یو. اس. ای. (۳جلدی)
اگر پارهای از ذهنیترین و تاریکترین جریانهای ادبی قرن بیستم نسب خود را به جویس میرسانند، در عین حال پارهای از زندهترین و روشنترین جریانها نیز ــــ به ویژه در آمریکا ــــ باز از جویس سرچشمه میگیرند. فاکنر و همینگوی ودوس پاسوس و تورنتون وایلدر همه شاگرد جویس محسوب میشوند؛ و پیروان آنها نیز به سنت جویس تعلق دارند. اما از این میان دوس پاسوس از لحاظ گرفتن و منتقل کردن شیوههای جویس، و به ویژه از لحاظ دنبال کردن روحیهٔ آزمایشگری او، بیش از دیگران شایان توجه است. دوس پاسوس در دوران مترقی خود، یعنی پیش از جنگ داخلی اسپانیا (زیرا پس از این جنگ مرتجع شد)، آزمایشگرترین نویسندهٔ آمریکا بود. در رمانهای بزرگ او، یو. اس. ای. و منطقهٔ کلمبیا و منهتن ترنسفر، قهرمان داستان فرد معینی نیست، بلکه خود جامعهٔ آمریکاست. نویسنده در توصیف و زنده ساختن صحنهای اجتماعی همانقدر تلاش میکند که رماننویسان دیگر به پروراندن سیرت قهرمانان خود میپردازند. آدمها، در برابر جامعه، در مرتبهٔ دوم قرار میگیرند. نویسنده میخواهد تأثیر محیط اجتماعی، و به ویژه محیط اقتصادی، را بر افراد نشان دهد. بنابراین باید محیط را زنده و در حال حرکت ترسیم کند. تکههایی از ترانههای روز، نطقهای سیاسی، تیترهای روزنامهها، بیوگرافی اشخاص واقعی و «تاریخی» ــــ که زندگیشان با زندگی آدمهای داستان درآمیخته استــــ لای داستان بُر میخورد. دید «دوربینی» و «امپرسیونیستی»، و حتی «فیلم خبری»، همه مواد کار دوس پاسوس را تشکیل میدهند. این وارستگی از قیدوبندهای متداول رماننویسی، این خطر کردن، این آمادگی یا دستکم این داوطلب شدن برای طبعآزمایی در انواع شیوهها، در یک کلام این «مدرنیسم»، درسی است که دوس پاسوس از جویس آموخته است. و جوهر این درس عبارت است از پاسخ دادن به مقتضیات موضوع کار.» برگرفته از مقدمهٔ زندهیاد نجف دریابندری بر رگتایم اثر ای.ال. دکتروف