


سمک عیار (۶ جلدی)
0 تومان
نويسنده: فرامرز خداداد ارجانی
مترجم / مصحح: پرويز ناتل خانلری
سَمَک عَیّار رمانی است مشهور و قدیمی به زبان فارسی که در سدهٔ ششم هجری نوشته شده است. داستانهای این کتاب سه جلدی به دست فرامرز پسر خداداد پسر عبدالله نویسنده (کاتب) ارجانی (ارگان یا بهبهان کنونی در استان خوزستان) جمعآوری شده است. وی داستانها را از زبان یک راوی به نام صدقهٔ ابوالقاسم فراهم آورده است.
سمک عیار، یکی از داستانهای عامیانهٔ فارسی است که سینهبهسینه نقل شده و سدهها مایهٔ سرگرمی مردم ایران بودهاست. قهرمان داستان پسر شاه حلب است که دلباختهٔ دختر فغفور شاه چین شده و سپس به جنگ پادشاه ماچین رفتهاست. بیشتر رویدادهای جلدهای یکم و دوم در چین و ماچین میگذرد.
کتاب سمکِ عیار این مزیّت را دارد که چون داستانهای آن روایت مردم بود و در میان عوام مشهور و محبوب بودهاند، زبان این کتاب نیز زبان عمومی آن دوره را نشان میدهد و به همین خاطر بسیار ساده و رواناست.
صحنههای این داستان در ایران و سرزمینهای نزدیک به آن اتّفاق میافتند. بیشتر شخصیتها و قهرمانان این کتاب نامهای ایرانی دارند. شخصیت اصلی این کتاب پهلوانی نامآور به نام سمکِ عیار است که در طی ماجراهایی با خورشیدشاه سوگند برادری میخورد.
در مقدمه جلد سوم این کتاب، نام مؤلف «فرامرز پسر خداداد پسر عبدالله الکاتب الارجانی» آمده اما خود او راوی اصل داستان را «صدقه بن ابی القاسم» بیان میکند. صدقه ابوالقاسم منسوب به شیراز و فرامرز خداداد منسوب به ارجان فارس (ارگان – بهبهان کنونی در استان خوزستان) است.
کاربرد نامهای ایرانی کهن همچون خردسب شیدو، هرمزکیل، شاهک، گیلسوار، سرخورد، مهرویه و زرند و مانند اینها این گمان را قوی میکند که این افسانه کهن بوده که بعدها یعنی در سدهٔ ششم به فراخور زمان نو شدهاست. موردی که در کتاب سمکِ عیار در پیوند با وجه تسمیه خورشیدشاه، قهرمان اصلی داستان ذکر شده درست همانند همان است که در کتاب پارسی میانه بندهش در مورد منوش خورشید، از نوادگان منوچهر، پادشاه کیانی آمدهاست. این میتواند گویای پیوند این کتاب با کتابهای پارسی پیش از اسلام باشد.
متن کامل سمک عیار به تصحیح دکتر پرویز ناتل خانلری در پنج جلد طی سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۳ در انتشارات بنیاد فرهنگ ایران منتشر شدهاست.
ماجرای اصلی کتاب داستان شاهزادهای جوانمرد از شهر حلب به نام خورشید شاه است که برخلاف میل باطنیاش که از عشق و عاشقی دوری میجست و بر عاشقان میخندید، به عشق دختر فغفور شاه، پادشاه ماچین گرفتار میشود و حوادثی شیرین و جذاب به وجود میآورد.
شاهزاده برای به دست آوردن مهپری، به سوی ماچین حرکت میکند. در این میان مردی به نام «سمک عیّار» به خورشیدشاه میپیوندد و از آن پس بار اصلی حوادث را به دوش میکشد. او که مردی عیّار است با هم دستی و همراهی افرادی چون شغال پیلزور، روزافزون، روحافزای و چند پهلوان و عیّار دیگر در بیشتر رویدادها به کمک خورشیدشاه میآید.
شخصیت دیگری که نقش مهمی در داستان بر عهده دارد، فرّخ روز، پسر خورشیدشاه است، که او نیز همانند پدر به عشق دختری مبتلا میگردد و به سرزمینهای زیادی لشکرکشی میکند و در این میان قسمت قابل توجّهی از کتاب را به خود اختصاص داده است. در بخشهایی که فرّخ روز حضور دارد داستان تا حدودی به اسطوره نزدیک میشود و ما را به یاد اثر حماسی بزرگ ایرانیان، شاهنامهٔ فردوسی میاندازد.
