جاکتابی مدل کاکتوس۲ (ارسال به روش پس کرایه)
کتاب، یار و دوستی همیشگی است که میتواند سالیان دراز در کنار آدمی بماند و به جرأت میتوان گفت که این دوست قدرتمند تنها رفیقی است که به انسان آسیبی نمیرساند و با خیال راحت میتوان در کنارش روزگار گذراند.
وزن | 10000 گرم |
---|
محصولات مرتبط
باران عشق (گفت وگو با ناصر چشم آذر)
اين كتاب ثمره يك عمر جوي گرديست، جوي زلالي كه از ميان خانه كودكي من ميگذرد، جويي كه تصوير دست مهربان پدرم را كه در سالن انتظار سينما با پول از جيب بيرون ميآمد و با يك نوار به سوي من برميگشت، از انتهاي خاك سرد با خود مي آورد و از برابر من ميگذراند و به آسمان ميبرد. جويي كه صداي آن از زمزمههاي مادرم از ترانه و ترانه شنيدن، جان ميگيرد و مرا تا خود كودكي ميبرد...
تئاتر و همزادش
نام نویسنده : آنتونن آرتو
نام مترجم : نسرین خطاط
اهمیت و شهرت این کتاب حیرت انگیز تنها به این علت نیست که دنیای تئاتر را منقلب و دگرگون کرد.«تئاتر و همزادش»فراسوی یک بیانیه در مورد تئاتر بینشی عمیق و فلسفی نسبت به زندگی و انسان است.آنتونن آرتو را نیچه ی دنیای تئاتر می دانند.وی از تبار هنرمندان و عصیاگر شوریده ای چون رمبو و وان گوگ است که از فضای مسموم و آلوده ی محیط و اجتماع خود در رنج بود ودر طلب هوای تازه و هنری نو تا مرز جنون پیش رفت.آرتور در این کتاب،تئاتری را که تنها مایه ی تفریح وسرگرمی تماشاگر باشد محکوم میکند وبه جست و جوی نمایش خالص و ناب میرود که از تمامی امکانات صحنه بهره گیرد و به کمک ابزار فراز بانی مانند موسیقی،نور،حرکات و اشارات،به ناخودآگاه تماشاگر را یابد،نیروهای شگفت انگیز درونی اش را فراخواند،عصیانی در وجودش برانگیزد تا سرانجام او را به نوعی رهیدگی و پالایش رهنمون گردد.به همین جهت با شدت به تئاتر روان شناختی غرب که نمایش را به اسارت متن مولف کارگردان می افزاید آرتو در جست و جوی گوهره ی ناب تئاتر به سوی تراژدی باستان،نمایش های مذهبی قرون وسطی و تئاتر مشرق زمین باز میگردد.
تاریخ هنر (پژوهشی در هنرهای تجسمی از سپیده دم تاریخ تا زمان حاضر)
هورست ولدمار جنسن
ترجمه: پرویز مرزبان
جادوی نظم (هنر ژاپنی خلوتسازی و ساماندهی)
ماري كاندو
مترجمان: گلسا ديبا - شهاب حاجيزاده
اين كتاب را با هدف به اشتراك گذاشتن «جادوي نظم» نوشتم. احساسات عميقي كه در حين دور ريختن وسايلي كه وظيفهشان را انجام دادهاند، بسيار شبيه به احساساتي هستند كه در موقع فارغالتحصيلي تجربه كردم؛ هيجاني شبيه به لحظه تلنگر سرنوشت... يعني وقتي كه جايگاه يك وسيله مشخص ميشود، و از همه زيباتر، هواي تازه و پاكي كه فضاي يك اتاق مرتب شده را پر ميكند. اين احساسات هستند كه يك روز معمولي و بيرويداد را، تا اين حد پرنشاط ميكنند.
