ادبیات و اندیشه
اگزیستانسیالیسم نوعی امانیسم است
پشت درهای بسته
ژان پل سارتر فیلسوف، اگزیستانسیالیست، رمان نویس، نمایشنامه نویس و منتقد فرانسوی است.
بهطور کلی دو دوره در زندگی حرفهای سارتر وجود داشت. اولین دورهٔ زندگی حرفهای او دورهٔ پس از نوشتن اثر معروفاش، هستی و نیستی، بودو نوشتن رمان تهوع. سارتر به آزادی بنیادی انسان اعتقاد داشت و باور داشت که «انسان محکوم به آزادی است. »در دومین دورهٔ حرفهٔ زندگیاش، سارتر بهعنوان روشنفکری فعال از نظر سیاسی شناخته میشد. سارتر از طرفداران کمونیسم بود، هرچند که هرگز بهطور رسمی به عضویت حزب کمونیست فرانسه درنیامد. وی بیشتر عمر خویش را صرف مطابقت دادن ایدههای اگزیستانسیالیستیاش کرد. سارتر معتقد بود که انسان باید خود سرنوشتاش را تعیین کند. وی همچنین، مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی-اجتماعی جامعه که از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند. در سال ۱۹۶۴ جایزه ادبی نوبل به سارتر تعلق گرفت، ولی او از پذیرفتن این جایزه خودداری کرد. او در نامهای که به آکادمی نوبل نوشت توضیح داد که نمیتواند جایزه را بپذیرد و نمیخواهد که هرگز نامش در فهرست دریافتکنندگان آن جایزه قرار گیرد. سارتر بهعنوان یک نویسنده نمیخواست نامش با سازمانی مرتبط گردد.
برخی از آثار او: دستهای آلوده، خلوتکده، تهوع، مردههای بیکفن و دفن، زنان تروا و…
تعلیق
ژان پل سارتر
محمود بهفروزی
راههای آزادی [Les Chemins de la liberte]. رمانی در سه مجلد از ژان پل سارتر (1905-1980)، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، که به توصیف شخصیتهایی میپردازد که زندگیشان اندک اندک، از سال 1938 تا 1940، زیر سیطره تاریخ قرار میگیرد.
جلد دوم کتاب با عنوان تعلیق منتشر شده به سال 1945، ساخت مبتکرانه و بلندپروازانهتری دارد. سارتر میکوشد تا حوادث تاریخی و تأثیراتی را که هم در زندگی افراد و هم در جوامع اروپا داشتهاند تصویر کند. در جلد نخست، جنگ اسپانیا و سیر صعودی هیتلریسم فقط زمینه داستان بود و حال آنکه در جلد دوم حوادث تماماً از 23 تا 30 سپتامبر 1938 روی میدهد؛ یعنی زمان تصرف چکوسلواکی به دست سپاهیان آلمان و بسیج نیروهای فرانسه و موافقتنامههای مونیخ. اینجا ماتیو را میبینیم که ایام تعطیل را نزد برادرش ژاک، که هیتلر را تحسین میکند، میگذراند و مجذوب زن او، اودت ، میشود. او نیز مانند هزاران افراد ذخیره دیگر، بسیج شده است. در میان این افراد، کسانی هستند مانند موریس، کارگر پاریسی؛ گرولوئی ، کوهنشین بیسوادی که به علت ناتوانی از خواندن آگهی بسیج، نزدیک بوده است که فراری به شمار آید؛ ویس ، مردی یهودی که از جنگیدن با نازیها شاد است. آدمهای دیگری نیز تدریجاً به میدان میآیند، از جمله آنا و میلان، از کمونیستهای چکوسلواکی، و گومث ، ژنرال ارتش جمهوریخواه اسپانیا،که هرسه طرفدار ورود فرانسه و انگلستان به جنگ هستند. یک نوجوان سرکش به نام فیلیپ، که ناپسری ژنرال ارتش است، از خانهاش به راه میافتد تا «شهید راه صلح» شود. پس از چند روز ولگردی و سرگردانی، نوشتههای تبلیغاتیاش به نحو رقتانگیزی با شکست مواجه میشود. آسایشگاه برک [بندری در شمال فرانسه] را که از بیماران مفلوج در آنجا پرستاری میشود تخلیه میکنند. شارل، که سوار واگن حمل بار شده است، به کاترین، که مثل خود او بیمار است، علاقهمند میشود؛ ولی آن دو را به طرز خشونتآمیزی از هم جدا میکنند. ایویش که نزد خانوادهاش به شهرستان رفته است به پاریس برمیگردد، ماتیو را، که از رفتار حامیانه و پدرانهاش به جان آمده است، از خود میراند و به آغوش مرد ناشناسی که حتی مورد پسندش نیست پناه میبرد. بوریس، که از این زندگی موقت خسته شده است و سنش هنوز کافی نیست که به خدمت زیر پرچم فراخوانده شود، داوطلبانه به خدمت ارتش درمیآید. دانیل از مارسل که با شادی منتظر زاییدن است روز به روز بیشتر متنفر میشود. داستان دائماً میان این شخصیتها در نوسان است. زندگی آنها به طور همزمان در یک صفحه و حتی گاهی در یک جمله همراه اعمال و حرکات هیتلر و چیمبرلن و موسولینی و دالادیه بازگو میشود و نویسنده واکنشهای فردی آنها را پشت رفتار رسمیشان تخیل میکند. در شرح حوادث، کثرت و غنای فوقالعادهای حس میشود؛ رویداد اجتماعی به حرکت شخصیتها میانجامد که هریک گویی ذرات منفردی هستند که فقط به شخص خود شعور دارند، ولی جریان تاریخ آنها را به پیش میراند و از حد آنها فراتر میرود.
