معجزه های نیم کره راست و چپ مغز
كتاب حاضر مدركي زماندار از سفري به ژرفناي ذهن ساكت است. اين اولين كتاب يك كالبدشناس اعصاب است كه از خونريزي شديد مغزي به بهبودي كامل رسيده است. او ميگويد: «آموختم كه تواناييام در بودن در اين جهان بستگي به استحكام مداربندي عصبيام دارد. سلولها، مداربنديهاي عصبي، آن آگاهي كه در مغزم تجربه ميكنم، آن آگاهي جمعي است كه مواد مغزي من ايجاد كردهاند. به لطف انعطافپذيري عصبي، و توانايي آنها در برقراري پيوند و رابطه با ساير سلولها، من و شما ميتوانيم در انديشههاي خود انعطافپذير باشيم، خود را با محيطمان تطبيق دهيم و تصميم بگيريم كه در اين دنيا چگونه انساني ميخواهيم باشيم. خوشبختانه آن كسي كه ميخواهيم امروز باشيم، هيچ رابطهاي با كسي كه ديروز بوديم ندارد.»
معرفت شناسی طبیعی شده؛ مجموعه مقالات
معرفتشناسی طبیعیشده رویکردی انتقادی به معرفتشناسی سنتی است. در سنت معرفتشناسی عقلگرای دکارتی، علوم از جایگاهی ویژه برخوردار نیستند، بلکه این معرفتشناسی است که به چنین علومی اعتبار میدهد. اعتبار چیزی است که از بیرون به علوم داده میشود. از سوی دیگر، در سنت معرفتشناسی تجربهگرای لاک، هیوم، راسل و کارنپ آنچه قرار است مبنای توجیهکنندۀ معرفت به حساب آید دادههای حسی تردیدناپذیر است؛ دادههایی مستقل و بدون وابستگی به دیگر تجربیات و ایدههای فرد. کواین، از پیشروان طرح معرفتشناسی طبیعیشده، کوشید نشان دهد این هر دو پروژه با مشکلاتی اساسی روبهرویند. معرفتشناسی بهجای اینکه قرار باشد علوم طبیعی را «توجیه» کند، باید صرفا خود را به «توصیف» آنها محدود سازد و در این کار از خود علوم بهره گیرد. ترجمۀ تمام معارف بشری به زبانی صرفا شامل دادههای حسی نیز از مشکلاتی مفهومی رنج میبرد، ازجمله اینکه دادههای حسی ما وابسته به دیگر عناصر نظام معرفتیماناند و انباشت هر میزان از آنها به ایجاد نظریهای دربارۀ جهان منجر نخواهد شد. مقالات این کتاب با محوریت مقالۀ کلاسیک کواین با نام «معرفتشناسی طبیعیشده»، تلاشی است برای کندوکاو در ابعاد گوناگون برنامۀ طبیعیسازی معرفتشناسی و معرفی حتیالمکان جامع و دقیقِ این برنامه به خوانندگان فارسیزبان.
معرکه
لوئیفردینان سلین
مترجم: سمیه نوروزی
به زعم بسیاری، سلین یکی از بزرگترین نویسندههای تاریخ رمان است. نگاه او به دنیا بسیار سیاه، بیرحمانه و کالبد شکافانهاست. او با شجاعتی بینظیر پلیدیهای انسان عصر جدید را برملا ساخت و آینهای صادق در برابر او نهاد. همچنین نمیتوان از زبان او یاد نکرد. او نثری بسیار عامیانه داشت و از عباراتی که خود میساخت بسیار استفاده میکرد. او زبان معیار را زبانی زنده نمیدانست. او تمام تابوهای عصر خود را شکست و تأثیری عمیق بر نویسندگان پس از خویش گذاشت.
