جاکتابی مدل کاکتوس (ارسال به روش پس کرایه)
کتاب، یار و دوستی همیشگی است که میتواند سالیان دراز در کنار آدمی بماند و به جرأت میتوان گفت که این دوست قدرتمند تنها رفیقی است که به انسان آسیبی نمیرساند و با خیال راحت میتوان در کنارش روزگار گذراند.
وزن | 10000 گرم |
---|
محصولات مرتبط
تاریخ هنر (پژوهشی در هنرهای تجسمی از سپیده دم تاریخ تا زمان حاضر)
هورست ولدمار جنسن
ترجمه: پرویز مرزبان
دیوانههای فوتبال
دومینیک آتون همراه با دنی دایر
ترجمهی وحید نمازی
این کتاب شامل نُه داستان تکاندهندهی حقیقی از سختترین هوادران فوتبال دنیا است.
دومینیک آتون در مقدمهی این کتاب آورده است:
«آنچه در این کتاب میخوانید، داستانهایی است دربارهی بیرحمترین، وحشتناکترین و پرشورترین تشکیلات هوادارن فوتبال جهان. فکر میکردید که انگلیس سرسختترین و سازمانیافتهترین تشکیلات طرفداران و تماشاگران فوتبال جهان را دارد؟ دوباره فکر کنید! ما در این داستان کاری کردهایم که دید شما را تغییر میدهد، به دیدار دستههایی از بچههای شرور رفتهایم، در قلمرو آنها و تحت شرایط سخت حکمفرماییشان، با رهبران تشکیلات آنها دیدار کردهایم که این دیدارها همیشه هم خوب و بهیادماندنی از آب در نیامدند.
ما گروه کوچکی بودیم ـ متشکل از من، یک مدیر تولید، یک کارگردان و یک محقق که برای به تصویر کشیدن فعالیت این گروهها و ساخت یک سریال تلویزیونی سفر میکردیم ـ ولی در واقع به سختی و چهارچشمی هوای یکدیگر را داشتیم. چرا که زمانهایی میرسید که به شدت نیاز به حمایت و مراقبت احساس میشد. اتفاق افتاد که به ما شلیک کردند، ما را با سنگ زدند، تعقیبمان کردند و یا به طرفمان گاز اشکآور شلیک کردند.
تهدیدمان کردند. کلکل کردیم و با آنها مشاجره کردیم و همیشه هم میدانستیم که ممکن است سالم به خانه برنگردیم.
ما درست یک بازی پیش از آن که هولیگانهای آرژانتینی تا پایان فصل از سفر به شهرهای دیگر به همراه تیمهای مورد علاقهشان منع شوند آنجا بودیم و روزهایی را در ایتالیا گذراندیم که در همان ایام، کل لیگ به هم ریخت و هولیگانهان چند پلیس را کشتند.
در هلند از ترس جانمان فرار را بر قرار ترجیح دادیم و در گالاتاسرای ترکیه از برابر دوربینهای پلیس متواری شدیم.
به صربستان رفتیم تا با سران تشکیلاتی از هولیگانها که متهم به جنایات جنگی شده بودند از نزدیک ملاقات کنیم و زمانی که در برزیل همراه با یکی از تشکیلات هواداری به سفری برای دیدن مسابقهی تیم آنها میرفتیم ، شیشهی اتوبوسمان در اثر تیراندازی هواداران دیوانهی تیم حریف خرد شد. در لهستان هم شورش تمام و کمالی را از نزدیک حس کردیم.
ما در کنار کثیفترین تشکیلات هواداری فوتبال و در جایگاههایشان در استادیومهای مختلف ایستادیم و شنیدیم چگونه از جوانانی که دستوران رهبران آن تشکیلات را بیچون و چرا اجرا میکنند، بهرهکشی میشود. ما دقیقا به درون سازمانهای مخوف آنها راه پیدا کردیم و با سرکردههایشان به گفتوگو نشستیم.
کار ما درست مثل یک گردباد واقعی بود. طی نود روز از نه کشور گذشتیم، با تشکیلات هواداری فوتبال در آن کشورها آشنا شدیم و سرسختترین سازمانهای هولیگانها در جهان را شناختیم. گاهی لبخندی واقعی بر لب داشتیم و زمانی هم از شدت ترس نزدیک بود خودمان را خیس کنیم!
