پرچمهای سیاه(داستان مستند چگونگی ظهور داعش)
جابی واریک
ترجمه دکتر احمد عزتی پرور
«پرچمهای سیاه» نوشته جابی واریک(-۱۹۶۰)، نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی برندهی جایزهی ادبی پولیتزِر۲۰۱۶ در بخش آثار مستند است.
واریک، روزنامهنگار کهنهکار واشنگتنپست آمریکا است که با استفاده از اطّلاعات جمعآوری شده از طریق ارتباط تنگاتنگ با سازمان سیا و ارتش آمریکا، کتاب خود «پرچمهای سیاه» را نگاشته و گوشههایی از جُنبشِ ضدِ انسانی داعش را آشکار کرده است.
وقایع کتاب پرچم های سیاه ازسال ۱۹۲۰ با ارسال نیرو ازسوی عربستان سعودی به عراق و سوریه و اردن آغاز میشود. مقصود عربستان سُلطه بر منابع کشورهای یاد شده ازطریق استقرارِ حکومتهای دست نشانده است. ولی با شروع جنگ جهانی دوم و برنامههای بریتانیا برای تأسیس کشور اسرائیل و ایجاد دولتهای کوچک در نوار اردن، عربستان به هدف خود نمیرسد ولی تحریکات منطقهای و مذهبی را از طریق گسترش وهابیّت و عقاید تند و افراطیِ تعصب آمیز پی میگیرد. این تحریکات، منجر به پیدایش گروههای افراطی باعنوان«اِخوان المسلمین» و «جهادی» و غیره میشود. یکی از این گروهها با رهبری شخصی بدنام و شَرور به نام«ابومُصعَب زَرقاوی» فعالیتهای تخریبی خود را علیه عراق و اردن آغاز میکند که شرح آنها در کتاب آمده است. کتاب با گنجاندن تاریخ در متنی داستانی با بیانی شیوا و جذاب، عواقب عملیات و سرنوشت بنیادگذاران آن را به گونهای زنده و جاندار در برابرِ خواننده مجسم میسازد. هنگام مطالعه، خواننده خود را درمتن حوادث مییابد و پا به پای قهرمانان مثبت و منفی وقایع پیش میرود و احساس و عاطفه ی خود را درگیر میبیند. سرانجام با کُشته شدن «زَرقاوی » درعراق(۲۰۰۶) مرحلهای از شرارتها پایان میگیرد ولی ماجرا تمام نمیشود....
مترجم کتاب در توضیح ترجمه نشدن فصل سوم کتاب دو دلیل زیر را آورده است: یکی به جهت پرداختن بهامور سوریه و تحلیل وقایع و نقش آن کشور در حوادث سیاسی خاورمیانه وحمایت از تروریسم، که خارج از اصل موضوع بود. دیگر به خاطر مُغایرتی که با روندِ داستانی کتاب داشت و آن را ازحالت داستانی خارج میکرد. پایان منطقی کتاب همان جاست که زرقاوی کُشته میشود و داستان به پایان میرسد. فصل سوم، نوعی پیوست و تحقیق است که با مجموعهی کتاب و داستان آن هماهنگی ندارد.