار دادهاست.»
جوایز این انجمن هر ساله به بهترین آثار دانشوران تعلق میگیرد که به زبان انگلیسی در موضوع خاورمیانه نوشتهشده باشد و نخستین بار در بریتانیا به چاپ رسیدهباشد.
دریایی در کتاب «ایران ساسانی» تلاش کردهاست تا به آن بخش از تاریخ که معمولاً مورد غفلت قرار گرفته، یعنی تاریخ اجتماعی بپردازد و با استفاده از منابعی تازه، روند شکلگیری نهادهای اداری ایران را از زمان اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی تا دوران یزدگرد سوم، آخرین شاه این دودمان پیگیری کند. بررسی فراز و نشیب کوششهای نوادگان یزدگرد سوم برای برپایی حکومتی ایرانی، در حدود یک قرن پس از شکست ساسانیان از اعراب، بخشی دیگر از اثر تحقیقی تورج دریایی را تشکیل میدهد.
این اثر ترجمه فارسی کتابی است که برای مخاطبان انگلیسیزبان نوشته شده است. فکر نوشتن این کتاب از هنگامی که نگارنده آن ــ دکتر تورج دریایی ــ دانشجوی دوره دکترا در دانشگاه کالیفرنیا ــ لوسآنجلس بوده است، شکل میگیرد. هنگامی که بدانیم صدها کتاب در باره تاریخ روم باستان نوشته شده ولی یک کتاب به زبان انگلیسی در باره تاریخ و تمدن ساسانی وجود نداشت و این انگیزهای شد برای نگارش کتاب شاهنشاهی ساسانی. نویسنده کتاب بر این اعتقاد است که برای درک تاریخ یک قوم باید آن را در تمامیت و جامعیتش درک کرد: تاریخ، زبان، دین، جامعه و غیره. از اینرو کتاب شاهنشاهی ساسانی رویکردی کلی به تمدن ساسانی دارد.
نام نویسنده : کازوئو ایشی گورو
نام مترجم : سهیل سمی
قهرمانهای داستان کتاب غول مدفون «اکسل» و «بیئتریس»، زوج کهنسالی هستند که برای پیدا کردن پسر گمشدهشان راهی سفر میشوند. این سفر در بریتانیای قدیم رخ میدهد. زمانی که ساکسونها و برایتونها پس از جنگی خانمانسوز در صلحی شکننده زندگی میکنند. صلحی که حاصل توافق یک فراموشی است. یک فراموشی همهگیر که به شکل مه در کل سرزمین پخش شده است. این مه به خاطر نفس یک اژدهاست و خاطره جنگ، عشق و نفرت و خونخواهی را از یاد مردم برده. «اکسل» و «بیئتریس» در طول سفرشان با آدمهای جدیدی روبرو میشوند. یک جنگجوی جوان ساکسون را میبینند که دنبال مادرش میگردد و نیز افراد دیگر که در داستان به تفصیل آمده. غول مدفون همان رازی است که آرام آرام گشوده و به نتیجه نامنتظرهای ختم میشود. در آخر، هیبت غول به کل جلوی چشمان خواننده قرار میگیرد و اینجاست که مخاطب عظمت آن را درک میکند و میفهمد اصلاً و برای چه این غول در ابتدای داستان دفن شده است. شیوه بازگویی این راز، اوج هنر نویسنده در خلق جهانی شناور است و در نهایت خواننده با پرسش اصلی روبرو میشود: آیا باید گذشته را فراموش کرد تا به آرامش رسید؟ در رمان «ایشی گورو» عشق بر همه چیز چیره میشود الا مرگ. روزنامه «گاردین» این رمان را به عنوان مهمترین رمان سال ٢٠١٥ انتخاب کرده است. «موراکامی» نویسنده و منتقد معروف ژاپنی درباره «ایشیگورو» میگوید: «هر یک از کارهای این نویسنده جدید است و هر بار که کتابی تازه از او به چاپ میرسد با عجله خودم را به کتابفروشی میرسانم.»
در داخل حفره موقعیت و حالت پیکر و اژدها هیچ تغییری نکرده بود اگر هم حواس حیوان با نزدیک شدن بیگانه ها به او هشدار داده بوذ و به خصوص غریبه ای که به داخل حفره می رفت هیچ واکنشی که گویای هوشیاری کوئریسگ باشد دیده نمیشد آیا حال مهره های پشت حیوان بود که شدید تر از قبل بالا و پایین می رفت؟آیا در باز و بسته شدن آن چشم با روکش عجیبش هوشیاری جدیدی محسوس بود؟اکسل مطمئن نبود اما همانطور که به آن موجود خیره شده بود به فکرش رسید که آن بوته ولیک تنها موجود زنده دیگر در حفره برای آن موجود منشا آرامش بسیار شده بود و حتی حال در ذهنش به سمت آن بوته دست دراز میکرد اکسل متوجه شد که این تصور خیالی بیش نیست اما هرچه بیشتر نگاه میکرد آن تصور به نظرش واقعی تر می آمد چطور آن بوته تک آنجا روییده بود؟آیا کار خود مرلین نبود تا آن موجود همراهی داشته باشد؟
نام نویسنده : الیف شافاک
نام مترجم : ارسلان فصیحی
پرفروشترین رمان تاریخ ترکیه که گفته میشود بیش از پانصد بار تجدید چاپ شده است. این رمان به نوعی بازگویی رابطه میان شمس و مولانا در قالب داستانی امروزی و از زبان یک زن آمریکایی است که به همه روزمرگی ها و همسر و کار پشت پا میزند و عازم سفر ترکیه می شود.
