خواجه تاجدار
نویسنده: ژان گور
مترجم: ذبیحالله منصوری
انتشارات نگاه، چاپ اول ۱۴۰۱
۱۲۱۴ صفحه، وزیری، گالینگور
خواجه تاجدار
575,000 تومان
نویسنده: ژان گور
مترجم: ذبیحالله منصوری
وزن | 1200 گرم |
---|
محصولات مرتبط
بارون درخت نشین
نام نویسنده : ایتالو کالوینو
نام مترجم : مهدی سحابی
كوزیمو قهرمان داستان در دوازده سالگی علیه سختگیری های پدر اشرافمنش و غذاهای تهوعآور و غیرعادی خواهرش باتیستا به بالای درخت بلوط پناه میبرد و تصمیم میگیرد كه دیگر پایین نیاید. این درختنشینی كه در دوره نوجوانی نوعی لجبازی با خانواده است، در جوانی و بزرگسالی به انتخابی آگاهانه تبدیل میشود. به طوری كه برای آموزش و تشویق دیگران به این كار حتی كتابی در مورد كشور آرمانی بر فراز درختان و قانون اساسی آن مینویسد. سنتشكنی او علیه آیین اشرافیت، مراسم اجتماعی و نظم كهنه اجتماعی – برخلاف اكثر روشنفكران و مصلحان اجتماعی كه فقط حرف میزنند یا مقاله مینویسند (در یك كلام تنها اظهارنظر میكنند)- دارای الگوی عملی است. از دیدگاه او «برای بهتر دیدن زمین باید كمی از آن فاصله گرفت.» كوزیمو روندو از یك خانواده اشرافی و فئودال است، ولی ادعای دوك بودن پدرش را نوعی وسوسه بیمارگونه میداند و خود را از این طبقه جدا كرده و از همان بالای درخت به مردم عادی، كشاورزان، فقرا، سربازان و كسبه خرده پا كمكهای بسیار میكند و آنها را در مبارزه با خدایان زر و زور یاری میكند. پدر در هجده سالگی پسر درختنشینش، به دیدار او میآید و مقام دوكی را عاملی برای فرماندهی بر اشراف ناحیه میداند. اما پسر پاسخ میدهد: «من فقط این را میدانم كه اگر من بیشتر از دیگران چیز بدانم، در صورت نیاز آنها باید آنچه را كه بلدم در اختیارشان بگذارم. به نظر من فرماندهی یعنی همین.» به همین دلیل كوزیمو در موضوعات مختلف كتاب میخواند و آنچه خود از آبیاری، كشاورزی، درختكاری و زنبورداری یاد گرفته است، به دیگران یاد میدهد و یا گره از مشكلاتشان باز میكند...
بانو با سگ ملوس (و چند داستان دیگر)
عبدالحسین نوشین
آنتون پاولوویچ چِخوف (به روسی: Анто́н Па́влович Че́хов) (زادهٔ ۲۹ ژانویهٔ ۱۸۶۰ در تاگانروگ - درگذشتهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۱۹۰۴) داستاننویس ونمایشنامهنویس برجستهٔ روس است. او در زمان حیاتش بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهمترین داستان کوتاهنویس برمیشمارند و در زمینهٔ نمایشنامهنویسی نیز آثار برجستهای از خود بهجا گذاشتهاست و وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایشنامهنویس میدانند. چخوف در ۴۴سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت.
بانو با سگ ملوس داستان کوتاهی است از آنتوان چخوف که در سال ۱۸۸۹ نوشته است:
«میگفتند که در کنار دریا قیافهٔ تازهیی پیدا شده: بانو با سگ ملوسش. دمیتری دمیترچ گوروف هم که دو هفته بود در یالتا میگذراند و دیگر به آنجا عادت کرده بود، در جستوجوی اشخاص و قیافههای تازه بود. روزی در غرفهٔ متعلق به ورنه نشسته بود و دید زن جوانی، میانهبالا، موبور، بره بسر از خیابان کنار دریا میگذشت و سگ سفید ملوسی بهدنبالش میدوید.»
