آنتیگونه
سوفوکلس
نجف دریابندری
سوفوکل(Sophocles) (زاده ۹۶–۴۹۷ - درگذشته زمستان ۰۵–۴۰۶ ق. م) یا سوفوکلس، یکی از سه تراژدی نویس یونان باستان است که نمایشنامههایش باقیماندهاند.
آنتیگونه تراژدی دیگری از سه گانه تراژدیهای "تِبِس" سوفوکلس است که نخستین بار در سال 442 یا 440 پیش از میلاد اجرا شده است.
پیش از آغاز داستان، پسران اودیپوس، اتئوکلس و پولینیکوس، در جنگ با یکدیگر بر سر تاجوتخت شهر کشته شدهاند. کرئون، جانشین اتئوکلس، فرمان میدهد که جسد او را با تجلیل به خاک بسپارند، اما جسد پولینیکوس را روی خاک بگذارند تا خوراک سگان و لاشخوران شود. این فرمان خلاف "قانون خدایان" و آیین مردم شهر است و آنتیگونه و ایسمنه، خواهران دو برادر کشتهشده، از این تصمیم ناراضیاند. در آغاز تراژدی، آنتیگونه خواهرش ایسمنه را به بیرون کاخ می¬برد تا او را از تصمیمی که دارد آگاه کند؛ او میخواهد جسد پولینیکوس را به خاک بسپارد و این برخلاف دستور کرئون است. ایسمنه نمیتواند آنتیگونه را منصرف کند و با او همکاری هم نمی¬کند، چراکه از مجازات مرگ می¬ترسد. با این حال، آنتیگونه تصمیماش را عملی میکند و با این کار خشم کرئون را به خود برمیانگیزاند و ...
بازمانده روز
نام نویسنده : کازئو ایشی گورو
نام مترجم : نجف دریابندری
کازو ایشیگورو(Kazuo Ishiguro) (زاده ۸ نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی) نویسندهٔ انگلیسی ژاپنیتبار است که خانوادهاش وقتی پنجساله بود به انگلستان مهاجرت کردند. ایشیگورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کرده است.
او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶ برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹ برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد. از بین آثار او کتابهای وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن نیز به فهرست نهایی جایزهٔ بوکر راه یافتند. در سال ۲۰۰۸۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار داده است.
رمانهای بازمانده روز و هرگز رهایم مکن او به صورت فیلم سینمایی درآمدهاند.
اين يك داستان ساده و سرراست نيست؛ در واقع بافت پيچيدهاي از چند لايه داستان است كه هر كدام در تراز و زمان خاص خودشان جريان دارند، و خواننده داستان بايد به آنها توجه داشته باشد. لايه بالايي يا بيروني سرگذشت مردي است به نام استيونز، كه بيش از 30 سال در خانه يكي از اشراف انگلستان به نام لرد دارلينگتن پيشخدمت بوده است و اكنون كه بساط آن خانه برچيده شده دارد خاطراتش را به صورت يادداشتهايي از يك سفر شش روزه به صفحات غرب انگلستان بازمانده است براي ما نقل ميكند.
