نام انتشارات : ققنوس
سمفونی مردگان
175,000 تومان
نام نویسنده : عباس معروفی
چکیده آدمها فقط یک نیمه از عمرشان را زندگی میکنند، من مال نیمة اول بودم و او نیمة دوم. آنکه نیمه اول عمرش را زندگی کرده است، برادری است که تلاش میکند تا پا جای پای پدر بگذارد؛ پدری مستبد و تمامیتخواه. و آنکه نیمة دوم را زیسته است، برادری است شاعر و روشنفکر، جوانی که نماد نسل روشنفکران معاصر ایران است. برادر روشنفکر در برابر ابتذال خانه و جامعه عصیان میکند، دل به عشق میسپارد و تلاش میکند اگر نه در جامعه لااقل در گوشة انزوایش دنیایی عاری از پستی و بدخواهی بسازد. برادر دیگر پیش میرود و به پدری دیگر بدل میشود. تضاد میان برادران ادامه مییابد و سرانجام یکی قربانی دیگری است. اما سرنوشت این هابیل و قابیل معاصر متأثر از هزاران رویداد تاریخی معاصر است؛ رویدادهایی که نه هابیل را چون گذشته باقی گذاردهاند و نه قابیل را. عباس معروفی، روزنامهنگار و نویسندة مشهور ایرانی، 46 سال دارد، جوایز داخلی و بینالمللی بسیاری را از آن خود کرده و مدتی است ایران را به ناچار ترک گفته است. معروفی اکنون ساکن آلمان است، همچنان مینویسد و تسلطش بر شیوههای مدرن داستاننویسی و شناختش از تاریخ و اسطوره او را در زمرة پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی قرار داده است. (برنده جایزه بنیاد سورکامپ- 2001)
وزن | 394 گرم |
---|
محصولات مرتبط
اپرای شناور
نام نویسنده : جان بارت
نام مترجم : سهیل سمی
جان بارت (انگلیسی: John Barth؛ زادهٔ ۲۷ مهٔ ۱۹۳۰) نویسنده، و رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا است. وی که آثارش در گونه پسانوگرایی و فراداستان طبقهبندی میشود، برنده جوایزی همچون جایزه کتاب ملی و جایزه پن/ مالامود شده است.
جان بارت، رماننویس آمریکایی متولد 1930، بخاطر رمانهای تجربیاش معروف است. او اپرای شناور را در بیست و شش سالگی نوشت؛ رمانی بسیار فنی و سنتشکن که فاصله دو نقطه از زندگی قهرمانش را روایت میکند، یعنی از زمانی که قهرمان اثر تصمیم به خودکشی میگیرد تا هنگامی که منصرف میشود. اما انتخاب زندگی از جانب این قهرمان نشانه شادی و نشاط نیست. در دنیایی که "بارت" در دهههای میانه قرن بیستم آمریکا میشناسد، آنچه باعث انصراف از خودکشی میشود، نه زندگی، که پوچی مرگ است. "اپرای شناور" بخشی از نام قایقی تفریحی است که در گذشته در بخشهای مدخیز آبهای ویرجینیا و مریلند رفت و آمد میکرد... و بخشی از ماجراهای این کتاب بر عرشه همین قایق رخ میدهد. مترجم کتاب ــ سهیل سمّی ــ پیش از این آثاری از مارگارت اتوود (سرگذشت ندیمه، اوریکس و کریک)، کازوئو ایشیگورو (هرگز رهایم مکن و تسلیناپذیر) و... را ترجمه کرده است.
از ایران زردشتی تا اسلام
نام نویسنده : شائول شاکد
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
مجموعة جستارهای این کتاب در پی دستیابی به دو هدف اساسیاند؛ نخست، بازنمایی توضیحات و تفسیرهای کیش زردشتی در دورة ساسانی، و دیگری چگونگی انتقال آن اندیشهها به اسلام. این دو موضوع با هم بستگی دارند: از بازتاب اندیشههای ساسانی در اندیشههای عربی ـ اسلامی اطلاعات بنیادین بسیاری در بارة کیش زردشتی دورة ساسانی کسب میکنیم و میتوانیم ارزیابی کنیم تا چه اندازه اسلام از سرازیر شدن اندیشههای ایرانی بهره جسته است. مولف کوشیده است با تحلیل دقیق آگاهیها و دانشهای ساسانیان که از مجاری گوناگون ــ چه ایرانی و چه اسلامی ــ انتقال یافتهاند، به پرسشهای اساسی در مورد کیش زردشتی در زمان ساسانیان پاسخ گوید و به بحث در بارة انتقال برخی مضامین و اندیشههای ایرانی به تفکر اسلامی بپردازد.