ناموجود
در شش جلد گالینگور با قاب
قطع وزیری
تعداد صفحات ۲۸۷۰
سال انتشار ۱۳۸۵
انتشارات آگاه
وزن | 5750 گرم |
---|
محصولات مرتبط
اگر شبی از شبهای زمستان مسافری
نام نویسنده : ایتالو کالوینو
نام مترجم : لیلی گلستان
ایتالو کالوینو (به ایتالیایی: Italo Calvino) (زاده ۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ - درگذشته ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵) نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه ایتالیایی است. وی سبک ادبی خاص خود را داشت که میتوان آن را سورئال یا پستمدرن توصیف کرد. سهگانهٔ «نیاکان ما» (شامل شوالیه ناموجود، ویکنت شقهشده و بارون درختنشین) و مجموعه داستانهای کوتاه شهرهای نامرئی و شش یادداشت برای هزارهٔ بعدی ازتحسینشدهترین آثار او هستند. وی را یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند.
کتاب در حقیقت مجموعه ای از داستان هایی است که هیچ گاه تمام نمی شوند . آقای خواننده روزی کتابی را می خرد و ما همراه با او مشغول خواندن داستان می شویم اما در جای پرهیجان ،کتاب تمام می شود و خواننده عصبانی از نیمه کاره بودن کتاب به کتاب فروشی می رود و در آنجا با خانم خواننده آشنا می شود . آنهانسخه درستی از کتاب را می گیرند که متوجه می شوند تماما داستان دیگری است که به علت بدی چاپ، ادامه اش قابل خواندن نیست و به همین ترتیب ما ۱۰داستان نیمه تمام را در ماجرای اصلی کتاب دنبال می کنیم .
کتاب در حقیقت ستایشی است برای کتاب خواندن، برای لذت کتاب خوانی و شاید اشاره به این موضوع که خواندن کتاب دنیایی فراتر از نوشتن کتاب و بسیار زیباتر است . کتابی که به ما از لذت خواندن و نحوه درست خوانی می گوید ،از لذت در کنار هم بودن انسان های کتاب خوان و از خوشی بی وصف کتاب خوانی فقط برای کسب لذت کتاب خوانی .
انسانیت: تاریخ اخلاقی قرن بیستم
نام نویسنده : جاناتان گلاور
نام مترجم :افشین خاکباز
از نخستين باري كه از نسل كشي آلمانيها باخبر شدم با خودم ميانديشيدم كه چگونه افراد ميتوانند مرتكب چنين جناياتي شوند. اين پرسش ذهن مرا به خود مشغول كرده بود و در اكثر مطالبي كه در زمينهي فلسفه مينوشتم بروز پيدا ميكرد. دربارهي مسائل اخلاقي در ارتباط با گرفتن جان ديگران و كاربرد دانش ژنتيك چندين كتاب نوشتم. ربط اين موضوعات به پروژة ايجاد حلقههاي دفاعي مطمئنتر در برابر احياي سياستهاي نازي نيازي به تأكيد ندارد. ولي هنگامي كه دربارهي مسائل بهظاهر خنثاتر از قبيل هويت فردي مينويسيم، ناخواسته به سوي نوشتن دربارهي وحشيگريهاي اخير انسانها كشيده ميشوم. بنابراين فكر كردم بهتر است به جاي طرح اين مسائل در حاشيهي موضوعات ديگر، مستقيما دربارهي آنها سخن بگويم.
كتاب حاضر كوششي است براي بخشيدن بُعدي تجربي به اخلاقيات. من در اين كتاب از اخلاق براي طرح پرسشهايي در برابر تاريخ استفاده كردهام و سعي كردهام متقابلاً از تاريخ براي ارئه تصويري از استعدادهاي پنهان انسان استفاده كنم كه به اخلاقيات ربط پيدا ميكنند. براي انجام اين كار ناچار بودهام بسياري از مسائل و مباحث را با ديگراني در ميان بگذارم كه درك و دانش بيشتري از من در اين زمينه دارند. اميدوارم لغزشهاي من انگيزهاي شود براي آنان تا اين پروژه را به نحوي بهتر به پيش ببرند و به سرانجام برسانند.
