ناشر: علمی
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۱
جلد: گالینگور
قطع: رقعی
صفحات: ۴۱۴
ناشر: علمی
چاپ: ۱۳۹۹
نوبت: ۱
جلد: گالینگور
قطع: رقعی
صفحات: ۴۱۴
وزن | 650 گرم |
---|
ایرج اسکندری دبیر اول حزب توده ایران یکی از اعضای شاخص گروه ۵۳ نفر و از بنیانگذاران حزب توده ایران فرزند یحیی میرزا اسکندری و برادرزاده سلیمان میرزا اسکندری بود.نماینده دوره چهاردهم مجلس شورای ملی، وزیر هنر و پیشه در کابینه قوامالسلطنه و سالها دبیر اول حزب توده ایران بود. تاریخ باستان ایران را خوب میشناخت و یکی از خبرگان آثار باستانی ایران بود.در تهیه و انتشار مجله دنیا، به جز دکتر تقی ارانی، از همان آغاز، ایرج اسکندری با نام مستعار «جمشید» و بزرگ علوی با نام مستعار «فریدون ناخدا» شرکت فعال داشتند.
کتاب به بیان خاطرات ایرج اسکندری که دبیر اول حزب توده ایران در فاصله 1349 تا 1357 بوده پرداخته است. ایرج اسکندری (متولد 21 شهریور 1287 در تهران ـ متوفی 11 اردیبهشت 1364 در آلمان شرقی) از چهرههای سیاسی کم و بیش شناخته شده دوران سلطنت محمدرضا پهلوی است، که به دلیل شرایط زندگی او خاطرات وی میتواند از ارزش خاصی برخوردار باشد و در زمره منابع تاریخ معاصر ایران جای گیرد.آنچه این اهمیت را سبب میشود به ویژه در دو بعد است: نخست، جایگاه ایرج اسکندری در تاریخ کمونیسم ایرانی است. اسکندری در دومین دوره فعالیت حزب کمونیست ایران از نزدیکان دکتر تقی ارانی بود و به همین دلیل در زمره گروه «53 نفر» به زندان رفت.
او پس از سقوط استبداد رضاشاهی به همراه سایر دوستان خود به تأسیس حزب توده ایران پرداخت و از همان آغاز از چهرههای اصلی جناحی بود که در تعارض با جناح معروف به «جناح کامبخش» قرار داشت.به همین دلیل، خاطرات اسکندری سندی دست اول از شرح تحولات و تنازعات درونی حزب توده، از آغاز تا پایان، از زبان یکی از رهبران طراز اول آن محسوب میشود و از این زاویه از اهمیتی در ردیف خاطرات احسان طبری و نورالدین کیانوری برخوردار است.بعد دیگر زندگی سیاسی اسکندری، که به خاطرات او اهمیت و وزن میدهد، مشارکت او در تحولات سیاسی سالهای 1320 ـ 1325 است.در این دوران، اسکندری از روابط نزدیکی با جناح احمد قوام (قوامالسلطنه) برخوردار بود و در ایجاد پیوند میان حزب توده و جناح آمریکایی قوام نقش مهمی به عهده داشت؛ تا بدانجا که برخی آگاهان سیاسی در ماجرای جلب حزب توده به ائتلاف با حزب دمکرات قوامالسطنه و مشارکت در دولت ائتلافی او برای ایرج اسکندری نقش تعیین کننده قائلند.
به همین دلیل، خاطرات اسکندری در تبیین حوادث سالهای 1320 ـ 1325 ایران سندی دست اول محسوب میگردد.در این کتاب، خواننده با دادهها و تحلیلهای جالب و قابل تعمقی در این رابطه مواجه میشود؛ که از جمله میتوان به چگونگی پیدایش غائله آذربایجان، روابط شوروی و آمریکا در سالهای 1320ـ 1324 (دوران روزولت) و بازتاب آن در تحولات داخلی ایران اشاره کرد.خاطرات اسکندری حاصل گفتگوهای مشروحی است که او از اواخر سال 1362 تا 28 اسفند 1363 در پاریس با دو تن از کادرهای پیشین حزب توده (خسرو امیرخسروی و فریدون آذرنور) انجام داد. پس از درگذشت اسکندری و تعمیق بحران در بقایای حزب توده، امیرخسروی و آذرنور تصمیم به انتشار این گفتگوها گرفتند.