برف بهاری
نام نویسنده : یوکیو می شیما
نام مترجم : سمیا صیقلی
میشیما، یوکیو (1970-1925) mishima , yukio رمان نویس ژاپنی با نام اصلی هیرائوکا کیمی تاکه. نویسندهای بزرگ بود که بسیاری منتقدین نوشتههای او را با آثار مارسل پروست، همینگوی، آندره ژید و سارتر برابر نهادهاند.
میشیما در زندگی کوتاه اما پر بار ادبیاش آثار فراوانی از جمله چهل رمان، سی و سه نمایشنامه و داستانهای کوتاه بسیاری نگاشت. نثر او ترکیبی است از شعر، فلسفه، سنتهای ژاپنی و باورهای مذهبی.
اعترافات یک صورتک (1949)، معبد کلاه فرنگی طلایی(1956) و برف بهاری (1967-1956) کتاب حاضر، از آثار درخشان اویند. میشیما به سال 1970 در اعتراض بدانچه که تباهی ملّت و زوال سنتهای سامورایی میدانست با خودکشی آیینی (هاراکیری) به زندگی این جهانی خویش پایان داد.
« برف بهاری» نخستین قسمت از رمان چهارگانه نهایی میشیما است . کییوآکی پسر زیبا و اشراف زادهای است که در خانواده پولدار ماتسوگائه متولد شده است . خانواده آیاکورا خانوادهای از نظر اجتماعی بالا ولی از نظر مادی فقیر است و پدر کییوآکی او را به نزد آیاکوراها میفرستد تا موقعیت اجتماعی آنها برای او مفید واقع شود . این خانواده دختری بسیار زیبا به نام ساتوکو دارد . این دختر و پسر عاشق هم میشوند ولی به گونهای عجیب پسر از یک سو شدید عاشق دختر است ولی از سوی دیگر به نوعی مقاومت کرده و حس نفرت هم دارد . دختر عاشق اوست ولی سعی در حفظ غرورش را هم دارد.
«برف بهاری»، عاشقانهای است حزین و اندوهگین سرشار از تصاویری ناب و آناتی دلنشین، تا جایی كه بسیاری از منتقدان این رمان را «رومئو و ژولیت»یی تازه خواندهاند.
بهترین داستانهای کوتاه آنتوان چخوف
نام نویسنده : آنتوان چخوف
نام مترجم : احمد گلشیری
چخوف نخستین مجموعه داستاناش را دو سال پس از دریافت درجهٔ دکترای پزشکی به چاپ رساند. سال بعد انتشار مجموعه داستان «هنگام شام» جایزه پوشکین را که فرهنگستان روسیه اهدا میکرد، برایش به ارمغان آورد. چخوف بیش از هفتصد داستان کوتاه نوشتهاست. در داستانهای او معمولاً رویدادها از خلال وجدان یکی از آدمهای داستان، که کمابیش با زندگی خانوادگی «معمول» بیگانهاست، تعریف میشود. چخوف با خودداری از شرح و بسط داستان مفهوم طرح را نیز در داستاننویسی تغییر داد. او در داستانهایاش به جای ارائهٔ تغییر سعی میکند به نمایش زندگی بپردازد. در عین حال، در داستانهای موفق او رویدادهای تراژیک جزئی از زندگی روزانهٔ آدمهای داستان او را تشکیل میدهند. تسلط چخوف به نمایشنامه باعث افزایش توانائی وی در خلق دیالوگهای زیبا و جذاب شده بود. او را «مهمترین داستان کوتاهنویس همهٔ اعصار»نامیدهاند.
چند داستان کوتاه- ۱۸۸۳ - از دفترچه خاطرات یک دوشیزه
- ۱۸۸۴ - بوقلمون صفت
- ۱۸۸۹ - بانو با سگ ملوس
- - نشان شیروخورشید
پسرانی از جنس روی
سوتلانا آلکسیویچ
درباره کتاب:
سوتلانا آلکسیویچ که در سال 1947 در بلاروس متولّد شده است، کار نویسندگی خود را با دو کتاب تحقیقی و مستندنگاری درمورد جنگ جهانی دوّم آغاز کرد: «جنگ چهرهای زنانه ندارد» (1985) و «آخرین شاهدان». سوّمین کتاب او، «پسرانی از جنس روی»، یک رسوایی واقعی در کشورش راه انداخت. برخی از آثار آلکسیویچ هنوز هم در سرزمین مادریاش ممنوع است و او مجبور شده نخست به فرانسه و سپس به سوئد مهاجرت کند. او اکنون در سوئد زندگی میکند.
