تأملی درباره ایران- جلد نخست: دیباچهای بر نظریۀ انحطاط ایران – با ملاحظات مقدماتی در مفهوم ایران
طباطبایی در این مجموعه سعی در تدوین تاریخ اندیشه در ایران ِ دوران جدید، از صفویه بدین سوی، دارد. او هدف خود را از تألیف این اثر چنین بیان میدارد: «این ایران، که مبنای هویت تاریخی ماست، چیست؟ آیا میتوان این ایران را به عنوان Objekt - به معنای موضوع یک علم - مورد بررسی قرار داد؟ و دربارهٔ آن نظریهپردازی کرد؟ و سرانجام آیا میتوان این ایران ِ موضوع تأمل فلسفی را به تاریخ جهانی پیوند زد؟»
تأملی درباره ایران- جلد دوم: نظریۀ حکومت قانون در ایران- بخش دوم: مبانی نظریۀ مشروطهخواهی
طباطبایی در این مجموعه سعی در تدوین تاریخ اندیشه در ایران ِ دوران جدید، از صفویه بدین سوی، دارد. او هدف خود را از تألیف این اثر چنین بیان میدارد: «این ایران، که مبنای هویت تاریخی ماست، چیست؟ آیا میتوان این ایران را به عنوان Objekt - به معنای موضوع یک علم - مورد بررسی قرار داد؟ و دربارهٔ آن نظریهپردازی کرد؟ و سرانجام آیا میتوان این ایران ِ موضوع تأمل فلسفی را به تاریخ جهانی پیوند زد؟»
تابستان انقلابی (تولد استقلال آمریکا)
پرفروشترین ملی • تصویری منحصربهفرد از لحظهای اوج در تاریخ آمریکا، نوشته مورخ برجسته و برنده جایزه پولیتزر
«دسترسپذیر و هیجانانگیز... [الیِس] وقایع تعیینکننده و باورنکردنی سال 1776 را بهطور دقیق بازگو میکند... [روایتی] دراماتیک از تاریخ.» — یواسای تودی
ماههای تابستان سال 1776 شاهد مهمترین وقایع در داستان تأسیس کشور ما بودند. در حالی که سیزده مستعمره به توافق رسیدند که از امپراتوری بریتانیا جدا شوند، بریتانیا بزرگترین ناوگان دریایی تاریخ را برای سرکوب شورش در گهواره خود، به سوی اقیانوس اطلس فرستاد. کنگره قارهای و ارتش قارهای مجبور بودند به سرعت تصمیمگیری کنند و در حالی که تاریخ در اطراف آنها شکل میگرفت، خلاقانه عمل کنند.
در روایتی درخشان و یکپارچه، الیس به دقت شخصیتهای تأثیرگذار این لحظه سرنوشتساز، از جمله جورج واشنگتن، جان آدامز، توماس جفرسون، بنجامین فرانکلین، و لرد ریچارد و ژنرال ویلیام هاو از بریتانیا را بررسی میکند. او تجربههای سیاسی و نظامی را به عنوان دو روی یک داستان در هم میآمیزد و نشان میدهد که چگونه رویدادهای یک جبهه بر نتایج جبهه دیگر تأثیر میگذارند.
تاریخ اندیشه سیاسی در ایران (ملاحظاتی در مبانی نظری)
تاریخ فلسفه اسلامی
تاریخ فلسفۀ اسلامی
تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه کتابی با نام histoire de la philosophie islamique، تألیف فیلسوف شیعهشناس فرانسوی، هانری کوربَن (متوفی 1978م) است که نویسنده خاستگاه و تاریخ علم فلسفه در اسلام را مورد بررسی قرار داده است.
گزارش کربن از سیر تاریخی و تحول معنوی تفکر فلسفی در اسلام، مخصوصاً در ایران، مبتنی بر تلقی او از مفهوم گسترده تاریخ و شیوهای است که در تفسیر پدیدههای تاریخی انتخاب میکند. او فلسفه اسلامی را دارای ماهیتی مستقل دانسته که از تلقی ناصواب پارهای از مورخان غیر فیلسوف معاصر که آن را ذیل عنوانهای «فلسفه عربی» یا «فلسفه مسلمانان» قرار دادهاند، جداست. به نظر کربن فراگیری معنوی مفهوم دینی از اسلام به محدودیتهای قومی یا ملی قابل تحویل نیست. او «فلسفه اسلامی» را فلسفهای میداند که تکوین و صورتهای متنوع آن بهطور اساسی با امر دینی و معنوی اسلام پیوند یافته است. بهطوریکه در اسلام بهگونهای مخصوص، تاریخ فلسفه از تاریخ معنویت جداییناپذیر است.
