نه فردا، نه دیروز
0 تومان
«نه فردا، نه دیروز» کتابی از اووِه تیم( -۱۹۴۰)، نویسنده آلمانی است و دربردارنده ۶ داستان کوتاه از اوست. «تیم» از نویسندگان موفق آلمانی به شمار میرود و جوایز ادبی گوناگونی را در این کشور به دست آورده و آثارش به زبانهای گوناگونی ترجمه شده است.
دتلف گرومباخر که یک منتقد ادبی است درباره سبک نگارش اووه تیم مینویسد: «تیم با علاقه دستپخت مقویاش را سرو میکند. آب از دهان خواننده راه میافتد: خواننده اجازه دارد لذت ببرد، سرگرم شود، احساس همدردی کند و سرش را ناباورانه تکان دهد.»
داستانهای آمده در این کتاب، روایت موقعیتها و زندگی به نظر روزمره شخصیتهای آن است همراه با نگاهی طنزآلود و گاه غمانگیز.
در یکی از داستانهای این کتاب میخوانیم:
«زیر دوش بودم و از میان بخار آب دنبال شیر آب سرد میگشتم. با این دوش، آدم یا خودش را بخارپز میکند یا از شدت سرما شوکه میشود. میانهای وجود ندارد. گرم فقط لحظهای است بین سرد و داغ. برای زدودن کف از مو، آدم باید شیرها را مثل یک اپراتور باز و بسته کند. از اتاق نشیمن ان دبلیو اِی در حال غریدن است. صبحها میتوان صدای ضبط را تا آخر بلند کرد. در این موقع هیچکس در ساختمان نیست که برایش ایجاد مزاحمت شود، و آنهایی که ممکن است سردرد بگیرند، یا گوشهایشان سنگین است، یا به خود جرئت اعتراض کردن نمیدهند.
تلفن زنگ میخورد. صدای زنگش نافذ است. کورمالکورمال دنبال گوشی میگردم. گوشی کنار تشک است. دوباره خوابی ناآرام داشتم و صبح روی زمین از خواب بیدار شدم. برای دومین مرتبه در این هفته.
صدا میگوید: «الو.»
«الو.»
در حالی که دارم سعی میکنم خودم را خشک کنم، و فرش خاکستری زیر پایم را خیس میکنم، صدا از داخل گوشی حرف میزند و از نابود شدن اطلاعات به علت هنگ کردن و از بروز یک فاجعه میگوید.
«چه خبر است؟ باید بیایید! خواهش میکنم. سقوط کرد. همین حالا بیایید.» صدا، که صدایی مردانه است، از داخل گوشی نعره میکشد.»
ناموجود
وزن | 150 گرم |
---|
محصولات مرتبط
اپرای شناور
نام نویسنده : جان بارت
نام مترجم : سهیل سمی
جان بارت (انگلیسی: John Barth؛ زادهٔ ۲۷ مهٔ ۱۹۳۰) نویسنده، و رماننویس اهل ایالات متحده آمریکا است. وی که آثارش در گونه پسانوگرایی و فراداستان طبقهبندی میشود، برنده جوایزی همچون جایزه کتاب ملی و جایزه پن/ مالامود شده است.
جان بارت، رماننویس آمریکایی متولد 1930، بخاطر رمانهای تجربیاش معروف است. او اپرای شناور را در بیست و شش سالگی نوشت؛ رمانی بسیار فنی و سنتشکن که فاصله دو نقطه از زندگی قهرمانش را روایت میکند، یعنی از زمانی که قهرمان اثر تصمیم به خودکشی میگیرد تا هنگامی که منصرف میشود. اما انتخاب زندگی از جانب این قهرمان نشانه شادی و نشاط نیست. در دنیایی که "بارت" در دهههای میانه قرن بیستم آمریکا میشناسد، آنچه باعث انصراف از خودکشی میشود، نه زندگی، که پوچی مرگ است. "اپرای شناور" بخشی از نام قایقی تفریحی است که در گذشته در بخشهای مدخیز آبهای ویرجینیا و مریلند رفت و آمد میکرد... و بخشی از ماجراهای این کتاب بر عرشه همین قایق رخ میدهد. مترجم کتاب ــ سهیل سمّی ــ پیش از این آثاری از مارگارت اتوود (سرگذشت ندیمه، اوریکس و کریک)، کازوئو ایشیگورو (هرگز رهایم مکن و تسلیناپذیر) و... را ترجمه کرده است.