بخشی از مقدمه کتاب:
«آیِز آداموویچ» نویسندهای اهل بلاروس که احترام بسیاری برای «سوتلانا آلکسیویچ» قائل است در مقدّمهای که برای نخستین کتاب او، «جنگ چهرهای زنانه ندارد» ـ که در سال 1985 در اتّحاد جماهیر شوروی منتشر شد ـ نوشته است، حرفی عجیب به زبان میآورد: «کتاب سوتلانا آلکسیویچ به ژانری تعلّق دارد که نه هنوز تعریف شده و نه حتی اسمی دارد.» در واقع امّا این ژانر اسمی کاملاً مشخص دارد: مستندنگاری. امّا آن زمان دورهای بوده است که قانون سکوت تقریباً در همهجا برقرار بوده و خودسانسوری کاملاً رواج داشته است و همین خود نشانهای بر نخستین تَرَکها در بلوکهای یکدست بوده است. بیشک سوتلانا آلکسیویچ نویسندهای است که در دورانی که نخستین زمزمه های بزدلانه در مورد شرایط زمانه فروکش کرد، شهامت زیرپا گذاشتن یکی از آخرین تابوها را داشت: او افسانۀ جنگ افغانستان و جنگجویان آزادیبخش را ویران و پیش از هر چیز افسانۀ سرباز شوروی را نابود کرد که در تلویزیون در حال کاشت درختان سیب در روستاها نشان داده میشد در حالی که در واقعیت، به درون خانههایی کاهگلی که زنها و کودکان به آن پناه برده بودند، نارنجک پرتاب میکرد. همانطور که خود سوتلانا بر این مسئله تأکید میکند اتّحاد جماهیر شوروی، حکومتی میلیتاریستی بود که خود را در قالب کشوری معمولی پنهان میکرد و در نتیجه کنار زدن برزنتهایی خاکیرنگ که پایههای سنگی این حکومت را میپوشاند، کاری خطرناک بود. هنوز چیزی از انتشار نخستین چکیدۀ پسرانی از جنس روی در 15 ژانویه 1990 در روزنامه کومسومولسکایا پراودا نگذشته بود که سوتلانا رگباری از تهدیدها را دریافت کرد. به او هشدار دادند که آدرس محل سکونتش را میدانند و میروند سر وقتش و با او تسویه حساب میکنند. او چه کرده بود؟ هالۀ قهرمانی جوانکهایی را که از جنگ بازمیگشتند از بین برده و آخرین پناهگاه آنها یعنی همدلی همشهریهایشان را از آنها ربوده بود. وضع بدتر از این هم شد: این جوانها که سلاخی جنگ را به شدّت تجربه کرده و دوستان، توهم ها و حتی خواب و سلامتیشان را از دست داده بودند و قادر نبودند زندگی عادی خود را از سر بگیرندـ پسرانی پُرشور که اغلب از نظر جسمی ناقص شده بودند ـ از همان نخستین چکیدۀ این کتاب که در مطبوعات منتشر شد، در چشم اطرافیانشان به مُشتی متجاوز، قاتل و وحشی تبدیل شدند. این زن چهل و دو ساله با سر و وضعی روستایی، دوباره آنها را به خط مقدّم فرستاد و در معرض آتشِ فجایعِ گذشته و بیتفاوتیِ حال قرار داد… این قهرمانانی که افسانۀ امپراتوری، آنها را شکل داده بود و به نام دوستیای اسطورهای جنگیده بودند شاید میتوانستند به زندگی خوب و بد خود ادامه دهند اگر همچنان حکومت ـ حتی اگر شده ناشیانه ـ از آنها حمایت میکرد. امّا چنین چیزی دیگر غیرممکن بود.