الفبای فلسفه
نام نویسنده : نایجل واربرتون
نام مترجم : مسعود علیا
نویسنده این کتاب میکوشد به شکلی روشن و راهگشا خواننده علاقهمند را با فلسفه و چند و چون آن آشنا کند. او در هر فصل به یکی از حیطههای فلسفه میپردازد و مهمترین مسائل و نظریههای آن حیطه را بررسی میکند. در این کتاب پرسشهایی از این دست مطرح و بررسی میشوند: فلسفه چیست؟ آیا میتوانید وجود خداوند را به اثبات برسانید؟ چگونه در گستره اخلاق، درست را از ناردست تشخیص میدهید؛ آیا گاهی باید از قانون سرپیچی کنید؟ آیا جهان واقعاً به همان صورتی است که تصور میکنید؟ آیا میدانید که راه و رسم علم چگونه است؟ آیا ذهن شما جدا از بدن شماست؟ آیا میتوانید هنر را تعریف کنید؟ فلسفه نوعی فعالیت است: طریقی برای تفکر دربارة انواع معینی از پرسشها. فلاسفه نوعاً با استدلال سر و کار دارند. آنها یا استدلالهایی را از پیش خود میآورند یا استدلالهای دیگران را در بوته نقد میگذارند، یا به هر دو کار دست میزنند. از نایجل واربرتون پیشتر آثار کلاسیک فلسفه توسط مسعود علیا ترجمه و منتشر شده است.
ایران باستان
نام نویسنده : یوزف ویسهوفر
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
چکیده کمترین صفت برجستهای که میتوان برای این کتاب بر شمرد، تازه بودن آن است. اما صفات برجسته و ممتاز واقعی کتاب در روشدار و تحلیلی بودن، فشرده بودن، مستند بودن و منصف بودن آن است. خواست نویسنده آن بوده که نظری کلی و فشرده و موثق از تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام از زبان خودِ ایران و از طریق اسناد و مدارک ارائه دهد، و در این کار نیز موفق بوده است. مولف علاوه بر سود جستن از آثار مورخان معروفی چون هرودوت، گزنفون، پلوتارک، استرابو، طبری و ... از سنگنبشته و لوحهها و اسناد باستانی دیگر نیز بهره برده است.
پس از نخستین سه دقیقه
نام مترجم : محسن شادمهری
ذهن بشر اولیه همچون کودکی نسبت به وقوع پدیدههای اطراف خود کنجکاو بود. مشاهده میکرد، تجربه میکرد و از خود سؤال میپرسید و در پی یافتن کلید معماهای خود جستوجو را آغاز میکرد. بهتدریج پرسشهای ابتدایی جای خود را به پرسشهایی عمیقتری مانند «این عالم چگونه شکل گرفته و چگونه تحول یافته؟» داد. در چنین دورهای نخستین پایههای کیهانشناسی بنا شد. بر اساس برخی مستندات تاریخی، چنین پرسشهایی قدمتی بین ۲۰ تا ۱۰۰ هزار سال دارند. بهتدریج با پیشرفت فناوری و ساخت ابزارهای علمی گوناگون آگاهی بشر نسبت به بسیاری از پدیدههای محیطی افزایش یافت و موفق شد پاسخ بسیاری از پرسشهای خود را بیابید و این روند همچنان ادامه دارد. اما یافتن پاسخ پرسشهایی مانند «عالم از کجا آمده است، چگونه کار میکند و آینده آن چگونه خواهد بود؟» همچنان چالشهای فراوانی را پیش روی کیهانشناسان قرار داده است.
