فلسفه برای همه (ایده های بزرگ برای زندگی راستین)
22,500 تومان
تروور کورنوف
نوید اصلانی
در بخشی از مقدمه به قلم نویسنده آمده است:
«این کتاب، دورهی فلسفه نیست، بلکه با مطالعهی آن نسبت به آنچه دربارهی چیزهای گوناگون میپندارید و علت این طرز تفکر آگاهتر خواهید شد؛ در نتیجه ممکن است نگرش خود را نسبت به برخی از پرسشهای زندگی تغییر دهید. حتی اگر طرز تفکر شما تغییر نکند، نسبت به اینکه چرا در مورد آنچه انجام میدهید، میاندیشید؟ به درک بهتری میرسید. هر فصل تمرینی دارد تا در مورد آن بیندیشید و فعالیتی را انجام دهید. مباحث گوناگونی وجود دارد که میتوانید بدون ترتیب خاصی هر کدام را که میخواهید انتخاب کنید… این کتاب تاریخچهی فلسفه نیست. با وجود این، به سبب اینکه تاریخ دربردارندهی شخصیتهای جالب بسیار زیادی است، در گوشه و کنار متن شرححال مختصری از جالبترین این افراد خواهید یافت.»
وزن | 286 g |
---|
محصولات مرتبط
اسطوره، رویا، راز
نویسنده: میرچا الیاده
مترجم: رویا منجم
بخشی از متن کتاب:
کارل گوستاو یونگ مبحثی با عنوان کهن الگو را برای اولین بار در روانکاوی عنوان نمود. او معتقد بود که بعضی از صورت ها به صورت ژنی تاریخی در ناخودآگاه جمعی ما به وجود می آید که ریشه در اعصار تاریخ بشری و شاید ماقبل تاریخی دارد که کهن الگوی زمین- مادر یکی از این کهن الگوها یا صورت های ازلی است چنان که الیاده در کتاب اسطوره، رویا، راز به صورت مفصل به مبحث زمین- مادر پرداخته است. او سخنان یک پیامبر سرخپوست آمریکایی به نام اسموهالا را چنین نقل می کند: پیامبرسرخپوست امریکایی، اسموهالا از قبیله ای اوماتیلا از بیل زدن خاک سرپیچی کرد و گفت: زخمی کردن، بریدن، پاره کردن و خراش دادن ما در مشترکمان با کار کشاورزی گناه است . و افزود: از من میخواهید زمین را زیر و رو کنیم؟ آیا باید چاقو به دست گیرم و در سینه ی مادرم فرو برم؟ اما سپس، هرگاه مرگم فرارسد، او دیگر مرا در آغوش نخواهد گرفت. به من میگویید زمین را زیر و رو کنم و سنگ ها را به دور افکنم. آیا باید گوشت او را ببرم تا به استخوانش رسم؟ در این صورت دیگر هرگز به بدن او راه نخواهم یافت تا دوباره زاده شوم. از من میخواهید علف و ذرت درو کنم و بفروشم، و مانند سفیدپوستان ثروتمند شوم، اما به چه جرئتی موهای مادرم را برداشت کنم؟ زاده شدن انسان از زمین، عقیدهای جهانی است. در بسیاری از زبانها، انسان "زمین زاده" نامیده میشود. عقیده بر این است که نوزادان از ژرفنای زمین، از غارها، مغاکها، شکافها و نیز مردابها و رودخانه ها می آیند.
کوزه بشکسته
مسعود بهنود
روایتی است از: «محمدرضا پهلوی»، «مهرپور تیمورتاش»، «حسین فردوست» و دختری به نام آلیس. «آلیس» دختر «کلنل گلن وایت» از نظامیان با سابقه انگلیسی در جنگ هند و «لیدی شارلوت» است. داستان به اواخر سلطنت رضا شاه برمیگردد. ولیعهد به همراه سه نفر، از طرف رضا شاه برای تحصیل به سوئیس اعزام میشود. همراهان حسین فردوست است و دو دیگر مهرپور و هوشنگ، دو فرزند تیمورتاش. هوشنگ تیمورتاش در نیمه راه سفر، مسیرش را جدا میکند، و برای تحصیل به آلمان میرود، و آن دیگران مهرپور، فردوست، و ولیعهد، برای تحصیل به سوئیس میروند. آلیس در همان خانه زندگی میکند که این سه دانشجو اقامت دارند.
