سفرنامه خاطرات کاوشهای باستان شناسی شوش (۱۸۸۶-۱۸۸۴)
سفرنامه خسرو میرزا به پطرزبورغ و تاریخ زندگی عباس میرزا نایب السلطنه
سفرنامهٔ خسرومیرزا به پطرزبورغ نام کتابیاست نوشتهٔ میرزا مصطفی بهاءالملک افشار منشی میرزا مسعود مستوفی (انصاری) در شرح سفرنامه هیئت اعزامی از سوی دربار قاجار برای پوزش کشتهشدن گریبایدوف سفیرکبیرروسیه در تهران به سنپترزبورگ پایتخت روسیه.
دستور گسیل این هیئت را عباس میرزا در سال ۱۲۴۴ هجری قمری به میرزا مسعود به عنوان مامور سفر صادرنمود. سپس چند ماه پس از اقامت هیئت در قفقاز و فراهم نمودن پیشزمینههای دیدار از پایتخت روسیه، سرانجام خسرومیرزا قاجار هفتمین پسر عباس میرزا به عنوان نمایندهٔ دربار ایران به این گروه پیوست. نویسندهٔ کتاب -بهاءالملک- یا آنچه را که نوشتهاست در سفر به چشم دیده یا از شنیدههای میرزا مسعود مستوفی بهره بردهاست. کتاب در اصل در شش فصل بودهاست؛ ولی فصل ششم کتاب به نام در اطوار مراجعت مفقود گردیدهاست. در این کتاب گزارشی نغز از برخورد ایرانیان با کارخانجات روسی، صنایع مدرن، بالون، لیتوگرافی، موزه، گلخانه، تاکسیدرمی و...آمدهاست. نویسنده به تقریب هرجا که پیشرفتی در کار روسها دیده افسوس خورده که چرا ایرانیان از این زمینهها بیبهرهاند و در متن کتاب هم پیشنهادهایی برای گسیل دانشجویان از ایران به روسیه و دیگر کشورهای فرنگ برای آموختن و ترقی طرح میکند.
اعضای این هیئت که به سنپترزبورگ رسیدند عبارت بودند از: خسرو میرزا قاجار، میرزا مسعود مستوفی، میرزا صالح شیرازی، امیرنظام زنگنه، میرزا مصطفی (نویسندهٔ کتاب)، میرزا بابا افشار (پزشک هیئت) و گروهی دیگر از جمله میرزا تقی خان فراهانی(امیرکبیر آینده) و شماری خدمه.
سفرنامه خوزستان
سفرنامه دمورگان
سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئروا: سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول
گارسیا د سیلوا فیگوئروا (1550-1624 م) سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس صفوی و جهانگردی شناخته شده است. وی درماموریت خود اقدامات سیاسی مهمی از جمله پیمان اتحاد سه قدرت ایران، پرتغال و اسپانیا در مقابل امپراطوری عثمانی را به انجام رساند. دسیلوا در ایران به سفرهای فراوانی دست زد. خاطرات دسیلوا شامل جزییات بسیاری در مورد جغرافیا، تاریخ و فرهنگ ایران است و از آن به عنوان مرجع معتبری در مورد ایران عصر صفوی استفاده می شود. کتاب پیش رو تنها یک سفرنامه نیست، بلکه رساله اى سیاسى و تاریخى است که در آن بسیارى از حوادث سیاسى و رخدادهاى مشرق زمین ذکر گردیده است. پس از یادداشت مترجم و مقدمه ناشر فرانسوى، اوصاف، خاطرات و تحلیلهاى دن گارسیا به ترتیب مسیر حرکت در سفر ذکر شده است. بنا بر نظر اکثریت قریب به اتفاق مورخان ایرانى و خارجى، سفرنامه حاضر به ویژه در رابطه با دوره شاه عباس صفوی از معتبرترین منابع به شمار می آید. غلامرضا سمیعی در ترجمه این کتاب از نخستین چاپ متن فرانسوى کتاب مورخ 1667 میلادی بهره گرفته است. این سفرنامه در سال 1363 توسط نشر نو در دسترس مشتاقان فرهنگ و تاریخ ایران قرار گرفت.