کتاب «پس از نخستین سه دقیقه»، دروازهی ورود شما به دنیای شگفتانگیز «شناخت کیهان» و رویارویی با پرسشهای بنیادین عالم خواهد بود. این کتاب از شما سؤال میپرسد، شما را به فکر فرو میبرد و سرانجام به آنها پاسخ میدهد.
تانو پادمانابان، نویسندهی هندی این کتاب، یکی از غولهای کیهانشناسی مدرن است که بیش از ۱۰ جایزهی معتبر بینالمللی را در کارنامهی خود دارد و بیش از ۲۳۰ مقالهی معتبر علمی چاپ کرده است. او در کتاب «پس از نخستین سه دقیقه» به زبانی ساده و شیوا پدیدههای گوناگون عالم را توضیح میدهد و هر کجا نیاز به پیشزمینه باشد از آن دریغ نخواهد کرد. شاید این کتاب را بتوان کیهانشناسی بدون فرمول نامید. کتابی که سفر خود را از اعماق ماده، هستهی اتمها، الکترونها و پروتونها آغاز میکند و به سوی بزرگترین ابعاد عالم، کهکشانها، خوشههای کهکشانی و ابرخوشههای کهکشانی ادامه میدهد. در این میان از پدیدههای شگفتانگیزی همچون سیاهچالهها، مادهی تاریک، انرژی تاریک،ستارههای نوترونی و ابرنواخترها و غیره به تفصیل درخوری، سخن به میان خواهد آمد و سرانجام سفر این کتاب در دنیایی پُر از پرسشهای بیپاسخ به پایان خواهد رسید. پادمانابان، در پیشگفتار کتاب چنین نوشته است: «این کتاب قصد دارد توصیفی بدون ریاضیات از کیهانشناسی برای خوانندهی عام، در سطح مقالات مجلات نیوساینتیست و ساینتفیک امریکن، عرضه کند. خوانندهی متوسط چنین مجلاتی نباید مشکلی با این کتاب داشته باشد.»
تسلی بخشی های فلسفه
نام نویسنده : آلن دو باتن
نام مترجم : عرفان ثابتی
اَلَن دو باتن (به فرانسوی: Alain de Botton) یک نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیون ساکن بریتانیا است.
کتابهای او موضوعات مختلفی را به شیوهای فلسفی با تأکید بر ارتباط آن با زندگی روزمره بررسی میکند.
در سال ۲۰۰۸ او یکی از اعضای هیئت مؤسس یک سازمان جدید آموزشی با نام مدرسه زندگی بود.
دو باتن دوره دکتری فلسفه را در دانشگاه هاروارد آغاز کرد ولی برای نوشتن کتب فلسفی به زبان ساده، آن را نیمه کاره رها کرد. مهمترین کتب الن دو باتن، تسلی بخشیهای فلسفه، هنر سیر و سفر و پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند، نام دارند.
این کتاب میکوشد تا با استناد به آثار شش فیلسوف بزرگ راهحلهایی برای مشکلات روزمرة ما ارائه کند. با خواندن این کتاب از «سقراط» میآموزیم که عدم محبوبیت را نادیده انگاریم؛ «سنکا» به ما کمک میکند تا بر احساس یأس و ناامیدی غلبه کنیم؛ و «اپیکور» بیپولی ما را چاره میکند. «مونتنی» راهنمای مناسبی برای درمان ناکارآییهای ماست؛ عشاق دلشکسته میتوانند با خواندن آثار «شوپنهاور» تسلیخاطر یابند؛ و کسانی که در زندگی با سختیهای زیادی روبرو هستند با «نیچه» همذاتپنداری خواهند کرد. «تسلیبخشیهای فلسفه» یکی از آخرین آثار آلن دوباتن است که تاکنون بیش از دویست هزار نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است.
سال بلوا
عباس معروفی
« گفتم آب و ساعت لنگریمان گفت :دنگ دنگ دنگ .»
