در حال نمایش یک نتیجه

نمایش 9 24 36

اتاق لودویگ

تومان

آلویس هوچنیگ

ترجمه: محمود حسینی زاد

مکان اصلی حوادث این رمان در ایالت کرنتن قرار داد که جنوبی‌ترین ایالت اتریش است. در شروع جنگ جهانی دوم و اشغال یوگسلاوی توسط نازی‌های آلمان، گذرگاه لویبل- بین اتریش و اسلوونی- برای اشغالگران اهمیت نظامی پیدا کرد. در این منطقه اردوگاه کار اجباری لویبل بنا شد و بعدا به دلیل کمبود جا اردوگاه دومی هم در لویبل برپا شد. این اردوگاه از معدود اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها بود که تعدادی از اسرا موفق به فرار از آن شدند و به گروه‌های فعال پارتیزانی اسلوونی‌ها در محل پیوستند و تنها اردوگاه نازی‌ها بود که در آن اسرایی را که در اثر مشقت کار و زندگی می‌مردند، روی توده‌ هیزم در فضای باز می‌سوزاندند. برای این کار هم چاله‌ای در محوطه‌ اردوگاه بود. از این اردوگاه و از این چاله در این رمان یاد شده است.

در بخشی از کتاب آمده است: «این‌ جا گروه زنده‌های خودش را دارد و گروه مرده‌های خودش را. من خودم را در گروهی که باید، جا داده بودم و شده بودم یکی از آن‌ها و متعلق شده بودم به آن‌جا و نه به هیچ جای دیگر.

مرده‌ها محل را ترک نکرده بودند و زنده‌ها را هم نمی‌شد از آن‌جا راند، پس اگر امکانی نداشتم که تنها زندگی کنم باید با آن‌ها زندگی می‌کردم. شروع کرده بودم به زندگی با آن‌ها و سکنی گرفته بودم در آن محل، خودم را چال کرده و ریشه دوانده، شده بودم یکی از درخت‌های گئورک، هیچ‌کس هم نمی‌توانست این درخت را با تبر بیندازد جز خودم.»