(از پيشگفتار نويسنده)
پیدایش انسان
نام نویسنده : یوزف رایش هلف
نام مترجم : سلامت رنجبر
«انسان در آفریقا پا به عرصه ی هستی نهاد.زادگاه نیاکان نخستین ما در گرم دشت های آفریقای خاوری واقع شده ...در دشتهای پوشیده از علف و درختزاران بسیار تنک زیر خط نیمگان (استوا) مسیر فرگشتی(تکامل)جنس انسان تکامل یافته است»
پروفسور یوزف رایش هلف کتاب خواندنی خود(پیدایش انسان)را درباره تکامل انسان با جمله های بالا آغاز می کند.نویسنده در دنباله پیشگفتار می نویسد: جنس انسان تقریبا دو میلیون سال پیش صرفا از هیچ به وجود نیامده است.خاستگاه اولیه اوبه میلیونها سال پیش از آ« بازمی گردد.و هر چه بکوشیم ، خاستگاه او را ژرف تر پژوهش کنیم ، بیشتر روشم میشود که تاریخ حیات مابا تاریخ فرگشت (تکامل) جهان جانداران به طور مستقیم در پیوند است.
ما محصولی از تکامل طبیعت هستیم ، هر چند محصولی بسیار غیرمعمول و از بعضی جهات نیز ناکامل.
اگر محیط زیستی که فرآیند انسان شدن در آن صورت گرفت به نحو کاملا مشخصی تغییر نمی یافت ، فرگشت های بعدی امکان بروز پیدا نمی کردند.با این مقدمات ما به علل فرایند انسان شدن می پردازیم. یعنی به این پرسش که چرا انسان شد؟ این نحوه ی نگرش و پرداختن به مسئله سرنخی است که سراسر این کتاب را درنوردیده است.
پیشرفت های علمی سال های اخیر ، به نحو کاملا روشنی نشان داده اند که خطوط اساسی طرح تکامل ، توسط یافته ها . نتایج پژوهش ها تائید می شوند.ابهامات مربوط به سر منشا پیدایش انسان در حال روشن شدن هستند.طرح ها قابل روئت می شوند،زیرا پژوهش ها در جبهه ی گسترده ای به پیشرفتهای بزرگی نائل شده اند.
زمان درازی است که دیگر این تنها باستان شناسی و انسان شناسی و یا برخی رشته ها ی تخصصی تحقیقات علمی نیستند که به گذشته ی ما نورافشانی می کنند و آن را از تاریکی بیرون می اورند ، بلکه رشته هایی چون فیزیک ، هواشناسی، اقیانوس شناسی، و زیست بوم شناسی (اکولوژی) نیز سنگ بناهای اصلی را برای این کار فراهم می سازند. امروزه دانش ژنتیک نوین برای حل این ابهامات منشا تکامل انسان سخت در تلاش است.در عین حال تحقیقات زبان شناسی و زیست شناسی انسان نیز در این راستا همواره از اهمییت بیشتری برخوردار می شوند.
این کتاب پیدایش انسان را در تعامل با طبیعت مورد بحث قرار خواهد داد. این کتاب قصد ان دارد تا تکامل زیستی (بیولوژیک) انسان را قابل فهم کند. قلم زیبای نویسنده و ترجمه بسیار خوب و روان این کتاب شما را با مسائلی درگیر و آشنا می کند که لحظی ای نمی توانید کتاب را به زمین بگذارید.بسیاری از اطلاعات ما در باره ی انسان و سیر تکاملی او بر اسطوره ها و یافته های منسوخ علمی استوار است که با خواندن این کتاب به چالش کشیده خواهند شد و خواننده فرصتی می یابد تا اندکی به آنها بیندیشد و صحت و سقم آنها را با دستاوردهای علم زیست شناسی در زمانه ما بسنجد.
کتاب دارای 26 فصل و یک پیشگفتار و دو پی گفتار است.آقای سلامت رنجبر ، مترجم کتاب که الحق ترجمه خوبی ارائه داده اند؛ ترجمه را بر اساس چاپ 2004 میلادی به انجام رسانده اند از متن آلمانی.
در فصل های 24 (تعبیر علمی طرد از بهشت ) و 25 (باغ عدن ) نویسنده می کوشد تعابیر اساطیری تورات را درباره رانده شدن انسان از بهشت ،بر اساس آخرین دستاورد های علم زیست شناسی تفسیر کند که بسیار خواندنی است.البته خواننده زمانی نتیجه گیری های نویسنده را در این دو فصل پایانی بهتر درمی یابد که فصول پیشین را به دقت خوانده باشد.
از مزایای دیگر کتاب می توان به این نکته اشاره کرد که خواننده برای فهم آن به اطلاعات پیشین زیست شناسی نیازی ندارد - هرچند داشتن این اطلاعات در فهم عمیق آن موثر است – و به سادگی با نویسنده همراهی خواهد کرد و تا پایان کتاب را نخواهد بست!