فاصله ها از میان برداشته شده اند و حال و گذشته در هم آمیخته اند : حسینای مسحور شده با زلفی آشفته ایستاده است ، اما نه بر پله های شهرداری که در ذهن نوشافرین می کوبد؛ سرهنگ در پی پیمودن پله های ترقی از شیراز به سنگسر می افتد ؛ ملکوم آلمانی در کار ساختن یک پل بزرگ از کوه پیغمبران به کافر قلعه است؛ و سروان خسروی در پی آن است که همه ی کوچه های شهر به خیابان خسروی ختم شوند. اما همه یک داغ به پیشانی دارند؛ همان که سال بلوا را آغاز می کند . همان که همه ناچار به انتخابش بوده اند و مقصر کیست وقتی بازی و بازیگر یگانه نیست ؟
سایه های صحرا (ایران باستان در جنگ)
نام نویسنده : کاوه فرخ
نام مترجم : شهربانو صارمی
ایرانیان اولیه خانوادهای متشکل از مادها و پارسها بودند . ایران یا پارس از بدو پیدایش کشوری چند زبانه ، چند قومی و دارای آیینهای مختلفی بود . ایران امروز نه تنها زبان فارسی نو بلکه تعداد زیادی از دیگر زبانهای ایرانی مانند کُردی ، بلوچی ، لری ، و مازندرانی را نیز در خود جای داده است . ترک زبانان آذربایجان در شمال غرب ایران و اعراب ساکن در امتداد ساحل خلیج فارس و خوزستان در جنوب غرب از اکثریت برخوردارند . اصطلاح پارس وقتی صحیح است که شامل تمام جماعات ایرانی شود ، به ویژه کردها و آذریها که در واقع اخلاف مادهای باستان هستند . بنیانگذاران واقعی ایران مادها بودند و به واسطة آنها بود که شالودة امپراتوری کوروش و داریوش پی افکنده شد . ایرانیان شمالی نه تنها نقش عمدهای در به وجود آوردن شاهنشاهی هخامنشی داشتند بلکه حلقهای حیاتی در انتقال میراث فرهنگی فلات ایران ، مدتها پس از زوال هخامنشیان به دست اسکندر بودند . پارتها نه تنها پارس را پس از فتوحات اسکندر احیا کردند ، بلکه زمینة به قدرت رسیدن امپراتوری ساسانی را نیز فراهم آوردند که میراث فرهنگیاش تا به امروز زنده مانده است . دکتر کاوه فرخ در کتاب « سایههای صحرا » خوانندگان را با نظرگاه ایرانی این روایتها در مقابل دیدگاه یونانی و رومی آن که مدتهای مدید بر دانش ما از جنگهای این دوره سایه افکنده است آشنا میسازد.
غول مدفون
نام نویسنده : کازوئو ایشی گورو
نام مترجم : سهیل سمی
قهرمانهای داستان کتاب غول مدفون «اکسل» و «بیئتریس»، زوج کهنسالی هستند که برای پیدا کردن پسر گمشدهشان راهی سفر میشوند. این سفر در بریتانیای قدیم رخ میدهد. زمانی که ساکسونها و برایتونها پس از جنگی خانمانسوز در صلحی شکننده زندگی میکنند. صلحی که حاصل توافق یک فراموشی است. یک فراموشی همهگیر که به شکل مه در کل سرزمین پخش شده است. این مه به خاطر نفس یک اژدهاست و خاطره جنگ، عشق و نفرت و خونخواهی را از یاد مردم برده. «اکسل» و «بیئتریس» در طول سفرشان با آدمهای جدیدی روبرو میشوند. یک جنگجوی جوان ساکسون را میبینند که دنبال مادرش میگردد و نیز افراد دیگر که در داستان به تفصیل آمده. غول مدفون همان رازی است که آرام آرام گشوده و به نتیجه نامنتظرهای ختم میشود. در آخر، هیبت غول به کل جلوی چشمان خواننده قرار میگیرد و اینجاست که مخاطب عظمت آن را درک میکند و میفهمد اصلاً و برای چه این غول در ابتدای داستان دفن شده است. شیوه بازگویی این راز، اوج هنر نویسنده در خلق جهانی شناور است و در نهایت خواننده با پرسش اصلی روبرو میشود: آیا باید گذشته را فراموش کرد تا به آرامش رسید؟ در رمان «ایشی گورو» عشق بر همه چیز چیره میشود الا مرگ. روزنامه «گاردین» این رمان را به عنوان مهمترین رمان سال ٢٠١٥ انتخاب کرده است. «موراکامی» نویسنده و منتقد معروف ژاپنی درباره «ایشیگورو» میگوید: «هر یک از کارهای این نویسنده جدید است و هر بار که کتابی تازه از او به چاپ میرسد با عجله خودم را به کتابفروشی میرسانم.»