بیلی باتگیت
نام نویسنده : ای. ال. دکتروف
نام مترجم: نجف دریابندری
برای آشنایی با دکتروف لازم نیست حتما اهل داستان نوشتن باشید. سالهاست که نه تنها نویسندهها که تقریبا همهی خوانندههای پیگیر ادبیات داستانی هم با رمان متفاوت "رگتایم" نوشته ادگار لورنس دکتروف آشنا هستند.بیلی باتگیت کتاب دیگر دکتروف اگرچه به اندازهی رگتایم شناخته شده نیست اما اثری است با ویژگیهای گاه مشابه و گاهی متفاوت با رگتایم که در حال و هوای زمانی و مکانی مشابه با همان کتاب میگذرد. بیلی باتگیت روایت یک بازهی زمانی چند ماهه از زندگی پسربچهی فقیری است که به طور خودخواسته وارد یکی از مخوفترین دستههای گانگستری دههی 30 نیویورک میشود. پسری که اگرچه به عنوان یک راوی نوجوان درک و دریافت شخصی و گاه خامدستانهی خودش را دارد، اما در کنار آن با دید عمیق و انسانی به خصوصیات درونی آدمها، داستان را از یک روایت صرفا گانگستری به راویتی دربارهی آدمها بدل میکند. انبوهی از گفتگوهای درونی پسر در متن کتاب نه تنها خستهکننده نیستند که آنچنان با مهارت نوشته شدهاند که خواننده را هر لحظه مشتاقتر میکنند. تعادل منطقی بین بخشهایی از وقایع که گفته میشوند و بخشهایی که ساختن و حدس زدن ریزهکاریهای وقوعشان به تخیل خواننده واگذار شده و همین طور تکنیک ویژهای که در روایت بخشهای هیجانانگیز ماجرا استفاده شده و بعد از طرح مسئله نه به ادامه روند حل آن که به نمایش نتیجه میپردازد تا روند حل مسئله را خودبخود روشن کند از دیگر ویژگیهای برجستهی این رمان هستند. شاید تنها نقطهای از کتاب که خوانندهی امروزی را تا حدی دلزده میکند پایان بندی ضعیف آن باشد. پایان بندی که به نطر میرسد رمان برجسته دکتروف را از داشتن عنوان یک "رمان مدرن" محروم میکند.
پیرمرد و دریا
نام نویسنده : ارنست همینگوی
نام مترجم : نجف دریابندری
داستان یک پیرمرد ماهیگیر تنهای کوبایی که ۸۴ روز تمام است که هیچ ماهی را نگرفته است و مورد تحقیر همکاران و همشهریانش قرار گرفته تا جایی که شاگرد وفادارش به خاطر فشارهای پدر و مادرش از او جدا شده. ولی باز خود را شکست خورده نمی بیند و قصد سفر به آب های دور را می کند تا اینکه در یک جدال کشنده و نفسگیر موفق به صید یک نیزه ماهی غول آسا می شود، با وجود این موفقیت راه برگشت پرمخاطره ای دارد و مجبور به مبارزه با کوسه ماهی های گرسنه می شود… .
یک کتاب شاهکار از همینگ وی که آخرین اثر بزرگ و معروفش هم هست، رمان کوتاهی که در سال ۱۹۵۱ در کوبا نوشته شد و در شرایطی که همینگ وی سالها بود که یا اثری رو برای چاپ در دست نداشت و یا اگر هم اثری داشت چندان مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار نمی گرفت و به اعتقاد خیلی ها همینگ وی با این اثر تونست فعالیت ادبی خودش رو کامل کنه و برای همیشه جاودان بمونه.
بخش اول کتاب با نام «ارنست همینگ وی: یک دور تمام» از آقای دریابندری مترجم کتاب هست که بیشتر در مورد چگونه نویسنده شدن و اون نثر ساده ولی محکم و قوی همینگ وی هست و در قسمت هایی هم ویژگی های آثار اون رو بررسی می کنه و البته مقایسه اش با جیمز جویس و دیگر نویسندگان هم عصر همینگ وی.
واقعا یک کتاب خوب از هر جنبه بود و طوری که آقای همینگ وی هم گفته یک داستان واقعی هست، چراکه همه عناصر واقعی و درجای خود هستند، پیرمرد یک پیرمرد واقعی هست و درچارچوب خودش رفتار میکنه نه مثل یک فیلسوف یا یک نویسنده…! یه جنبه خوب دیگش هم همون نثر ساده و قوی ای که داشت بود و خاطرات و تصویرهایی رو در حین خواندن برایم مجسم می کرد و جملات قصاری که در داستان بکار برده بود از هر حیث بی نظیر و یک زیبایی خاص داشت. صحافی کتاب و طرح جلد و نقاشی های هنرمندانه کتاب هم لذتمند بود و خوندن کتاب رو هیجان آورتر می کرد. قبل از اینکه این کتاب رو خونده باشم، نسخه سینماییش با همین نام و با بازی اسپنسر تریسی در نقش پیرمرد رو دیده بودم که در حین خوندن مدام به یاد سکانس های اون فیلم می افتادم!