سفرنامه رضاشاه؛ سفرنامه خوزستان و سفرنامه مازندران (۲ جلدی)
سفرنامه خوزستان در سال 1303 هجری خورشیدی مصادف با 1924 میلادی نوشته شده است و یکی از مهم ترین رویدادهای تاریخ صد سال گذشته ایران را گام به گام دنبال می کند. سفرنامه مازندران، در سال 1305 یک سال پس از پادشاهی رضا شاه نوشته شده است. آن دو سفرنامه در همان زمانها انتشار محدودی یافت و نایاب بود، تا در اواخر پادشاهی محمد رضا شاه به مناسبت "آئین ملی بزرگداشت پادشاهی پهلوی" (1354، 1975م) از سوی مرکز پژوهش و نشر فرهنگ سیاسی دوران پهلوی بار دیگر منتشر شدند و در سال 1383 توسط "نشر تلاش" در خارج کشور تجدید چاپ گردید.
سفرنامه سدیدالسلطنه
سدیدالسلطنه، مورخ اهل بندرعباس، در روزگار مظفرالدین شاه قاجار، از بوشهر به تهران و مشهد رفته و سپس از راه تهران به کربلا سفر کرده و از راه بصره و خلیجفارس به بوشهر و بندرعباس بازگشته است و بار دیگر به سال ١٣٠٨ خورشیدى از بندرعباس به تهران آمده و تا اواسط سال ١٣٠٩ خورشیدى در تهران توقف داشته است. سفرنامه وی با نام «التدقیق فى سیر الطریق» در دو تحریر کلى و مقادیرى یادداشتهاى پراکنده و در پنج مجموعه باقى مانده است متن زیر برگرفته از همین سفرنامه است:
دالکى منزل امروز دالکى است و مسافت پنج فرسنگ است، پنج ساعت از شب گذشته حرکت نموده مقارن طلوع آفتاب وارد و در مشرقى قریه زیر نخلستان وقفى منزل کردیم، نرسیده به دالکى چشمه نفطى است و منبع آن در زیر کوه و چند سال قبل شخصى انگلیسى که امتیاز معادن ایران را داشته است مبالغ گزاف خرج نمود و چاهى به عمق دویست قامت زده است که به منبع نفط رسیده و نفط صاف خارج شود، عاقبت چهره مقصود ندیده گذاشته و گذشته است. در قریه دالکى یکصد و دو باب خانه و سیصد و هفتاد نفر نفوس و مساجد آن دو باب و یکباب حمام معمور و یکباب مخروبه و دو آسیاب و دو چشمه گوارا و دو چشمه نفطآلود وجود دارد، نخلستان آنها تقریبا سىهزار اصله مىشود. ملاکین از تعدیات فرارى و املاک آنها خالصه گردیده و بیشتر نخلستانها وقف و موقوفات را هم جزو خالصه کردهاند. مالیات آنها سابقا سه هزار تومان و حال از هشتهزار تومان تجاوز نماید. خاک دالکى متصل به خاک خشت است.امامزادهاى هم در اینجا دیده شد. ضابط دالکى حال حیدر خان تنگستانى است و پسر خود احمدخان را به اینجا فرستاده است. جوان معقول و مقبول و مبروصى است. ساعت ورود خرما و بره و تنباکو فرستاده بودند و طرف عصر با میرزا على اکبر منشى پدر خود به دیدن آمدند و میرزا على اکبر از نویسندگان ماهر است و نستعلیق را نیکو نویسد. کاروانسرای مخروبهاى هم در آنجا بود.
سفرنامه سدیدالسلطنه: التدقیق فی سیرالطریق و دیگر یادداشتهای روزانه
محمدعلی خان سدیدالسلطنۀ مینابی،از ماموران دیوانی اواخر عهد قاجار و اوایل پهلوی،در سالهای 1314 تا 1316 قمری از بوشهر به تهران،مشهد و کربلا سفر کرد و از راه بصره به بوشهر و بندرعباس بازگشت.او همچنین در سال 1308 شمسی از بندرعباس به تهران رفت و تا سال 1309در آنجا توقف گزید.کتاب حاضر یادداشتهای روزانۀ سدیدالسلطنه در طول این سفرهاست که به همراه شانزده پیوست از یادداشتهای او در سفرهای دیگری به جنوب ایران به چاپ میرسد.آنچه بر اهمیت این کتاب افزوده اطلاعات ارزشمندی است که نویسنده دربارۀ وضعیت شهرها،آثار تاریخی و دولتمردان عصر خود به دست داده است.
