آرزوهای بزرگ
نام نویسنده : چارلز دیکنز
نام مترجم : ابراهیم یونسی
چارلز جان هوفام دیکنز (به انگلیسی: Charles John Huffam Dickens؛ ۷ فوریه ۱۸۱۲ – ۹ ژوئن ۱۸۷۰) برجستهترین رمان نویس انگلیسی عصر ویکتوریا و یک فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیدهٔ جیمز جویس، نویسندهٔ بزرگ معاصر، از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیرگذارترین نویسنده در زبان انگلیسی بودهاست.
از او برای داستانسرایی و نثر توانمندش و خلق شخصیتهای به یادماندنی، بسیار تحسین به عمل آمدهاست. دیکنز در طول زندگی خویش، محبوبیت جهانی بسیاری کسب کردهاست. از آثارش میتوان دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ، الیور تویست و داستان دو شهر را نام برد.
آرزوهای بزرگ یا انتظارات بزرگ (به انگلیسی: Great Expectations)، رمانی است از چارلز دیکنز، نویسنده شهیر انگلیسی، که ابتدا به صورت داستان دنبالهدار از دسامبر ۱۸۶۰ تا اوت ۱۸۶۱ میلادی در هفتهنامه «سراسر سال» به چاپ رسید. وقایع این کتاب که به صورت خودزندگینامه از قول شخصیت اصلی داستان، کودکی یتیم موسوم به «پیپ»نگاشته شده است، از سال ۱۸۱۲، هنگامی که او هفت سال دارد، تا زمستان ۱۸۴۰ اتفاق میافتد. آرزوهای بزرگ را میتوان به نوعی زندگینامهٔ خودنوشت شخص دیکنز نیز دانست که همچون آثار دیگرش تجربیات تلخ و شیرین او از زندگی و مردم را نمایان میسازد.
آرزوهای بزرگ
اسپارتاکوس
هوارد فاست
ابراهیم یونسی
داستان این کتاب بر اساس زندگی اسپارتاکوس یک برده رومی است که در اصل از مردم تراسی بود که در رم در مدرسه تعلیم گلادیاتورها (که در آن بردگان را برای جنگ با یکدیگر آماده میکردند) کار میکرد. در سال ۷۳ ق-م در این مدرسه رهبری قیامی را برضد بردهداری بعهده گرفت و خبر آن به سرعت در سراسر ایتالیا پیچید، هزاران نفر برده تحت رهبری اسپارتاکوس قرار گرفتند. سنای روم چندین سپاه به مقابله آنها فرستاد اما ….
برده رومی، و رهبر انقلاب ضد بردهداری، در اصل از مردم تراسی بود که در رم در مدرسه تعلیم گلادیاتورها (که در آن بردگان را برای جنگ با یکدیگر آماده میکردند) کار میکرد. در سال ۷۳ ق-م دراین مدرسه ،برضد بردهداری رهبری قیامی را بعهده گرفت و خبر آن به سرعت در سراسر ایتالیا پیچید، هزاران نفر برده از هر رنگ و نژاد تحت رهبری اسپارتاکوس قرار گرفتند. سنای روم چندین سپاه به مقابله آنها فرستاد، اما همه این سپاهیان بوسیله بردهها در هم شکسته شدند. آنگاه مارکس لیسی نیوس کراسوس فرماندهی سپاهیان روم را برای درهم شکستن انقلاب بردگان در دست گرفت ودر سال ۷۱ قبل از میلاد اسپارتاکوس را در نبردی سهمگین شکست داده اسپارتاکوس کشته شد و بردگان بسیار بخاک و خون درغلتیدند.
آنچه در زیر میخوانید نقل و اقتباسی است از رمان جالب و دلفریب اسپارتاکوس نوشته نویسنده نامدار آمریکایی هوارد فاست (۱۹۱۴):
«کریکسوس غلامی غولآسا در سلول مجاور اسپارتاکوس بود، قصه پردرد قیام بردگان و عملیات جنگی بی پایان بردگان سیسیل را که بیش از نیم قرن پیش شروع شده بود بتفصیل برایش تعریف کرد. اسپارتاکوس با آنکه برده و برده زاده بود، اینک در اینجا، در میان همنوعان خویش، پهلوانانی را میدیدند که شکوه و عظمتشان با شکوه و عظمت اخیلوس و هکتور و ادیسه خردمند برابری مینمود و حتی از آن هم درمیگذشت... اما چه شیر مردانی! از سوئی انوس Enus بود، که تمام غلامان جزیره را آزاد کرده و سه سپاه روم را نابود ساخته بود؛ از سوئی دیگر آتنیون Atenion یونانی سائویوس تراسی او ندارت ژرمنی و بن جواش یهودی _ همان بن جواشی که با کشتی از کارتاژ گریخته و با کلیه سرنشینان آن به آتنیون پیوسته بود.
