ناشر: امیرکبیر
چاپ سوم: ۲۵۳۵
جلد شومیز لب برگردان
۳۴۱ صفحه
بسیار نایاب – کیفیت عالی
ناشر: امیرکبیر
چاپ سوم: ۲۵۳۵
جلد شومیز لب برگردان
۳۴۱ صفحه
بسیار نایاب – کیفیت عالی
وزن | 800 گرم |
---|
درباره کتاب آنسوی اتهام
عباس امیرانتظام از معدود بازماندگان مبارز ملی به رهبری دکتر مصدق است که هم عضو شورای مرکزی و هم عضویت هیئت اجرایی نهضت مقاومت ملی بوده است و در آن دوران که روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ یکی از برجسته ترین ایام آن است، سرپرستی کمیته دانشگاه و امور مربوط به آن را در نهضت مقاومت ملی به عهده داشته است. پس از اشغال سفارت امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام متهم به جاسوسی به نفع آمریکا شد و در دادگاه انقلاب محکوم به حبس ابد گردید.
نام نویسنده : سایمن سیبیگ مانتیفوری
نام مترجم : بیژن اشتری
كتاب استالين جوان داستان زندگي يكي از بزرگترن ديكتاتورهاي تاريخ جهان است !ديكتاتوري كه ميليون ها نفر را به كام مرگ كشاند و با ظاهري عوام فريبانه و شعارهايي تو خالي ملتش را به سقوطي درناك گرفتار كرد!
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: این کتاب را به جوانان که علاقهمند به مسائل سیاسی و ایدئولوژیک هستند، توصیه میکنم زیرا با خواندن این کتاب با زندگی استالین و حوادثی که در روسیه رخ داده آشنا میشوند.
کتابهای «استالین جوان: از تولد تا انقلاب اکتبر» و «استالین؛ دربار تزار سرخ» بهصورت یک دوره در ایران ترجمه شده و به چاپ رسیده است. این کتابها توسط «سایمن سیبیگ مانتیفوری»، مورخ انگلیسی، نگاشته شدهاند. مانتیفوری، ابتدا کتاب «استالین، دربار تزار سرخ» را نوشت و در سال ۲۰۰۳ در انگلستان به چاپ رساند. کتاب او بسیار تحسین شد و جایزه بهترین کتاب تاریخی انگلستان در سال ۲۰۰۴ را از آن خود کرد. استقبال گسترده از این کتاب، نویسنده را به فکر انداخت تا اثر خود را تکمیل کند. سپس کتاب «استالین جوان: از تولد تا انقلاب اکتبر » را نوشت که بهخاطرش از سوی لسآنجلس تایمز برنده جایزه بهترین بیوگرافی شد. این کتاب درباره زندگی استالین و زوایای پنهان جوانیاش تا وقوع انقلاب و رسیدن به قدرت است.
در مقدمهای که نویسنده بر اثر خود نوشته آمده است: «البته این نخستین کتابی نیست که در مورد دوران جوانی این دیکتاتور سده گذشته نوشته شده و فروتنانه اثر خود را در سطوح پایینتری از اهمیت، نسبت به کتابهای «استالین شکنندهی ملتها» به قلم «رابرت کانکوئست» و «استالین: یک زندگی نامه» با نویسندگی «رابرت سرویس» میداند. ولی آنچه این کتاب را بسیار ارزشمند میکند، استفاده از اسناد و خاطرات افراد حاضر در جریان حوادث زندگی استالین است که به تازگی از قید محرمانه بودن آزاد شدهاند، و طبعاً در کتابهای پیشین از آنها استفاده نشده بود. همین موضوع، این کتابها را متمایز ازآثار پیشینِ نوشته شده بر این موضوع خاص مینماید و در بسیاری موارد با توجه به اسناد، قول پذیرفتهشده در موضوعات گوناگون، از سوی مورخان را به چالش میکشد.»
ادوار شی یرا
مترجم: علی اصغر حکمت
اما هنوز عطش اهل علم و طالبان حقيقت سيراب نشده و هنوز به تاريكترين زاويه غارها سر مي زنند و دشت هاي پهناور را زير پا مي نهند و به دنبال گوهر مقصود خود از اقليمي به اقليمي راه مي پيمايند.