اما پرفروشترین رمان تاریخ ترکیه چگونه کتابی ست؟ رمان «ملت عشق» اثریست عاشقانه؛ برخوردار از فرمی که می توان آن را دو رمان محسوب کرد در قالب یک رمان؛ دو روایت تودرتو که به صورت موازی روایت می شوند؛ اما در دو زمان مختلف جریان دارند. یکی قرنها پیش در شرق و یکی در زمان حال و در غرب (امریکا) بر این پایه اگرچه به ظاهر تفاوت های بسیار زیاد و اساسی باهم دارند اما از آنجا که بنمایه هردوی آنها عشق و تاثیر آن در زندگیست بی شباهت به هم نیستند. ملت عشق از یک سو داستان دلدادگی و از دیگر سو داستان رهایی است؛ از یک سو به عشق زمینی می پردازد و از دیگر سو به عشق معنوی و جنبه های عرفانی عشق و زندگی اشاره میکند. این سویه های متقابل که در هر دو خط داستان دیده می شود از جمله جذابیت های اصلی این رمان محسوب می شود که الیف شافاک با چیره دستی با کنارهم قرار دادن این عناصر خط و ربطی برای نزدیک شدن و پیوند خوردن این دو داستان به وجود آورده است.
ناگفته نماند که ترجمه ارسلان فصیحی هم کاری بدون نقص است تا جایی که کاوه میرعباسی، نویسنده و مترجم معروف درباره آن می گوید: "من همیشه کتابهای اصلی را از زبانهای انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی میخوانم، اما مدتی قبل، «ملت عشق» را با ترجمه ارسلان فصیحی خواندم و از آن بسیار لذت بردم."نکتهی دیگر اینکه ترجمه این رمان پنج سال پیش به اتمام رسیده بود که تا چندی پیش جزو آثار غیرقابل انتشار وزارت ارشاد بود اما سرانجام پس از بازبینی مجدد، نشر ققنوس آن را منتشر کرد.
در بخشی از کتاب می خوانیم:کلماتی که ما برای توصیف خالق بکار میبریم، درواقع نشاندهنده ی آنست که ما خودمان را چگونه توصیف میکنیم. اگر موجودی هولناک در ذهنمان متصور میشویم، در واقع این ما هستیم که با ترس احاطه شده ایم. اما اگر عشق و محبت را احساس کردی، از تو چیزی جز این دو پدید نخواهد آمد.
از متن کتاب:
خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. ملت عشق. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور. کفش آهنی پایم کردم. دنیا را گشتم. آدمهایی شناختم، قصههایی جمع کردم. چندین بهار از آن زمان گذشته. کفشهای آهنی سوراخ شده؛ من اما هنوز خامم، هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی...
مولانا خودش را «خاموش» مینامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیدهای که شاعری، آن هم شاعری که آوازهاش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستیاش، چیستیاش، حتی هوایی که تنفس میکند چیزی نیست جز کلمهها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور میشود که خودش را «خاموش» بنامد؟
کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سالهاست به هر جا پا گذاشتهام آن صدا را شنیدهام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانستهام و به گفتههایش گوش سپردهام. شنیدن را دوست دارم؛ جملهها و کلمهها و حرفها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود.
اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید میکنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمهاش «بشنو!» است. یعنی میگویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع میکند؟ راستی، خاموشی را میشود شنید؟
همه بخشهای این رمان نیز با همان حرف بیصدا شروع میشود. نپرس «چرا؟» خواهش میکنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار.
چون در این راهها چنان حقیقتهایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند.
نام نویسنده : اروین د.یالوم
نام مترجم : مهشید یاسائی
این کار محصول کار یکی از متفکران بزرگ در زمینه روان درمانی است. مولف با سابقه 45 سال کار روان درمانگری به عنوان روانپزشک و نویسنده به جوایزی در هر دو حوزه دست یافته است. "موهبت روان درمانگری" راهنمایی بی نظیر برای درمان موفقیت آمیز به شمار می رود. این کتاب در عین حال که برای بیماران و درمانگران مفید است برای همه آن های که در جستجوی بهبود روابط خود با دیگران و درک بهتر خود هستند نیز قابل استفاده است.
مترجم:سهيل سمي
کازئو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro) (زاده ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی) نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است که خانوادهاش وقتی پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند. ایشیگورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کردهاست.
او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز ترکم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال ۲۰۰۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار دادهاست.ایشیگورو در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
كازوئو ايشيگورو، نامزد جايزه بوكر، در اثر خود داستان عشق، از دسترفتگي و حقايق نهاني را روايت ميكند. از همين روست كه هرگز تركم مكن خيلي زود جايش را ميان بهترين آثار او باز ميكند. رمان تكاندهندهاي است آكنده از احساس شكنندگي انسان معاصر، خاطرات بهياد ماندني شخصيتهايي كه رفتهرفته به حقيقت دوران كودكي به ظاهر شاد و نيز آينده خود پي ميبرند. آنها پس از سالها درمييابند كه چرا موسسه «هيلشم» آنان را از كودكي پناه داده است. حالا كه در در و دشت رانندگي ميكنم، هنوز چيزهايي را ميبينم كه مرا ياد هيلشم مياندازد. شايد از كنج مزرعهاي مهآلود بگذرم يا قسمتي از خانه بزرگي را همچنان كه از دامنه تپهاي پايين ميآيم، يا حتي دستهاي سپيدار را با ترتيب خاصي در كمركش تپهاي ببينم و با خود بگويم: «شايد همين باشد! پيدايش كردم!»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.