اسپارتاکوس هنگامی که این چیزها را میشنید احساس میکرد که قلبش از غرور مالامال شده است. احساس پاکی از برادری و همدردی نسبت به این پهلوانان و شیرمردان وجودش را میآگند یکپارچه همدردی میشد. آنها را خوب میشناخت، میدانست چه احساس میکردند و رؤیای چه چیز را میدیدند و در آرزوی چه میسوختند. کشور و شهر و نژاد مفهومی نداشت؛ بندگی و بردگیشان یک امر مشترک بود. در عین حال میدید که با وجود همه عظمت رقتانگیزی که قیامهایشان داشت نتیجه کار باز عدم موفقیت بود و ...
بهدور از مردم شوریده (دور از اجتماع خشمگین)
پنماریک
سوزان هووایچ
مترجم: ابراهیم یونسی
پنماریک، نام عمارت و قلعه ای کهن است، و داستان، روایت سرگذشت خانواده ای اشرافی است، که اعضای آن، همه کمر به دشمنی با یکدیگر بسته اند، مرکز رویدادهای داستان، همین «پنماریک» است، که بیشتر رخدادها در آن میگذرند؛ رمان در واقع زندگانی سه نسل از افراد یک خانواده را بازگشایی می کند.
تاریخ اجتماعی هنر (۴جلدی با قاب)
آرنولد هاوزر مورخ بریتانیایی هنر و فیلم، در سال ۱۸۹۲ در شهر تیمیشوار مجارستان چشم به جهان گشود. در دانشگاههای بوداپست وین، برلین و پاریس در رشتههایتاریخ هنر و ادبیات به تحصیل پرداخت. در سال ۱۹۱۸ درجه دکترای خود را از دانشگاه بوداپست درزیباییشناسی رمانتیک آلمانی دریافت کرد. در اینجا به مقام استادی رسید و سپس مدیر شورای اصلاحات در آموزش تاریخ هنر شد. در پاریس از شاگردان هانری برگسنبود و از او تأثیرات بسیار پذیرفت. پس از جنگ اول جهانیو به دنبال پیروزی ضدانقلاب در مجارستان، آن کشور را ترک گفت و دو سال از عمرش را در ایتالیا به تحقیق دربارهٔ تاریخ هنر عصر باستان، هنرهای زیبا و هنر ایتالیا اختصاص داد. در سال ۱۹۲۰ به برلین رفت و در آنجا این نظریه را مطرح کرد که مسایل هنر و ادبیات اساسأ مسایلی جامعه شناختی اند. سپس در آثار ماکس وبر، آدولف گولد شمیت، ورنر زومبارت و ارنست ترویلج آلمانی و بعدها چندین جامعهشناس بزرگ آمریکایی به تحقیق پرداخت. در وین از ۱۹۲۴ تا ۱۹۳۸ در مسایل بنیادین هنر جدید فیلم تحقیق کرد که در نوع خود برای محققی پرورش یافته در سنت تحقیقات دانشگاهی آلمان تا آن روزگار، علاقه ای استثنایی بهشمار میرفت. همانجا در یک شرکت فیلمسازی وینی استخدام و مدیر بازاریابی و تبلیغات شد، از سال ۱۹۳۳ تا سال ۱۹۳۶ عضو هیئت مشورتی سانسور فیلم و مدرس نظریه و فناوری فیلم در کالج وین بود. اما در سال ۱۹۳۸ هاوزر که بهودی بود مجبور شد آلمان را ترک گوید و راهی انگلستان شود.