نام نویسنده : جاناتان گلاور
نام مترجم :افشین خاکباز
از نخستين باري كه از نسل كشي آلمانيها باخبر شدم با خودم ميانديشيدم كه چگونه افراد ميتوانند مرتكب چنين جناياتي شوند. اين پرسش ذهن مرا به خود مشغول كرده بود و در اكثر مطالبي كه در زمينهي فلسفه مينوشتم بروز پيدا ميكرد. دربارهي مسائل اخلاقي در ارتباط با گرفتن جان ديگران و كاربرد دانش ژنتيك چندين كتاب نوشتم. ربط اين موضوعات به پروژة ايجاد حلقههاي دفاعي مطمئنتر در برابر احياي سياستهاي نازي نيازي به تأكيد ندارد. ولي هنگامي كه دربارهي مسائل بهظاهر خنثاتر از قبيل هويت فردي مينويسيم، ناخواسته به سوي نوشتن دربارهي وحشيگريهاي اخير انسانها كشيده ميشوم. بنابراين فكر كردم بهتر است به جاي طرح اين مسائل در حاشيهي موضوعات ديگر، مستقيما دربارهي آنها سخن بگويم.
كتاب حاضر كوششي است براي بخشيدن بُعدي تجربي به اخلاقيات. من در اين كتاب از اخلاق براي طرح پرسشهايي در برابر تاريخ استفاده كردهام و سعي كردهام متقابلاً از تاريخ براي ارئه تصويري از استعدادهاي پنهان انسان استفاده كنم كه به اخلاقيات ربط پيدا ميكنند. براي انجام اين كار ناچار بودهام بسياري از مسائل و مباحث را با ديگراني در ميان بگذارم كه درك و دانش بيشتري از من در اين زمينه دارند. اميدوارم لغزشهاي من انگيزهاي شود براي آنان تا اين پروژه را به نحوي بهتر به پيش ببرند و به سرانجام برسانند.
(از پيشگفتار نويسنده)
نام نویسنده : یوزف ویسهوفر
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
چکیده کمترین صفت برجستهای که میتوان برای این کتاب بر شمرد، تازه بودن آن است. اما صفات برجسته و ممتاز واقعی کتاب در روشدار و تحلیلی بودن، فشرده بودن، مستند بودن و منصف بودن آن است. خواست نویسنده آن بوده که نظری کلی و فشرده و موثق از تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام از زبان خودِ ایران و از طریق اسناد و مدارک ارائه دهد، و در این کار نیز موفق بوده است. مولف علاوه بر سود جستن از آثار مورخان معروفی چون هرودوت، گزنفون، پلوتارک، استرابو، طبری و ... از سنگنبشته و لوحهها و اسناد باستانی دیگر نیز بهره برده است.
ریچارد نلسون فرای
مسعود رجب نیا
پرفسور ریچارد نلسون فرای، (به انگلیسی: Richard Nelson Frye) (زادهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۱۹۲۰ در بیرمنگهام، آلاباما ـ درگذشتهٔ ۲۷ مارس ۲۰۱۴ دربوستون، ماساچوست) شرقشناس و ایرانشناس برجسته آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد بود. وی نقش مؤثری در پایهگذاری «مرکز مطالعات خاورمیانه» دانشگاه هاروارد داشت.او به زبانهای فارسی، عربی، روسی، آلمانی، فرانسوی، پشتو، ازبک و ترکی مسلط بود و با زبانهای اوستایی، پهلوی و سغدی آشنایی کامل داشت.فرای بیش از ۷۰ سال از زندگیاش را صرف مطالعه و پژوهش دربارهٔ تاریخ و فرهنگ فلات ایران کرد و یکی از آخرین بازماندگان نسل ایرانشناسان و شرقشناسانی چون آرتور کریستینسن و آرتور پوپ، رومن گیرشمن و پروفسور آلبرت امستد بود که شرقشناسی را در دانشگاههای جهان بنیاد گذاشتند و تألیفات بسیاری دربارهٔ فرهنگ و هنر و تاریخ ایران داشتند.مرگ وی به دلیل وصیتش مبنی بر دفن کردنش در حاشیه زایندهرود اصفهان جنجالهایی را در ایران از سوی اصولگرایان به همراه داشت. البته بعدها اخباری از زبان دوستان (افشین زند) این ایرانشناس آمریکایی منتشر شد که میگفت، او در سه هفته آخر عمر ترجیح می داده تا در یزد یاشیراز هم دفن شود. خانواده ریچارد نلسون فرای، ایرانشناس برجسته، سرانجام پس از ۷۳ روز بلاتکلیفی جنازه او را سوزانند.با وجود موافقت دو رییسجمهور وقت ایران با این پیشنهاد (دفن در اصفهان) پروندهی دفن فرای در ایران با سوزاندن پیکر او بسته شد.
