چه کسی پنیر مرا جابجا کرد؟
نام نویسنده : اسپنسر جانسون
نام مترجم : شمسی بهبهانی
داستان چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد نوشتهٔ اسپنسر جانسون و کن بلانچارد است که با نامهای دیگری نیز مانندچه کسی پنیر مرا دزدید نیز شناخته میشود. این داستان راه تغییر کردن در زندگی و ایجاد تنوع در زندگی را به شیوهای زیبا آموزش میدهد.
در این داستان چهار شخصیت خیالی ترسیم شدهاند. موشها: «اسنیف» و «اسکوری» و آدم کوچولوها، «هم» و «هاو». این چهار شخصیت برای نشان دادن قسمتهای ساده و پیچیده درون ما، بدون توجه به سن، نژاد یا ملیت، در نظر گرفته شدهاند. ما، گاهی اوقات ممکن است مثل اسنیف عمل کنیم، که تغییرات را زود بو میکشد; یا مثل اسکوری که به سرعت وارد عمل می شود. گاه مانند «هم» میشویم، که با انکار تغییرات در برابر آنها میایستد، چرا که میترسد به طرف چیزی بدتر کشیده شود. یا مثل «هاو» که یاد میگیرد وقتی شرایط او را به طرف چیز بهتری راهنمایی میکند، خود را با آن تغییر وفق دهد.
رباعی های خیام و نظریه کیمیت زمان
این که اندیشه های خیام همواره وجود داشته و دارد،سخن تازه ای نیست، اما کمیت زمان آن هم با بخش بندی های سه گانه ی پیشاخیامی، خیامی و پساخیامی کاری است که فقط در این جا بدان پرداخته می شود؛ فصل«پیشاخیامی»،که به سده های پیش از خیام در لابه لای آثار شاعران، فیلسوفان و نمایشنامه نویسانی که اندیشه های مانند خیام داشته اند. اندیشه های خاوری ئ باختری در کنار هم نهاده شده اند تا گفته شود کدام یک از آنها خیامگی را به مانند یک فرزند سرکوب کرده یا پسرکشی به راه انداخته اند، و آیا با این کار، خیامی گری از میان رفته است؟ فصل«خیامی»به روزگار خیام برمی گردد که گاه نشانه های آن تا یک سده پیش نیز در ایران دیده می شود. خیامی گری، در این روزگار، با رباعی های خیام ساختاری نیرومند به خود گرفته تا گفتمانش را در برابر گفتمان عرفانی و معناگرا برجسته تر سازد و با عرفان به بازی گفتمانی بپردازد. اما خیامی گری در این روزگار از این ساختارهای بسته بیرون نیامد و خود به چهره ی پدر سرکوبگر دیگری بدل گردید مه در پیروان خود عقده ی اختگی پدید آورد. فصل «پساخیامی» که کمتر از یک سده در ایران و بیش از دو سده در اروپا پیشینه دارد، از ساختارهای بسته ی خیامی بیرون می آید و با اندیشه های دیگر پیوند می یابد تا به جهان های تازه، آزاد و پویاتری بپیوندد.در این فصل بسیاری از آثار امروزی معرفی و سه رمان شناخته شده ی جهان بررسی شده است؛ بوف کور هدایت، زوربای یونانی کازانتزاکیس و جاودانگی میلان کوندرا.