از ایران زردشتی تا اسلام
نام نویسنده : شائول شاکد
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
مجموعة جستارهای این کتاب در پی دستیابی به دو هدف اساسیاند؛ نخست، بازنمایی توضیحات و تفسیرهای کیش زردشتی در دورة ساسانی، و دیگری چگونگی انتقال آن اندیشهها به اسلام. این دو موضوع با هم بستگی دارند: از بازتاب اندیشههای ساسانی در اندیشههای عربی ـ اسلامی اطلاعات بنیادین بسیاری در بارة کیش زردشتی دورة ساسانی کسب میکنیم و میتوانیم ارزیابی کنیم تا چه اندازه اسلام از سرازیر شدن اندیشههای ایرانی بهره جسته است. مولف کوشیده است با تحلیل دقیق آگاهیها و دانشهای ساسانیان که از مجاری گوناگون ــ چه ایرانی و چه اسلامی ــ انتقال یافتهاند، به پرسشهای اساسی در مورد کیش زردشتی در زمان ساسانیان پاسخ گوید و به بحث در بارة انتقال برخی مضامین و اندیشههای ایرانی به تفکر اسلامی بپردازد.
ایران باستان
نام نویسنده : یوزف ویسهوفر
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
چکیده کمترین صفت برجستهای که میتوان برای این کتاب بر شمرد، تازه بودن آن است. اما صفات برجسته و ممتاز واقعی کتاب در روشدار و تحلیلی بودن، فشرده بودن، مستند بودن و منصف بودن آن است. خواست نویسنده آن بوده که نظری کلی و فشرده و موثق از تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام از زبان خودِ ایران و از طریق اسناد و مدارک ارائه دهد، و در این کار نیز موفق بوده است. مولف علاوه بر سود جستن از آثار مورخان معروفی چون هرودوت، گزنفون، پلوتارک، استرابو، طبری و ... از سنگنبشته و لوحهها و اسناد باستانی دیگر نیز بهره برده است.
ایران و ادیان باستانی
پدرو پارامو
نام نویسنده : خوان رولفو
نام مترجم : احمد گلشیری
خوآن رولفو نویسندگی را از سال ۱۹۴۰ شروع کرد و اولین رمانش را از بین برد. در سن ۳۵ سالگی مجموعهٔ ۱۵ داستان کوتاه به نام «دشت سوزان» را منتشر کرد: چشماندازی بیرحمانه از دنیای پیرامونش، دختری که مجبور به روسپیگری میشود، شوهری قرمساق که در سفری زیارتی میمیرد و مردمی که فقر آنها را از پا انداختهاست. در سال ۱۹۵۳ شروع به نوشتن رمان «پدرو پارامو» کرد. آثار او آنچه که «رمان انقلاب مکزیک» میگویند را جمع بندی کردهاست.
وی بعد از انتشار این دو اثر عملاً داستاننویسی را کنار گذاشت ولی به روشهای دیگری چهرهٔ اصلی جهان ادبی مکزیک باقیماند. رولفو در سال ۱۹۴۴ مجلهٔ ادبی «پان (به اسپانیایی: Pan) را پایهگذاری کرد. در سال ۱۹۵۶ شروع به فیلمنامه نویسی برای سینما و تلویزیون کرد. با همکاری کارلوس فوئنتس و گابریل گارسیا مارکز یکی از بهترین فیلمنامههایش را به نام «El Gallodoro» را نوشت که فیلمی از آن در سال ۱۹۶۴ ساخته شد.
با وجود حجم کم آثار منتشر شده، برای آثار رولفو احترام فراوانی قائل شدهاند به طوری که در سال ۱۹۷۰ برندهٔ جایزهٔ ادبیات مکزیک شد و در سال ۱۹۸۰ به عضویت آکادمی زبان درآمد و در سال ۱۹۸۵اسپانیا جایزهٔ سروانتس را برای دستاوردهای ادبی به او اعطا کرد.
رمان پدرو پارامو که پیشگام رئالیسم جادویی است، در سال ۱۹۵۵ منتشر و با استقبال سردی روبهرو شد و در طول ۴ سال بعد فقط هزار جلد از آن به فروش رفت. این رمان جسورانه ساختار جدیدی را بدعت میگذارد، داستان را ساکنین مردهٔ دهکدهای افسانهای به نام «کومالا» نقل میکنند. رمان بعدها شناخته شد و عمیقاً در ادبیات امریکای لاتین تأثیر گذاشت.