تاریخ هجده ساله آذربایجان
نام نویسنده : احمد کسروی
تاریخ هجده ساله آذربایجان نوشته احمد کسروی کتابی است که بعقیده خود او ادامه کتاب تاریخ مشروطه میباشد. در این کتاب تحولات ایران در خلال مشروطه و بعد از آن مورد بررسی قرار میگیرد. شاید بتوان این کتاب را مستندترین و مشهورترین کتاب احمد کسروی دانست. کتابی که به طرز شگفتی هم مورد تایید و استناد دوستان و هم مورد تایید دشمنان است! برای علاقمندان به تاریخ آذربایجان به خصوص در دوران مشروطه و شیخ محمد خیابانی این کتاب از ضروریات است کسروی در 1302 ش که هجده سال از وقایع مشروطه می گذشت ، بر آن شد تا رخدادهای آذربایجان را از بدو جنبش مشروطه به رشتة تحریر درآورد؛ یادداشتهایی نیز تهیه کرد که ابتدا در سوریه در مهنامة العرفان تحت عنوان «آذربایجان فی ثمانیة عشرعاماً» به چاپ رسید و از 1313 ش به صورت سلسله مقالاتی در مجلة پیمان منتشر شد. از آنجا که رخدادهای آذربایجان از سایر مناطق قابل تفکیک نبود، حوادث و وقایع دیگر کانونهای جنبش مشروطه خواهی چون تهران و گیلان نیز افزوده شد و بدین ترتیب تاریخ مشروطه ایران در سه بخش به چاپ رسید. وقایع پس از انقلاب مشروطه تا پایان قیام شیخ محمد خیابانی نیز در چهار بخش با عنوان تاریخ هیجده سالة آذربایجان منتشر شد.
تنهایی پرهیاهو
نام نویسنده : بهومیل هرابال
نام مترجم : احسان لامع
داستان این کتاب روایت تکگویی درونگرایانه یک کارگر دستگاه پرس به نام «آقای هانتا» است. او در زیرزمینی مرطوب که انبار کاغذ باطله است روزگار میگذراند و کتابهایی را که از سوی اداره سانسور به آنجا میآورند، خمیر میکند. آقای هانتا با خواندن این کتابها دنیا را به گونهای دیگر میبیند و...
چشمهایش (پالتویی، گالینگور)
نام نویسنده : بزرگ علوی
چشمهایش، شاخصترین اثر بزرگ علوی است. این کتاب روایت یکی از دوستداران نقاش معروفی به نام "ماکان" است که به دنبال راز مرگ مشکوک استاد در تبعید است. در خلال داستان آقای ناظم همان دوستدار استاد حدس می زند که راز مرگ استاد در یکی از تابلوهای ایشان که به خط خود استاد "چشمهایش" نامیده شده و در شخصیت مدل این اثر نهفته است. پس از آن سعی می کند با پیدا کردن زن به تصویر کشیده شده در تابلو به این راز دست پیدا کند و برای این کار ناظم مدرسه نقاشی ای می شود که آثار ماکان در آن به نمایش در آمده است. در ادامه با پیدا شدن فرنگیس پرده از راز مرگ ماکان برداشته می شود. بزرگ علوی در این رمان روش استعلام و استشهاد را به كار برده، روشی كه چند اثر دیگر او را نیز شكل داده است. این شیوه بیشتر در ادبیات پلیسی معمول است. یعنی كنار هم نهادن قطعات منفصل یك ماجرای از دست رفته و ایجاد یك طرح كلی از آن ماجرا به حدس و قرینه. بدین ترتیب یك واقعه گذشته به كمك بازماندههای آن نوسازی میشود. نثر منظم و سیال نویسنده در قیاس با معاصرانش بسی امروزی مینماید. این كتاب از آثار معدود فارسی است كه در مركز آن یك زن با تمام عواطف و ارتعاشات روانی و ذهنی قرار گرفته است.
ساندویچ ژامبون
چارلز بوکوفسکي
ترجمه: علي اميررياحي
بوكوفسکی شاعر و داستان نویس بزرگی است،در ایران نیز بسیار مورد اقبال خوانندگان جدی کتاب قرار گرفته است.ساندویچ ژامبون داستان بلند و جذابی است سرشار از طنز و مطایبه اما در پس طنز آثار بوکوفسکی به دغدغه ها و دردهای جوامع صنعتی و مدرنی می پردازد که به مرور ایام از روابط انسانی،عشق وعاطفه،مهروزی و انسانیت تهی میشوند و روابط مکانیکی،سودجویی و بالا رفتن از مراتب اجتماعی به هر قیمتی جایگزین روابط انسانی میشود،در واقع طنز نویسنده طنزی سیاه و تلخ است که در پس ظاهر خنده دار میتواند اشک به چشم خواننده بیاورد.