کتاب جملات و پاراگرافهای زیبای متعددی داشت که بخاطر مختصر نشون دادنشون این چند تا رو قرار می دم…
قسمت هایی زیبا از کتاب:
«یادم هست. می دونم رفتنت از روی بی اعتقادی نبود.»
«دلم می خواست دی ماجوی بزرگ رو می بردم صید. می گن باباش صیاد بوده. شاید هم یک وقت مثل ما فقیر بوده، حرف ما حالیش می شد.»
«اگر مردم بشنون که من با خودم حرف می زنم خیال می کنن دیوونه م. ولی عیبی نداره، چون دیوونه نیستم. پولدارها رادیو دارن که تو قایق براشون حرف بزنه، خبر بیس بال رو براشون بگه.»
«هنوز دو ساعت دیگر مانده است تا آفتاب غروب کند، شاید تا آن ساعت ماهی بالا آمد. اگر نیامد با ماه بالا می آید. اگر باز هم نیامد، شاید با آفتاب بالا بیاید. هیچ جایی از تنم خواب نرفته، زورم سر جاست. اوست که قلاب به دهن دارد. اما با این کشش از آن ماهی هاست. لابد دهنش را سفت روی سیم قلاب بسته است. کاش می دیدمش. کاش یک بار هم شده می دیدمش تا بدانم با کی طرفم.»
«پیرمرد با خود گفت از نابکاری من بود که ناچار شد این هدف را انتخاب کند. هدف ماهی این بود که دور از دامها و بندها و نابکاریها در ژرفای آب تاریک بماند. هدف من این بود که جایی بروم که هیچ کس نرفته است و او را پیدا کنم. اکنون به هم رسیده ایم و از ظهر تاکنون با هم بوده ایم. و هیچ کس نیست که به داد هیچ کداممان برسد.»
«ای ماهی، خیلی پیش من عزیزی، خیلی هم محترمی. اما تا این روز تمام نشده کارت رو می سازم، می کشمت.»
«با زندگی باید ساخت، چاره ای جز این نیست»
«پیرمرد در دل خود گفت ماهی تو داری مرا می کشی. اما حق هم داری. ای برادر، من تا به حال از تو بزرگ تر و زیباتر و آرام تر و نجیب تر چیزی ندیده ام. بیا مرا بکش. هر که هر که را می کشد بکشد.»
«ولی آدم را برای شکست نساخته اند. آدم ممکنه از بین بره، ولی شکست نمی خوره.»
«من از گناه سر در نمی آورم و گمان نکنم که اعتقادی هم به گناه داشته باشم. شاید کشتن ماهی گناه بود. گمان می کنم گناه بود، هر چند این کار را برای آن کردم که زنده بمانم و خوراک مردم را بدهم.اگر این گناه است، پس همه کارها گناه است. فکر گناه را نکن. کار از این حرفها خیلی گذشته است، آدمهایی هستند که مزد می گیرند و گناه می کنند. بگذار آنها فکرش را بکنند. تو ماهیگیر به دنیا آمدی، چنانکه این هم ماهی به دنیا آمد. پطرس مقدس هم ماهیگیر بود، چنانکه پدر دی ماجوی بزرگ هم ماهیگیر بود.»
«با خود گفت این ماهی نان تمام زمستان مرا می داد. فکر این را نکن. فقط آرام بگیر و سعی کن دستهات را روبه راه کنی تا بتوانی از آنچه باقی مانده است دفاع کنی.»
«با خود گفت خیالات بی معنی را بگذار کنار. بخت چیزی است که به هزار شکل در می آید. کیست که او را بشناسد؟ ولی به هر شکلی که باشد من می خرم، هر چه هم بخواهند می دهم. گفت ای کاش روشنایی چراغها را می دیدم. خیلی چیزهاست که می گویم ای کاش، ای کاش. ولی این آن چیزی است که حالا می گویم ای کاش می دیدم. کوشید راحت تر تکیه کند و سکان را به دست بگیرد، و از درد تنش دانست که نمرده است.»