گابریل گارسیا مارکز جملهای از این کتاب را در «صد سال تنهایی» خود گنجاند. همچنین «شهر ارواح» رولفو که ساکنینش اشباحاند، تا اندازهای منبع الهام شهر افسانهای ماکوندوی مارکز شد. گابریل گارسیا مارکز گفتهاست که بعد از نوشتن چهار کتاب اولش، به عنوان یک رماننویس احساس کرد که متوقف شدهاست و کشف کتاب «پدرو پارامو» در سال ۱۹۶۱ زندگی او را تغییر داد و مسیر تألیفشاهکارش، «صد سال تنهایی» را به او نشان داده و هموار کرد. مارکز دربارهٔ تمام آثار انتشار یافتهٔ رولفو میگوید: «نوشتههایی که به ۳۰۰۰ صفحه هم نمیرسند و معتقدم به همان حجم و ماندگاری آثارسوفوکل است.»
تاریخ فلسفه غرب
نام نویسنده : ر.ج.هالینگ دیل
نام مترجم : عبد الحسین آذرنگ
چکیده «تاریخ فلسفة غرب» کتابی است موجز و مختصر که برای شناسانیدن فلسفة غرب به نوآموزان فلسفه نوشته شده و نیز به عنوان متن درسی و کمک درسی دانشگاهی، شماری از دانشجویان را، از رشتههای مختلف، با اصول و سیر اجمالی فلسفة غرب آشنا ساخته است. هالینگدیل، نویسنده، روزنامهنگار، منتقدادبی، زندگینامهنویس و مترجم شماری از آثار فلسفی از جمله برخی از آثار فریدریش نیچه از آلمانی به انگلیسی است. تجربة متمادی این نویسندة چیرهدست انگلیسی در نگارش مقالههای پرخواننده و جذّاب، در این کتاب در خدمت آسانفهم کردن بسیاری از مفاهیم فلسفة غرب قرار گرفته است. عبدالحسین آذرنگ، نویسنده و پژوهشگر مسائل کتاب و نشر، و مترجم این کتاب، از دوستداران مباحث فلسفی است و تاکنون چند کتاب فلسفی به فارسی ترجمه کرده است.
تسلی ناپذیر
نام نویسنده : کازوئو ایشی گورو
نام مترجم : سهیل سمی
کازو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro) (زاده ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی) نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است که خانوادهاش وقتی پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند. ایشیگورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کرده است.
او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹ برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال ۲۰۰۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار داده است.
رمانهای بازمانده روز و هرگز رهایم مکن او به صورت فیلم سینمایی درآمدهاند.
تسلیناپذیر رمان عدم قطعیت است، آغازی ناگهانی، پایانی ناگهانیتر، شخصیتهای این رمان و اتفاقات آن هر یک به جای روشنتر کردن ماجرا، بر پیچ و خم این "لابیرنت" هزار تو میافزایند. در این رمان داستانی تعریف نمیشود، بلکه انگار راوی کابوسی را تعریف میکند که شاید به داستانی دیگر مربوط بوده. "تسلیناپذیر" گویی سایه یک رمان است و راوی آن در این عالم غرق در سایه گم است. سرتاسر داستان تلاش راوی است برای روشنتر کردن رازی که به نظر دهشتناک میآید، اما از آغاز تا به آخر رمان این عدم قطعیت است که بر خط به خط اثر سایه افکنده است.
دو خطا در عنوان این کتاب وجود دارد
نام نویسنده : رابرت ام.مارتین
نام مترجم : راضیه سلیم زاده
دیدگاه مرسوم درباره محصول فلسفی این است که چیزی خشک و بی روح،قلنبه سلنبه،کسل کننده،تخصصی،و به شدت جدی و بیشتر از همه فهم ناپذیر است.یک نوع فلسفه این طوری است.
اما در واقع میتوانیم با فلسفه خوش بگذرانیم،اگر بهترین حالت را در نظر بگیریم،جواب دادن به سوال هایی که همیشه شما را به فکر فرو برده اند و طرح سوال هایی که هرگز به آن ها فکر نکرده اید جذاب است،میتواند قوه تخیل و شوخ طبعی تان را قلقلک بدهد و ذهنتان را باز کند.همچنین میتواند خودمانی و مفرح باشد.
