در حال نمایش 2 نتیجه

نمایش 9 24 36

پسر سرپرست یتیم‌خانه

437,000 تومان

نویسنده : آدام جانسون

ترجمه : محمد عباس‌آبادی

جان دُو، پسر سرپرست یتیم‌خانه‌ای در شهر چونگجینِ کرۀ شمالی است. او برای اولین بار زمانی مزه‌ی قدرت را می‌چشد که در یتیم‌خانه مسئول غذادهی به بچه‌ها می‌شود و خود را قادر به سیر کردن یا گرسنه نگاه داشتن جمعی می‌بیند. جان دو با اظهار وفاداری‌اش به حکومت پله‌های ترقی را طی می‌کند و تبدیل به گروگان‌گیری حرفه‌ای می‌شود که در لب مرز اتباع کشورهای همسایه را می‌رباید و برای کار اجباری به کرۀ شمالی می‌برد. او در خشونت و بی‌رحمی و دروغ و فریب غرق شده است و خود را «شهروند مطیع بزرگترین ملت جهان» می‌داند تا اینکه تصمیم می گیرد سان مون، زن محبوبش و بازیگر اسطوره‌ای کره شمالی را از چنگ حکومت نجات دهد، و در این راه مجبور می‌شود برای اولین بار دست به نافرمانی بزند و وارد مسیری شود که راه بازگشتی نخواهد داشت.

«پسر سرپرست یتیم‌خانه» نوشته‌ی آدام جانسون، نویسنده‌ی آمریکایی است که در سال 2012 به چاپ رسید و برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر برای بهترین رمان، جایزه‌ی ادبی صلح دِیتون، جایزه‌ی بهترین کتاب کالیفرنیا، و نامزد بهترین رمان حلقه‌ی منتقدان کتاب آمریکا شد.

- رمانی که نه تنها تصویری خوفناک از حکومت رمزآلود کره‌ی شمالی به خواننده می‌دهد، بلکه معنای حقیقی عشق و ایثار را نیز جستجو می‌کند.

نیویورک‌تایمز
این رمانیست که به واقع باید از خواندنش به وجد آمد.

واشنگتن‌پست

جورج اورول یکی از دوستان من بود

20,000 تومان

آدام جانسون

ترجمه: فرناز كاميار

آدام جانسون (به انگلیسی: Adam Johnso) (زادهٔ ۱۲ ژوئیهٔ ۱۹۶۷ در داکوتای جنوبی آمریکا)، نویسندهٔ رمان و داستان‌های کوتاه و برنده جایزه‌های ادبی مختلف است.

جوایز

  • جایزهٔ نویسندگان وایتر
  • جایزهٔ پشتوانه ملی هنرهای آمریکا
  • جایزه پولیتزر برای داستان در سال ۲۰۱۳

مي‌گويم: «آيا كارم اشتباه بود كه شما را به اين دنيا احضار كردم؟ همسرم مي‌گويد شما مانع به سوگ نشستن مردم مي‌شويد، يعني اين حالت شما مانع پذيرش واقعيت مي‌شود؛ واقعيتي كه در آن خود واقعي‌تان مرده است.» پرزيدنت ته ريشش را با دست مي‌مالد. نگاهش را به پايين مي‌دوزد و مي‌گويد: «كار از كار گذشته.» عجيب است، قبلا در برنامه شصت دقيقه به اين جمله اشاره كرده بود؛‌ همان جايي كه بابت قانوني كردن وجود زنبورهاي رباتي براي استفاده شهري، ابراز تاسف كرد. مي‌پرسم: «آيا مي‌دانيد من شما را ساخته‌ام؟»‌ مي‌گويد: «ما همه آزاد به دنيا مي‌آييم و كسي نمي‌تواند ديگري را معامله كند يا بسازد.» «ولي شما به دنيا نيامده‌ايد؛ من الگوريتمي بر اساس عملكرد هسته لينوكس نوشته‌ام. شما يك موتور تحقيقي متن باز هستيد كه با بوت تبادل دوطرفه و مترجم ويدئويي يكي شده‌ايد. اين برنامه وب و آرشيو عكس‌ها و ويدئوها و اطلاعات فردي را زير و رو مي‌كند؛ يعني هر چيزي كه اكنون مي‌گوييد، قبلا گفته‌ايد.» براي نخستين بار پرزيدنت ساكت مي‌شود. مي‌پرسم: «آيا مي‌دانيد كه زنده نيستيد و مرده‌ايد؟» پرزيدنت بي‌هيچ ترديدي مي‌گويد: «پايان زندگي، نوع ديگري از آزادي است.»