تاریخ معاصر کرد
آیا کردها یک ملت اند؟اگر این چنین است این ملت چگونه به وجود آمد؟ ویژگی هایی که ملتی را از سایر مقولات قومی متمایز می کنند کدامند_یعنی از یک مقوله قومی از عده ای از مردمی که تصادفا نیا وزبان وفرهنگ مشترکی دارند_یا از جامعه ای قومی ¸یعنی مردمی که به عنوان کرد ¸نه در مقام دارندگان مذهبی جدا از مذهب عامه مردم بلکه بر اساس اندیشهای سیاسی و اجتماعی مشترک عمل میکنند؟ چنین مواردی مسائل دشواری را فرا راه جامعه ای قرار میدهند که هنوز در مقام یک ملت در سرزمینی مشخص از نظر بین المللی قبول عام نیافته است.
تس دوربرویل
تس دوربرويل يكي از تكاندهندهترين رمانهاي هاردي است. نداري خانواده، تس دوربيفيلد را به خدمت كساني ميكشد كه گمان ميرود از خويشان وي باشند... و آلك پسر جوان خانواده خويشاوند وي را ميفريبد... تس سرانجام با انجل كلر ازدواج ميكند، و پس از ازدواج نزد وي به خطاهايي كه مرتكب شده اعتراف ميكند اما انجل، با اينكه خود معصوم نيست او را نميبخشد...
خانم سيمون دوبووار، فيلسوف فرانسوي اين اثر را در مقام اثري مافوق فلسفي ستوده است.
جود گمنام
توماس هاردی (به انگلیسی: Thomas Hardy) (زاده ۱۸۴۰ - مرگ ۱۹۲۸) رمان نویس و شاعر جنبش طبیعتگرایی اهل انگلستان بود. آثار او معمولاً در جنبش طبیعتگرایی طبقهبندی میشوند، اما در چندین شعر او رگههایی از ادبیات عصر روشنگری و رمانتیسیسم دیده میشود.
هاردی در ابتدا حرفه معماری را انتخاب کرد اما بعد، در دهه پنجم زندگیش به نوشتن و سرودن شعر روی آورد. او دهها رمان و شعر نوشت و اشعارش همتراز رمانهایش مورد توجه و تقدیر دوستداران ادبیات گرفت و تاثیر قابل توجهی بر شعر مدرن انگلیسی گذاشت. امروزه از او به عنوان یکی از شاعران و نویسندگان مطرح قرن بیستم یاد میشود.
هرچند توماس هاردی خود را بیشتر شاعری میدانست که برای منفعت مادی رمان مینویسد، اما او بیشتر برای رمانهایی که نوشته، شناخته شدهاست. از جمله آثار او که شهرت جهانی دارند تس و دور از اجتماع خشمگین هستند که بر اساس هر دوی آنها فیلم ساخته شدهاست. ویژگی اصلی نوشتههای هاردی توصیفات شاعرانه وجبرگرایی است و شخصیتهای داستانهایش در برابر احساسات تند و شرایط اطراف خود به مبارزه میپردازند. محل اجرای بیشتر آثار هاردی شهرستان نیمهافسانهای وسکس است.
كرايستمينستر شهري است دانشگاهي و بهشتي و خيالانگيز، كه از دور خيال جود فاولي را به سوي خويش ميخواند. اما چيزي كه جود را از مسير اين علاقه منحرف ميكند كشف زنان و لذت ناشي از همدمي با آنهاست: آري، همه آرزوها را فداي عشق جسماني آرابلا و نياز روحي خود به دختر عمو سو ميكند... ايندو... اين عشق خاكي و اثيري، وي را از مسير اوليهاي كه براي خود معين كرده بود دور ميكنند و به كشمكش با جامعه وا ميدارند... كشمكشي كه جود را به خاك مذلت فرو ميغلتاند.
خاطرات خروشچف
نیکیتا سرگیویچ خروشچف از رهبران رژیم شوروی میباشد که پس از مرگ ژوزف استالین، به قدرت رسید. خروشچف در ۱۸۹۴ میلادی زاده شد و در ۱۹۷۱ میلادی درگذشت. وی از ۱۹۵۸ میلادی تا ۱۹۶۴ میلادی به عنوان نخستوزیر شوروی به فعالیت پرداخت.
کتاب حاضر، خاطرات نیکیتا خروشچف میباشد که وسیله خود او تحریر یافته و پس از مرگش منتشر گردید.