متن کتاب: «آلیس با چشمانی دریایی، سپیدرو، با موهایی به رنگ طلا، همان است که قصه سه پسر ایرانی، بی حضورش رنگ نمیگیرد، شکل نمی پذیرد، از عشق خالی میماند و از مهر و کین پاک نمیشود .»
هاوکینگ در محضر خدا
نویسنده در این اثر، علم «هاوکینگ» و آنچه که از علم خود دربارة وجود یا عدم وجود خدا استنتاج میکند را تحلیل کرده است. «استفن هاوکینگ» (1942 م)، مشهورترین دانشمند زندة جهان است که اخیراً با درجة استادی «لوکاس» در کمبریج بازنشسته شده است.
هاوکینگ، با وجود بیماری موتور نورون، با همکاران و شاگردان برجسته، مرزهای فیزیک ریاضی را شکسته است. کار او به پیشبینی «تابش هاوکینگ» منتهی شده و برهان او بر غیر ضروری بودن خداوند دلالت دارد.
نگارنده در اثر حاضر، کتابهای معروف هاوکینگ، از جمله: «نظم بزرگ» ؛ «تاریخچة زمان» و نظریات مختلف او را نقد و بررسی کرده و پرسشها و دیدگاههای فلسفی او را با توجه به آرا و نظرات دانشمندان دیگر به چالش کشیده است.
کتاب با هدف پاسخ دادن به این سئوال که: «آیا علم به سوی خدا میرود، از او دور میشود، یا در باب این موضوع بیطرف است؟» و روشن کردن مهمترین مسائلی که در کانون نزاع معاصر میان مفهوم خدا و علم قرار دارد، تدوین شده است.
از چشم غربی
چرا من مسیحی نیستم (و مقالاتی دیگر درباره دین و موضوعات مربوط به آن)
برتراند راسل
امیر سلطان زاده
برتراند راسل به عنوان یکی از مشهورترین فلاسفه بریتانیا در قرن بیستم شناخته میشود. شهرت وی بیش از دلایل فلسفی، به گستره فعالیتهای سیاسی و صلحطلبانه و اجتماعی او مربوط است. وی دین را به عنوان ابزاری در دست اهالی قدرت در دوران قرون وسطی میدید تا منویات توسعهطلبانه و جنگسالارانه خود را توجیه کنند. کتاب حاضر مجموعهای از چند مقاله و سخنرانی و مناظره است که در سال 1957 توسط پروفسور پل ادوارد جمعآوری شده است. این کتاب زیرنظر خود برتراند راسل گردآوری و به تأیید خود وی نیز رسیده است.
موضوعاتی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است: فصل اول: چرا من مسیحی نیستم فصل دوم: آیا مذهب کمکهای مفیدی به تمدن نموده است؟ فصل سوم: اعتقاد من به چیست فصل چهارم: آیا ما بعد از مرگ زنده خواهیم بود؟ فصل پنجم: مذهب و علوم ماوراءطبیعت فصل ششم: شک کنندگان مذاهب پروتستان و کاتولیک فصل هفتم: زندگی در قرون وسطی فصل هشتم: سرنوشت توماس پین فصل نهم: مردم خوب فصل دهم: نسل جدید فصل یازدهم: اخلاق جنسی ما فصل دوازدهم: آزادی و دانشکدهها فصل سیزدهم: وجود خدا فصل چهاردهم: آیا مذهب می تواند مشکلات ما را بگشایدشیطان در تصوف
موضوع کتاب حاضر، تحليل و بررسي مفهوم «شيطان در ادبيات و متون مذهبي» است. نويسنده اين کتاب، پروفسور پيتر.جي. آون از برجستهترين اسلامشناسان حاضر در جهان است که در رشتههاي الاهيات و کلام مسيحي، فلسفه، زبانهاي کلاسيک و اديان تطبيقي تحصيل و پژوهش کرده است. وي در اين کتاب، ردّپاي شيطان را در تاريخ، اديان، متون کلامي، روايات و تفاسير قرآني کاويده است و سرانجام به عالم صوفيان گام نهاده و نشانههايي از اين مفهوم را در دنياي صوفيان وصف کرده است. کتاب با هدف شناخت مفهوم «ابليس» در متون کهن و فرهنگ صوفيان تدوين شده است.