تعلیق
تعلیق» دومین رمان از سهگانهی راههایی به سوی آزادی اثر فیلسوف و نظریهپرداز فرانسوی ژان پل سارتر است که در ادامهی رمان «سن عقل» زندهگی ماتیو دلار معلم فلسفه را روایت میکند. مجموعهای که قرار بود شامل چهار کتاب باشد ولی ناتمام ماند. سارتر قبل از این سهگانه اولین رمان خود به نام تهوع را در سال ۱۹۳۸ پیش از وقوع جنگ جهانی دوم در فرانسه منتشر کرد و با استقبال بینظیری از سوی مردم روبهرو شد.
همین امر سبب شد تا او برای نوشتن رمانهای دیگرش تشویق شود. او سه ماه بعد از انتشار «تهوع» در نامهای به سیمون دوبوار مینویسد:« من موضوع رمان بعدی و حتی عنوانش را انتخاب کردهام. رمان دربارهی آزادی خواهد بود» و از این منظر میتوان گفت که ماتیو دلارو شخصیت اصلی سهگانهی راههایی به سوی آزادی در حقیقت ادامهروی راه آنتوان روکانتین شخصیت اصلی رمان «تهوع» است. ماتیو مکمل شخصیت آنتوان است و تمام راههای نرفتهی او را طی میکند و بدین ترتیب سارتر اندیشههای اگزیستانسیالیستی خود را بهطور کامل بیان میکند.
تهوع
نويسنده : ژان پل سارتر
مترجم : امير جلالالدين اعلم
آنتوان روكانتن، قهرمان رمان تهوع، تك و تنها در شهر بوويل زندگي ميكند. هر چند دست اندر كار پژوهشي تاريخي است، باري دلمشغولي عمدهاش " وجود" است، وجودي كه او به آن ميانديشد، وجود در ساحت متافيزيكياش نيست بلكه وجود در ساحت آن جهاني و جلوهگر در موقعيتهاي اجتماعي فرد آدمي و روابط وي با افراد ديگر جامعه است. دو چيز روح كانتن را ميآزارد: يكي آنكه اين وجود، در ذات خود، ناواجب و ناعقلاني است، و ديگر آنكه پيرامون او را جماعتي " رجاله"، با احساساتي دروغين و انديشههاي كليشهاي، فرا گرفتهاند. برخورد با اين وجود ناعقلاني در انبوه جزئيات مبتذلش، گونهاي بيزاري و دلآشوبه و " تهوع" در روكانتن پديد ميآورد. روكانتن به تجربه پي برده است كه موسيقي حالت " تهوع" را در او ميزدايد و احساس بسط و خوشي به او ميدهد. بفرجام، پس از سير و سلوكي دردناك، درمييابد كه براي رهيدن از چنبره هستي مهمل و ناموجهش بايد ارزشهايي براي خودش بيافريند و برخورد وجودي ويژهاي اختيار كند. او به ادبيات دل مينهد و در اين عرصه، رماننويسي را به وجه خاص بر ميگزيند. به اينسان، اميدوار است كه معنايي ارزشمند به زندگي بيمعناي پيشينش بدهد. رمان تهوع، كه در زمره آثار برتر ژان پل سارتر است، پيشاپيش همه درونمايههاي فلسفه او را در بردارد، و بهراستي يكي از پر ارجترين نوشتههاي ادبي روزگار ما است.
