ژنرال دلا رُوِره
ایندرو مونتانللی، روزنامهنگار و تاریخنویس ایتالیایی، یکی از روزنامهنگاران برجستۀ ایتالیا در تمامی قرن بیستم بهشمار میرود. مونتانللی در اوایل دهۀ ۱۹۳۰ از دانشگاه فلورانس در رشتۀ حقوق فارغالتحصیل شد. پایاننامۀ او دربارۀ اصلاحات انتخاباتی بود که حزب فاشیست موسولینی بهراه انداخته بود. پایه و اساس نظریۀ او در این پایاننامه این بود که فاشیستها بهجای هر گونه اصلاحات، کل فرایند انتخابات را از میان برداشتهاند. اما مونتانللی طی اقامتی کوتاه در شهر گرونوبل (فرانسه) و تحت تأثیر فضای فرهنگی آن دیار، به این نتیجه رسید که بهجای حقوق، بایستی به کار روزنامهنگاری بپردازد.
پس از ۱۹۳۵، وقتی موسولینی دستور توقیف «اونیورساله» و سایر مجلهها و روزنامههای افشاگر را صادر کرد، مونتانللی از فاشیسم رویگردان شد. با شروع جنگ جهانی دوم از جبهههای گوناگون با چند روزنامه به همکاری پرداخت. چندی بعد عازم بالکان و یونان شد و از مشارکت نیروهای ایتالیایی در آن جبههها گزارشهایی فرستاد. اینجا بود که وی تصمیم گرفت به پارتیزانها بپیوندد و علیه فاشیستها سلاح برگیرد. مونتانللی در آخرین سال حاکمیت موسولینی در میلان به زندان فاشیستها افتاده بود که با شخصیت اصلی این داستان آشنا شد؛ قالتاقِ کلاهبردارِ قماربازی که نازیها میکوشند با استفاده از او در صفوف مبارزان آزادیخواه نفوذ کنند، اما نتیجهٔ دیگری میگیرند. کلاهبردار نقش قهرمان نهضت آزادی را چنان خوب بازی میکند که ناگهان تصمیم میگیرد «کار» را قهرمانانه به پایان برساند مبادا که مفهوم «قهرمان» در میان همقطارانی که قرار است در کنارشان اعدام شود خدشه بردارد؛ مثالی از انسانهای عادیِ عصر ظلمت که در لحظهای از زندگی تحولی ژرف را تجربه میکنند و از زندگیِ خود طرحی غیرمنتظره و غیرعادی میآفرینند. روبرتو روسلینی فیلمی را به همین نام بر اساس این رمان ساخت که برندهٔ «شیر طلایی» فستیوال فیلم ونیز شد.
مگس ها
پایتخت در خطر سقوط است و نیروهای وییا و ساپاتا شهر را ترک میکنند و مردم وفادار به انقلاب نیز در پی آنان جلای وطن میکنند. سیاستمداران، کارمندان، ژنرالها و افسران «ارتش سابق فدرال»، دکترها، معلمها، زنان راحت طلب تهی مغز، زنان بدکاره، و خلاصه همه کسانی که کوته نظرانه به وییا دل بسته بودند، نومیدانه میکوشند بگریزند تا به دست سربازان سرخپوست قبیلهٔ «یاکی» کشته نشوند. این فراریان هراسان در یک واگن بهداری گرد میآیند و در سراسر شبی هولناک، حدسهای دیوانه وار خود را بلغور میکنند.
ماریانو آسوئلا را «رمان نویس انقلاب» نامیده اند. او نخستین رمان نویس انقلاب مکزیک است و دیگر نویسندگان متعهد مکزیک تحت تأثیر او بوده اند. مگسها از نخستین و مهمترین رمانهای آسوئلاست که در دورهٔ دیکتاتوری پورفیریو دیاس نوشته است.