سفرنامه شاردن (دوره ۵جلدی)
بهتحقیق نمیتوان گفت که راه ایران از چه زمان به روی مسافران و جهانگردان اروپایی گشوده شده، اما میتوان باور داشت که شوق سفر کردن به این سرزمین نخست در دل و اندیشۀ سوداگران پدید آمده، و رفت و آمد این گروه بیشتر از زمانی رواج یافته که ایلخانیان بر ایران حکومت میکردهاند. چه خانان ایلخانی به مناسبت تمایل به مسیحیّت با اروپاییان رفتار خوش و مهرآمیز داشتند، و هرگز به بازرگانان اروپایی بدی نمیکردند. اما رفتار فرمانروایان مصر و شام و دیگر کشورهای مشرق زمین بدینسان نبود. بر آنان ستمها میراندند، به عناوین مختلف جریمهشان میکردند، و قاطعان طریق مالشان را میربودند، و گاه نیز آنان را میکشتند؛ از این رو سوداگران اروپایی همواره رو به ایران میآوردند، و پس از بازگشتن به وطن خود از نرمخویی ایلخانان، عدم تعصّبات مذهبی، و سختگیری و کینهتوزی آنان نسبت به بیگانگان، امنیّت راهها و فراوانی نعمتها داستانهای خوب و وسوسهانگیز میگفتند.
بیشتر این سیاحتگران به زبان فارسی آشنا نبودند، و مندرجات سفرنامههاشان مسموعاتی بود که به طریقی از زبان افراد عامی میشنیدند، از اینرو نوشتههاشان چندان اصالت نداشت؛ اما شاردن فرانسوی که در زمان پادشاهی شاه عباس ثانی، و پسر و جانشینش شاه سلیمان سه بار به ایران سفر کرد، و افزون بر دوازده سال در این کشور بهسر برد جز زبانهای فرانسوی و انگلیسی، زبانهای ترکی و فارسی را نیز میدانست. او که در سال ۱۶۲۳ میلادی – ۱۰۰۲ خورشیدی – در پاریس به دنیا آمده بود در بیست و دو سالگی به نمایندگی پدرش برای رسیدگی به امور تجاری وی راهی هند شد، و به هنگام مراجعت از آن سرزمین، از راه خلیج فارس به اصفهان آمد و در سال ۱۰۴۹ خورشیدی به پاریس بازگشت.
شوالیه شاردن در دومین سفرش به ایران پس از گذشتن از قفقاز و تبریز و میانه و قم و کاشان به اصفهان رسید، از مقربان دربار شاه عباس دوم شد، و سمت تاجرباشی شاه یافت. وی در سفر سوم هنگامی به ایران رسید که شاه عباس ثانی حامیش در گذشته بود، و پسر و جانشینش شاه صفی دوم که بعدها شاه سلیمان نامیده شد بر تخت سلطنت نشسته بود.
این جهانگرد معروف چنانکه گذشت زبان فارسی میدانست و در طیّ اقامت طولانی خود با درباریان و بزرگان و جاهمندان و سفیران کشورهای بیگانۀ مقیم ایران، و نمایندگان کمپانیهای اروپایی، هیأتهای مذهبی آشنا و دوست شد. او شرح احوال و کارهای شاه عباس ثانی و جانشینش شاه سلیمان، و بد و نیک اعمال و نیّات درباریان و بزرگان را به تفصیل تمام نوشت . جز این با علاقه و دقت بسیار به نگارش سابقۀ تمدن و مذهب و اخلاق و آداب و رسوم ایرانیان و دقایق اوضاع تاریخی و جغرافیایی ایران پرداخت، و چون به خط و زبان فارسی آشنا بود در تنظیم مطالب سیاحتنامهاش از متون بسیار کتابهای خطی استفاده کرد، و این، یکی از امتیازات برجستۀ سیاحتنامۀ اوست.
شاردن نه روانشناس و جامعهشناس بود، نه فیلسوف و حکیم، اما قلمی شیوا و شیرین و سحرآفرین داشت، و همین عامل مهم موجب توجه بسیاری از بزرگان و سرآمدان دانش به سیاحتنامۀ او شد؛ چنان که منتسکیو پیش از آن که در سالهای ۱۷۰۹ تا ۱۷۱۳ به پاریس سفر کند، سراسر سیاحتنامۀ شاردن را به دقت خواند، و ولتر نیز بدان توجه خاص داشت، و باز به همین دلیل در فاصلۀ بین سالهای ۱۰۶۵ تا ۱۱۹۰ خورشیدی این سفرنامه چند بار به زبان فرانسوی چاپ، و به زبانهای دیگر برگردانده شده است.