تاریخ فلسفه غرب
نام نویسنده : برتراند راسل
نام مترجم : نجف دریابندریتاریخ فلسفه ی غرب، بازنویس سلسله درسهایی است که راسل از ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۳ درآمریکا داده بود و سپس در تابستان ۱۹۴۴ در انگلستان برای انتشار آماده شد. این کتاب پر خواننده ترین اثر راسل از کار درآمد و از زمان انتشار (۱۹۴۵) تا امروز همیشه در ردیف آثار پرفروش قرار داشته است. ولی اهل فن درباره ارزش آن اتفاق نظر ندارند. برخی آنرا نمونه قوت تحلیل و روشنائی بیان می دانند& برخی نیز برآنند که در تاریخ برداشت های شخصی و یک جانبه ای از متفکران و مکاتب فلسفی ترسیم شده است؛ و به عنوان تنها وسیله ی آشنایی با تاریخ تفکر اروپایی می تواند بسیار گمراه کننده باشد. کسانی هم هستند که معتقدند هر دو حکم یاد شده کم یا بیش درست است. راسل در این باره می گوید:
فردی بی تمایل خاص نمیتواند تاریخ جالب توجهی بنویسد، به نظر من، کسی که مدعی نداشتن تعصب یا تمایلی باشد فریبکار است.»
وی همچنین در مقدمه این کتاب می گوید:
در تألیف کتابی چون کتاب حاضر، مسئله برگزیدن مطلب مسئله بس دشواری است. کتابی که در آن از جزئیات سخن به میان نیاید خشک و خالی و خسته کننده می گردد؛ و چون به جزئیات پرداخته شود، بیم آن می رود که مثنوی هفتاد من کاغذ شود. من خواسته ام این دوشق را باهم سازش دهم، از این راه که فقط از فلاسفه ای سخن بگویم که در نظرم دارای اهمیت بسیارند؛ و در مورد همین فلاسفه نیز آن جزئیاتی را به میان آورم که اگر ضروری نباشد باری در توضیح مطلب و جان بخشیدن به کلام به کار آید. فلسفه از دیرگاه امری تنها مربوط به مدرسه ها و یا موضوعی تنها برای بحث و جدل مشتی مردم درس خوانده نبوده است. فلسفه جزو زندگی اجتماع بوده، و من کوشیده ام آن را بدین اعتبار بررسی کنم. اگر این کتاب حسنی داشته باشد، آن حسن همانا از این رهگذر حاصل آمده است.
آلبرت اینشتین درباره این کتاب گفته است:
تاریخ فلسفه برتراند راسل کتابی است پر ارج. متحیرم که تازگی فرحبخش و اصالت این اثر را باید ستود یا حساسیت همدلی این متفکر بزرگ با اندیشمندان زمانهای بسیار دور را. نهایت سعادت می دانیم که نسل خشک و ددآسای زمان ما از وجود چنین مرد عاقل و باشرف و جسور، و در عین حال شوخ طبع، برخوردار است. کتابی است در اعلی درجه آموزنده، بسیار بلند مرتبه، و برتر از ستیزهای حزبها و تضاد عقیده ها.