جنگ آخر زمان
نام نویسنده : ماریو بارگاس یوسا نام مترجم : عبدالله کوثری
جنگ آخرالزمان (به اسپانیایی: La guerra del fin del mundo) رمانی از ماریو بارگاس یوسارمان نویس برجسته پرویی است. این کتاب روایت داستانی شورش و جنگ کانودوس است که اواخر قرن نوزدهم در منطقه باهیا در شمال شرقی برزیل اتفاق افتاد.
این رمان اولین رمان یوسا است که رویدادهای آن در کشوری غیر از پرو، یعنی برزیل، و در زمانی غیر از دوره معاصر نویسنده، یعنی در قرن نوزدهم، روی میدهد.
خلاصه داستان
در کشور برزیل که تازه از نظام سلطنتی به نظام جمهوری گذار کردهاست، دستهای از مردم بسیار فقیر و زجرکشیده منطقه بیابانی باهیا که اعتقادات خشک مذهبی دارند تحت تاثیر یک واعظ بسیار مذهبی شورش میکنند و جمهوری را دشمن و عامل بدبختی خود میدانند. زمینهای ثروتمندان را تصاحب کرده و به اموال آنها شبیخون میزنند و در منطقهای به نام کانودوس ساکن شده و نام آنجا را بلومونته مینهند. در سوی دیگر جمهوریخواهان برزیل، سلطنت طلبان را عامل این شورش میدانند و همچنین سلطنت طلبان ثروتمند و زمینداران که خود مورد غارت شورشیان قرار میگیرند سعی در سرکوب شورشیان که آنها را ژاگونسو مینامند دارند.
خاستگاه آگاهی در فروپاشی ذهن دو جایگاهی
نام نویسنده: جولیان جینز
نام مترجم : خسرو پارسا و دیگران
گرچه مسئلهي آگاهي، پيدايش و كاركرد و ماهيت آن در انسان از زواياي بسيار متعدد علمي، فلسفي و اجتماعي... مورد بحث بوده است، با اين همه ميتوان گفت كه از نظر علمي ما هنوز در ابتداي راه هستيم: هيچ نظريهاي تاكنون سخن آخر را نگفته است و تا رسيدن به نظريهاي كه همهي جوانب اين پديدهي شگرف بشري ــ پديدهاي كه جوهرِ انسان شدنِ بشر را توضيح ميدهد ــ راهي طولاني در پيش داريم. همچنين ما بايد دريابيم كه هوموساپيينس چگونه به آگاهي دست يافت و علم و هنر و اخلاق را آفريد. و اين تحولِ عظيم، اين دستاوردِ شگفتانگيز، بدون نياز به يك جهش جديد پديد آمد. كشفِ مكانيسمِ موجِد اين تحول بزرگترين دستاورد بشري خواهد بود: كشف چگونگي تحولِ آن موجودِ وحشيِ جنگلي به انسان امروزي. سي سال كار مداوم جوليان جينز در اين زمينه، كوششهاي او در تبيين پارهاي از مسائل روانشناختي انسانِ امروزي و توضيح بسياري از رفتارهاي انسان كهن از خلال ادبيات باستاني، چنان شگفتانگيز و گاه تكاندهنده است كه بدون ترديد نميتوان از آنها به آساني گذشت. قرائتِ زبانيِ آگاهي، در كنار قرائت كاركردي و ابزاري آن، و قرائتهاي ديگر، طيف وسيعي در مقابل ما براي تعمق ميگشايند كه دانشجو و پژوهشگرِ آگاهي اگر هم براي مسائل مطروحه در آنها پاسخي نداشته باشد، لااقل بايد پرسشهاي مطرحشده را بداند. انسانها تقريبا از زمان پيدايش آگاهي به مسئلهي آگاهي وقوف داشتهاند. و هر عصري آگاهي را مطابق با مضامين و علايق خود توصيف كرده است. در عصر طلايي يونان، كه مردم آزادانه سير و سياحت ميكردند در حالي كه بردهها كار ميكردند، آگاهي هم به همان اندازه آزاد بود. هراكليت، به ويژه، آگاهي را فضايي عظيم ميدانست كه حتي با پيمودن همه راههايش نميتوان به مرزهاي آن دست يافت. هزار سال بعد آگوستين در ميان كوههاي پُر از غار كارتاژ از "كوهها و تپههاي تخيلات عاليهي من"، "دشتها و مُغارهاي حافظهي من" كه با مخفيگاههاي "تالارهاي متعدد و وسيع كه به