این ماجرای واقعی رویدادهایی است که طی این مدت برایمان اتفاق افتاد. بعضیهایش را دوربینمان ضبط کرد و در بیشترش هم اجازه نداشتیم دوربین را روشن کنیم یا از پخش صحنههای ضبط شده معذور بودیم. میشود گفت که این کتاب، نسخهی تدوین نشدهی ماجراهای ماست که بیشک، پدیدآوردنش مثل یک انفجار بزرگ، حسابی سر و صدا میکند.»
رهبری (درس هایی از زندگی و سال ها کار در منچستریونایتد)
نام نویسنده : الکس فرگوسن
نام مترجم : شایان سادات
این کتاب ماجرای زندگی مردی است که توانسته از دل سختی ها افتخار بیرون بکشد. مردی که زندگی برایش به مفهوم کار است و کار نیز به معنای خلاقیت و این هر دو را چنان به هم پیوند زده که تبدیل به یکی از خلاق ترین و ماندگار ترین مردان روزگار خود شده است. این کتاب فقط درباره فوتبال نیست درباره مدیریت زندگی و کار است. مدیریت آرزوها و برنامه ریزی برای آن ها تا قله دستیابی . حکایت سرسختی مردی است که نظم بریتانیایی اش را با خلاقیت جوان گرایی در هم آمیخته تا به ما نشان دهد که هیچ کدام از این دو عنصر به تنهایی برای موفقیت کافی نیست و فقط با ترکیب دو عنصر نظم و خلاقیت می توان به راهی گام گذاشته تا همیشه در اوج باشی . این کتاب نه تنها کتاب راهنمایی برای اهالی فوتبال است بلکه برای هر خواننده ای که به خود و آرزوهایش ایمان دارد خواندنی است. زندگی نامه ای که مدیریت را به ما می آموزد.
زندگی و هنر پیکاسو
سرگذشت من
سینماگران بزرگی مانند بیلی وایلدر و جان هیوستن، که با مریلین مونرو کار کرده بودند، گفتهاند که او تنها جذاب و دلفریب نبود، بلکه به ویژه در ایفای نقشهای کمدی استعدادی کمنظیر داشت. آنچه تاکنون ناشناخته مانده بود، این است که مریلین مونرو دستی در نوشتن هم داشتهاست. او مجموعهای از یادداشتهای روزانه و حتی چند شعر از خود را به جا گذاشته که اکنون برای اولین بار به چاپ میرسد. مریلین مونرو از نادر ستارگان هالیوود بود که به کتاب و ادبیات علاقه داشت و مرتب به کتابفروشی سر میزد و کتاب میخرید.
او با آثار نویسندگان بزرگی مانند فیودور داستایفسکی، ساموئل بکت، جوزف کنراد، ارنست همینگوی و جان استاینبک آشنایی داشت و از سال ۱۹۵۶ تا سال ۱۹۶۱ همسر آرتور میلر، نمایشنامهنویس نامی آمریکا بود. مریلین مونرو از روی نیازی درونی و نه برای انتشار دست به قلم برده بود.
او این یادداشتها را عمدتاً از سال ۱۹۴۳ تا ۱۹۶۲ نوشتهاست، روی هر چیزی که دم دست او بودهاست: از دفتر یادداشت تا کاغذ مارکدار هتل یا دستمال رستوران؛ از دستور آشپزی گرفته تا یادداشتهایی دربارهٔ خودکشی. مریلین مونرو، برخلاف تصور همگان در نوشتههای خود زنی خویشتندار است. از همه چیز حرف میزند، احساسات نهانی، دردها و ترسهای خود را بیان میکند، اما از زندگی جنسی خود هیچ چیز نمیگوید.
یکی از شعرهای او دربارهٔ خودکشی با پریدن از روی پل بروکلین است. مونرو در این شعر گفته که این پل زیباتر از آن است که آدم خودش را از بالای آن پرت کند.
گفتگو با ایران درودی
ایران درّودی نامی آشنا در عرصه نقاشی امروز ایران است که بیش تر با رنگ ها و فضاهای خاص و منحصر به فردش که ملهم از نورهای درونی اویند ، شناخته می شود ؛ نورهایی که هر بار به شکلی در قلم موی نقاش ، خود را یافته و بر زمینه ای از بی تابی ها و رویاهای او یاس و امید های ما را نمایانده اند .
به این خاطر است که شکل ها و حجم ها از خود ، بیرون زده اند و در هیچ قاب و قالبی نمی گنجند . همچنان که پرنده را شاید اما پرواز را نمی توان در هیچ قفسی حبس کرد.
