محمد (ص) پیامبری برای زمانه ما
کارن آرمسترانگ
محمد رحمانی
داستان زندگی پیامبر (ص) بینشی عمیق درباره خاستگاههای حقیقی اسلام بهدست میدهد. کارن آرمسترانگ، بر خلاف کسانی که اسلام را بهعنوان دینی خشن و متعصب نفی میکنند، تصویری روشن، پذیرفتنی و متعادل از شخصیت اصلی یکی از ادیان بزرگ جهان ارائه میکند.
به نقل از نیویورک تایمز: «کتاب آرمسترانگ درباره زندگی پیامبر اسلام، شروع خوبی است، برای آنان که میخواهند با یک نظر کلی بدانند، بیشتر مسلمانان چه درکی از پیامبر و دینشان دارند.»
کتاب «محمد (ص): پیامبری برای زمانه ما» در پنج فصل «مکه»، «جاهلیت»، «هجرت»، «جهاد» و «اسلام» تنظیم شده است.
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است: «حوادثی که در جزیرةالعرب قرن نخست هجری اتفاق افتاد، واقعا چیزهای زیادی درباره رویدادهای زمان حاضر و اهمیت بنیادین آنها به ما میآموزد، بسی بیش از نطقهای کممایه سیاستمداران. محمد (ص) درصدد تحمیل راستکیشی دینی به مردم نبود، بلکه میخواست ذهن و ضمیر مردم را تغییر دهد... محمد (ص) شخصیتی فرازمانی است، چون در دوران خود ریشه داشت. ما تنها در صورتی میتوانیم این دستاورد را درک کنیم که بفهمیم در برابر چه چیزی ایستاد. برای اینکه بدانیم او برای نجات ما از مخمصهای که گرفتار آنیم چه کمکی میتواند بکند، باید وارد دنیای اسفباری شویم که در حدود چهارده قرن پیش به پیامبری او تک و تنها در دامنه کوهی خارج از شهر مقدس مکه انجامید.»
در صفحه 59 کتاب که به موضوع «جاهلیت» پرداخته، میخوانیم: «سکوتی مطلق جمعیت را در خود فرو برد و سران و بزرگان با تعجب و عصبانیت به یکدیگر نگاه کردند. آنها همه محمد را کودکی میدانستند که با هزینه بستگانش امرار معاش میکند، چطور جسارت کرده ادعا کند که رسولالله است؟ حتی جعفر، عموزاده محمد و زید، داماد او نیز جرأت نکردند حرفی بزنند تا اینکه در نهایت علی (ع) که سیزده سال بیشتر نداشت، نتوانست جلوی خود را بگیرد و گفت: «ای رسول خدا! من تو را در این مهم یاری خواهم کرد!». محمد (ص) دستش را بر شانه آن پسر گذاشت و فرمود: این برادر، وصی و یار من در میان شماست، به او گوش دهید و از او پیروی کنید!»
آرمسترانگ همچنین در فصل مربوط به «اسلام» نیز نوشته است: «در جزیرةالعرب، بهطور کلی اتفاقات به سود محمد (ص) بود، اما در درون مدینه ماجرا خلاف این بود. در اینجا درگیریها شدیدتر از قبل شده بود... دشمنان محمد (ص) به ندرت بهطور علنی به او حمله میکردند، اما مخفیانه جوسازی و شایعهپراکنی میکردند. تلاش مناقشهآمیز او برای بهبود وضعیت زنان، برگ برندهای در دست آنها بود و از اینرو شایعات مغرضانه و مستهجنی درباره همسران پیامبر درست میکردند.»