در داخل حفره موقعیت و حالت پیکر و اژدها هیچ تغییری نکرده بود اگر هم حواس حیوان با نزدیک شدن بیگانه ها به او هشدار داده بوذ و به خصوص غریبه ای که به داخل حفره می رفت هیچ واکنشی که گویای هوشیاری کوئریسگ باشد دیده نمیشد آیا حال مهره های پشت حیوان بود که شدید تر از قبل بالا و پایین می رفت؟آیا در باز و بسته شدن آن چشم با روکش عجیبش هوشیاری جدیدی محسوس بود؟اکسل مطمئن نبود اما همانطور که به آن موجود خیره شده بود به فکرش رسید که آن بوته ولیک تنها موجود زنده دیگر در حفره برای آن موجود منشا آرامش بسیار شده بود و حتی حال در ذهنش به سمت آن بوته دست دراز میکرد اکسل متوجه شد که این تصور خیالی بیش نیست اما هرچه بیشتر نگاه میکرد آن تصور به نظرش واقعی تر می آمد چطور آن بوته تک آنجا روییده بود؟آیا کار خود مرلین نبود تا آن موجود همراهی داشته باشد؟
کوروش بزرگ
ژرار ايسرائل
ترجمه: مرتضی ثاقب فر
کوروش، فقط تنها فاتح و مدیر بزرگ نبود؛ بلکه در ذهن مردم پارسی، او همان جایگاهی داشت کهرمولوس و رموس برای رومیها و موسی برای بنی اسرائیل داشت. چگونگی تحویل کوروش نوزاد به چوپان و پرورش او، یادآور رها کردن موسی در نیزار در مصر و به زیر کشیدن پدربزرگ دیکتاتورش، توسط او (موسی) است که در متون افسانهای و اساطیری دیگر هم بازتاب یافته است.
هیچ شکی نیست که حماسه کوروش ابتدا در میان پارسیها رشد برخاست و اکنون در میان یونانی درک شده است. احساسات احترام یا ابهت کوروش در بین پارسی وجود داشت، به یونانیها منتقل گشت و این اتفاقی نیست که گزنفون، کوروش را به عنوان فرمانروای آرمانی برگزید. او میخواست، برای تدریس پندهای آرمانی خویش، به شنوندگان یونانیاش به کوروش متوسل گردد. به طور خلاصه، نقش کوروش در طول تاریخ به عنوان مرد بزرگی که بنیانگذار امپراتوری بود، باقی ماند.
کوروش بدون شک، نه تنها نابغه هدایتگری بود که امپراتور بزرگ را بنیان گذاشت، بلکه بنیانگذار فرهنگ و تمدن شهری هخامنشی نیز بود. از آنجا که پارسیها شوونیست (متعصب میهنپرست) نبودند، کوروش به سرعت فراگیری از ملتهای مغلوب را آموخت. او نه تنها مادها را آرام کرد، بلکه آنها را با پارسیها متحد کرد و یک نوع پادشاهی دوجنبهای از مادها و پارسها به وجود آورد. کوروش سنتهای پادشاهی را از مادیها وام گرفت. آنها کسانی بودند که بر یک امپراتوری حکمرانی میکردند، در حالی که پارسیها، فقط متحدشان بودند. یک مادی، احتمالاً به عنوان یک مشاور شاه هخامنشی، به عنوان نوعی رئیس وزیران عمل میکرد. بنا بر نقش برجسته متاخرتر در پرسپولیس، پایتخت شاهان هخامنشی از زمان داریوش، یک مادی، مکرراً با پادشاه بزرگ، دیده میشود. ایلامی، ساکنان بومی پارس، همان گونه که میتوان در این نقش برجسته دید، آموزگاران پارسیها در زمینههای بسیاری بودند، برای مثال، لباس ایلامیها بر تن پارسیها و خراجگذاران ایلامی دیده میشود که نقشبرجسته سنگی پرسپولیس دیده میشود.
کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسحشدهٔ خداوند بود و بهنظر نمیرسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کردهباشند. هرودوت میگوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن میگفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمیکرد؛ در عین حال هرودوت وی را مردی زود خشم میداند.داندامایف میگوید «کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود».«به نظر میرسد کوروش به سنت و ادیان سرزمینهای فتح شده احترام میگذاشت. پارسیها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودیها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش میدانستند. گزنفون در کورشنامه او را حکمرانی آرمانی و ایدهآل توصیف میکند».
والتر هینتس، میگوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچکدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آنها بسنده کرد و حتی برای آنها زندگی شاهانهای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بیسابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود».
این کتاب به زندگی و نقش تاریخی جذابترین قهرمان دوران باستان یعنی کوروش، رهاییبخش ملتها، میپردازد و در این میان علاوه بر تاریخ پارس به تاریخ امپراتوری آشور، مصر فراعنه، پادشاهی بابل و امپراتوری لیدی نیز به مثابه همسایههای پارس و کشورهایی که بعداً در قلمرو شاهنشاهی هخامنشی قرار گرفتند، نقشی ویژه میبخشد. فصلهای کتاب عبارتند از: 1. شاهان نینوا، شاهان بابل؛ 2. «قاطر پارسی»؛ 3. در برابر سوداگر خدایان؛ 4. و بابل درهای خود را به روی او گشود؛ 5. کسی که تختش بر آسمان است؛ 6. شاه، آیینة خداوند؛ پسگفتار: تخطی ناممکن؛ گاهشماری تاریخهای مهم؛ سلسلهها؛ خدایان اصلی خاور نزدیک؛ یادداشتها؛ منابع و نمایه.
مگه تو مملکت شما خر نیس؟
عزيز نسين ترجمة ارسلان فصيحي
طوري كه انگار دندانش درد بكند يك دستش را به صورتش گرفته بود و در حالي كه سرش را به چپ و راست تكان ميداد، وارد شد. همين طور با دست به صورتش ميزد و مدام ميگفت: «واي! آبرومون رفت...» ميشناختمش، آدم مبادي آدابي بود. خيلي تعجب كردم از اين كه به محض ورود، بي سلام و كلامي، شروع كرد به زدن خودش و گفتنِ «واي! آبرومون رفت...» گفتم: «خوش اومدين. بفرمايين... خواهش ميكنم بفرمايين بنشينين...» «آبرومون رفت! پاك آبرومون رفت...!» با خودم گفتم شايد مصيبتي سرش آمده، شايد هم سر خانوادهاش. ميگفت: «ديگه ميخواستين چي بشه؟ يه خرِ گَرو به دو هزار و پونصدليره به يارو فروختن.» «مَحمَت نُصرَت» (1915-1995) معروف به عزيز نسين، نويسنده، مترجم و طنز نويس تواناي اهل تركيه است. بدون شك طنزنويسي يكي از مشكلترين رشتههاي ادبيات جهاني است كه كمتر نويسندهاي ميتواند در اين راستا به طور كامل موفق عمل كند اما عزيز نسين با قلم خود سالهاي زيادي عليه ظلم و استبداد نوشت و ظالمان را به سخره گرفت. او با آثار جاودانياش مرزها را در هم نورديد و به نويسندهاي فرامليتي تبديل شد. عزيز نسين ميگفت: براي من هيچ حدو مرزي متصور نيست و با قلم خود در هر جاي دنيا نالهاي از انسانها بشنوم آن را به قلم خواهم كشيد و به گوش همه جهانيان خواهم رساند. مجموعه حاضر گزيدهاي است از بهترين داستانهاي طنز عزيز نسين كه مترجم آنها را از كل آثارش انتخاب و ترجمه كرده است.