نحو شگفتانگيزي با انبارهاي بيشمار مجهز شده است" حيرت زده شده بود. توجه كنيد كه چگونه استعارههاي ذهن دنيايي است كه ذهن دريافت ميكند. نيمه اول قرن نوزدهم عصر اكتشافات بزرگ زمينشناسي بود كه در آنها آثار گذشته در لايههاي پوستهي زمين نوشته شده بود. اين امر موجب مردمپسند شدن ايدهي آگاهي به صورت لايههايي شد كه گذشتهي فرد را ثبت ميكرد و اين لايهها عميق و عميقتر ميشد تا آنجايي كه نوشته ديگر قابل خواندن نبود. اين تاكيد بر ناخودآگاه تا سال 1875 رشد كرد. در اين سال بيشتر روانشناسان اظهار داشتند كه آگاهي تنها يك قسمت كوچك زندگي ذهني است و اين كه احساسات ناآگاه، ايدههاي ناآگاه و قضاوتهاي ناآگاه بخش اعظم روندهاي ذهني را تشكيل ميدهند. درميانهي قرن نوزدهم، شيمي بهعنوان علم مُد روز جايگزين زمينشناسي شد و آگاهي در نظر جيمز ميل و وونت و شاگردانش به صورت ساختار مركبي بود كه ميشد آن را در آزمايشگاه به عناصر دقيق حسها و احساسها تجزيه كرد. و همانگونه كه لوكوموتيوهاي بخار راه خود را در زندگي روزمره به طرف پايان قرن ميپيمودند، آنان نيز به همان صورت راه خود را به آگاهي از آگاهي پيمودند، نيمههوشيار تبديل به ديگ بخار انرژي فشاري شد كه مفرهايي آشكار ميطلبيد و هنگامي كه سركوب ميشد موجب رفتار رواننژندانه شده و از روياهاي ناسرانجام موفقيتهاي پنهاني ميساخت. ... (از مقدمهي كتاب)
در جستجوی حافظه (پیدایش دانش نوین ذهن)
نام نویسنده : اریک کندل
نام مترجم : سلامت رنجبر
توضيح ذهن انسان از ديدگاه زيستشناسي در سدهي بيستويكم به مهمترين چالش علوم طبيعي تبديل شده است. ما ميخواهيم گوهر زيستشناختي پديدههايي چون ادراك، فراگيري، حافظه، انديشه، آگاهي و مرزهاي ارادهي آزاد را درك كنيم. تا همين چندي پيش تصوركردني نبود كه زيستشناسان روزي بتوانند فرايندهاي ذهني انسان را مورد پژوهش قرار دهند. تا هيمن پنجاه سال پيش هنوز كسي بهطور جد اين ايده را به مخيلهي خود راه نداده بود كه روش تحليل زيستشناختي ميتواند اسرار پنهان ذهن انسان ــ اين پيچيدهترين پديدهي عالم ــ را در سطح مولكولي آن فاش سازد.
امروزه اما زيستشناسان، با آگاهيهاي كاملاً نوين و با اعتماد به نفس، توجه خودشان را به عاليترين هدف معطوف كردهاند: توضيح ذهن انسان از ديدگاه زيستشناسي يا به سخن ديگر، درك زيستشناختيِ ذهن انسان.
دیدار به قیامت
نام نویسنده : پی یر لومتر
نام مترجم : مرتضی کلانتریان
«جنگ برای تجارت بسیار سودآور است،حتا پس از پایان آن»
«جنگ برای تجارت بسیار سودآور است. حتی پس از پایان آن»؛ با به پایان رسیدن بزرگترین كشتار قرن بیستم در جنگ جهانی اول در سالهای 1914 ـ 1918 و باقی ماندن ویرانههایی عظیم، دو نجات یافته این فاجعه، دو سرباز خط مقدم جبهه، كه چندان هم سلامت جسمی و روحی ندارند، وادار میشوند كلاهبرداری حیرتانگیز و ضد اجتماعی طرحریزی كنند كه آن را تا سرانجام پی میگیرند، گویا از میدان افتخارآمیز نبرد با دشمن، برای نجات میهن، تا صحنههای كسب سود راه درازی در پیش نیست .... .
دیدار به قیامت بنای عظیمی است برافراشته بر پایههای بیرحمیها و تقلبهای گوناگون، با ساختاری چنان درخشان و قدرت بیانی چنان پر صلابت كه به باور اهدا كنندگان جایزه ادبی گنكور به این كتاب، چنین رمان باشكوهی بعد از جنگهای 1914 ـ 1918 تاكنون خلق نشده است.