چنین کنند بزرگان (شومیز)
ویل کاپی
نجف دریابندری
انتشار این کتاب فرصت مساعدی است برای همه کسانی که احیانا همیشه منتظر بوده اند نویسنده این اسطور خود را در وضع نا مساعدی قرار دهد:زیرا که در این کتاب مترجم نه تنها اصل امانت در ترجمه را زیر پا گذاشته بلکه در حقیقت میتوان گفت که به هیچ اصلی پایبند نمانده است.در کتاب حاضر نان که اشاره شد قطعات فراوانی از متن اصلی ساقط شده در قطعات ترجمه شده نیز جملات و عبارات جعلی فراوانی گنجانیده شده است که به علت جعلی بودن در متن اصلی به هیچ وجه دیده نمیشوند. هم چنین در ضبط فارسی اعلام تاریخی و جغرافیایی هیچ قاعده معینی جز سلیقه شخصی رعایت نشده و معادل لاتین اعلام نیز در پای صفحات نیامده.در عوض فضای فضای گرانبهای پای صفحات به توضیحات غیر لازم اختصاص یافته که غرض از آن ها نه تنها برای خوانندگان بلکه برای خود مترجم نیز روشن نیست.به علاوه مترجم چه در مقدمه کتاب و چه در پشت جلد از آوردن شرح حال نویسنده ولو به اختصار به منظر روشن کردن ذهن خوانندگان غفلت ورزیده به طوری که خوانندگان ناچار خواهند بود طبق معمول با ذهن تاریک به خواندن کتاب بپردازند و با این کیفیت معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود از همه این ها گذشته مترجم اسم کتاب را هم بدون ضرروت خاص تغییر داده و در نتیجه ناچار شده است اسم دیگری روی کتاب بگذارد که با عنوان اصلی فرق دارد مضافا به این که ممکن است فکر و حواس خوانندگان زیرک را هم به طرز غیر لازمی پرت کند. به این ترتیب می بینیم مترجم خود را مستوجب انواع و اقسام انتقادات و حملات جوانمردانه و ناجوانمردانه ساخته است و معلوم نیست چه نیرویی خواهد توانست او را از ورطه نیستی نجات بخشد.
چنین کنند بزرگان (گالینگور)
ویل کاپی
نجف دریابندری
انتشار این کتاب فرصت مساعدی است برای همه کسانی که احیانا همیشه منتظر بوده اند نویسنده این اسطور خود را در وضع نا مساعدی قرار دهد:زیرا که در این کتاب مترجم نه تنها اصل امانت در ترجمه را زیر پا گذاشته بلکه در حقیقت میتوان گفت که به هیچ اصلی پایبند نمانده است.در کتاب حاضر نان که اشاره شد قطعات فراوانی از متن اصلی ساقط شده در قطعات ترجمه شده نیز جملات و عبارات جعلی فراوانی گنجانیده شده است که به علت جعلی بودن در متن اصلی به هیچ وجه دیده نمیشوند. هم چنین در ضبط فارسی اعلام تاریخی و جغرافیایی هیچ قاعده معینی جز سلیقه شخصی رعایت نشده و معادل لاتین اعلام نیز در پای صفحات نیامده.در عوض فضای فضای گرانبهای پای صفحات به توضیحات غیر لازم اختصاص یافته که غرض از آن ها نه تنها برای خوانندگان بلکه برای خود مترجم نیز روشن نیست.به علاوه مترجم چه در مقدمه کتاب و چه در پشت جلد از آوردن شرح حال نویسنده ولو به اختصار به منظر روشن کردن ذهن خوانندگان غفلت ورزیده به طوری که خوانندگان ناچار خواهند بود طبق معمول با ذهن تاریک به خواندن کتاب بپردازند و با این کیفیت معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود از همه این ها گذشته مترجم اسم کتاب را هم بدون ضرروت خاص تغییر داده و در نتیجه ناچار شده است اسم دیگری روی کتاب بگذارد که با عنوان اصلی فرق دارد مضافا به این که ممکن است فکر و حواس خوانندگان زیرک را هم به طرز غیر لازمی پرت کند. به این ترتیب می بینیم مترجم خود را مستوجب انواع و اقسام انتقادات و حملات جوانمردانه و ناجوانمردانه ساخته است و معلوم نیست چه نیرویی خواهد توانست او را از ورطه نیستی نجات بخشد.
رگتایم
كلمه رگتايم نام نوعي موسيقي است كه از ترانههاي بردگان سياهپوست جنوب آمريكا سرچشمه گرفته است و در آغاز قرن در آمريكا بسيار رايج بود. نويسنده نام رگتايم را به عنوان روح زمانهاي كه توصيف ميكند بر رمان خود گذاشته است، و نيز شايد ميخواهد كيفيت پر ضربان، گسسته و پيوسته و دردآلود داستاني را كه درباره آن زمان پرداخته است به ما گوشزد كند.
سرگذشت هکلبری فین
نام مترجم : نجف دریابندری
ماجراهای هاکلبری فین کتابی اثر مارک تواین است که در سال ۱۸۸۴ برای اولین بار چاپ شد. این کتاب درپی کتاب تام سایر منتشر شد.
