در حال نمایش 5 نتیجه

نمایش 9 24 36

ایدئولوژی زیبایی شناسی

تومان
تری ایگلتون مترجم: مجید اخگر

تري ايگلتون در ايدئولوژي زيبايي‌شناسي، که شايد مهم‌ترين اثر و يکي از جاه‌طلابانه‌ترين آثار اوست، خاستگاه‌ها و ضرورت‌هاي پنهان در پس شکل‌گيري حوزه‌اي که «زيبايي‌شناسي» نام گرفت را مورد بحث قرار مي‌دهد و مسيرِ دويست‌وپنجاه‌ساله‌ي سنت تفکر اروپايي درباره‌ي هنر را در پرتو نسبت‌هاي لاينفکِ سه ضلع‌ حقيقت(فلسفه)، زيبايي(هنر) و خير(اخلاق) مورد بحث قرار مي‌دهد. آن‌چه به روايت ايگلتون قوت و فوريت مي‌بخشد، فهم اين نکته است که نظريه‌هاي هنر متفکران عصر مدرن در حقيقت گره‌گاه مهم‌ترين مسائل انساني و تاريخي‌ِ اين دوره‌ي پرتلاطم است. به اين ترتيب، روايت ايگلتون از تاريخ زيبايي‌شناسي مدرن به جاي آن‌که صرفاً مروري بر «ديدگاه‌هاي مختلف متفکران درباره‌ي هنر» باشد، با در نظر داشتن پيوندهاي زيبايي‌شناسي، اخلاق، و سياست، درکي عميق از علت آن حسِ ضرورت، معنا، و اهميتي را به ما مي‌بخشد که در عصر مدرن با ايده‌ي هنر، اثر هنري، و «تجربه‌ي زيبايي‌شناختي» همراه گشته است. ايگلتون در چهارده فصل کتاب به ترتيب به متفکران انگليسي، کانت، شيلر، فيشته، شلينگ، هگل، شوپنهاور، کيرکه‌گارد، مارکس، نيچه، فرويد، هايدگر، بنيامين و آدورنو مي‌پردازد، و در فصل آخر نيز ضمن پرداختن به فضاي پست‌مدرنيستيِ دهه‌هاي آخر سده‌ي بيستم و طرح ديدگاه‌هاي متفکراني چون فوکو، ليوتار، و هابرماس، جمع‌بندي خود از بحث را ارائه مي‌هد.

علیه تفسیر

462,000 تومان
نویسنده : سوزان سانتاگ مترجم: مجید اخگر

هنر و ادراک بصری

تومان
رودلف آرنهایم ترجمه: مجید اخگر

اگرچه هنر و ادراک بصری: روانشناسی چشم خلاق پانزده ماه طول کشید تا تکمیل شود، او احساس کرد که اساساً آن را در یک جلسه طولانی نوشته است. این کتاب که در سال 1974 بازبینی شد، به چهارده زبان ترجمه شده است و یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌های هنری قرن است. در هنر و ادراک بصری، او تلاش می‌کند از علم برای درک بهتر هنر استفاده کند، و همچنان جنبه‌های مهم تعصب، شهود و بیان شخصی را در نظر دارد. تفکر بصری (1969) تفاوت های بین تفکر در مقابل ادراک و عقل در مقابل شهود را به چالش می کشد. آرنهایم در آن این فرض را که زبان بر ادراک پیشی می‌گیرد و کلمات پله‌های تفکر هستند، نقد می‌کند. دانش حسی امکان زبان را فراهم می کند، زیرا تنها دسترسی ما به واقعیت از طریق حواس است. ادراک بصری چیزی است که به ما امکان می دهد درک واقعی از تجربه داشته باشیم. آرنهایم همچنین استدلال می کند که ادراک به شدت با تفکر یکسان است و بیان هنری راه دیگری برای استدلال است. در «قدرت مرکز: مطالعه ترکیب در هنرهای تجسمی» (1982)، آرنهایم به تعامل هنر و معماری بر روی الگوهای فضایی متحدالمرکز و شبکه‌ای می‌پردازد. او استدلال می کند که فرم و محتوا غیرقابل تقسیم هستند و الگوهای خلق شده توسط هنرمندان ماهیت تجربه انسانی را آشکار می کند.