پییر لومتر نویسندهای فرانسوی است که رمان دیدار به قیامت او برندۀ جایزۀ ادبی گنکور (بزرگترین جایزۀ ادبی فرانسه) در سال 2013 شده است. او در پایان این کتاب به دو نکته اشاره میکند. او برای نوشتن کتاب دیدار به قیامت، اینجا و آنجا از آثار نویسندگان و هنرمندان زیادی الهام گرفته است: هومر، دولا روشفوکو، دیدرو، بالزاک، میشله، ویکتور هوگو، مارسل پروست، امیل آژار، لویی آراگون، استفان کرین، ژرال اُبر، ژرژ برنانوس، میشل اُدیار، ژرژ براسنس، ژان ـ لویی کورتیس، پاتریک رمبو، مونر مولینا، گارسیا مارکز و ... .
نویسنده عمیقترین احساساتش را به خاطرۀ ژان بلانشار تقدیم میکند که در 4 دسامبر 1914 به اتهام خیانت تیرباران میشود و در 29 ژانویه 1921 اعادۀ حیثیت میگردد که عنوان «دیدار به قیامت» را به او الهام کرده است.
برشی از کتاب: «زمین اطرافش همهجا میلرزد. خیلی دورتر، بالای سرش، جنگ ادامه دارد. خمپارهها همچنان زمین را میلرزانند و زیرورو میکنند. آلبر با ترس و شرم چشمانش را باز میکند. شب است، ولی تاریکی کامل نیست. اشعههای بسیار کوچکی از نور سفیدگون روز به زحمت رخنه میکند: نوری پریدهرنگ، با ورقۀ ناچیزی از زندگی.
آلبر بهناچار بریدهبریده نفس میکشد. آرنجها را چند سانتیمتر به دو طرف باز میکند، موفق میشود پاهایش را کمی دراز کند، خاک را به پایین پاها میراند. محتاطانه ضدترسی که بر وجودش چیره میشود، تلاش میکند. صورتش را بهآرامی آزاد میکند تا بتواند نفس بکشد. بلافاصله لایهای از خاک مثل تاولی میترکد و از صورتش جدا میشود. واکنشاش آنی است. همۀ عضلاتاش باز میشوند، ولی چیز دیگری اتفاق نمیافتد. چه مدت در این توازن ناپایدار که هوای نفس کشیدن کمکم کمیابتر میشود، باقی میماند که فکر مردن چطور رهایش نمیکند، چکار باید بکند اگر از اکسیژن محروم شود، با رگهایی که یکییکی میترکد و از هم میپاشد، با چشمانی که چون هوا برای دیدن ندارد از حدقه درآمده. سعی میکند تا جایی که میشود کمتر نفس بکشد، فکر نکند، خود را همانطوری که هست ببیند». (ص 25)
ذهن کامل نو
نويسنده: دانيل ه پينك
مترجم / مصحح: رضا امير رحيمي
اگر چه تحصیلات رسمی دنیل پینک در حوزهی حقوق است اما سال ۲۰۱۱ نشریه کسب و کار هاروارد، نام او را در فهرست پنجاه متفکر مدیریت جهان اعلام کرد.دنیل پینک سالهاست برای نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال مینویسد.
او زمانی برای الگور (معاون کلینتون) و سایر فعالان سیاسی متنهای سخنرانی مینوشت اما از سال ۱۹۹۸ عملاً زندگی را به نام خودش و برای خودش آغاز کرد. از او پنج کتاب منتشر شده که به ۳۴ زبان ترجمه شدهاند و مجموعاً دو میلیون نسخه فروش رفتهاند.
"نزديك به يك قرن، جامعهي غربي بهطور كلي، و جامعهي امريكا بهطور خاص، تحت تسلط شكلي از تفكر و رويكردي به زندگي بوده كه بهصورت كوتهفكرانهاي تقليلي و عميقاً تحليلي بوده است. زمانهي ما عصر 'كارگر دانش' بوده است؛ يعني فردي بسيار تحصيلكرده كه اطلاعات را دستكاري ميكند و تخصص خود را به كار ميگيرد. اما اين واقعيت دارد تغيير ميكند. بهلطف رشتهاي از نيروها ــفراوانيِ مادي كه دارد به تمايلات غيرمادي ما تعميق ميبخشد ]...[ ــ داريم وارد عصر تازهاي ميشويم. اين عصري است كه از شكل متفاوتي از تفكر، و رويكردي تازه به زندگي مايه ميگيرد.] ...[ در اين كتاب، در مورد شش استعداد ذاتي ــ كه آنها را 'حواس ششگانه' ميناميم ــ توضيح ميدهم، كه موفقيت حرفهاي و رضايت فردي بهصورت فزايندهاي وابسته به آنهاست. طراحي، داستان، همنوايي، همدلي، بازي و معنا تواناييهاي بنيادين انساني هستند كه همهكس ميتوانند بر آنها مسلط شوند و هدف من كمك به شماست تا بتوانيد اين كار را بكنيد." (از مقدمهي كتاب)
راز آگاهی
نام نویسنده : جان سرل
نام مترجم : رضا امیر رحیمی
«کتاب راز آگاهی اثر جان سرل،فیلسوف آمریکایی،در سال 1990 منتشر شد.در بیش از دو دهه پر شتابی که از انتشار این کتاب گذشته،گام های بزرگی در زمینه پژوهش مغز،مسئله ذهن-بدن ،موضوع آگاهی-خویشتن...برداشته شده و در نتیجه،فلسفه ذهن در کانون توجه فیلسوفان قرار گرفته است.در این برهه،سرل چندین کتاب دیگر فلسفی منتشر کرده و نظراتش درباره فلسفه ذهن را مستقیم تر و روشن تر توضیح داده است.