ماري كاندو
خط چهار جلدی گرمارودی
درک و دریافت موسیقی
نام نویسنده : راجر کیمی ین
نام مترجم : حسین یاسینی
درك و دريافت موسيقي، با بررسي تفصيلي سبكها و گونههاي مدوّن موسيقي غرب از قرون وسطا تا آغاز دهه 1990 و نيز تأملي كوتاه اما آموزنده بر برخي از گونههاي موسيقي غيرغربي، مطالبي را فراهم ميآورد كه آگاهي از آنها براي هر علاقهمند جدّي موسيقي ضروري است. بهكارگيري واژگان و مفاهيم موسيقايي، اجتناب از تحليلهاي سليقهاي يا احساساتي، تحليل اوضاع اجتماعي هر دوره براي درك روشن ويژگيهاي سبكشناسانه موسيقي آن، خلاصهاي از سرگذشت آهنگسازان مهم هر دوره و تحليل زنده نمونههايي از آثار آنان و حتا بررسي موسيقي مردمپسند غربي با معيارهاي علمي، همگي از مواردي هستند كه كتاب راجر كِيمييِن را در نوع خود شاخص و ارزشمند ساختهاند. گرچه اين كتاب نگرشي بسيار تخصصي به موسيقي ندارد اما شاخصترين فصلهاي تاريخ موسيقي غرب، پُركاربردترين فرمها و خلاصهاي از ويژگيهاي سبكهاي گوناگون آن را در خود جاي داده و ميتواند زمينهاي بسيار مناسب براي مطالعهاي ژرفتر در اين زمينهها فراهم آورد. شمار فراوان طرحهاي شنيدني، كه لحظه به لحظه مهمترين نكتههاي موسيقايي در آنها بازگو ميشود، سببِ ارتباط ملموس با موسيقي و مطالب كتاب شده و خواننده را ياري ميدهد تا درست بودن برداشتهايش را از مطالب كتاب محك بزند. نسخه انگليسي اين كتاب داراي نوارها يا ديسكهايي است كه قطعههاي موجود در طرحهاي شنيدني را شامل ميشود. شماري از اين آثار ــبراي نمونه، سنفوني شماره 40 موتسارت، سنفوني شماره 5 بتهوون و كنسرتوي بهار از چهار فصل ويوالديــ را ميتوان ميان نوارهاي كلاسيك موجود در ايران يافت و دستيابي به بسياري از آنها البته آسان نيست. اميد است كه پس از نشر كتاب امكان تكثير اين نوارهاي همراه ــكه ارزش آموزشي فراوان دارندــ فراهم شود … از ياد نبريم كه موسيقي تا شنيده نشود موسيقي نيست.
دیوانههای فوتبال
دومینیک آتون همراه با دنی دایر
ترجمهی وحید نمازی
این کتاب شامل نُه داستان تکاندهندهی حقیقی از سختترین هوادران فوتبال دنیا است.
دومینیک آتون در مقدمهی این کتاب آورده است:
«آنچه در این کتاب میخوانید، داستانهایی است دربارهی بیرحمترین، وحشتناکترین و پرشورترین تشکیلات هوادارن فوتبال جهان. فکر میکردید که انگلیس سرسختترین و سازمانیافتهترین تشکیلات طرفداران و تماشاگران فوتبال جهان را دارد؟ دوباره فکر کنید! ما در این داستان کاری کردهایم که دید شما را تغییر میدهد، به دیدار دستههایی از بچههای شرور رفتهایم، در قلمرو آنها و تحت شرایط سخت حکمفرماییشان، با رهبران تشکیلات آنها دیدار کردهایم که این دیدارها همیشه هم خوب و بهیادماندنی از آب در نیامدند.
ما گروه کوچکی بودیم ـ متشکل از من، یک مدیر تولید، یک کارگردان و یک محقق که برای به تصویر کشیدن فعالیت این گروهها و ساخت یک سریال تلویزیونی سفر میکردیم ـ ولی در واقع به سختی و چهارچشمی هوای یکدیگر را داشتیم. چرا که زمانهایی میرسید که به شدت نیاز به حمایت و مراقبت احساس میشد. اتفاق افتاد که به ما شلیک کردند، ما را با سنگ زدند، تعقیبمان کردند و یا به طرفمان گاز اشکآور شلیک کردند.
تهدیدمان کردند. کلکل کردیم و با آنها مشاجره کردیم و همیشه هم میدانستیم که ممکن است سالم به خانه برنگردیم.
ما درست یک بازی پیش از آن که هولیگانهای آرژانتینی تا پایان فصل از سفر به شهرهای دیگر به همراه تیمهای مورد علاقهشان منع شوند آنجا بودیم و روزهایی را در ایتالیا گذراندیم که در همان ایام، کل لیگ به هم ریخت و هولیگانهان چند پلیس را کشتند.