معرکه اثري است مستند درباره ي جنگ. رمان، ماجراهاي سربازي را بازگو ميکند که داوطلبانه در هفدهمين قشون سوارهنظام ثبتنام کرده است؛ نيمهشب و هنگام گشتزني شبانه به قرارگاه ميرسد… سلين، زبان بريده بريده و بيمنطق يک افسر جزء بسيار عصباني را که از سر خشم دست به کارهاي خندهدار ميزند، بهطور شگفتانگيزي بازپروري کرده است. هرگز در هنر فحش و ناسزا غرق نشده، همچنان که در اغراق هم زيادهروي نکرده است، چرا که همه ميدانيم در باب اصطبل و فحشهاي مربوط به اين فضا، اغراق حرف اول را ميزند… سربازخانهي قشون هفدهم توصيف نشده است، بلکه حاضر است، نمايان است، کم کم از دل شب بيرون ميآيد، سربازهاي چسبناک اهل برتاني، از لابهلاي گفتوگوي آدم ها سر درميآورند، با سبيل هاي پرپشت، و شمشيرهايي که روي سنگ فرش ها کشيده ميشود و صدا مي دهد: سربازهاي برتاني کوتاهاند و شمشيرها بلند…»
معسومیت
آثار داستانی مستور تا امروز عبارتند از: بهترین شکل ممکن (مجموعه داستان)، سه گزارش کوتاه دربارهٔ نوید و نگار، روی ماه خداوند را ببوس (رمان)، تهران در بعد از ظهر (مجموعه داستان)، استخوان خوک و دستهای جذامی(رمان)، من دانای کل هستم (مجموعه داستان)، رسالهای درباره نادر فارابی (رمان)،من گنجشک نیستم (رمان)، حکایت عشقی بیقاف بیشین بینقطه (مجموعه داستان) و عشق روی پیاده رو.
معشوقه های ناپلئون
فلیپ مکی
بهزاد رحمتی
ناپلئون بناپارت دوست داشت همیشه در دو میدان پیروز باشد؛ یکی در میدان جنگ و دیگری در میدان عشق. سختترین حصارها و آهنین ترین قلعهها را فتح میکرد و سنگینترین دل را با یک نگاه و دو لبخند نرم میساخت. صفحات تاریخ ، میدانهای نبرد او را متعدد شمرده و داستان سرایان نیز وقایع مهرورزی او را بیشمار نگاشتهاند.
معلوم میشود همانگونه که در عرصه جنگ به یکی یا ده یا صد فتح قانع نبوده است، برگشودن یک یا چندین حصار دل نیز قناعت نمیورزیده است، ما نمیدانیم ناپلئون با چه نظری به عشق مینگریسته و از آن چه معنایی داشته است.درباره معشوقههای او تاکنون حکایات زیادی نوشته شده است که معروفترین آنان «ماری» از اهالی لهستان بوده است.
ناپلئون را در شطرنج عشق مثل شطرنج ملک، بازیهای گوناگونی بوده و در اینکه معشوقگان صفت مردانگی او را شیفته گشته و از ته دل او را دوست داشتهاند، هیچ شکی نیست، یکی از این معشوقگان «ماری والوسکا»ی لهستانی است که داستان عشق ناپلئون به وی شهره آفاق و موضوع زیبایی برای داستاننویسان و بازیگران سینما شده است.
معشوقه ی ویتگنشتاین
معماری ایران
آرتور پوپ
مترجم: غلامحسین صدری افشار
آرتور آپهم پوپ (به انگلیسی: Arthur Upham Pope) (زاده ۷ فوریه ۱۸۸۱ رودآیلند – درگذشته ۳ سپتامبر ۱۹۶۹ شیراز) مورخ شهیر آمریکایی آثار هنری ایران بود.
او یکی از بنیانگذاران مؤسسه آسیایی دانشگاه پهلوی بود و مدت ۲۴ سال آن را هدایت نمود. پوپ از بزرگترین محققینی بوده که فرهنگ و معماری ایران را به جهانیان معرفی کرد.
معروفترین اثر پوپ کتاب بررسی هنر پارسی (A Survey of Persian Art) نام دارد که توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد در شش جلد در سال ۱۹۳۹ به چاپ رسید. این نخستین باری بود که چنین گزارشی مفصل از هنر و تاریخ هنر ایران در جهان به غرب معرفی میشد. این اثر معروفش تا به امروز از مفصلترین بررسیهای آثار تاریخ هنر ایران بشمار میآید. از آثار مهم دیگر او میتوان موارد زیر را اشاره کرد:
- مقدمهای بر هنر پارسی از قرن هفتم میلادی به این سو (An Introduction to Persian Art since the Seventh Century A.D)
- شاهکارهای هنر ایران
- معماری ایران
اما از نظر اهمیت ایرانشناسی شاید بتوان گفت که مهمترین اثر پوپ گنجینه تصاویریست که با همسرش از ایران تهیه نمود: او در میان سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹ مجموعاً نزدیک به ۱۰٬۰۰۰ تصویر از بناهای تاریخی ایران عکسبرداری کرده که هنوز هم پس از سالهای سال در دانشگاههای غرب مورد استفاده ایرانشناسان میباشد.