جهان های چندگانه (افسانه یا واقعیت)
"جذابیت چندجهانی" نوشتهی پل هالپرن، داستانی حماسی دربارهی چگونگی شیفتگی علم به ایدهی چندجهانی و جنجالهایی که در پی آن شکل گرفت، ارائه میدهد.
کتابها، فیلمها و تخیلات ما همواره شیفتهی ابعاد اضافی، خطوط زمانی جایگزین و این حس بودهاند که آنچه میبینیم شاید تمام واقعیت نباشد. به بیان ساده، ما نمیتوانیم از فکر کردن به چندجهانی دست برداریم. همانطور که مشخص شده، فیزیکدانان نیز به همان اندازه جذب این مفهوم شدهاند.
پل هالپرن در این کتاب، به پرسشهای بزرگی میپردازد که دانشمندان را به این نقطه رسانده است:
- آیا واقعیت به گونهای است که هر چیزی ممکن است رخ دهد، حتماً باید رخ دهد؟
- مکانیک کوانتومی چگونه "نتیجه"ی فرآیندهای ظاهراً تصادفی خود را "انتخاب" میکند؟
- چرا جهان ما قابل سکونت است؟
هر یک از این پرسشها به سرعت به ایدهی چندجهانی ختم میشوند.
هالپرن با استفاده از قرنها مناظره و بینش عمیق، از ایدههای متفکرانی چون نیچه، اینشتین و حتی خالقان دنیای سینمایی مارول بهره میگیرد تا گونههای مختلف چندجهانی را که دانشمندان برای درک واقعیت ما تصور کردهاند، بررسی کند.
این که آیا ما در یکی از بسیاری از جهانهای ممکن زندگی میکنیم یا فقط در یکی و تنها یکی، ممکن است هرگز مشخص نشود. اما هالپرن نشان میدهد که یک چیز قطعاً روشن است: تلاش برای کشف این مسئله چقدر میتواند هیجانانگیز باشد.