ملت عشق (جلد شومیز)
نام نویسنده : الیف شافاک
نام مترجم : ارسلان فصیحی
پرفروشترین رمان تاریخ ترکیه که گفته میشود بیش از پانصد بار تجدید چاپ شده است. این رمان به نوعی بازگویی رابطه میان شمس و مولانا در قالب داستانی امروزی و از زبان یک زن آمریکایی است که به همه روزمرگی ها و همسر و کار پشت پا میزند و عازم سفر ترکیه می شود.
اما پرفروشترین رمان تاریخ ترکیه چگونه کتابی ست؟ رمان «ملت عشق» اثریست عاشقانه؛ برخوردار از فرمی که می توان آن را دو رمان محسوب کرد در قالب یک رمان؛ دو روایت تودرتو که به صورت موازی روایت می شوند؛ اما در دو زمان مختلف جریان دارند. یکی قرنها پیش در شرق و یکی در زمان حال و در غرب (امریکا) بر این پایه اگرچه به ظاهر تفاوت های بسیار زیاد و اساسی باهم دارند اما از آنجا که بنمایه هردوی آنها عشق و تاثیر آن در زندگیست بی شباهت به هم نیستند. ملت عشق از یک سو داستان دلدادگی و از دیگر سو داستان رهایی است؛ از یک سو به عشق زمینی می پردازد و از دیگر سو به عشق معنوی و جنبه های عرفانی عشق و زندگی اشاره میکند. این سویه های متقابل که در هر دو خط داستان دیده می شود از جمله جذابیت های اصلی این رمان محسوب می شود که الیف شافاک با چیره دستی با کنارهم قرار دادن این عناصر خط و ربطی برای نزدیک شدن و پیوند خوردن این دو داستان به وجود آورده است.
ناگفته نماند که ترجمه ارسلان فصیحی هم کاری بدون نقص است تا جایی که کاوه میرعباسی، نویسنده و مترجم معروف درباره آن می گوید: "من همیشه کتابهای اصلی را از زبانهای انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی میخوانم، اما مدتی قبل، «ملت عشق» را با ترجمه ارسلان فصیحی خواندم و از آن بسیار لذت بردم."نکتهی دیگر اینکه ترجمه این رمان پنج سال پیش به اتمام رسیده بود که تا چندی پیش جزو آثار غیرقابل انتشار وزارت ارشاد بود اما سرانجام پس از بازبینی مجدد، نشر ققنوس آن را منتشر کرد.
در بخشی از کتاب می خوانیم:کلماتی که ما برای توصیف خالق بکار میبریم، درواقع نشاندهنده ی آنست که ما خودمان را چگونه توصیف میکنیم. اگر موجودی هولناک در ذهنمان متصور میشویم، در واقع این ما هستیم که با ترس احاطه شده ایم. اما اگر عشق و محبت را احساس کردی، از تو چیزی جز این دو پدید نخواهد آمد.
از متن کتاب:
خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. ملت عشق. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور. کفش آهنی پایم کردم. دنیا را گشتم. آدمهایی شناختم، قصههایی جمع کردم. چندین بهار از آن زمان گذشته. کفشهای آهنی سوراخ شده؛ من اما هنوز خامم، هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی...
مولانا خودش را «خاموش» مینامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیدهای که شاعری، آن هم شاعری که آوازهاش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستیاش، چیستیاش، حتی هوایی که تنفس میکند چیزی نیست جز کلمهها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور میشود که خودش را «خاموش» بنامد؟
کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سالهاست به هر جا پا گذاشتهام آن صدا را شنیدهام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانستهام و به گفتههایش گوش سپردهام. شنیدن را دوست دارم؛ جملهها و کلمهها و حرفها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود.
اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید میکنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمهاش «بشنو!» است. یعنی میگویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع میکند؟ راستی، خاموشی را میشود شنید؟
همه بخشهای این رمان نیز با همان حرف بیصدا شروع میشود. نپرس «چرا؟» خواهش میکنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار.
چون در این راهها چنان حقیقتهایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.