این کتاب داستان نوجوانی است که از پدری الکلی متولد میشود. او درپی دعوا با پدرش از خانه فرار میکند و در راه این فرار با برده سیاه پوستی به نام جیم آشنا میشود. آنها با کلکی که میسازند رودخانه میسیسیپی را طی میکنند. این کتاب به حوادثی که بر این دو رخ میدهد میپردازد.
یک جای قوزک پای من بنا کرد به خاریدن؛ بعد گوشم بناکرد به خاریدن؛ بعد پشتم، درست وسط شانهها. دیدم اگر خودم را نخارانم الآن است که میمیرم. من این را بارها امتحان کردهام. پیش آدمهای جاسنگین، توی تشییع جنازه، یا وقتی که خوابت نمیآید و میخواهی خودت را بخوابانی، خلاصه هرجا که نباید خودت را بخارانی- درست همان وقت هزار جای آدم بنا میکند به خاریدن.
عرفان و منطق
بزرگ ترین مردانی که به فلسفه پرداخته اند هم نیاز به علم را احساس کرده اند و هم نیاز به عرفان را و بزرگی زندگی آن ها حاصل کوشش در راه هماهنگ ساختن این دو نیاز بوده است.
این کتاب شامل چندین مقاله اساسی و بسیار خواندنی از برتراند راسل،فیلسوف برجسته قرن بیستم است در برخی از این مقالات خواننده نظریه های اساسی راسل را خواهد یافت.
عرفان و منطق به گفته مترجم مهم ترین مقاله این مجموعه است که در آن به تبیین دو گرایش فکری بنیادی بشر پرداخته شده است.
قدرت
برتراند راسل کلید طبیعت انسانی را که مارکس در ثروت و فروید در رابطه جنسی یافت، در قدرت یافت. او استدلال میکند که قدرت هدف نهایی انسان است و در بسیاری از مظاهر آن، مهمترین عنصر در توسعه هر جامعه است. راسل با نوشتن در اواخر دهه 1930، زمانی که اروپا توسط ایدئولوژیهای افراطی از هم پاشیده میشد و جهان در آستانه جنگ قرار داشت، به دنبال یافتن «علمی جدید» برای درک وقایع آسیبزای روز و توضیح آنهایی بود که در پی خواهد آمد. . نتیجه کتاب قدرت بود، کتابی قابل توجه که راسل آن را یکی از مهم ترین کتاب های حرفه ای طولانی خود می دانست. راسل در مقابله با میل توتالیتر برای تسلط، نشان می دهد که چگونه روشنگری سیاسی و درک انسانی می تواند به صلح منجر شود - کتاب او فراخوانی پرشور برای استقلال ذهن و جشن شادی غریزی زندگی انسان است.
کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (۲جلدی)
نام نویسنده : نجف دریا بندری
فرق کتاب مستطاب آشپزی با دیگر کتاب های آشپزی این است که «کتاب» است و نویسنده اش «نویسنده» است! نجف دریابندری آشپزی نیست که کتاب می نویسد، نویسنده ای است که آشپزی می کند. نجف دریابندری در مقدمه ی کتاب مستطابش آشپزی را از مقوله ی فرهنگ می داند و از دریچه ی فرهنگ به آشپزخانه و سفره نگاه می کند و همین نگاه است که باعث می شود کتاب مستطاب چیزی باشد ورای همه ی «کتاب های آشپزی» که دیده ایم و شنیده ایم.
کتاب مستطاب آشپزی؛ از سیر تا پیاز (۲جلدی)(با قاب)
گور به گور
ویلیام فاکنر
مترجم: نجف دریابندری
جان که میدادم (ترجمه شده به گوربهگور در فارسی) (به انگلیسی: As I Lay Dying) رمانی است اثر ویلیام فاکنر نویسنده شهیر آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات که نخستین بار در سال ۱۹۳۰ در آمریکا چاپ شد. عنوان کتاب برگرفته از کتاب ششم ادیسه اثر هومر است که در آن آگاممنون خطاب بهاودوسئوس جمله عنوان کتاب یعنی «As I Lay Dying» را به کار میبرد.
