آقا خوبه بی آقا خوبه
كتاب "آقا خوبه بي آقا خوبه" درباره مرد بودن است نه يك سلطهجو، درباره خود واقعي ماست، و نه يك فداكار قلابي. اين كتاب به زني كه دوست داريم امكان ميدهد به ما اعتماد كند و به ما احترام بگذارد، نه اين كه از ما بترسد يا به ما شك كند، اين كتاب براي همه مرداني است كه نميخواهند از ترس از دست دادن هويت خود، از تعهد و مسئوليت بپرهيزند. خوب نوشته شده، بصيرت ميبخشد، واقعنگر است و ... به شما ميآموزد: جستجوي تاييد ديگران را متوقف كنيد. حدود لازم را تعيين كنيد و تعارضات خود را با صداقت از بين ببريد. از روابط صميمي بر مبناي احترام متقابل لذت ببريد. روابط جنسي بهتري داشته باشيد. در شغل و حرفهتان پيشرفت كنيد و از لحاظ حرفهاي توجه لازم را دريافت كنيد.
آکاستوس (دو گفت وگوی افلاتونی)
آیریس مرداک سال 1919 در دوبلین بهدنیا آمد و در دانشگاه آکسفورد به مطالعه علوم کلاسیک و تاریخ باستان رو آورد و در فلسفه شاگرد ویتگنشتاین بود. وی سالها در همان دانشگاه به تدریس فلسفه پرداخت و آثار اولش رسالههایی نظری بودند که در آنها بیشتر از هرچیز تحتتاثیر نظریههای سارتر و اگزیستانسیالیسم بود. او رماننویسی را از دهه 1950 آغاز کرد و تا پایان عمرش 26 رمان نوشت که مضامین اصلیشان مسئله خیر و شر، عشق و روابط میان زنان و مردان، ضمیرناخوداگاه و مسئولیت هنرمند در جامعه بود.
آموزش تفکر به کودکان و نوجوانان
کودکان و نوجوانان امروزی نمی دانند چگونه از نقشه استفاده کنند چون به استفاده از اپلیکیشن های مسیریابی عادت کرده اند. آن ها برای یافتن پاسخ سوالات تلاش زیادی نمی کنند چراکه گوگل همه ی جواب ها را با سرعتی بالا برایشان پیدا می کند.
اگر دانش آموزی تکلیف مدرسه اش را در خانه جا بگذارد، کافی است تماس کوتاه با والدینش بگیرد تا آن را ظرف مدت کوتاهی دریافت کند.
توسعه سریع تکنولوژی باعث شده تا نسل حاضر نه تنها مدام انتظار راه حل های آنی را داشته باشد بلکه بیش از هر نسل دیگری به بزرگسالان وابسته شود. به علاوه بچه های امروزی از فرصت خطا کردن و مهم تر از آن ، درس گرفتن از خطاها محروم هستند.
والدین نیز در بسیاری از مواقع گویی ناخواسته به آن ها آموزش «فکر نکردن» می دهند و بر وابستگی فرزندان شان می افزایند.
در این کتاب، دکتر دارلین سوییت لند و همسرش دکتر ران استولبرگ به توضیح چالش های اجتماعی، احساسی و عصبی مختص به نسل امروز و شیوه های پیشگیری یا درمان آن ها می پردازند. نویسندگان، پنج تله ی رفتاری را شناسایی می کنند و معتقدند گرفتاری در این دام ها موجب اقداماتی از سوی والدین می شود که به عدم استقلال فرزندان دامن می زند.
-برنده ی جایزه ی ملی کتب غیرداستانی در سال 2015
- کسب رتبه ی اول کتب پرورش فرزند در سایت گودریدز (Good Reads) در سال 2015.