سور بز
خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (به اسپانیایی: Jorge Mario Pedro Vargas Llosa) (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶) داستاننویس، مقالهنویس، سیاستمدار و روزنامهنگار پرو است. یوسا یکی از مهمترین رماننویسان و مقالهنویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. وی هم اکنون به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان استاد مهمان در این دانشگاه به تدریس مشغول است.
کتاب سور بز جنجال بزرگی به پا کرد زیرا در آن به زندگی رافایل لئونیداس تروخیو، دیکتاتور دومینیکن، پرداخته بود. در زندگی این موجود وحشی، فساد و خونخواری و جنون همهٔ رهبران دیکتاتور و چگونگی تبدیل انسان به اهریمن را نشان میدهد. این جنجالآفرینی از دنیای یوسا دور نیست. او کلمات را مینهای کاشته شدهای میداند که باید در ذهن یا اخلاق یا حافظهٔ خواننده منفجر شوند.
در جستجوی معجزه آسا
در این مجموعه مطالب گوناگونی با موضوع علوم غریبه فراهم آمده است. این کتاب، در اصل تعالیم "گیورکس گورجیف" است که از زبان یکی از شاگردانش به نام "پ. د. آسپنسکی" بیان شده است. در کتاب، نویسنده ابتدا از سفرها و دیدگاههایش دربارهی علم و وقایع تکاندهندهای چون جنگ که جز تباهی، حاصلی ندارد، سخن به میان میآورد؛ سپس از چگونگی آشنایی خود با گورجیف سخن میگوید و به تدریج طی گفتوشنود با او تعالیم معنوی گورجیف را بازگو میکند. شناخت خویشتن، دوری از هیاهوی علم، شناخت و ترسیم نهادهای مختلف، و تمرینات متعدد خودسازی از مباحث این کتاب هستند.
کشته گان بر سر قدرت
این کتاب شرح حال 21 تن از سیاستمدارانی است (از قائم مقام فراهانی تا هویدا) که خود را به قدرت رساندند و بر سر آن جان باختند .
در مقدمه کتاب آمده است: نویسنده کتاب ارزشمند "جامعهشناسی نخبهکشی" قائممقام، امیرکبیر و دکتر مصدق را به عنوان سه مثال برای تاکید بر آن نظری برگزیده که در عنوان کتاب او نیز پیداست. از سالها پیش بر این اندیشه بودم که چرا استبداد توانست بدان راحتی امیرکبیر را بکشد و در جائی ثبت نیست که جز همسر و مادرش کسانی بر آن یل تاریخ ایران خون گریسته باشند. یا این که چرا محمدشاه لحظهای برای کشتن قائممقام و زیر پا نهادن عهدی که در حرم ضامن آهو با پدر خود بسته بود، درنگ نکرد. چرا وقتی استبداد - گیرم به اغوای استعمار - تصمیم به قتل این آزادگان میگرفت، لحظهای از مردم پروا نکرد، مردمی که قائممقام و امیرکبیر برای سعادت آنها به کام شیر رفتند ... در روایت زندگی 16 تنی که در فاصله زمانی قتل قائممقام فراهانی و امیرعباس هویدا، (حدود 150 سال) کشتهشدگان بر سر قدرت بودند و زندگیشان در این مجموعه میآید، پیداست که انتخاب و گزینشی براساس عملکرد مثبت یا منفی آنها یا خدمت یا خیانتشان، در نظر نیست. وگرنه این باب باید فقط با نام پرجلال امیرکبیر باز و بسته میباشد که کسی چون او، در میان این جاندادگان در قدرت نبود ...
