شجاعت در برهوت (جستجوی وابستگی واقعی و شجاعت دستیابی به خوداتکایی)
برني براون
فرزانه حسيني
آن چه به عنوان رابطهاي دوستانه شروع شده بود، به داستاني رمانتيك و بزرگ و بعدها به عاشقانهاي كامل تبديل شد. هرگز قدرت ديده شدن را ناديده نگيريد؛ مبارزه با خودتان، وقتي كسي واقعا شما را ميبيند و دوستتان دارد، خستهكننده و بيفايده است. بعضي روزها عشق او مثل هديه بود. روزهايي هم بود كه به خاطر عشقش ازا و متنفر بودم. اما وقتي كم كم خود واقعيام را كشف كردم، سرشار از اندوه و اشتياق شدم: اندوه براي دختري كه هرگز به جايي تعلق نداشت، و اشتياق براي كشف شخصيتي كه دارم. آن چه دوست دارم، آن چه به آن اعتقاد دارم و جايي كه ميخواهم بروم.