«اما راز آگاهی،از یک نظر،هنوز اهمیت خود را حفظ کرده است.بی جهت نیست که آنتونیو داماسیو در آخرین کتاب خود،خویشتن به ذهن می آید(2011).به این کتاب چنین اشاره میکند:برای آشنایی با برداشت معاصری از اهمیت ذهنیت از نظر فلسفه کتاب راز آگاهی نوشته ی جلن سرل را مطالعه کنید.(...)اهمیت این کتاب در تصویر روشنی است که از نگرش های مطرح در حوزه فلسفه ذهن و آگاهی به دست می دهد.»
زندگی با پیکاسو
نام نویسنده : فرانسواز ژیلو
نام مترجم : لیلی گلستان
فرانسواز ژیلو (به فرانسوی: Françoise Gilot) نقاش و نویسنده فرانسوی است. وی ابتدا به عنوان دوستدختر و موضوع اثرهای هنریپابلو پیکاسو مشهور گشت. فرانسواز ژیلو بعدها به همسری جوناس سالک، پزشک آمریکایی و کاشف واکسن فلج اطفال درآمد.
"زندگی با پیکاسو" اینگونه آغاز می شود: "من پابلو پیکاسو را به هنگام اشغال فرانسه، در ماه مه 1943 ملاقات کردم. بیست و یک سال داشتم و حس می کردم نقاشی زندگی من خواهد بود." این شروع می تواند اطلاعات مفیدی که خواننده به آن نیاز دارد را در یک خط در اختیار او بگذارد. این که راوی زمانی که با پیکاسو ملاقات کرده چند ساله بوده است؛ این اتفاق در چه سالی بوده است و به چه واسطه این ملاقات صورت گرفته است. ارتباط فرانسواز ژیلو با پیکاسو، ارتباط عادی ای نیست. در آغاز این ارتباط خبری از "عشق" نیست اما این ارتباط در طول زمان تغییر چهره می دهد. "هیچ خواستی به جز با او بودن نداشتم و این شروع یک چیز فوق العاده بود. به من گفت مرا دوست دارد. به این زودی نمی شود به کسی بگویی که دوستش داری. او بعدها آن را به من گفت و ثابت هم کرد."
با اینکه در طول داستان پابلو پیکاسو به نوعی خواسته یا ناخواسته ژیلو را اذیت می کند اما این ارتباط به زعم راوی تاثیر عمیقی بر زندگی او می گذارد. ژیلو در پایان این کتاب می نویسد:"در طی آن بعد از ظهری که در فوریه 1944 با هم گذراندیم، پابلو به من گفت که دیدار ما، زندگی مان را روشن کرده است، رفتن من به نزد او پنجره ای بود که گشوده شد و باید گشوده بماند، من هم همین را می خواستم، اما تا وقتی که از ای نپنجره نور بتابد. و وقتی دیگر نوری نتابید بر خلاف میلم آن ر بستم. از آن لحظه به بعد، پابلو تمام پل هایی که مرا به گذشته و او متصل کرد سوزانید. اما همین کار باعث شد تا خودم را کشف کنم و زنده بمانم. هرگز حق شناسی نسبت به او را از دست نمی دهم."
سمک عیار (۶جلدی)(قابدار)
سَمَک عَیّار رمانی است مشهور و قدیمی به زبان فارسی که در سدهٔ ششم هجری نوشته شده است. داستانهای این کتاب سه جلدی به دست فرامرز پسر خداداد پسر عبدالله نویسنده (کاتب) ارجانی (ارگان یا بهبهان کنونی در استان خوزستان) جمعآوری شده است. وی داستانها را از زبان یک راوی به نام صدقهٔ ابوالقاسم فراهم آورده است.