هرف کتاب حاضر این است که همه این ها را به شما ثابت کند.
دیوانه ای بالای بام
- نویسنده : عزیز نسین
- مترجم : ارسلان فصیحی
همه اهل محل خبردار شده بودند: «يه ديوونه رفته روي هرة پشتبوم وايستاده!» كوچه پر از آدمهايي شده بود كه براي تماشاي ديوانه آمده بودند. پليسها اول از كلانتري، بعد هم از مركز سر رسيدند. پشت سرشان مأمورهاي آتشنشاني آمدند. مادرِ ديوانهاي كه رفته بود بالاي پشتبام التماس كنان ميگفت: «پسرم، عزيزم، بيا پايين... قربونت برم... يالله قند و عسلم، بيا پايين!» ديوانه ميگفت: «منو كدخدا كنين تا بيام پايين، اگه كدخدا نكنين خودمو از اين بالا پرت ميكنم پايين!» مأمورهاي آتشنشاني زود برزنت نجات را باز كردند تا اگر ديوانه خودش را پايين انداخت، بتوانند بگيرندش. نُه مأمور آتشنشاني از بس با برزنت نجات دور آپارتمان گشته بودند، خيس عرق شده بودند.» عزيز نسين (1915-1995) نويسندگي را از سال 1945 با مقاله نويسي در مجلات شروع كرد و نوشتن را تا پايان عمر ادامه داد. حاصل اين سالها دهها عنوان كتاب در زمينههاي داستان و رمان و نمايشنامه و شعر و داستان كودك و خاطرات است. او 23 جايزه معتبر ملي و بينالمللي (اكثراً در زمينه طنز) برده و آثارش به بيشتر زبانها ترجمه شده است. مجموعه حاضر گزيدهاي است از بهترين داستانهاي طنز عزيز نسين كه مترجم آنها را از كل آثارش انتخاب و ترجمه كرده است.
سمفونی مردگان
نام نویسنده : عباس معروفی
چکیده آدمها فقط یک نیمه از عمرشان را زندگی میکنند، من مال نیمة اول بودم و او نیمة دوم. آنکه نیمه اول عمرش را زندگی کرده است، برادری است که تلاش میکند تا پا جای پای پدر بگذارد؛ پدری مستبد و تمامیتخواه. و آنکه نیمة دوم را زیسته است، برادری است شاعر و روشنفکر، جوانی که نماد نسل روشنفکران معاصر ایران است. برادر روشنفکر در برابر ابتذال خانه و جامعه عصیان میکند، دل به عشق میسپارد و تلاش میکند اگر نه در جامعه لااقل در گوشة انزوایش دنیایی عاری از پستی و بدخواهی بسازد. برادر دیگر پیش میرود و به پدری دیگر بدل میشود. تضاد میان برادران ادامه مییابد و سرانجام یکی قربانی دیگری است. اما سرنوشت این هابیل و قابیل معاصر متأثر از هزاران رویداد تاریخی معاصر است؛ رویدادهایی که نه هابیل را چون گذشته باقی گذاردهاند و نه قابیل را. عباس معروفی، روزنامهنگار و نویسندة مشهور ایرانی، 46 سال دارد، جوایز داخلی و بینالمللی بسیاری را از آن خود کرده و مدتی است ایران را به ناچار ترک گفته است. معروفی اکنون ساکن آلمان است، همچنان مینویسد و تسلطش بر شیوههای مدرن داستاننویسی و شناختش از تاریخ و اسطوره او را در زمرة پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی قرار داده است. (برنده جایزه بنیاد سورکامپ- 2001)
شاهنشاهی ساسانی
نام نویسنده : تورج دریایی
نام مترجم : مرتضی ثاقب فر
تورج دریایی استاد «تاریخ ایران و جوامع پارسیزبان» و رئیس مرکز مطالعات ایرانی دکتر سموئل جردن در دانشگاه کالیفرنیا، ارواین است. از او تاکنون چندین کتاب و دهها مقاله به چاپ رسیدهاست و بخشی از آثار انگلیسی او به فارسی نیز ترجمه شدهاند. مدیریت پروژهٔ «ساسانیکا»، ویراستاری نشریهٔ «نامهٔ ایران باستان» و انتشار مقالات در گاهنامههای مهم ایرانشناسی از دیگر فعالیتهای دریایی است.