خانه قانون زده
خانه قانون زده (Bleak House) نهمین رمان چارلز دیكنز است كه در سال 1853 نوشته شده است. این داستان زندگی غم انگیز طبقه كارگر فقیر انگلستان را نشان می دهد. خانه قانون زده اولین بار بصورت داستان دنباله دار از 1 مارس 1852 تا 20 سپتامبر 1853 در هفته نامه Household Words چاپ شد. در این كتاب دیكنز به برخی از غامضترین و ظاهراً چاره ناپذیرترین مسایل اجتماعی و سیاسی انگلستان روزگار خویش میپردازد. در كتاب حاضر نشان داده میشود چگونه این مسایل در نقشه ی داستانی و شخصیت سازی های دیكنز بازتاب یافته اند. نویسنده با تحلیل تفصیلی مضمون های اصلی و ساختار منحصر به فرد رمان دلیل اهمیت محوری آن در كار داستان نویسی دیكنز را روشن میكند، و واكنشهای گوناگونی را كه از اثر برانگیخت، جایگاه آن را در ادبیات اروپایی، و تأثیر آن بر دیگر نویسندگان را شرح می دهد.
دفتر یادداشت روزانه یک نویسنده
دفتر یادداشت روزانهٔ یک نویسنده مجموعهای از نوشتههای داستانی و غیر داستانی از فیودور داستایفسکی است. این مجموعه در خارج از کشور در دو جلد منتشر شد و نخستین مجلّدِ آن در فاصلهٔ سالهای ۱۸۷۳ تا ۱۸۷۶ میلادی و جلد دوم نیز از ۱۸۷۷ و ۱۸۸۱ میلادی است. این مجموعه شامل یادداشتهایی از داستایوفسکی با موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و شخصی است. داستایوفسکی در نوشتههایش مسائل سیاسی روز، ماجراهای تبعیدش به سیبری، حوادث روزمره و کتابهایی را که مشغول نگارش آنها بود و همچنین نگاهش به مذهب و جامعه را ثبت است.
زندگانى و عقاید آقاى تریسترام شندى
لارنس استرن
ترجمه: ابراهیم یونسی
زندگی و عقاید آقای تریسترام شندی (به انگلیسی: The Life and Opinions of Tristram Shandy, Gentleman) که به اختصار تریسترام شندی نیز خوانده میشود، رمانی است نوشتهٔ لارنس استرن که در ۹ جلد منتشر شدهاست. دو جلد اول رمان در سال ۱۷۵۹ منتشر شد و جلدهای بعدی طی ۷ سال آینده به چاپ رسیدند. این کتاب داستان زندگی و عقاید نجیبزادهای به نام تریسترام شندی است. نویسنده در این رمان شیوهای را به کار میگیرد که ادامهٔ سنت فرانسوا رابله در داستانگویی است. داستان تریسترام شندی پر است از اظهارنظرها و عقاید راوی که به شکلی نامنظم و پراکنده به خواننده ارائه میشوند و نویسنده با کلکبازیهای فراوان اصل داستان را مرتب به تأخیر میاندازد. این شیوه در آثار جویس، بی. اس. جانسن و دیوید فاستر والاس نیز ادامه مییابد.
«تریسترام شندی» که عنوان اولین رمان نوشته شده به سبک جریان سیال ذهن را یدک میکشد، در رتبهبندی 100 رمان برتر انگلیسی زبان «گاردین» مقام ششم را کسب کرده است.
روزنامهی گاردین چندی است فهرستی از بهترین رمانهای انگلیسیزبان تاریخ ادبیات را منتشر کرده و گزارشهایی را به تحلیل و توصیف آن آثار اختصاص داده است.
ششمین عنوان این فهرست نصیب «تریسترام شندی» شاهکار «لارنس استرن» شده؛ رمانی عاشقانه و فکاهی که جلوتر از زمان خود حرکت کرده است. این رمان آنچنان حال و هوای مدرن و طربانگیزی دارد که خواننده پس از درک این مطلب که این رمان در دوران جنگی هفت ساله به نگارش درآمده، شوکه میشود.