رنگ و فضا در نقاشی های درّودی بیش از همه با حس و حال نقاش و مخاطبانش سر وکار دارد . این حس و حال ها در نقاشی های او ساکن و یکسان نیستند و مدام جا عوض می کنند و به شکلی دیگر در می آیند . از غم ها به شادی می گریزند و از مرهم به درد . به همین دلیل در نقاشی های او هیچ رنگی فارغ از حس و حال نیست .
مبانی جامعه شناسی هنر
نام نویسنده : علی رامین
جامعهشناسی هنر، دانشی «دوزیستی» متشکل از دو رکن هنر و جامعهشناسی است. هنر، واژهای با بار ارزشی، از زمرهٔ علوم انسانی است که سرشتی کیفیتگرا دارد. زیباشناسان و فیلسوفان هنر کوشیدهاند هنر را از زوایای سهگانهٔ هنر، هنرمند و مخاطب بنگرند و با صورتبندی تعاریفی عمدتاً ذاتشناسانه، پرسش کلی چیستی هنر را پاسخ گویند. جامعهشناسی علمی کمیتگراست که به مطالعهٔ اجتماع و نظامهای انسانی، روابط افراد با یکدیگر و با جامعه، نهادها و ساختارهای اجتماعی میپردازد، و نیز به موضوع ارتباطات انسانی و چگونگی انتقال و خلق معنی در بستر اجتماع، توجهی جدی دارد. جنبهٔ اخیر، در جامعهشناسی هنر حائز اهمیت محوری است. قیاس رویکرد علوم انسانی و علوم اجتماعی به هنر، که فصل مهمی از این کتاب است، بازگشایندهٔ دریچهٔ وسیعی به روی بحثهای جاریِ مطالعات فرهنگی و پژوهشهای هنری است که چالش گفتمانی زیباشناسی و جامعهشناسی هنر در سرلوحهٔ آن قرار دارد.
مجموعهٔ حاضر ضمن بررسی رهیافتها، نظریهها و گفتمانهایی که اساس مطالعات اجتماعی هنرها در زمانها و مکانهای گوناگون قرارگرفتهاند، اهمیت و نقش نهادهای اجتماعی، فرهنگی، دینی، سیاسی و اقتصادیِ تأثیرگذار بر آفرینش و بازآفرینی هنرها را به تحلیل و ارزیابی میگیرد و بر شیوههای خلق آثار هنری در بستر اجتماع و چگونگی ایجاد ارتباط میان هنرمندان و مخاطبان آثار هنری، و عرضه و فروش آنها، در دورههای مختلف نظر میکند. هنر و ایدئولوژی، هنر و اخلاق، بررسی پایگاه اجتماعی و اقتصای هنرمندان، نقش بازاریابان و منتقدان در کامیاب ساختن آثار هنری، نقش هنر در بازتولید منزلت اجتماعی، تحقیق دربارهٔ ریشههای اجتماعی معیارهای ذوق و داوری و نیز عوامل اجتماعی تفسیرها و ارزیابیهای هنری، و دیگر دستاوردهای جامعهشناسی هنر در عرصههای نظری و عملی از زمرهٔ بحثهای این مجموعه است.
معنا در هنرهای تجسمی
آروین پانوفسکی (انگلیسی: Erwin Panofsky؛ زاده ۳۰ مارس ۱۸۹۲ درگذشته ۱۴ مارس ۱۹۶۸) مورخ هنر اهل آلمان که نظریاتش به خصوص در مطالعات آکادمیک شمایلنگاری تأثیرگذار بود.
معنا در هنرهای تجسمی ترجمه سه مقاله بنیادین اروین پانوفسکی، یکی از تاثیر گذارترین مورخان هنر سده بیستم است که به موضوعاتی چون اهمیت تاریخ هنر، شمایل نگاری و شمایل شناسی و نسبت های بدن می پردازد.
پانوفسکی با طرح رویکرد شمایل نگاری درصدد بود تا میان مفهوم اثر هنری و معنای نمادین متن مکتوب و همچنین دیگر آثار هنری مرتبط ارتباط برقرار سازد. او سپس به طرح رویکرد شمایل شناسی می پردازد که تفسیر اثر هنری بر اساس جهان بینی یک دوران و بدون توجه به معانی عامدانه موجود در اثر هنری از جانب هنرمند است.
دیدگاه های پانوفسکی را می توان یکی از رویکردهای نظام مند و منسجمی دانست که در مطالعات نظری هنر در زمینه تفسیر و تجزیه و تحلیل آثار هنری مطرح هستند.