من خانه مادربزرگ را دوست داشتم. خانه ي کوچکي زير انبوه شاخه هاي آويزان درختان فلفل. اميلي همه قناريهايش را در قفسهاي جداگانهاي نگه ميداشت. يکبار را به خوبي يادم است. حوالي عصر ميخواست روسري سفيدي را روي قفسها بيندازد تا پرندهها بتوانند بخوابند. بقيه هم نشستند روي صندلي و شروع کردند به صحبت. آنجا يک پيانو بود. من نشستم پشتش و کليدها را فشار دادم و به صداهاشان گوش کردم. آن کليدهاي انتهايي پيانو را بيشتر دوست داشتم، جايي که انگار ديگر به سختي صدايشان درميآيد – صدايي مانند افتادن تکه هاي يخ روي يکديگر..
شوهر آهو خانم
علی محمد افغانی
شوهر آهو خانم نام کتابی اثر علی محمد افغانی است .شوهر آهو خانم نخستین اثر نویسنده ی آن محسوب میشود که با استقبال بی نظیری در بازار کتاب ایران رو به رو شد. انتشار این رمان حجیم در سال ۱۳۴۰ حادثهای مهم در بازار کتاب و ادبیات داستانیایران بود.علی محمد افغانی این رمان را در سالهای زندان-۱۳۳۳ تا ۱۳۳۸ – نوشته است و پس از خروج از زندان اقدام به چاپ آن با هزینه ی شخصی میکند زیرا ناشری حاضر به مخاطره برای چاپ بر روی داستان بلند یک نویسنده ی ناشناس نمیشود.
قلم محمد علی افغانی در ساختن تصاویر بسیار تواناست و از پس بیان جزئیات با ظرافتی خاص بر آمده است. امّا بیشتر به جنبههای ظاهری توجّه شده است. خواننده ی کتاب هنگام مطالعه میتواند تصاویر خانه را به آسانی با توضیحات ظریف نویسنده در ذهن بسازد.خواننده حتی جزئی ترین اجزای چهره و اندام شخصیّتهای قصّه، حتی فرعی ترین اشخاص، را در ذهن میبیند.
داستان در سال ۱۳۱۳ در کرمانشاه رخ میدهد و درون مایه اصلی داستان با واقعیّت اسف بار زندگی زنان در لایههای پائینی جامعه در آ ن سالها ارتباطی نزدیک دارد و در نکوهش آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی شده است. این کتاب جایزه بهترین رمان سال را از آن خود کرد
گزیده اشعار فریدون مشیری
مرگ کسب و کار من است
روبر مرل
مترجم : احمد شاملو
مرگ کسب و کار من است در واقع سرگذشت رودلف هوس است. او در کتاب رودلف لانگ نام دارد. چرا که کتاب کل داستان زندگی این جلاد نیست و فقط شامل بخش کاری وی و در بارهٔ چند سال پایانی زندگی اوست. سالهایی که فرمانده و مسئول اردوگاه آشویتس بود؛ و مسائل مربوط به زندگی شخصی او به کمک خلاقیت نویسنده و با نگاه بر زندگی اغلب نیروها ی نازی است. لازم است ذکر شود که در هنگام فرار او با اسم «فرانز لانگ» زندگی میکرد.
بخشی از یادداشت مترجم : در حقیقت این کتاب زندگی نامه یک جلاد مدرن است، و چارچوب زمانی آن وقایع تاریخی مسلمی است که در نیمه اول قرن حاضر بر اروپا گذشته. و سوای آنچه به صورت وقایع خانوادگی و برخوردهای شخصی قهرمان داستان عنوان شده هیچ چیز ان ساخته و پرداخته خیال بافی نیست؛ هر چند این وقایع فرضی نیز ـنچنان واقعی می نماید که محتمل است نویسنده، اساس آن را بر تحقیقاتی در زندگی خصوصی پاره ای از جنایتکاران نازی بنا نهاده باشد...
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.