نام نویسنده : ارنست گامبریچ
نام مترجم : علی رامین
تاریخ جهان تحولات و رخدادهای بشر را در چهل فصل از عصر حجر تا انرژی هستهای با زبانی بسیار ساده و صمیمی، بیتکلف، شیرین و جذاب روایت میکند، چنانکه کثیری از خوانندگان آن در گروههای سنی و سطوح آموزشی مختلف گفتهاند از مطالعهٔ این کتاب نهتنها بسیار لذت بردهاند، بلکه آن را دریچهٔ نوینی به جهان تاریخی و تاریخ جهان یافتهاند و بر آن شدهاند که با کتابهای دیگری، مطالعه تاریخ را پی بگیرند. مفسر لوسآنجلستایمز میگوید گامبریچ به تاریخ جان میبخشد و خواننده را همراه خود در سفینهای زمانپیما بر فراز تاریخ جهان به پرواز درمیآورد و او را همواره در طول کتاب به سیر و سلوکی فکری و عاطفی میان گذشته و حال وامیدارد.
گامبریچ فصل پایانی کتاب با عنوان «بخش کوچکی از تاریخ که من خود در آن زیستهام» را اینگونه به پایان میبرد: «اکنون هر زمان یک زلزله، یک سیل، یک توفان سهمگین، قحطی و خشکسالی و بلایای دیگر در نقاط دورافتادهای از جهان، مردان، زنان و کودکان زیادی را به کام مرگ میبرد، هزاران انسان در کشورهای ثروتمند، پول و نیرویشان را برای یاریرساندن به بازماندگان آنها بهکار میگیرند. چنین نیکوکاریهایی در گذشته صورت نمیگرفت. بنابراین همچنان حق داریم به آیندهای بهتر امیدوار باشیم.»
این کتاب شامل هفت بخش: در باب مأخذ و نقد آنها، فرجام روزگار ساسانیان، اسلام در مهد، عرب در ایران، موالی و نهضتها، دنیای هزارویک شب و رستاخیز ایران همراه با یادداشتها خواندنی میباشد.
در مقدمۀ این کتاب میخوانیم: "تاریخ نه آیینۀ عبرتاست نه کارنامۀ جهل و جنایت. کسانیکه با آن چنین شوخیها کردهاند در واقع خواستهاند بعضی از کسانی را که در تاریخ، نام و آوازه یافتهاند دست بیندازند یا ستایش و نکوهش کنند.تاریخ راستین سرگذشت زندگی انسان است. سرگذشت انسانهاست که زندگی کردهاند و حتی در راه آن مردهاند. اما آنچه برای مورّخ اهمیت دارد آن نیست که چگونه مردهاند، آن است که اینها چگونه زیستهاند. شک نیست که زندگی از آنچه جهالت و شقاوت انسان خوانده میشود هرگز خالی نیست و از اینجاست که در تاریخ صفحههای آلوده و تیره هست."
ژرار ايسرائل
ترجمه: مرتضی ثاقب فر
کوروش، فقط تنها فاتح و مدیر بزرگ نبود؛ بلکه در ذهن مردم پارسی، او همان جایگاهی داشت کهرمولوس و رموس برای رومیها و موسی برای بنی اسرائیل داشت. چگونگی تحویل کوروش نوزاد به چوپان و پرورش او، یادآور رها کردن موسی در نیزار در مصر و به زیر کشیدن پدربزرگ دیکتاتورش، توسط او (موسی) است که در متون افسانهای و اساطیری دیگر هم بازتاب یافته است.