در آن زمان نیروهای بریتانیا راهی هند، کانادا و کشورهای منطقه دریای کارائیب شدند تا اولین امپراطوری بریتانیایی را بنا و زبان انگلیسی را به دیگر کشورهای جهان معرفی کنند. منتقدان «زندگی و عقاید تریسترام شندی» (1759) را اولین رمانی میدانند که سبک جریان سیال ذهن را به کار گرفته است.
چندین دهه طول کشید تا نویسندگان مدرن به تبحر استرن قرن هجدهمی دست پیدا کنند و این سبک را دنبال کنند. «شندی» واژهی غریب است که ریشهی آن به معنای «شکسته مغز یا نیم دیوانه» است. شاهکار استرن در دهه 1760 فروش بالایی داشت و نویسندهاش را به چهرهای سرشناس بدل کرد. این رماننویس در اینباره گفته است: من برای پول غذا این کتاب را ننوشتم، بلکه برای رسیدن به شهرت آن را خلق کردم.
«زندگی و عقاید آقای تریسترام شندی» که به اختصار «تریسترام شندی» نیز خوانده میشود، در 9 جلد منتشر شده است. دو جلد اول رمان در سال 1759 منتشر شد و جلدهای بعدی طی 7 سال آینده به چاپ رسیدند. این کتاب داستان زندگی و عقاید نجیبزادهای به نام تریسترام شندی است. نویسنده در این رمان شیوهای را به کار میگیرد که ادامه سنت «فرانسوا رابله» در داستانگویی است. داستان تریسترام شندی سرشنار از اظهارنظرها و عقاید راوی است که به شکلی نامنظم و پراکنده به خواننده ارائه میشوند و نویسنده با کلکبازیهای فراوان اصل داستان را مرتب به تأخیر میاندازد. این شیوه در آثار جیمز جویس و دیوید فاستر والاس نیز ادامه مییابد.
استرن که سال 1713 در ایرلند متولد شد، بیشتر سالهای زندگیاش را به عنوان یک کشیش در نزدیکی یورک سپری کرد. گفته میشود کشیش «یوریک» این رمان پرترهای از خود استرن است.
دو نسخه اول «تریسترام شندی» از سوی ناشران رد شد، اما سرانجام ناشری به طور خصوصی موافقت کرد این رمان را به چاپ برساند و نسخههای آن به سرعت فروش رفت. رمان غیرمتعارف استرن که خلاف جریان ادبی آن زمان پیش میرفت، خیلی زود به نقل محافل ادبی تبدیل شد.
متدهای عجیب و غریبی که استرن در رمانش استفاده کرد صدای اعتراض برخی همکارانش را بلند کرد؛ تا جایی که «ساموئل جانسون» - منتقد و نویسنده مشهور - گفت: هیچ چیز عجیبی ماندگار نمیشود، «تریسترام شندی» عمری نخواهد کرد. اما او کاملا در اشتباه بود، چرا که این رمان روی نویسندگان چند نسل بعدی نیز تاثیر گذاشت. نویسندگانی چون «پیتر کری»، برندهی بوکر در کارهای خود از «تریسترام شندی» الهام گرفتند و حتی در نام رمانهایشان از آن استفاده کردند.
استرن با روایت دقیق و طنزآمیز خود سطح هنر رماننویسی را یک پله بالاتر برده است. او روایت سوم شخص مفرد «فیلدینگ» - خالق رمان «تام جونز» - را قرض گرفت، اما به سبک خودش، آن را هم به بازی گرفت و بارها به خواننده ثابت کرد چقدر کم درباره شخصیتهای داستان میداند.
استرن قرار بود در رمانی 600 صفحهای سرگذشت «تریسترام شندی» را برای خوانندگان تعریف کند، اما تا جلد چهارم این مجموعه تریسترام به دنیا نمیآید!
بیشتر داستان کتاب از زبان «توبی» روایت میشود؛ سرباز سابقی که علیه پادشاه لویی چهاردهم داد سخن میدهد. سرانجام قصه به جایی میرسد که ما در شندی میگوید: اوه! خدای من! این داستان اصلا درباره چیست؟ دو جلد اول «تریسترام شندی» در سال 1759 به چاپ رسید. پس از مطرح شدن این اثر، دومین نسخه آن همراه با تصویرگری در آوایل 1760 منتشر شد. استرن پس از آن جلدهای سوم و چهارم و پنجم را روانهی بازار کتاب کرد.