ملاقات با مردمان برجسته
کتاب قالب خاطرات گورجیف در بارهٔ "مردمان برجستهٔ " گوناگونی را که او ملاقات کرده با شروع از پدرش به خود میگیرد. این افراد کشیش ارمنی پوگوسیان، دوستش سولوویو، شاهزاده لوبوودسکی، شاهزادهای روسی با علائق متافیزیکی و نه تن دیگر و یک سگ را دربرمیگیرد.
در جریان توصیف این شخصیتها گورجیف داستان آنها را در داستان سفرهای خودش میآورد و از این گذشته، به متنها یا استادان روحانی در سرزمینهای گوناگون (بیشتر در آسیای مرکزی) هم در میان داستان آنها اشاره میکند. گورجیف این گروه را «جویندگان حقیقت» مینامد.
بیشتر آنها در واقع حقیقت را در قالب سرنوشت معنوی مناسبی مییابند. فلسفهٔ متضمن این گفته که مردم در کل زندگی خود را در خواب سپری میکنند، نسبت به خود آگاه نیستند، و بنابراین مانند ماشین رفتار میکنند و تابع علتها و فشارهای بیرونی هستند. از این گذشته، یکی از ارزیابیهای اصلی این داستان بلند این است که مردمان دورانهای گذشته، نسبت به مردمان امروز در شرایط بیرونی مناسبتر و سطوح درونی عالیتری زندگی میکردند. به هماهنگیهای نهانی بسیار دیگری هم توجه یا اشاره میشود.
این ادعاهای در ستیز با باورهای نوین به عدهای الهام بخشید تا بپرسند این اثر تا چه اندازه زندگی نامهنویسی است. برای نمونه، گورجیف ادعا میکند که اول بار حماسهٔ گیلگمش را به صورت حماسهای شفاهی شنیده که پدرش از روی حافظه میخوانده، ادعا میکند که با انجمنهای گوناگون برادری از جمله انجمن برادری سارمونگ تماس یافته، نقشهٔ «پیش از شن مصر» را نسخهبرداری کرده و شاهد شمار زیادی معجزه ها و پدیدههای راز و رمزگرا بوده است. در حال حاضر گروهی راز و رمزگرا از افرادی که به شکلی آزاد با هم ارتباط دارند و به آنچه «کار» نامیده میشود و بخش عملی آموزههای گورجیف است میپردازند. به گونهای میتوان گفت که بسیاری از صحنهسازیها در کتاب ملاقات نمادین یا «داستانهایی آموزنده» است.
کوری
ژوزه ساراماگو
مینو مشیری
ویراستار : محمدرضا جعفری
کوری (به پرتغالی: Ensaio sobre a Cegueira) رمانی از ژوزه ساراماگو که نخستین بار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. ساراماگو در این رمان از کوریِ آدمها سخن گفتهاست. در این رمان، هالهای سفیدرنگ بعد از کور شدن افراد مقابل چشمانشان ظاهر میشود. ساراماگو در این رمان از تلمیح استفاده کرده و با اشاره به نوشتههای قدیمی، اثرش را زیباتر و تأثیرگذارتر کردهاست.
ساراماگو در رمان کوری برای شخصیتها اسم انتخاب نکردهاست. با وجود این، پیچیدگی در رمان ایجاد نشده و خواننده بهراحتی میتواند با شخصیتهای رمان ارتباط ذهنی برقرار کند. ویژگی دیگر این رمان در بازگشتهای زمانی به گذشته و آینده در خیال شخصیتهای رمان است که به زیبایی و جذابیت آن افزودهاست.
«به مرد کوری بگویید: آزاد هستی؛ دری را که از دنیای خارج جدایش میکند باز کنید. بار دیگر به او میگوییم: آزادی، برو، و او نمیرود، همانجا وسط جاده با سایر همراهانش ایستاده، میترسند، نمیدانند کجا بروند. واقعیت این است که زندگی دریک هزارتوی منطقی، که توصیف تیمارستان است، قابل قیاس نیست با قدم بیرون گذاشتن از آن بدون مددِ یک دست راهنما یا قلادهٔ یک سگ راهنما برای ورود به هزارتوی شهری آشوبزده که حافظه نیز در آن به هیچ دردی نمیخورَد، چون حافظه قادر است یادآور تصاویر محلهها شود نه راههای رسیدن به آنها.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.