عالمآرای نادری کتابی نوشتهٔ میرزا محمدکاظم مروی است. موضوع این کتاب زندگانی نادرشاه افشار و تاریخ ایران از اواخر دورهٔ صفوی تا مرگ نادرشاه (۱۱۶۰ قمری/۱۱۲۶ خورشیدی) است. پدرِ محمدکاظم مروی از قزلباشها بودهاست و بهگفتهٔ خودش، نیاکانش از قاجارهای تبریز بودهاند که به مرو کوچ داده شده بودهاند. او از دیوانیان و محاسبان امور مالیِ دربار نادرشاه بوده و در زمان تألیف کتاب، «وزیر مرو» (سرپرست امور مالیِ مرو) بودهاست. او بسیاری از رخدادهای آن زمان را دیده یا از افراد حاضر در صحنه شنیدهاست و از این جهت مطالب کتابش اهمیت خاصی دارد. مؤلف از همان ابتدا که به دستگاه نادر پیوسته و هواخواه او شده، به فکر تألیف کتاب بوده و بهتدریج مطالب را یادداشت میکرده، اما تنظیم قطعیِ مطالب بهصورت کتاب، پس از مرگ نادرشاه آغاز شده و تألیف آن در سال ۱۱۶۶ قمری/ ۱۱۳۲ خورشیدی پایان یافتهاست.
زبان فارسی نخستین زبان پذیرش اسلام در حوزه شرق خلافت اسلامی و و چندین قرن زبان آمد و شد فرا منطقه ای بوده است.برت فرانگر،ایران شناس سرشناس معاصر،در کتاب حاضر پژوهش و نظریه ای ارائه میکند که میتواند سرمشقی برای پژوهش های ایران شناسی باشد.بررسی قلمرو زبان فارسی و دلایل اهمیت آن در تاریخ بخش بزرگی از جهان در گذشته و حال،فرصت ها و تهدیدها،نشان دادن زمینه هایی برای ایجاد هدملی و کندوکاو در پیشینه زبان فارسی با نگاه به آینده از دیگر موضوع های این پژوهش است.
تألیف: مهدی نورمحمدی
زرینتاج قزوینی (فاطمه یا امالسلمه) مشهور به طاهره قُرةالعَین یا طاهره بَرَغانی (زادهٔ ۱۲۲۸ قمری برابر با ۱۸۲۳ میلادی در قزوین - درگذشتهٔ ۱۲۶۸ قمری برابر با ۱۸۵۰ میلادی) شاعر و دینشناس بانفوذ کیش بابی در ایران بود.
طاهره دختر «آمنه خانم قزوینی»، زنی عالم و «ملاصلاح برغانی»، و عروس «شیخ محمد تقی» معروف به «شهید ثالث» بود. «سید کاظم رشتی» پیشوای شیخیه به وی لقب «قرةالعین» داد و بهاالله او را «طاهره» نامید. قرةالعین شاعری خوش ذوق بود و در میان زنان شاعر شهرت خاصی داشته و دارد. شیخیه او را «قرة العین» و بابیه «طاهره» لقب دادند. وی فرزند حاج صالح قزوینی و همسرملا محمدبرغائی بود. در سال ۱۲۳۳ هجری قمری در قزوین به دنیا آمد. فقه و اصول و کلام و ادبیات عرب را نزد پدر آموخت. آثار شیخ احمد احسائی و سید کاظم رشتی را که رهبران مکتب شیخیه بودند، مطالعه کرد و با سید رشتی مکاتبه و ارتباط برقرار کرد و سید کاظم رشتی در رسائل خود او را قرةالعین نامید.
مطالعه آثار و عقاید شیخیه زندگانی او را دگرگون ساخت. دو پسر و یک دختر خود را به شوهر خود سپرد و به قصد دیدن سید رشتی به کربلا رفت. وقتی به آنجا رسید که سید در گذشته بود. قره العین در آن زمان ۲۹ سال داشت. در خانه سید اقامت گزید و از پس پرده به تدریس طلاب پرداخت. بر طبق روایاتی که در دست است میتوان دریافت که طاهره زنی زیبارو بودهاست. با توجه به فضیلت، علم و هوشیاری طاهره، ناصرالدین شاه قاجار دلباخته او شده و از وی خواستگاری میکند.