در هلند از ترس جانمان فرار را بر قرار ترجیح دادیم و در گالاتاسرای ترکیه از برابر دوربینهای پلیس متواری شدیم.
به صربستان رفتیم تا با سران تشکیلاتی از هولیگانها که متهم به جنایات جنگی شده بودند از نزدیک ملاقات کنیم و زمانی که در برزیل همراه با یکی از تشکیلات هواداری به سفری برای دیدن مسابقهی تیم آنها میرفتیم ، شیشهی اتوبوسمان در اثر تیراندازی هواداران دیوانهی تیم حریف خرد شد. در لهستان هم شورش تمام و کمالی را از نزدیک حس کردیم.
ما در کنار کثیفترین تشکیلات هواداری فوتبال و در جایگاههایشان در استادیومهای مختلف ایستادیم و شنیدیم چگونه از جوانانی که دستوران رهبران آن تشکیلات را بیچون و چرا اجرا میکنند، بهرهکشی میشود. ما دقیقا به درون سازمانهای مخوف آنها راه پیدا کردیم و با سرکردههایشان به گفتوگو نشستیم.
کار ما درست مثل یک گردباد واقعی بود. طی نود روز از نه کشور گذشتیم، با تشکیلات هواداری فوتبال در آن کشورها آشنا شدیم و سرسختترین سازمانهای هولیگانها در جهان را شناختیم. گاهی لبخندی واقعی بر لب داشتیم و زمانی هم از شدت ترس نزدیک بود خودمان را خیس کنیم!
این ماجرای واقعی رویدادهایی است که طی این مدت برایمان اتفاق افتاد. بعضیهایش را دوربینمان ضبط کرد و در بیشترش هم اجازه نداشتیم دوربین را روشن کنیم یا از پخش صحنههای ضبط شده معذور بودیم. میشود گفت که این کتاب، نسخهی تدوین نشدهی ماجراهای ماست که بیشک، پدیدآوردنش مثل یک انفجار بزرگ، حسابی سر و صدا میکند.»
رهبری (درس هایی از زندگی و سال ها کار در منچستریونایتد)
نام نویسنده : الکس فرگوسن
نام مترجم : شایان سادات
این کتاب ماجرای زندگی مردی است که توانسته از دل سختی ها افتخار بیرون بکشد. مردی که زندگی برایش به مفهوم کار است و کار نیز به معنای خلاقیت و این هر دو را چنان به هم پیوند زده که تبدیل به یکی از خلاق ترین و ماندگار ترین مردان روزگار خود شده است. این کتاب فقط درباره فوتبال نیست درباره مدیریت زندگی و کار است. مدیریت آرزوها و برنامه ریزی برای آن ها تا قله دستیابی . حکایت سرسختی مردی است که نظم بریتانیایی اش را با خلاقیت جوان گرایی در هم آمیخته تا به ما نشان دهد که هیچ کدام از این دو عنصر به تنهایی برای موفقیت کافی نیست و فقط با ترکیب دو عنصر نظم و خلاقیت می توان به راهی گام گذاشته تا همیشه در اوج باشی . این کتاب نه تنها کتاب راهنمایی برای اهالی فوتبال است بلکه برای هر خواننده ای که به خود و آرزوهایش ایمان دارد خواندنی است. زندگی نامه ای که مدیریت را به ما می آموزد.
فیلم همچون فلسفه (اندیشیدن بر پرده)
نویسنده : توماس ای.وارتنبرگ
ترجمه : ستاره نوتاج ،مجید پروانهپور
کتاب ساده و تاملبرانگیز فیلم همچون فلسفه دربارهی این موضوع است که فیلمها چگونه در ایدههای پیچیدهی فلسفی به کندوکاو میپردازند . نویسنده در این کتاب که با قلمی روشن و سرگرمکننده نوشته شده است ،به توانایی فیلمها برای بحث و حتی نقد ایدههایی میپردازد که بسیاری از فلاسفه قرنهای متمادی درگیر آن بودهاند : ایدههایی همچون ماهیت شخص بودن ،مبنای اخلاق و شکگرایی معرفتشناختی .
