گریزپا
نویسنده: پانائیت ایستراتی
مترجم: ارونقی کرمانی
این متن توصیفی از بخشی از رمان Nerrantsoula اثر نویسنده رومانیایی پانائیت ایستراتی است. داستان حول محور دختری یتیم با موهای تیره و ظاهری شبیه کولیها است. او در شهر بریلا زندگی میکند و مردم محلی او را «ساکادگیتزا» (حامل آب) مینامند. او از افشای نام و هویت والدینش امتناع میکند.
مارکو، راوی و عاشق این دختر، او را «نرانتسولا» مینامد، که به پرتقال تلخ کوچک یا درخت نارنج اشاره دارد. این نامگذاری نماد احساسات تلخ و شیرین عاشقانهای است که مارکو نسبت به او دارد. اما او تنها کسی نیست که به نرانتسولا علاقهمند است؛ افراد دیگری نیز او را میخواهند.
رمان تأثیر عمیقی از فرهنگ یونانی گرفته و از یک ترانه یونانی الهام گرفته است. در این داستان، رودخانه دانوب نقشی برجسته دارد و با طغیانهای مخرب خود، سرنوشت مردم ساکن در کنارش را تغییر میدهد. دانوب نماد قدرت طبیعت است که هم منشأ ثروت و هم عامل فقر است و در نهایت، انتقام عاشقان نرانتسولا را از غرور و ظلم او میگیرد.
داستان ایستراتی ترکیبی از واقعگرایی و رمانتیسیسم است که به کاوش در زندگی و احساسات شخصیتها میپردازد و تأثیری عمیق از فرهنگها و تجربیات شخصی نویسنده دارد.