جنگ داخلی
دیگر نمیتوان از «وضعیت جنگی» در معنای سنتی سخن گفت، اما در حال حاضر هیچ نظریهٔ قابلاتکایی برای تبیین درگیریهای درونی مختلف یا جنگهای داخلیای نداریم که به شکلی فزاینده بر جمعیتهای جهان تحمیل میشوند. جنگ داخلی جورجو آگامبن که نخستین گام در راستای رسیدن به چنین نظریهای است، به این موضوع میپردازد که جنگ داخلی در دو لحظهٔ مهم تاریخ اندیشهٔ غربی، یعنی در آتن باستان و سپس در اندیشهٔ توماس هابز، چگونه توصیف میشود. این کتاب جنگ داخلی را همچون آستانهٔ بنیادین سیاسیسازی در غرب مشخص میکند، آپاراتوسی که در طول تاریخ بهتناوب یا مجال سیاستزدایی از شهروندی را فراهم کرده یا استیلا بر امر غیرسیاسی را. استدلالهای این کتاب که نخست در فضای پس از یازده سپتامبر مطرح شدند، امروز که وارد عصر جنگ داخلی سیارهای شدهایم، اهمیت فزایندهای مییابند.
زمانی که باقی می ماند
آگامبن در کتاب «زمانی که باقی میماند» به دنبال جدا کردن متون پولین از تاریخ کلیسا است که آنها را مقدس میداند، و بدین ترتیب آنها را «متون بنیادی مسیحایی غرب» آشکار میکند. او استدلال می کند که نامه های پولس مربوط به پایه گذاری یک دین جدید نیست، بلکه مربوط به لغو "مسیحانه" قوانین یهودی است. این کتاب با قرار دادن متون پولس در زمینه مسیحیت اولیه یهودی، بخشی از مجموعه رو به رشد نقدهای اخیر است که به دوره ای اختصاص داده شده است که یهودیت و مسیحیت هنوز کاملاً از هم متمایز نبوده اند و پولس را در زمینه چیزی قرار می دهد که «یهودا-مسیحیت» نامیده می شود. " کاوش فلسفی آگامبن در مورد مسئله مسیحیت به شخصیت اصلی دیگری که در این کتاب مورد بحث قرار گرفته است، یعنی والتر بنجامین منتهی می شود. آگامبن با ارائه ادعایی بدون سابقه در ادبیات گسترده درباره بنیامین، استدلال میکند که فلسفه تاریخ بنیامین تکرار و تخصیص مفهوم پولس از «زمان باقیمانده» است. آگامبن از طریق مطالعه دقیق و مقایسه "تزهای فلسفه تاریخ" بنیامین و نامه های پولین، تعدادی مشابهت قابل توجه و ناشناخته را بین این دو اثر تشخیص می دهد.
هوموساکر
اندیشهٔ جورجو آگامبن متکی بر تخصصی بیبدیل در عرصهٔ سنتهای کلاسیک فلسفه و بلاغت، دستورشناسی عهد باستان متأخر، الاهیات مسیحی و فلسفهٔ مدرن است. اخیراً آگامبن اندیشهٔ خود را به سوی تأسیس امر اجتماعی و برخی نتایج اخلاقی-سیاسی انضمامی در مورد وضعیت جامعهٔ امروز و جایگاه فرد در آن معطوف کرده است. او در هومو ساکر در نظر دارد تا مسألهٔ امکان ناب و بالقوگی و قدرت را با مسألهٔ اخلاق سیاسی و اجتماعی در بستری به هم متصل کند که در آن مسألهٔ مزبور بنیاد دینی و متافیزیکی و فرهنگی سابق خود را از دست داده است. او با تکیه بر تحلیل فوکو از زیستسیاست، دست به پژوهشی گسترده و عمیق و دقیق دست میزند در مورد حضور ضمنی یا نهفتهٔ تصور زیستسیاست در تاریخ نظریهٔ سیاسی سنتی. طبق نظر او، از نخستین رسالههای نظریهٔ سیاسی، بهخصوص در انگارهٔ ارسطویی انسان بهمثابهٔ حیوان سیاسی، و در سراسر تاریخ اندیشهٔ غربی در مورد حاکمیت، نوعی انگارهٔ حاکمیت در مقام قدرت مشرف بر «حیات» مندرج است. دلیل پنهان ماندن این انگاره این است که امر مقدس و تصور تقدس از تصور حاکمیت تفکیکناپذیر شده است.
وضعیت استثنایی
نام نویسنده : جورجو آگامبن
نام مترجم : پویا ایمانی
از زمان انتشار این کتاب در سال 2003 این ایده که وضعیت استثنایی در دموکراسی های غربی به پارادایم معمول حکومت بدل شده دیگر واقعیتی بدیهی است و هیچ تحلیل سیاسی جدی نمیتواند انکارش کند.نه تنها قوانینی که در پی حملات سپتامبر 2001 وضع شدند و دست کم دو برابر محدود کننده تر از قوانین ایتالیای فاشیست اند کاملا در چار چوب{وضعیت}استثنایی می گنجند،بلکه اعلام وضعیت اضطراری در 20 نوامبر به مدت سه ماه در فرانسه گامی تعیین کننده در این چار چوب بود که البته دولت آن را تمدید هم کرده است.بدین ترتیب وضعیت استثنایی به گونه ای ماندگار در قلب اروپا خانه کرده است.