نویسنده نخست بحث میکند که چگونه فرمهای خاص گفتمانهای فلسفی به شیوهای سینمایی بیان میشوند ،و سپس تبیینی نظاممند از روشهایی که فیلمها میتوانند به فلسفه بپردازند ،ارائه میکند . نویسنده با تمرکز بر فیلمهای مردی که لیبرتی والانس را کشت ،عصر جدید ،ماتریکس ، درخشش ابدی یک ذهن پاک ، مرد سوم ، چشمک ، و امپایر ، نشان میدهد که چگونه در این فیلمها ایدههای فلسفی مهمی طرح میشود . خواندن کتاب حاضر برای دانشجویان فلسفه که به سینما ، زیباییشنایی و نظریهی فیلم علاقه دارند مفید است . همچنین فیلم دوستانی که به دلالتهای فلسفی فیلمها علاقهمندند نیز میتوانند از این کتاب بهره ببرند .
گوش ون گوگ (یک داستان واقعی)
وَنسان وَن گوگ یا فینسِنت ویلم فان خوخ (به هلندی: Vincent Willem van Gogh) (زادهٔ ۳۰ مارس ۱۸۵۳ - درگذشتهٔ ۲۹ ژوئیهٔ ۱۸۹۰) یک نقاش پسادریافتگرهلندی بود، که کارش تأثیر گستردهای بر هنر قرن بیستم داشت. کار او شامل پرترهها، خودنگارهها، مناظر، طبیعت بیجان، سروها، مزارع گندم و گلهای آفتابگردان است. او از کودکی به نقاشی علاقه داشت ولی تا اواخر دههٔ دوم زندگیاش نقاشی نکرد. او بسیاری از کارهای شناختهشدهاش را در دو سال آخر زندگیاش تکمیل کرد. وی در یک دهه بیش از۲٬۱۰۰ کار هنری تولید کرد که شامل ۸۶۰ نقاشی رنگ روغن و بیش از ۱٬۳۰۰ نقاشی با آبرنگ، طراحی و چاپ میشود.
وَنسان وَن گوگ که از بیماری روانی رنج میبرد، در دسامبر ۱۸۸۸ گوش چپ خود را با تیغ سلمانی برید. دربارهٔ اصل ماجرا تردیدی وجود ندارد و خود نقاش هم در دو خودنگاره تصویر خود را با گوش باند پیچی شده کشیدهاست. ون گوگ تا روز ۲۳ دسامبر دو گوش درست داشت، اما روز بعد که او را در بستر غرق خون یافتند، جای گوش چپ او خالی بود و به یاد نمیآورد چه بلایی به سرش آمدهاست. دربارهٔ چگونگی ماجرا حرف و حدیث زیاد است و دو روایت بر سر زبانها است:
اول: ون گوگ، که در اوایل سال ۱۸۸۸ به توصیه برادر کوچک و مهربانش تئو به شهر آرل در جنوب فرانسه کوچ کرده بود، چند ماه بعد به ناراحتی روحی و افسردگی شدید دچار شد؛ او در کابوسهای وحشتناک و هذیانآلود دست و پا میزد و به عوالم جنون نزدیک میشد. هنرمند رنجور و حساس که از مدتی پیش در گوش چپ خود صداهایی تحملناپذیر میشنید، تصمیم گرفت با اقدامی قطعی خود را از شر گوش راحت کند.
دوم: روایت دیگر این است که ون گوگ به یک روسپی به نام راشل دل بسته بود و چون مال و منالی نداشت به او بدهد، به دلبر خود قول داده بود که به او یک «هدیه گرانبها» تقدیم کند، و این البته گوش خودش بود. برای این روایت گواه واقعی وجود دارد، زیرا راشل واقعاً گوش بریده را دریافت کرد.