سفرنامه شاردن (دوره ۵جلدی)
بهتحقیق نمیتوان گفت که راه ایران از چه زمان به روی مسافران و جهانگردان اروپایی گشوده شده، اما میتوان باور داشت که شوق سفر کردن به این سرزمین نخست در دل و اندیشۀ سوداگران پدید آمده، و رفت و آمد این گروه بیشتر از زمانی رواج یافته که ایلخانیان بر ایران حکومت میکردهاند. چه خانان ایلخانی به مناسبت تمایل به مسیحیّت با اروپاییان رفتار خوش و مهرآمیز داشتند، و هرگز به بازرگانان اروپایی بدی نمیکردند. اما رفتار فرمانروایان مصر و شام و دیگر کشورهای مشرق زمین بدینسان نبود. بر آنان ستمها میراندند، به عناوین مختلف جریمهشان میکردند، و قاطعان طریق مالشان را میربودند، و گاه نیز آنان را میکشتند؛ از این رو سوداگران اروپایی همواره رو به ایران میآوردند، و پس از بازگشتن به وطن خود از نرمخویی ایلخانان، عدم تعصّبات مذهبی، و سختگیری و کینهتوزی آنان نسبت به بیگانگان، امنیّت راهها و فراوانی نعمتها داستانهای خوب و وسوسهانگیز میگفتند.
بیشتر این سیاحتگران به زبان فارسی آشنا نبودند، و مندرجات سفرنامههاشان مسموعاتی بود که به طریقی از زبان افراد عامی میشنیدند، از اینرو نوشتههاشان چندان اصالت نداشت؛ اما شاردن فرانسوی که در زمان پادشاهی شاه عباس ثانی، و پسر و جانشینش شاه سلیمان سه بار به ایران سفر کرد، و افزون بر دوازده سال در این کشور بهسر برد جز زبانهای فرانسوی و انگلیسی، زبانهای ترکی و فارسی را نیز میدانست. او که در سال ۱۶۲۳ میلادی – ۱۰۰۲ خورشیدی – در پاریس به دنیا آمده بود در بیست و دو سالگی به نمایندگی پدرش برای رسیدگی به امور تجاری وی راهی هند شد، و به هنگام مراجعت از آن سرزمین، از راه خلیج فارس به اصفهان آمد و در سال ۱۰۴۹ خورشیدی به پاریس بازگشت.
شوالیه شاردن در دومین سفرش به ایران پس از گذشتن از قفقاز و تبریز و میانه و قم و کاشان به اصفهان رسید، از مقربان دربار شاه عباس دوم شد، و سمت تاجرباشی شاه یافت. وی در سفر سوم هنگامی به ایران رسید که شاه عباس ثانی حامیش در گذشته بود، و پسر و جانشینش شاه صفی دوم که بعدها شاه سلیمان نامیده شد بر تخت سلطنت نشسته بود.
این جهانگرد معروف چنانکه گذشت زبان فارسی میدانست و در طیّ اقامت طولانی خود با درباریان و بزرگان و جاهمندان و سفیران کشورهای بیگانۀ مقیم ایران، و نمایندگان کمپانیهای اروپایی، هیأتهای مذهبی آشنا و دوست شد. او شرح احوال و کارهای شاه عباس ثانی و جانشینش شاه سلیمان، و بد و نیک اعمال و نیّات درباریان و بزرگان را به تفصیل تمام نوشت . جز این با علاقه و دقت بسیار به نگارش سابقۀ تمدن و مذهب و اخلاق و آداب و رسوم ایرانیان و دقایق اوضاع تاریخی و جغرافیایی ایران پرداخت، و چون به خط و زبان فارسی آشنا بود در تنظیم مطالب سیاحتنامهاش از متون بسیار کتابهای خطی استفاده کرد، و این، یکی از امتیازات برجستۀ سیاحتنامۀ اوست.
شاردن نه روانشناس و جامعهشناس بود، نه فیلسوف و حکیم، اما قلمی شیوا و شیرین و سحرآفرین داشت، و همین عامل مهم موجب توجه بسیاری از بزرگان و سرآمدان دانش به سیاحتنامۀ او شد؛ چنان که منتسکیو پیش از آن که در سالهای ۱۷۰۹ تا ۱۷۱۳ به پاریس سفر کند، سراسر سیاحتنامۀ شاردن را به دقت خواند، و ولتر نیز بدان توجه خاص داشت، و باز به همین دلیل در فاصلۀ بین سالهای ۱۰۶۵ تا ۱۱۹۰ خورشیدی این سفرنامه چند بار به زبان فرانسوی چاپ، و به زبانهای دیگر برگردانده شده است.