کربن در طرح تاریخ فلسفه اسلامی برای نخستین بار شرحی درباره فلسفه نبوی که صورت بدیع و شکوفایی خودجوش وجدان اسلامی است، آورده است. به نظر او تحقیق فلسفی در اسلام در جایی در محیط مناسب بوده که درباره امر بنیادین نبوت و وحی نبوی همراه با مشکلات و وضعیت تأویلی به تأمل پرداخته است. به نظر او فلسفه، صورت «حکمت نبوی» به خود میگیرد و به همین دلیل او در بررسی خود حکمت نبوی شیعی را در دو صورت اصلی امامیه و اسماعیلی در صدر قرار میدهد.
راهنمای تفکر نقادانه (پرسیدن سوالهای بهجا)
نويسنده: ام نيل براون - استيورات ام كيلي
مترجم / مصحح: كورش كامياب
به گفته نویسندگان این کتاب، با خواندن و به کار بردن اصول درست سه جنبه در هر آدمی برای داشتنِ تفکر نقادانه، تقویت میشود. یکی آگاهی از پرسشهای نقادانهی وابسته به هم، دومی توانایی پرسیدن پرسشهای نقادانه و البته در موقع مناسب و سوم استفادهی فعالانه از این پرسشها.
در تفکر دو شیوه مختلف وجود دارد؛ یکی روش اسفنجی است و دیگری روش غربالی. در روش اسفنجی همان گونه که از اسمش هم پیداست، شبیه رابطه آب و اسفنج است، یعنی جذب کردن، این روش یک روش رایج و متداول است و دو مزیت دارد، نخست اینکه مبنایی برای پیچیده فکر کردن میشود، چون دادههای بسیاری از عالم وارد ذهنتان میشود و دیگر اینکه انرژی چندانی از آدمی نمیبرد و سریع و آسان اتفاق میافتد.
نکته قابل توجه این است که جذب اطلاعات شروع خوبی است ولی کمکی به ما نمیکند که درباره قبول یا رد نظریهای تصمیم بگیریم. اگر فرد کتابخوانی همواره به روش اسفنجی کتاب بخواند همواره به آخرین چیزی که خوانده است اعتقاد پیدا میکند. شبیه این را در کودکان، هنگامی که تازه زبان باز کردهاند، میتوانیم ببینیم برای نمونه، از او میپرسی مامان و دوست داری یا بابا میگوید: بابا، بعد میپرسی بابا را دوست داری یا مامان میگوید: مامان. درواقع، باور او آخرین دادهای است که از جهان خارج جذب کرده است.
در روش غربال کردن وضعیت متفاوت است، نویسنده تلاش میکند با شما صحبت کند، شما هم تلاش کنید با او گفتوگو کنید ولو اینکه حضور نداشته باشد. این شیوه مبتنی بر یک رابطه دوسویه است. این دو روش یکدیگر را کامل میکنند.
همهنگام که متنی را میخوانید پیدرپی از خودتان بپرسید: آیا دارم دادهها را غربال میکنم؟ آیا از خودم پرسیدهام چرا نویسنده میخواهد که حرفهای او را باور کنم؟ آیا هنگامی که اشکالی از نویسنده به ذهنم رسیده است یادداشت کردهام؟ آیا سخنان او را ارزیابی کردهام؟ آیا دربارهی متنی که میخوانم به نتایجی رسیدهام که از آنِ خودم باشد؟
مزیتهای پرسش های نقادانه این است که حتی اگر دربارهی موضوعی که دربارهاش مطالعه میکنید کم بدانید باز هم میتوانید پرسشهای کاوشگرانه بپرسید.
زوال اندیشه سیاسی در ایران
زیبایی
راجر اسکروتن
فریده فرنودفر و امیر نصری
از مقدمۀ کتاب: زیبایی میتواند تسلیبخش، مشوشکننده، مقدس یا نامقدس باشد؛ زیبایی میتواند مسرت بخش، جذاب، الهام بخش یا خوفانگیز باشد. زیبایی میتواند به انحای مختلف ما را تحت تأثیر قرار دهد. بااینحال، ما هیچگاه نسبت به زیبایی بیتفاوت نمیمانیم: زیبایی خواهان توجه است؛ زیبایی همچون صدای دوستی صمیمی بیواسطه با ما سخن میگوید. اگر کسانی نسبت به زیبایی بیتفاوتاند، قطعاً به این دلیل است که درکی از آن ندارند.