در سال ۲۰۱۰ «انجمن بریتانیایی مطالعات خاورمیانه» (BRISMES)، کتاب «ایران ساسانی» (Sasanian Persia) نوشته تورج دریایی را به عنوان یکی از سه برنده جایزه امسال «انجمن دوستی بریتانیایی-کویتی» در زمینه پژوهشهای خاورمیانه معرفی کرد.
«انجمن بریتانیایی مطالعات خاورمیانه» این کتاب را «یک شاهکار» و «کتابی واقعاً عالی» توصیف کردند.
به گفته داوران اهدای جوایز این انجمن، کتاب ایران ساسانی، «در روزگاری که اروپامحوری، باعث شده تا مطالعات دوران باستان با تحریف روبهرو شود، وزنهای بهموقع در برابر این تحریفها قرار دادهاست.»
جوایز این انجمن هر ساله به بهترین آثار دانشوران تعلق میگیرد که به زبان انگلیسی در موضوع خاورمیانه نوشتهشده باشد و نخستین بار در بریتانیا به چاپ رسیدهباشد.
دریایی در کتاب «ایران ساسانی» تلاش کردهاست تا به آن بخش از تاریخ که معمولاً مورد غفلت قرار گرفته، یعنی تاریخ اجتماعی بپردازد و با استفاده از منابعی تازه، روند شکلگیری نهادهای اداری ایران را از زمان اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی تا دوران یزدگرد سوم، آخرین شاه این دودمان پیگیری کند. بررسی فراز و نشیب کوششهای نوادگان یزدگرد سوم برای برپایی حکومتی ایرانی، در حدود یک قرن پس از شکست ساسانیان از اعراب، بخشی دیگر از اثر تحقیقی تورج دریایی را تشکیل میدهد.
این اثر ترجمه فارسی کتابی است که برای مخاطبان انگلیسیزبان نوشته شده است. فکر نوشتن این کتاب از هنگامی که نگارنده آن ــ دکتر تورج دریایی ــ دانشجوی دوره دکترا در دانشگاه کالیفرنیا ــ لوسآنجلس بوده است، شکل میگیرد. هنگامی که بدانیم صدها کتاب در باره تاریخ روم باستان نوشته شده ولی یک کتاب به زبان انگلیسی در باره تاریخ و تمدن ساسانی وجود نداشت و این انگیزهای شد برای نگارش کتاب شاهنشاهی ساسانی. نویسنده کتاب بر این اعتقاد است که برای درک تاریخ یک قوم باید آن را در تمامیت و جامعیتش درک کرد: تاریخ، زبان، دین، جامعه و غیره. از اینرو کتاب شاهنشاهی ساسانی رویکردی کلی به تمدن ساسانی دارد.
هرگز رهایم مکن
مترجم:سهيل سمي
کازئو ایشیگورو (Kazuo Ishiguro) (زاده ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی) نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است که خانوادهاش وقتی پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند. ایشیگورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کردهاست.
او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز ترکم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال ۲۰۰۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار دادهاست.ایشیگورو در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
كازوئو ايشيگورو، نامزد جايزه بوكر، در اثر خود داستان عشق، از دسترفتگي و حقايق نهاني را روايت ميكند. از همين روست كه هرگز تركم مكن خيلي زود جايش را ميان بهترين آثار او باز ميكند. رمان تكاندهندهاي است آكنده از احساس شكنندگي انسان معاصر، خاطرات بهياد ماندني شخصيتهايي كه رفتهرفته به حقيقت دوران كودكي به ظاهر شاد و نيز آينده خود پي ميبرند. آنها پس از سالها درمييابند كه چرا موسسه «هيلشم» آنان را از كودكي پناه داده است. حالا كه در در و دشت رانندگي ميكنم، هنوز چيزهايي را ميبينم كه مرا ياد هيلشم مياندازد. شايد از كنج مزرعهاي مهآلود بگذرم يا قسمتي از خانه بزرگي را همچنان كه از دامنه تپهاي پايين ميآيم، يا حتي دستهاي سپيدار را با ترتيب خاصي در كمركش تپهاي ببينم و با خود بگويم: «شايد همين باشد! پيدايش كردم!»
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.