سفرنامه ظهیرالدوله
اين سفرنامه، گزارش روزانه سفر مؤلف به همراه مظفرالدين شاه و هيئت همراه به كشورهاى روسيه، فرانسه، اطريش، مجارستان، صربستان، عثمانى، آلمان، بلژيك و بلغارستان است. مؤلف در اين كتاب به ذكر ويژگىهايى جغرافيايى هر شهر و نيز فاصله شهرها با يكديگر پرداخته و به توصيف وضعيت داخلى شهرها و ابنيهاى كه در آنها ساخته شده نيز مىپردازد و وقايع و رخدادهاى سفر را به شيرينى ترسيم مىكند.
سفرنامه فرد ریچاردز
فرد ریچاردز
ترجمه: مهین دخت صبا
مرد هنرمندی از اهالی انگلستان بنام فرد ریچاردز در اوایل قرن حاضر به ایران سفر می کند و به سیر و سیاحت در شهرهای ایران می پردازد و با نظر تیزبین یک نقاش و نویسنده با ایران آشنا می شود و از مناظر گوناگون شهرها تابلوهای ارزنده ای تهیه می کند و در هر شهر و دیاری دیده ها و شنیده های جالب را یادداشت می کند و در بازگشت به اروپا سفرنامه ای می پردازد.
کتاب حاضر، سفرنامهای است از "فرد ریچاردز ."وی که عضو انجمن سلطنتی نقاشان و حکاکان انگلستان بود در اوایل قرن بیستم ـ مقارن با نخستین سالهای حکومت رضاشاه ـ به ایران سفر کرد" .ریچاردز 48 تابلوی زیبا از شهرهای مختلف ایران ترسیم کرد، همچنین شرح مشاهدات و خاطرات خود را به رشته تحریر درآورد .شهرهایی که نامبرده از آنها دیدار کرده عبارتاند از : اصفهان، شیراز، کرمان، مشهد، نیشابور، قزوین، تبریز، رشت، انزلی و تهران . وی در این سفرنامه اوضاع و احوال اجمالی، نیز وضع معیشت مردم این شهرها را ضمن شرح مشاهدات خود بازگو کرده است ...
سفرنامه فریزر
معروف به سفر زمستانی از مرز ایران تا تهران و دیگر شهرهای ایران
نوشته:جیمز بیلی فریزر
ترجمه و حواشی:دکتر منوچهر امیری
درمیان سفرنامه های فراوان و معتبری که در عصر قاجاریه نوشته شده بی شک سفرنامه حاضر کم نظیر است و شاید از پاره ای جهات بی مانند باشد. «فریزر» در سفر خود شاهد وضع اجتماعی و شیوه زندگانی طبقات مختلف مردم از شهری و روستائی تا ایلات و عشایر در اقصی نقاط ایران بوده و مهمتر اینکه با عنوان «دیپلمات» از شاه گرفته تا شاهزادگان و وزیران و امیران و سرداران و حکام محلی را ملاقات کرده و نکته هایی درباره آنان گفته یا از ایشان شنیده که در دیگر سفرنامه ها و تاریخهای آن دوران نیامده است و از آن جمله است ملاقات و گفتگوی او با فتحعلیشاه و محمد شاه و قائم مقام فراهانی. گذشته از جنبه تاریخی نوشته های فریزر در مسائل جغرافیائی و شرح بلاد و قرا و قصبات دوره قاجاریه مأخذ بسیار معتبری است. «جیمز بیلی فریزر» بازرگان و دانشمند انگلیسی در سال ۱۸۲۱ میلادی از راه هرمز،بوشهر،شیراز،قم و تهران به مشهد سفر کرده و خود را به دورترین نقاط ترکمن صحرا رسانیده است و درباره این سفر کتابی نوشته که مسلما باید آنرا یکی از دقیقترین و معتبرترین سندهای جهانگردان بیگانه درباره اوضاع ایران در عهد «فتحعلیشاه» دانست."(ابوالقاسم طاهری،سیر فرهنگ ایران در بریتانیا)
سفرنامه کازاما
سفرنامه و خاطرات آکی ئو کازاما نخستین وزیر مختار ژاپن در ایران "کازاما که نخستین وزیر مختار رسمی ژاپن در ایران بود در تاریخ 10 دسامبر 1929 (19 آذر 1308) به تهران رسید و تا 23 اکتبر 1932 (اول آبان 1311) به مدت حدود سه سال در اینجا مقیم و مأمور بود. او مردی با فضل، اهل تحقیق، تاریخ دان و صاحب نظر بود و پس از بازگشت از ایران، خاطرات و یافته های خود را در کتابی با عنوان «سرزمین های بیابان، ایران، عربستان و ترکیه» در ژاپن منتشر کرد. این کتاب مجموعه ای پرمحتوا در معرفی تاریخ و تمدن و فرهنگ ایران است..."