البته داوری در باب زیبایی به امور ذوقی مربوط میشود و چهبسا، ذوق از هیچ بنیان عقلانیای برخوردار نباشد. دراین صورت، ما چگونه به تبیین جایگاه رفیع زیبایی در زندگییمان میپردازیم و چرا باید از این واقعیت ــ البته به فرض وجود چنین واقعیتی ــ تأسف بخوریم که زیبایی در شُرُف محوشدن از عالم ماست؟ آیا این درست است که زیبایی و خیر ــ آنگونه که بسیاری از نویسندگان و هنرمندان از زمان نیچه و بودلر ادعا کردهاند ــ ممکن است راهشان را از هم جدا کنند، به گونهای که یک شیء ممکن است درست بهخاطر غیراخلاقی بودنش، زیبا باشد؟
بهعلاوه، ازآنجاکه تفاوت ذوقها امری طبیعی است، چگونه میتوان معیاری را که توسط ذوق یک فرد وضع شده است، برای داوری در بارۀ ذوق فرد دیگر به کار بست؟ اگر داوریهای مقایسهای صرفاً بارتابِ ذوق همان فردی هستند که چنین داوریهایی را صادر کرده است، در اینصورت چگونه میتوان ادعا کرد که مثلاً فلان نوع موسیقی برتر یا فروتر از دیگری است؟
این نسبیگرایی رایج، برخی افراد را به این سمت سوق داده است که داوری در خصوص زیبایی را به مثابه امری صرفاً سوبژکتیو رد کنند اینها استدلال میکنند که ذوقِ هیچکس را نمیتوان نقد کرد، زیرا نقدِ یک ذوق، صرفاً به معنای جا بازکردن برای ذوق دیگر است؛ از اینرو، هیچچیز برای یادگرفتن یا یاددادن وجود ندارد که محتملاً بتواند شایستۀ نام ’’نقادی’’ باشد. این رویکرد، بسیاری از رشتههای سنتی علوم انسانی را به چالش کشانده است. مطالعات در باب هنر، موسیقی، ادبیات و معماری بهدلیل رهایی از قواعد داوری زیباشناختی، ظاهراً فاقدِ تکیهگاهی محکم در سنت و تکنیکاند، تکیهگاهی که این امکان را به پیشینیان میداد تا آنها را به عنوان محور برنامۀ آموزشی لحاظ کنند. حاصلش این ’’بحران در علوم انسانی’’ است. اگر قضاوت در بارۀ زیباییِ میراث فرهنگی و هنریمان از هیچ اساس عقلانی برخوردار نیست، پس مطالعه در بابِ آن چه سودی دارد؟ یا اگر در صدد مطالعۀ آن برآمدیم، آیا نباید از منظری شکاکانه باشد، یعنی به قصد به چالش کشیدن مدعیات آن در خصوص حجیت عینی و برای ساختارشکنی موضع استعلاییاش؟ جایزۀ ترنر، که به منظور یادبود بزرگترین نقاش انگلستان برگزار میشود، وقتی هرسال به خیل عظیمی از آثار زودگذرِ مضحک اهدا میگردد، آیا خود شاهدی بر آن نیست که هیچ معیاری [در داوری] وجود ندارد و تنها مُد است که حکم میکند جایزه باید به چه کسی اهدا شود و اینکه اساساً بیمعناست بهدنبال اصول عینی برای ذوق یا یک فهم عمومی از امر زیبا باشیم؟ بسیاری از افراد به این پرسشها پاسخِ مثبت میدهند و از اینرو، از تلاش برای نقد ذوق و نیز انگیزههای داوران جایزۀ ترنر صرفنظر میکنند.
در این کتاب درصدد نشاندادن این مطلبم که چنین تصورات شکاکانهای درباب زیبایی ناموجهاند. بر این عقیدهام که زیبایی ارزشی واقعی و همهشمول است، چیزی است که در طبیعتِ عقلانی ما ریشه دارد و حس زیبایی در شکلبخشیدن به عالم انسانی نقشی ضروری ایفا میکند. رهیافت من این مسئله تاریخی نیست، علاقهای هم ندارم که به ارائۀ تبینی روانشناختی و از آن کمتر تکاملی، از حس زیبایی بپردازم. رویکرد من فلسفی است و منابع اصلی من برای استلالهایم آثار فیلسوفان است. هدف این کتاب بسط استدلالی است که به طرح یک پرسش فلسفی میپردازد و این استدلال، خواننده را ترغیب میکند تا به این پرسش پاسخ دهد.