آن شو که هستی
آلن واتس
ترجمه: سعید اسفندیاری مطلق
آلن ویلسون واتس (به انگلیسی: Alan Wilson Watts) (۶ ژانویه ۱۹۱۵–۱۶ نوامبر ۱۹۷۳) فیلسوف، نویسنده و سخنران انگلیسی بود که به دلیل تفسیر و رواج فلسفههای شرقی بودیسم، تائوئیسم و هندوئیسم برای مخاطبان غربی شهرت داشت. وی در چیزلهورست، انگلستان متولد شد و در سال ۱۹۳۸ به ایالات متحده نقل مکان کرده و آموزش ذن را در نیویورک آغاز کرد. واتس مدرک کارشناسی ارشد الهیات را از حوزه علمیه سیبری-وسترن دریافت کرد و در سال ۱۹۴۵ کشیش اسقفی شد. وی در سال ۱۹۵۰ وزارت را ترک کرده و به کالیفرنیا رفت و در آنجا به عضو هیئت علمی آکادمی مطالعات آسیایی آمریکا درآمد.
شهرت واتس در حین کار به عنوان یک برنامهنویس داوطلب در ایستگاه رادیویی KPFA در برکلی آغاز شد. وی بیش از ۲۵ کتاب و مقاله در مورد دین و فلسفه نوشت و پادفرهنگ دهه ۱۹۶۰ را به راه ذن، یکی از اولین کتابهای پرفروش در آیین بودا معرفی کرد. وی در کتاب روان درمانی شرق و غرب اظهار داشت که میتوان بودیسم را نوعی رواندرمانی دانست. او در مورد کتابش طبیعت، زن و مرد نوشت «از نظر ادبی - بهترین کتابی که من تاکنون نوشتم». وی همچنین آگاهی و رواندرمانی انسان را در آثاری مانند کیمیاگری جدید و کیهانشناسی شاد کاوش کرد.
آن هنگام که نفس هوا می شود
نام نویسنده : پال کالانیتی
نام مترجم : شکیبا محب علی
پال کالانیتی، که متخصص مغز و اعصاب بود، بر اثرسرطان ریه در سی و هفت سالگی جان خود را از دست داد. پال پزشکی متبحر و انسانی متفکر بود که در طول زندگیاش به دنبال معنای زندگی بود. وی در جستجوی پاسخ سوالاتش مدتی ادبیات خواند، همچنین زیستشناسی و سرانجام به جراحی مغز و اعصاب روی آورد. در اواخر دوره رزیدنتیاش متوجه شد به سرطان ریه مبتلا شده است.
نویسنده در این کتاب، تجربه بیماری و رویاروییاش را با مرگ به رشته تحریر درآورده است. زمانی که پال از بیماریاش مطلع میشود چهار مرحله غم را پشت سر میگذارد. در واقع شخصی که تا دیروز به بیمارانش امید میداده است اکنون به امید نیاز دارد.
برخورد پال کالانیتی با مرگ بسیار خواندنی است و انسان را به تعمق وامیدارد. خواندن این کتاب را به افراد کتابخوان توصیه میکنم چراکه به نظرم این داستان ویژگیهای منحصربهفردی دارد که باعث شده، پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز باشد.
آنچه شما می گویید آنچه پزشک می شنود (روایتهایی از پزشک و بیمار)
نيازي نميبينم كه پزشكم مرا دوست داشته باشد؛ انتظار هم ندارم همراه من عذاب بكشد؛ وقت زيادي از پزشكم نميخواهم؛ فقط پنج دقيقه به وضعيت من فكر كند، تمام ذهنش را به من بسپارد، در يك فاصله كوتاه به من بپيوندد، همراه جسمم روحم را جستجو كند و بيماريام را بفهمد، زيرا هر انساني به شيوه خودش بيمار ميشود. بسياري از بيماران با نااميدي از اتاق پزشك خارج ميشوند. اما آنچه از «صرفا نارضايتي» مهمتر است، اين است كه پزشك نتواند تشخيص درستي بدهد يا آنها را درست درمان كند. پزشكان نيز به همين ميزان از دشواري چيدن قطعات پازل داستان بيماران درمانده ميشوند، به خصوص براي آنهايي كه علائم پيچيده و مرموزي دارند با رشد بيشتر علم پزشكي و چندگانه و پيچيدهتر شدن بيماريها، فاصله ميان آنچه بيمار ميگويد و آنچه پزشك ميشنود، يا برعكس، چشمگيرتر ميشود. من نگارش اين كتاب را با هدف بررسي رابطه ميان بيماران و پزشكان و كاوش در نحوه انتقال يك داستان از يك طرف به طرف ديگر آغاز كردم.