قرةالعین پیشنهاد ناصرالدین شاه را رد میکند و نمیپذیرد که از افکار و عقاید آزاداندیشانه اش دست کشیده و به ملکه دربار تبدیل شود و به حرمسرای پادشاهی برود. بر اساس اسناد برجای مانده، طاهره نه تنها اشعار و نثر استادانهای داشت، بلکه در نظریه پردازی سیاسی نیز از پیشتازان بودهاست. طاهره طرفدار دین بابی، اولین زن ایرانی است که مسئله تساوی حقوق زن و مرد را در سال ۱۸۴۸ یعنی ۴ سال پس از ایمان او به باب و آئین بابی، مطرح نمود. عدهای او را برجستهترینِ افراد در مسئله دفاع از حقوق زنان میدانند. او در سال ۱۸۴۸ میلادی، از حقوق برابر زنان و مردان سخن میگوید. به همین دلیل محمود خان کلانتر تهران برای او زندانی در قلعه طبرسی که واقع شده در کاخ طبرسی بود ساخت و به مدت یک سال او را در حبس نگاه داشت.
کلانتر زندانبان از او خواست که اظهار ندامت بکند و سپس او را تهدید به مرگ نمود. طاهره میگوید: «می توانید به زودی، هر گاه که اراده کردید، مرا به قتل برسانید. اما جلوی پیشرفت و مبارزهٔ زنان برای آزادی را که روزگارش بزودی خواهد رسید، نمیتوانید بگیرید.»
با آگاهی و آمادگی کامل از قبول پیشنهادات امتناع کرده و سرانجام به فرمان ناصرالدین شاه قاجار و صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر وقتی که ۳۶ سال داشت به قتل رسید. او را با روسری که بر سر مینهاد خفه کردند و در چاهی انداختند.
گـر به تـو افتـدم نـظر چهره به چهره رو به رو
شـرح دهـم غـم دلـم نـکـته بـه نـکـته مو بـه مو
مـیـرود از فــراق تـو خــون دل از دو دیـده ام
دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو
از پـی دیــدن رُخـت هـمچـو صــبـا فـتــاده ام
خانه به خانه در به در کوچه به کوچه کو به کو
دور دهــان تـنگ تـو عـارض عنبرین خـُطـَت
غـنچه به غـنچه گل به گل لاله به لاله بـو به بـو
ابـرو و چشم و خــال تو صـيـد نـموده مـرغ دل
طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خـو به خـو
مـهر تـو را دل حـزیـن بـافته بر قـمـاش جــان
پـرده به پـرده نـخ به نـخ تـار به تـار پـو به پـو
در دل خویش طاهـره گشت و نیـافت جز تو را
صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تـو به تـو
طاهره ملقب به قرةالعین
داستان روایت کنندۀ زنی پرستار و چهل و اندی ساله و سیاهپوست به نام “روث” است، که با وجود سابقه طولانی کاری اش مورد بی مهری نژادپرستانۀ پدری سفیدپوست و افراطی به نام “تورک” قرار میگیرد و در مسیر محاکمات و مسائل حقوقی با وکیل زن سفیدپوستی به نام “کندی” آشنا میشود و این آشنایی نقطۀ عطف داستان و آغاز تغییراتی در شخصیت هریک از این سه کاراکتر اصلی میگردد. نکته جالب در بیشتر آثار پیکولت این است که او برای جلوگیری از جانبداری و از طرفی دیگر، دادن حق برابر و آزادی به کاراکترهایش، رمان خود را به فصولی تقسیم میکند که در هرکدام یک شخصیت از زاویۀ دید خود به شرح ماوقع میپردازد. در رمان حاضر، “کارهای کوچک اما بزرگ”، نیز سه شخصیت اصلی داستان که در بالا به آنها اشاره شد، راویان اصلی میباشند. این نکته زمانی جالب میگردد که یک اتفاق واحد فرصت آن را می یابد تا از دیدگاه دو یا سه نفر روایت شود و هشیارانه تصمیم گیری به عهده خود خواننده واگذار می گردد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.