در حال نمایش 4 نتیجه

نمایش 9 24 36

مجموعه ۱۲ جلدی قصه های شاهنامه (۴جلدی با قاب)

تومان

نویسنده : آتوسا صالحی

شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسه‌ای منظوم در بحر متقارب مثمن محذوف و دربرگیرندهٔ نزدیک به ۶۰٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین سروده‌های حماسه‌ای جهان است که سرایش و ویرایش آن گنجینه، دست‌آورد دست کم سی سال رنج و تلاش خستگی‌ناپذیر این سخن‌سرای بزرگ ایرانی است. درون‌مایهٔ این شاهکار ادبی، اسطوره‌ها، افسانه‌ها و تاریخ ایران از آغاز تا حمله اعراب به ایران در سدهٔ هفتم است که در چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده می‌شوند و به سه بخش اسطوره‌ای (از روزگار کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از خیزش کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و پیدایش اسکندر تا گشایش ایران به دست اعراب) بخش‌بندی می‌شود.

هنگامی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی با سرودن شاهنامه با ویژگی‌های هدف‌مندی که داشت زبان پارسی را زنده و پایدار کرد. یکی از بن‌مایه‌های مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده کرد، شاهنامهٔ ابومنصوری بود. شاهنامه نفوذ بسیاری در جهت‌گیری فرهنگ فارسی و نیز بازتاب‌های شکوه‌مندی درادبیات جهان داشته‌است و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کرده‌اند.

مجموعه 12 جلدی قصه های شاهنامه به قلم آتوسا صالحی را که برای رده سنی کودک و نوجوان نوشته شده است می توان یکی از نمونه های خوب بازنویسی روایت گونه به سبک امروزی نام برد چرا که استقبال مخاطبان و تجدید چاپ های متعدد این اثر گویای این امر است. آتوسا صالحی در بیان این که چرا دست به بازنویسی شاهنامه زده است می گوید: « علاقه ای که به شاهنامه دارم یکی از انگیزه های اصلی این کار محسوب می شود و از طرفی به نظر من شاهنامه هویت ملی ماست، که هرچه بیشتر آن را بشناسیم بیشتر به خودمان نزدیک می شویم ومخاطبان آن می توانند الگو پذیری مناسب تری داشته باشند.از طرفی شاهنامه مجموعه ی کاملی است که همه چیز را در خود دارد و بزرگترین اثر ماندگاری است که تمام ارزش های انسانی مانند پهلوانی، تراژدی، عشق و.. همه را در کنار هم دارد. و یکی از آثار مهم و دراماتیک محسوب می شود که به عنوان میراث ماندگار باید به آن توجه شود که به عنوان دائرۀ المعارف فرهنگ ها محسوب می شود که نباید به سادگی از کنار آن گذشت و نیاز به توجه و نگاه عمیق دارد.البته باید اشاره کنم که نگاه من صرفا نگاه بازنویسی نبوده است. سعی کردم با نگاه امروزی به موضوعات نگاه کنم و حتی از نگاه شخصیت های فرعی به موضوع بپردازم. مثلا در داستان ضحاک آشپزهای او ارمایل و کرمایل داستان را روایت می کنند. در واقع سعی کرده ام از دید روانشناسانه روی شخصیت ها کار کنم و بتوانم آنها را از نگاه مطلق گرای سیاه و سفید خارج کنم و به یک نگاه خاکستری برسم. مثلا سعی کردم خودم را جای ضحاک بگذارم شاید اینطوری به ضحاک هم درآن شرایط حق بدهیم. همچنین مسئله زبان هم برایم مهم بود و سعی کردم از لغات عربی استفاده نکنم . از طرفی زبان شاهنامه زبان قدیمی بود که باید آن را امروزی می کردم البته با حفظ فضای حماسی و انتقال آن به مخاطب . بنابر این برای به دست آوردن این زبان زیاد کار کردم .»