سرانجام انسان طراز اوین: فروریختن توهمات
سوتلانا الکسیویچ
مهشید معیری و موسی غنی نژاد
سوتلانا الکسیویچ (روسی: Светлана Александровна Алексиевич؛ اوکراینی:Світлана Олександрівна Алексієвич; ۳۱ مهٔ ۱۹۴۸ در ستانیسلاو ) نویسنده وروزنامهنگار اهل بلاروس است. وی در سال ۲۰۱۵ برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد.آکادمی سوئد وی را بهدلیل روایات چندصدایی، که مظهر محنت و شجاعت در روزگار معاصر ماست، شایستهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات دانستند. بدینترتیب، آکادمی سلطنتی نوبل سوئد سووتلانا الکسیویچ را برندهٔ نوبل ادبیات ۲۰۱۵ میلادی اعلام کرد. وی نخستین نویسندهٔ بلاروس است که موفق به دریافت این جایزه شدهاست. وی همچنین در سال ۲۰۱۳ برندهٔ جوایزی همچون جایزه صلح کتابفروشان آلمان و جایزه مدیسی شدهاست.
منتقدان، آثار ادبی او را سرشار از بازتاب روحیهٔ شهروندان روسیه پس از فروپاشیاتحاد جماهیر شوروی میدانند.
سفر نویسنده (ساختار اسطورهای در خدمت نویسندگان)
كريستوفر ووگلر در اين كتاب با تكه بر نقشمايههاي انديشه اسطورهاي، الگويي براي فيلمنامهنويسي تدارك ميبيند كه فن نويسندگي را با نوعي شيوه زيستن و درك تجارب زندگي پيوند ميزند كه نويسنده و مخاطب را به يكسان در برميگيرد. نويسنده در اين راه به الگويي كه جوزف كمبل، اسطورهشناس آمريكايي، تحت عنوان اسطوره سفر قهرمان ارائه كرده است تاسي ميكند، الگويي كه بر مبناي شكل كلي بسياري از روايتها و حكايتهاي اسطورهاي ملل مختلف پديد آمده است. نويسنده در بخش نخست كتاب چهرهها يا شخصيتهاي نوعي اين سفر را معرفي ميكند، و در بخش دوم مراحل سفر را شرح ميدهد.
متفکران چپ نو
راجر اسکروتن، فیلسوف سیاسی بریتانیایی، در این کتاب متفکرانی را که بیش ترین تاثیر را بر گرایشات چپ نو داشته اند، موضوع بررسی خویش قرار داده است. پرسش اصلی او در این کتاب این است که چپ امروز چه معنا و چه وضعی دارد، و از 1989 و فروپاشی شوروی تا کنون، چه مسیری را طی کرده تا به این وضع کنونی برسد؟ او در تلاش برای پاسخ دادن به این پرسش، و از طریق بازبررسی آرا متفکرانی چون ای. پی. تامپسن، پری اندرسن، اریک هابزبوم، رونالد دوورکین، ژان پل سارتر، میشل فوکو، لوئی آلتوسر، ژک لکان، ژک دریدا، آلن بدیو، تئودور آدورنو، یورگن هابرماس، آنتونیو گرامشی، گئورک لوکاچ، ادوارد سعید و اسلاوی ژیژک، شرح می دهد که چطور چپ نو آرمان طبقه کارگر را فروگذاشته و زنان، همجنس خواهان و مهاجران را دغدغه خویش قرار داده است. اسکروتن با زبانی شفاف، بی ابهام و دقیق آثار این متفکران را از زیر ذره بین نگاه انتقادی خویش گذارنده و گره از معنای زبان طراز نوین ایشان گشوده است.
ملاحظات درباره دانشگاه
این کتاب حاوی صور بنیادینی از نگاه طباطبایی به مسائل فرهنگی و آموزشی از دریچه پروژه تأملی درباره ایران است.
این اثر را میتوان معاصرترین کتاب طباطبایی دانست که صریحترین موضع درباره سرشت و سرنوشت نهاد دانشگاه پس از انقلاب سال پنجاه و هفت را اتخاذ کرده است.
از فصل اول که دانشگاه ایرانشهر نام دارد بگذریم، فصل دوم با عنوان دانشگاه بومی و دانشگاه ایرانشهر است که طباطبایی ذیل آن دست به تبیین مقدماتی برای ارائه چارچوبی برای فهم مسائل ایران معاصر از دریچه تفکر ایرانشهری میزند.
در همین فصل است که طباطبایی علیه نویسندگانی نظیر داود فیرحی نقدهایی را وارد آورده است.
در مقدمه کتاب نیز دو حمله به جلال آلاحمد شده است.
ملّت، دولت و حکومت قانون: جستار در بیان نصّ و سنّت
سید جواد طباطبایی (زادهٔ ۲۳ آذر ۱۳۲۴) استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانی در زمینهٔ فلسفه و تاریخ و سیاست است. او عضو سابق هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. وی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ مشغول تدریس در مؤسسه مطالعات سیاسی-اقتصادی «پرسش» بودهاست. طباطبایی در حال حاضر مدیر گروه فلسفهٔ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی است.