هیچ شکی نیست که حماسه کوروش ابتدا در میان پارسیها رشد برخاست و اکنون در میان یونانی درک شده است. احساسات احترام یا ابهت کوروش در بین پارسی وجود داشت، به یونانیها منتقل گشت و این اتفاقی نیست که گزنفون، کوروش را به عنوان فرمانروای آرمانی برگزید. او میخواست، برای تدریس پندهای آرمانی خویش، به شنوندگان یونانیاش به کوروش متوسل گردد. به طور خلاصه، نقش کوروش در طول تاریخ به عنوان مرد بزرگی که بنیانگذار امپراتوری بود، باقی ماند.
کوروش بدون شک، نه تنها نابغه هدایتگری بود که امپراتور بزرگ را بنیان گذاشت، بلکه بنیانگذار فرهنگ و تمدن شهری هخامنشی نیز بود. از آنجا که پارسیها شوونیست (متعصب میهنپرست) نبودند، کوروش به سرعت فراگیری از ملتهای مغلوب را آموخت. او نه تنها مادها را آرام کرد، بلکه آنها را با پارسیها متحد کرد و یک نوع پادشاهی دوجنبهای از مادها و پارسها به وجود آورد. کوروش سنتهای پادشاهی را از مادیها وام گرفت. آنها کسانی بودند که بر یک امپراتوری حکمرانی میکردند، در حالی که پارسیها، فقط متحدشان بودند. یک مادی، احتمالاً به عنوان یک مشاور شاه هخامنشی، به عنوان نوعی رئیس وزیران عمل میکرد. بنا بر نقش برجسته متاخرتر در پرسپولیس، پایتخت شاهان هخامنشی از زمان داریوش، یک مادی، مکرراً با پادشاه بزرگ، دیده میشود. ایلامی، ساکنان بومی پارس، همان گونه که میتوان در این نقش برجسته دید، آموزگاران پارسیها در زمینههای بسیاری بودند، برای مثال، لباس ایلامیها بر تن پارسیها و خراجگذاران ایلامی دیده میشود که نقشبرجسته سنگی پرسپولیس دیده میشود.
کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسحشدهٔ خداوند بود و بهنظر نمیرسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کردهباشند. هرودوت میگوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن میگفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمیکرد؛ در عین حال هرودوت وی را مردی زود خشم میداند.داندامایف میگوید «کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود».«به نظر میرسد کوروش به سنت و ادیان سرزمینهای فتح شده احترام میگذاشت. پارسیها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودیها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش میدانستند. گزنفون در کورشنامه او را حکمرانی آرمانی و ایدهآل توصیف میکند».
والتر هینتس، میگوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچکدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آنها بسنده کرد و حتی برای آنها زندگی شاهانهای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بیسابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود».
این کتاب به زندگی و نقش تاریخی جذابترین قهرمان دوران باستان یعنی کوروش، رهاییبخش ملتها، میپردازد و در این میان علاوه بر تاریخ پارس به تاریخ امپراتوری آشور، مصر فراعنه، پادشاهی بابل و امپراتوری لیدی نیز به مثابه همسایههای پارس و کشورهایی که بعداً در قلمرو شاهنشاهی هخامنشی قرار گرفتند، نقشی ویژه میبخشد. فصلهای کتاب عبارتند از: 1. شاهان نینوا، شاهان بابل؛ 2. «قاطر پارسی»؛ 3. در برابر سوداگر خدایان؛ 4. و بابل درهای خود را به روی او گشود؛ 5. کسی که تختش بر آسمان است؛ 6. شاه، آیینة خداوند؛ پسگفتار: تخطی ناممکن؛ گاهشماری تاریخهای مهم؛ سلسلهها؛ خدایان اصلی خاور نزدیک؛ یادداشتها؛ منابع و نمایه.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.