خاطرات
دیوید فوئنکینوس
ساناز فلاح فرد
ميخواستم به پدربزرگم بگويم كه دوستش دارم ولي نميتوانستم. اغلب در بيان احساسات و كلماتي كه ميخواستم بگويم ضعيف بودم. هرگز قادر نخواهم بود به عقب برگردم. غير از حالا كه شايد با نوشتن ميتوانم به او ابراز علاقه كنم. دويد فوئنكينوس در داستاني كه با ظرافت، شوخطبعي و با روشهاي ساده و شاعرانه تعريف ميكند، ما را به انديشيدن در مورد پيري، خانه سالمندان، سختي ارتباط با والدين، عشق زناشويي و لذت رويارويي با ماجراجويي دعوت مينمايد. او نويسنده سيزده رمان از جمله شارلوت، جداييهاي ما، خاطرات، لطافت و... و يك نمايشنامه به نام مجردهاست. كتابهاي او تاكنون به زبانهاي بسيادي ترجمه شدهاند و ترجمه فارسي آثار او را براي اولين بار از اين مترجم ميخوانيد.