هنر در گذر زمان: تاریخ کامل هنر جهان (چاپ ۲۱ / ویراست ۱۴)
هلن گاردنر
محمدتقی فرامرزی
ویراست چهاردهم هنر در گذر زمان اثرِ هلن گاردنر انتظارات علاقهمندان و پژوهندگان تاریخ هنر و هنرهای تجسمی را برآورده میکند و از آن بسی فراتر میرود. با گذشت بیش از نود سال از انتشار نخستین ویراست آن در سال 1926، همچنان یگانه پژوهش جامع دربارهٔ تاریخ هنر در عصر جدید به شمار میرود. هنر در گذر زمان همپای نسلها رشد کرده و هیبت امروزش از دیروزش بسی بالیدهتر است. استادان و مربیان و دانشجویان در سراسر جهان بهمراتب مشتاقانهتر و پرشمارتر از روزگار خانم گاردنر در کلاس درس و پژوهشهای خود از این اثر ارزشمند بهره میگیرند. واقعیت آن است که هنر در گذر زمان دهها سال پیش از این به جایگاه پرخوانندهترین و آموزندهترین گنجینهٔ تاریخ هنر و معماری و پیکرتراشی و هنرهای تجسمی بهمعنای عام آن، در دنیای انگلیسیزبان و کشورهای دیگر دست یافته است و همچنان در آن جایگاه به حیات خود ادامه میدهد. از شصت سال پیش تا کنون، بازنگری خلاقانه و تکمیل این اثر برای هر ویراست ادامه دارد و همواره بر دامنهٔ موضوعی بحثها و فصلهای آن افزوده میشود و هر ویراست جدیدش مطالب درخور توجهی بیش از ویراستهای پیشین دارد.هنر در گذر زمان با تکیه بر معیارها و سنتهای پایهگذاریشده به کوشش هلن گاردنر و نویسندگان همکار و ویراستارانِ پس از او به اولین گزینهٔ دورههای پژوهش در تاریخ هنر جهان تبدیل شده است.
واروژان
حسین عصاران
فکر این کتاب نمیتوانست همراه من نباشد. گذشته از علاقه و تعلقِ خاطر همیشگی و قدیمی به ترانه و ذاتِ پُر وقار آهنگهای واروژان، از زمان جدی شدنِ کار تحقیق و ثبت تاریخ ترانه در من، این علاقهی شخصی به امری واجب و زمینمانده بدل شد. دانستهها از او کم بود و در حد کلیاتی از مهربانی چهره و دانستگی علم، مَخلَص میشد که این نه آغاز بود و نه حق. همچنان که چند ویژهنامه و یادداشت پراکنده هم بیشتر به کلیاتی از این دست محدود شده بود. در میانهی گفتوگوهایم با ناصر چشمآذر و دیگر هنرمندان برای کتاب «باران عشق» فکر این کتاب در من راه گرفت. آنها مدام از نقش واروژان و حق استادیاش بر خود میگفتند. ناصر چشمآذر عاشقانه و خالصانه او را استاد خطاب میکرد و محمد سریر که بهصراحت از وظیفهام در اینباره گفت. پس بلافاصله بعد از انتشار آنیکی، کار اینیکی را آغاز کردم: گفتوگو با نزدیکترین یاران و همراهان واروژان آغاز شد. اسفندیار منفردزاده بزرگی و رفاقت کرد تا بابک افشار و شهیار قنبری مرا اول راه بنشاندند. از صحبتهای آنان روند کتاب دقیقتر شد. هر گفتوگو آدرس نفر بعدی را مشخص میکرد. برخی از این صاحبنامها که در این سالها به گوشهای خزیده بودند و دل به گفتن و از خود گفتن نداشتند، با نام واروژان به احترام از جای برخاستند و لطف کردند و گفتند آنچه را که پرسیدم. اطلاعات اولیه، رفتهرفته گستردهتر شد. حلقهها تا زنجیرواره شدن، کنار هم قرار گرفتند که در انتها میشد عنوان «شرح و مرور» بر آن گذاشت. در این گذار و در گذر از روایتِ هنرمندانِ موجه این عرصه، که خود قسمتی از تاریخ ترانهاند، بسیاری از روایتها با دیگر منابع هم وارسی مجدد شدند؛ اگر در میانهی گفتوگویی سخنی از نفر سومی به میان آمد، تا حد امکان نظرات او هم گرفته شد؛ و همهی اینها برای این بود که از ثبت روایتهای نامعتبرِ سهمخواهانه که این روزها به سرِ تاریخنگاری «ترانه» آوار شده، پرهیز شود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.