دعوت به مراسم گردنزنی
ناباکف در رمان دعوت به مراسم گردن زنی چنان به توصیف صحنهها پرداخته که تمامی وقایع رمان مانند فیلمی قابل تصور است. ظرافت و جزئیات رمان چنان توصیف شده که تصویری زنده برای خواننده نمایان شده تا بتوان از جزئیات تمام صحنهها به روشنی برای خود تصویری زنده ساخت.
این شیوه از جزیی نگری که ناشی از تفکر نقادانه ناباکف است توسط او آگاهانه به کار بسته شده است، چون در جایی از یادداشتهایش این جزئی نگری را با عنوان “جزئیات ملکوتی ” نام برده است.
“سین سیناتوس” (عنوانی که ناباکوف به عمد آن را انتخاب کرده است عنوانی است آهنگین که مدتها در ذهن میماند) فردی متفاوت از دیگران (عدم شفافیت و نفوذ ناپذیری او بر خلاف عامه کاراکترهای این داستان ) محکوم به مرگ میشود حکم اعدام در گوشی به او اطلاع داده میشود و او را به سلولی در زندان می برند زمان دقیق اعدام معلوم نیست و تمام تلاش و ذهنیت “سین سیناتوس” اطلاع از زمان دقیق اعدامش است. این زمان برای هیچکس معلوم نیست حتی اعدام کنندگان نیز خبر از زمان اعدام ندارند . جرم سین سیناتوس نیز به طور صریح در این رمان بیان نمی شود
تصور رویداد های این داستان هم سخت است ؛ فردی محکوم به اعدام که قرار است حکم گردن زنی در مورد او اجرا گردد در حالیکه زمان کوتاه نامعلومی از زندگی او باقی مانده است
در داستان دعوت به مراسم گردن زنی که در عین سادگی به بیان رویدادها پرداخته شده است ؛ بیان پیچیدگیهای روحی کاراکترها را می بینیم و چنان تصویری از آنها بدست می آید که به نوعی خواننده با این شخصیتها به همذات پنداری پرداخته و از بعضی از کاراکترها به شدت متنفر و برای برخی از کاراکترها حس دلسوزی و ترحم بر انگیخته میشود
احمد خزاعی مترجم این رمان چنین گفته :” سین سیناتوس ، در عین حال ،زندانی توهمات خود نیز هست. چرا که آزادی را ، تحقق رویاهایش را در همین جهان ساختگی باسمه ای می جوید. در نمی یابد که مراسم اعدام ، آیین بنیادی جهانی است که او را به مرگ محکوم کرده است .و این مرگ مرگی ذهنی است ، مرگی است که هر لحظه در عرصه روح و ذهن جریان دارد.هر دم و هر روز اجرا می شود و از همین روست که تاریخ مشخصی ندارد.”
لولیتا
لولیتا از آثار کلاسیک و شاهکارهای ادبیات داستانی قرن بیستم محسوب میشود و در رتبه چهارم بهترین رمان انگلیسی زبان کتابخانه مدرن قرار گرفته است.
شهرت داستان در فرهنگ عمومی موجب شده تا نام «لولیتا» به لقبی برای دختران زودبالغ و سکسی تبدیل شود.
این کتاب برای اولین بار در سال ۱۹۵۵ در پاریس توسط «Olympia Press» به چاپ رسید. استنلی کوبریک، در سال ۱۹۶۲، و آدریان لین در سال ۱۹۹۷، دو فیلم با اقتباس از این رمان ساختند. این رمان همچنین چندین بار دستمایه نمایشهای روی صحنه بودهاست.