سمک عیار، یکی از داستانهای عامیانهٔ فارسی است که سینهبهسینه نقل شده و سدهها مایهٔ سرگرمی مردم ایران بودهاست. قهرمان داستان پسر شاه حلب است که دلباختهٔ دختر فغفور شاه چین شده و سپس به جنگ پادشاه ماچین رفتهاست. بیشتر رویدادهای جلدهای یکم و دوم در چین و ماچین میگذرد.
کتاب سمکِ عیار این مزیّت را دارد که چون داستانهای آن روایت مردم بود و در میان عوام مشهور و محبوب بودهاند، زبان این کتاب نیز زبان عمومی آن دوره را نشان میدهد و به همین خاطر بسیار ساده و رواناست.
صحنههای این داستان در ایران و سرزمینهای نزدیک به آن اتّفاق میافتند. بیشتر شخصیتها و قهرمانان این کتاب نامهای ایرانی دارند. شخصیت اصلی این کتاب پهلوانی نامآور به نام سمکِ عیار است که در طی ماجراهایی با خورشیدشاه سوگند برادری میخورد.
در مقدمه جلد سوم این کتاب، نام مؤلف «فرامرز پسر خداداد پسر عبدالله الکاتب الارجانی» آمده اما خود او راوی اصل داستان را «صدقه بن ابی القاسم» بیان میکند. صدقه ابوالقاسم منسوب به شیراز و فرامرز خداداد منسوب به ارجان فارس (ارگان - بهبهان کنونی در استان خوزستان) است.
کاربرد نامهای ایرانی کهن همچون خردسب شیدو، هرمزکیل، شاهک، گیلسوار، سرخورد، مهرویه و زرند و مانند اینها این گمان را قوی میکند که این افسانه کهن بوده که بعدها یعنی در سدهٔ ششم به فراخور زمان نو شدهاست. موردی که در کتاب سمکِ عیار در پیوند با وجه تسمیه خورشیدشاه، قهرمان اصلی داستان ذکر شده درست همانند همان است که در کتاب پارسی میانه بندهش در مورد منوش خورشید، از نوادگان منوچهر، پادشاه کیانی آمدهاست. این میتواند گویای پیوند این کتاب با کتابهای پارسی پیش از اسلام باشد.
متن کامل سمک عیار به تصحیح دکتر پرویز ناتل خانلری در پنج جلد طی سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۳ در انتشارات بنیاد فرهنگ ایران منتشر شدهاست.
ماجرای اصلی کتاب داستان شاهزادهای جوانمرد از شهر حلب به نام خورشید شاه است که برخلاف میل باطنیاش که از عشق و عاشقی دوری میجست و بر عاشقان میخندید، به عشق دختر فغفور شاه، پادشاه ماچین گرفتار میشود و حوادثی شیرین و جذاب به وجود میآورد.
شاهزاده برای به دست آوردن مهپری، به سوی ماچین حرکت میکند. در این میان مردی به نام «سمک عیّار» به خورشیدشاه میپیوندد و از آن پس بار اصلی حوادث را به دوش میکشد. او که مردی عیّار است با هم دستی و همراهی افرادی چون شغال پیلزور، روزافزون، روحافزای و چند پهلوان و عیّار دیگر در بیشتر رویدادها به کمک خورشیدشاه میآید.
شخصیت دیگری که نقش مهمی در داستان بر عهده دارد، فرّخ روز، پسر خورشیدشاه است، که او نیز همانند پدر به عشق دختری مبتلا میگردد و به سرزمینهای زیادی لشکرکشی میکند و در این میان قسمت قابل توجّهی از کتاب را به خود اختصاص داده است. در بخشهایی که فرّخ روز حضور دارد داستان تا حدودی به اسطوره نزدیک میشود و ما را به یاد اثر حماسی بزرگ ایرانیان، شاهنامهٔ فردوسی میاندازد.
ظرافت جوجه تیغی
موريل باربری
مترجم : مرتضی كلانتريان
«خانم ميشل ظرافت جوجهتيغي را دارد: از بيرون پوشيده از خار، يك قلعهي واقعي نفوذناپذير، ولي احساسم به من ميگويد كه از درون او به همان اندازهي جوجهتيغي ظريف است، حيوان كوچك بيحال، بهشدت گوشهگير و بياندازه ظريف.» (از متن كتاب)
ظرافت جوجهتيغي دومين رمان موريل باربري، نويسندهي چهلسالهي فرانسوي، است كه جايزهي برتر سال 2007 اتحاديهي ناشران فرانسه به آن تعلق گرفته است. رمان نخست اين نويسنده به نام شكمبارگي به چندين زبان ترجمه شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.