آتشی در خانه
جایزه ادبیات داستانی «بیلیز» که پیشتر با نام جایزه «اورنج» شناخته میشد جایزه سال ۲۰۱۸ خود را به رمان «آتش خانگی» نوشته «کامیلا شمسی» نویسنده بریتانیایی-پاکستانی اعطا کرد که روایتگر داستان رابطه یک خانواده انگلیسی با گروه تروریستی داعش است.
«آتش خانگی» که هفتمین رمان نوشته «کامیلا شمسی» است در واقع الهامگرفته از یک نمایشنامه قدیمی یونانی است که در آن آنتیگونه به دلیل آنکه یک خائن شناخته شده از دفن برادرش پولونیکس منع میشود. داستان اصلی این رمان درباره سه خواهر و بردار است که کوچکترین آنها لندن را برای پیوستن به تروریستهای داعش ترک میکند و اعضای خانواده در تلاش برای نجات و بازگرداندن او هستند.
آفتاب گردان های کور
آلبرتو مندس
ترجمه: سحر قدیمی
آلبرتو مندس هرگز زندگی را به عنوان یک نویسنده موفق تجربه نکرد. فیلمنامه نویس و مترجم 63 ساله اسپانیایی 11 ماه پس از انتشار اولین و تنها کتابش به نام Los girasoles ciegos (آفتابگردان های کور) در سال 2004 درگذشت، در حالی که هرگز نمی دانست که این کتاب ماه ها در فهرست پرفروش ترین های اسپانیا قرار خواهد گرفت و برنده چندین جایزه خواهد بود و در سال 2008 اقتباس سینمایی خواهد شد.
کتاب فوقالعاده محبوب مندز هنوز به صورت ترجمه انگلیسی در ایالات متحده منتشر نشده است، اما تابستان گذشته ترجمهای در بریتانیا منتشر شد و همین ماه در جلد شومیز در آنجا منتشر شد. این رمان منعکس کننده شیفتگی کنونی اسپانیا به خاطره جمعی است که به دوران جنگ داخلی و عواقب طولانی آن بازمی گردد.
پس از کودتای نظامی 1936 (با بودجه آلمان نازی و ایتالیای فاشیست) علیه جمهوری دموکراتیک اسپانیا در سال 1936، و سه سال پس از آن جنگ تلخ بین طرف های ملی گرا و جمهوری خواه، ژنرال فرانسیسکو فرانکو به قدرت رسید. فرانکو با برقراری لفاظی پیروزمندانه وحدت ملی و کاتولیک، به مدت چهل سال حکومت کرد و رژیمی را حفظ کرد که مشخصه آن نقض حقوق بشر و سانسور ظالمانه بود. پس از مرگ او در سال 1975، اسپانیا pacto del olvido منحصر به فرد خود را ایجاد کرد، "پیمان فراموشی" و از هر گونه عدالت انتقالی در گذار خود به دموکراسی پرهیز کرد. در سال 1977، دولت یک عفو عمومی اعلام کرد، بیش از 400 زندانی سیاسی را آزاد کرد، محاکمه مدیران قبلی دولت را ممنوع کرد و اسناد پلیس مخفی را بایگانی کرد...
اردوگاه عذاب
در یک صبح یخزده در ژانویهی 1945، گشت نظامی به خانهی لئوآبرگ هفده ساله آمد تا او را به اردوگاهی در شوروی بفرستند. لئو پنج سال از زندگیاش را در کورههای کُکپزی میگذراند، سنگ بار میزند، آجر میسازد، ملات مخلوط میکند و با گرسنگیِ بیرحم حاکم بر اردوگاه کار اجباریاش مبارزه میکند: یک بیل زغالسنگ به اندازه یک گِرم نان ارزش دارد. هرتامولر، برنده جایزه نوبل، با موشکافی بیطرفانه و شور شاعرانهاش، دنیای درهمریخته اردوگاه کار را با تمام پوچیهای ذهنی و جسمیاش به تصویر میکشد. مولر، از زبان لئو همه وصفناشدنیها را بیان میکند؛ لئویی که از شدت گرسنگی به نکتهسنجی توهمآمیز و در عینحال عمیقی رسیده است. در تکتک تصویرسازیهای مدهوشکننده، اشیای روزمره هدفی جدید پیدا میکنند: جعبه گرامافون به چمدان تبدیل میشود، دستمال جیبی نقش چشمزخم را میگیرد، یک لوله جداری قرارگاهی میشود برای عشاق... اما قلب فقط به ماشینی برای خون رسانی تقلیل مییابد، و نفس با ضربآهنگ بیلهایی که در هوا تاب میخورند، میرود و میآید. گرسنگی فرشتهای سیریناپذیر میشود که روز و شب اردوگاه را به تسخیر خود درمیآورد، اما در عینحال حریف پای تمرین است و چنان ضربههای سهمگینی حواله میکند که لئو ارتباط ناگسستنیاش با زندگی را از یاد نبرد.