…. این رمان را فاکنر در 1930- یک سال پس از (خشم و هیاهو) نوشته است. خود او مدعی بود که نوشتن آن را در ظرف شش هفته- آن هم با کار شبانه، پای کورهی آتش یک نیروگاه محلی – به پایان رسانده و پس از آن هم دستی در آن نبرده است؛ ولی ساختمان داستان و ظرافت پیوندهای آن چنان است که خواننده گمان میکند باید بیش از اینها وقت و (عرق ریزی روح) صرف پروراندن آن شده باشد. در هر حال، این رمان را بسیاری از منتقدان سادهترین و در عین حال کاملترین رمان فاکنر میدانند. برخی حتی آن را شاهکار او نامیدهاند. آنچه مسلم است، این رمان همیشه مدخل خوبی به دنیای شگفت و پر آشوب داستانهای فاکنر به شمار رفته است؛ اگرچه در مورد همین رمان هم باید گفت که سادگی آن تا حدی فریبنده است و دقایق آن غالباً در نگاه اول آشکار نمی شود.
مجموعه سیری در هنر ایران (۱۵جلدی در ۱۱مجلد)
ترجمه و برگردان این مجموعۀ ارزشمند که در سال ۱۹۳۸ مسیحی پس از ۲۰ سال تلاش پروفسور آرتر آپم پوپ و ۵۶ تن از هنرشناسان و ایران شناسان انتشار یافته بود، ده سال به طول انجامید. سرویراستار این اثر دکتر سیروس پرهام می گوید : «سیری در هنر ایران» در بردارندۀ بررسی تخصصی تمامی هنرهای میهن ما از ازدوران پیش از تاریخ تا به امروز است. این سخن گزاف نیست اگر بگوییم دست کم دو نسل از فرهیختگان و هنردوستان این سرزمین، سال ها در انتظار ترجمۀ این مجموعه بودند. جلد چهاردهم حاوی کتابنامه، واژه نامه، نمایه و جلد پانزدهم شامل پیوست ها و تعلیقات است و به منظور رفع نیاز اهل تحقیق به مجموعه سیزده جلدی «سیری در هنر ایران » افزوده شده است. شایان ذکر است که تهیه و تدوین این دو مجلد در ضمن ویرایش و ترجمۀ فارسی ضرورت یافته و کارشناسان و خبرگان هر حوزۀ هنری در صدد تصحیح و تکمیل این مجموعه و به روز کردن برخی از مطالب کهنه و نظریه های منسوخ و افزودن یافته های تازه برآمدند.
مجموعه سیری در هنر ایران (۱۵جلدی)
ترجمه و برگردان این مجموعۀ ارزشمند که در سال ۱۹۳۸ مسیحی پس از ۲۰ سال تلاش پروفسور آرتر آپم پوپ و ۵۶ تن از هنرشناسان و ایران شناسان انتشار یافته بود، ده سال به طول انجامید. سرویراستار این اثر دکتر سیروس پرهام می گوید : «سیری در هنر ایران» در بردارندۀ بررسی تخصصی تمامی هنرهای میهن ما از ازدوران پیش از تاریخ تا به امروز است. این سخن گزاف نیست اگر بگوییم دست کم دو نسل از فرهیختگان و هنردوستان این سرزمین، سال ها در انتظار ترجمۀ این مجموعه بودند. جلد چهاردهم حاوی کتابنامه، واژه نامه، نمایه و جلد پانزدهم شامل پیوست ها و تعلیقات است و به منظور رفع نیاز اهل تحقیق به مجموعه سیزده جلدی «سیری در هنر ایران » افزوده شده است. شایان ذکر است که تهیه و تدوین این دو مجلد در ضمن ویرایش و ترجمۀ فارسی ضرورت یافته و کارشناسان و خبرگان هر حوزۀ هنری در صدد تصحیح و تکمیل این مجموعه و به روز کردن برخی از مطالب کهنه و نظریه های منسوخ و افزودن یافته های تازه برآمدند.