مبانی جامعه شناسی هنر
نام نویسنده : علی رامین
جامعهشناسی هنر، دانشی «دوزیستی» متشکل از دو رکن هنر و جامعهشناسی است. هنر، واژهای با بار ارزشی، از زمرهٔ علوم انسانی است که سرشتی کیفیتگرا دارد. زیباشناسان و فیلسوفان هنر کوشیدهاند هنر را از زوایای سهگانهٔ هنر، هنرمند و مخاطب بنگرند و با صورتبندی تعاریفی عمدتاً ذاتشناسانه، پرسش کلی چیستی هنر را پاسخ گویند. جامعهشناسی علمی کمیتگراست که به مطالعهٔ اجتماع و نظامهای انسانی، روابط افراد با یکدیگر و با جامعه، نهادها و ساختارهای اجتماعی میپردازد، و نیز به موضوع ارتباطات انسانی و چگونگی انتقال و خلق معنی در بستر اجتماع، توجهی جدی دارد. جنبهٔ اخیر، در جامعهشناسی هنر حائز اهمیت محوری است. قیاس رویکرد علوم انسانی و علوم اجتماعی به هنر، که فصل مهمی از این کتاب است، بازگشایندهٔ دریچهٔ وسیعی به روی بحثهای جاریِ مطالعات فرهنگی و پژوهشهای هنری است که چالش گفتمانی زیباشناسی و جامعهشناسی هنر در سرلوحهٔ آن قرار دارد.
مجموعهٔ حاضر ضمن بررسی رهیافتها، نظریهها و گفتمانهایی که اساس مطالعات اجتماعی هنرها در زمانها و مکانهای گوناگون قرارگرفتهاند، اهمیت و نقش نهادهای اجتماعی، فرهنگی، دینی، سیاسی و اقتصادیِ تأثیرگذار بر آفرینش و بازآفرینی هنرها را به تحلیل و ارزیابی میگیرد و بر شیوههای خلق آثار هنری در بستر اجتماع و چگونگی ایجاد ارتباط میان هنرمندان و مخاطبان آثار هنری، و عرضه و فروش آنها، در دورههای مختلف نظر میکند. هنر و ایدئولوژی، هنر و اخلاق، بررسی پایگاه اجتماعی و اقتصای هنرمندان، نقش بازاریابان و منتقدان در کامیاب ساختن آثار هنری، نقش هنر در بازتولید منزلت اجتماعی، تحقیق دربارهٔ ریشههای اجتماعی معیارهای ذوق و داوری و نیز عوامل اجتماعی تفسیرها و ارزیابیهای هنری، و دیگر دستاوردهای جامعهشناسی هنر در عرصههای نظری و عملی از زمرهٔ بحثهای این مجموعه است.
هنر در گذر زمان: تاریخ کامل هنر جهان (چاپ ۲۱ / ویراست ۱۴)
هلن گاردنر
محمدتقی فرامرزی
ویراست چهاردهم هنر در گذر زمان اثرِ هلن گاردنر انتظارات علاقهمندان و پژوهندگان تاریخ هنر و هنرهای تجسمی را برآورده میکند و از آن بسی فراتر میرود. با گذشت بیش از نود سال از انتشار نخستین ویراست آن در سال 1926، همچنان یگانه پژوهش جامع دربارهٔ تاریخ هنر در عصر جدید به شمار میرود. هنر در گذر زمان همپای نسلها رشد کرده و هیبت امروزش از دیروزش بسی بالیدهتر است. استادان و مربیان و دانشجویان در سراسر جهان بهمراتب مشتاقانهتر و پرشمارتر از روزگار خانم گاردنر در کلاس درس و پژوهشهای خود از این اثر ارزشمند بهره میگیرند. واقعیت آن است که هنر در گذر زمان دهها سال پیش از این به جایگاه پرخوانندهترین و آموزندهترین گنجینهٔ تاریخ هنر و معماری و پیکرتراشی و هنرهای تجسمی بهمعنای عام آن، در دنیای انگلیسیزبان و کشورهای دیگر دست یافته است و همچنان در آن جایگاه به حیات خود ادامه میدهد. از شصت سال پیش تا کنون، بازنگری خلاقانه و تکمیل این اثر برای هر ویراست ادامه دارد و همواره بر دامنهٔ موضوعی بحثها و فصلهای آن افزوده میشود و هر ویراست جدیدش مطالب درخور توجهی بیش از ویراستهای پیشین دارد.هنر در گذر زمان با تکیه بر معیارها و سنتهای پایهگذاریشده به کوشش هلن گاردنر و نویسندگان همکار و ویراستارانِ پس از او به اولین گزینهٔ دورههای پژوهش در تاریخ هنر جهان تبدیل شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.