اعترافات یک جاسوس
مَدی خلبان هواپیمای جاسوسی بریتانیایی است و جولی جاسوس دستگاه اطلاعاتی انگلیسی ها. این دو دختر مأموریت دارند به فرانسه اشغالی بروند و نقشه ی قرارگاه و زندان نازی ها را با کمک نیروی مقاومت محلی در فرانسه اجرا کنند. اما هواپیمای آنها دچار سانحه می شود و جولی با چتر از هواپیما پایین می پرد و نازی ها اسیرش می کنند...
به جنگ لبخند بزن
فيونا دنينگ در آيندهاي كه براي خودش تصور كرده، قرار است كارمند شهرداري شود و با نامزدش دني كه اكنون در جبهه جنگ است ازدواج كند و در بوستون ساكن شود اما جنگ آينده او را تغيير ميدهد و تمام برنامههاي فيونا عوض ميشود... هواپيماي دني در آسمان آلمان مورد اصابت نيروهاي دشمن قرار ميگيرد و دني ناپديد ميشود. فيونا در جستوجوي دني به نيروهاي داوطلب صليب سرخ ميپيوندد و فراز و نشيب جنگ انگيزههايش را براي حضور در جبهه، عميقتر ميكند. شجاعت و وفاداري سختترين و بهترين روزها را رقم ميزند... .
بیدار خوابی
رمان «بیدار خوابی» اثر «سیلون نوول» که با ترجمهی فرزین سوری در نشر خوب منتشر شده، در ژانر علمی_تخیلی و با زوایای دید مختلف نوشته شده است. داستان با زاویهدید اول شخص و از زبان ایدیر جلیل، یک مرد ایرانی و با سوالهایی از یک آزمون شروع می شود. ایدیر در ادارهی مهاجرت در لندن نشسته و در حال پاسخدادن به سوالهای یک آزمون است. این آزمون قرار است تعیین کند که او و خانوادهاش میتوانند شهروند لندن شوند یا نه. او به همراه همسرش تیدیر و پسرش رمزی پنج سال پیش به لندن مهاجرت کردند. دختر کوچکش سلما در انگلیس متولد شد. دلیل مهاجرتشان شغل همسرش بود. همسر ایدیر یک خبرنگار است و در ایران جانش در خطر بود. ایدیر یک دندانپزشک است و با همسرش از همین طریق آشنا شده است. این کتاب پس از انتشارش نقدها و نظرات مثبت بسیاری را از سوی مخاطبان و رسانهها به خود جلب کرد. داستان هیجانانگیز و در عین حال دلهرهآور کتاب مخاطبان را جذب کرده و اکثرا بدون وقفه آن را تمام کردهاند. خوانندهها خود را در شرایط شخصیت اصلی کتاب تصور کرده و به عاقبت تصمیمهایی که در زندگی میگیرند، فکر کردهاند. از سوی دیگر، فضای ترسناک و تاریکی که نویسنده از آینده و انسانیت به تصویر میکشد برای منتقدین و رسانهها قابل توجه بوده. به نظر منتقدین این کتاب شرایطی نه چندان دور از واقعیت را در آینده ترسیم میکند و نوعی اخطار و هشدار برای نسلها و به خصوص سیاستمداران آینده دارد.
پارادوکس
«پارادوکس» نوشته کاترین کولتر، 22مین کتاب از مجموعه داستان جنایی درباره شرلوک و ساویچ، کارگاه اف بی آی است که این بار در تلاش برای یافتن قاتلی روانی است. این کتاب در هفته نخست انتشار موفق شد در جایگاه دوم پرفروشها قرار گیرد. طرفداران این مجموعه از انتشار داستان جدید کاراگاه شرلوک بسیار خوشحال هستند.