تهوع
بهترين كار اين است كه رويدادها را روز به روز نوشت. دفترچه خاطراتي داشت تا همهچيز را به روشني ديد. نبايد چيزهاي جزئي و پيشامدهاي كوچك را از قلم انداخت، حتي اگر پيش پا افتاده به نظر برسند؛ به خصوص بايد طبقهبنديشان كرد. بايد بگويم اين ميز را، خيابان و مردم، يا بسته توتونم را چهطوري ميبينم، چون اينهاهستند كه تغيير كردهاند. بايد به دقت وسعت و ماهيت اين تغيير را مشخص كرد.
خروج ممنوع
از مقالهٔ «سارتر و خروج ممنوع» نوشتهٔ «روبی کوهن»(ضمیمهٔ کتاب «خروج ممنوع»): «دومین نمایشنامهٔ سارتر، «خروج ممنوع»، بر الگوی تکپردهایهای استریندبرگی بر تنشِ فزاینده استوار است. کار سارتر _ که مثل کار دانته در جهنم میگذرد _ متافیزیک را با فضای فیزیکیاش منعکس میکند. مثل دوزخ دانته، گناهکارانی مشابه، در همان حلقهای دوزخی سهیماند که در سراسر ابدیت کشیده شدهاست و مجازات آنها با گناهانشان در تناسب است.»
دوزخ
نويسنده: ژان پل سارتر
مترجم: حميدسمندريان
«گارسن»، «اینس» و «استل» هریک برای دو نفر دیگر، دیگری محسوب می شود. این سه به هم نیازمندند. بی دیگری نمی توانند وضع خودشان را دریابند و نه هیچ بدانند ولی چه سود که همدیگر را مانند شیئی به نظر می آورند.
نمی توانند آن باشند که دیگری هست «جز من کسی نیست که من باشد». پس هریک می کوشد که خودش وجود داشته باشد. اینجاست که مبارزه در می گیرد. می خواهند طفره بروند ولی نگاه دیگری پیوسته در تنگناشان می گذارد. در روی زمین برای ستیز با این نگاه، این نگاه دیگری سلاح هایی برمی گیریم که مفر نامیده می شود، چون؛ گوشه نشینی موقت، پرهیز و کناره گیری، صمیمیت، گریز، خواب، آسایش و سکوت. اما بالاخره باز می بینیم که با این نیرنگ ها با این اسباب چینی ها نمی توانیم خودمان را از هم سوا بکنیم؛ بهم مربوطیم، همه ی این دست آویزها یکی پس از دیگری از دستمان بیرون می شود؛ دوزخ نیز چنین است که در "دوزخ" به ما عرضه می گردد. در این دوزخ از شکنجه های جهنمی، «سیخها، گرزهای آتشین و قیفهای چرمی» خبری نیست. دوزخی، به ناگاه خود را در برابر شکنجه ای می یابد که از تمام این عذابها دردناک تر است. برنده تر، کاری تر و کشنده تر است و خودش آن را آزار دیگران می نامد.
اين مجسمه اينجاست، هروقت نگاش ميکنم ميفهمم که توي جهنم هستم. همهچيز از قبل پيشبيني شدهس. هيچوقت باور نميکردم که چه حرفهايي دربارهي اينجا ميزدن... جهنم پر از وسايل شکنجهس، يادتونه؟ ولي جهنم ديگرانند... جهنم شما هستيد...
سن عقل
ژان پل سارتر
عصري كه تا سالها با اقتدار ادامه يافت و نسلي را نه تنها در اروپا كه در دور دست ترين نقاط دستخوش تغييرساخت ... گرچه رمان سن عقل در سال 1944 انتشار يافت اما تاثيرات آن يك سال بعد وهمزمان با پايان جنگ دوم جهاني سريع تر آشكار شد.به هر حال سالهاي پس از جنگ دوم جهاني فضاي خاص خود را داشت و نسل سردرگم آن سالها نياز مبرمي به تعا ريف تازه اي از جهان پيرامون خود داشتند........داستان با خبر آبستني مارسل رفيقه ماتيو قهرمان داستان شروع مي شود و در ادامه ماتيو به دنبال پيدا كردن راهي و پولي براي راحت شدن از شر موجود سومي است كه مي پندارد باعث از بين رفتن آزادي اش مي شود....سه اصل اگزيستانسياليسم مورد بحث سارتر كه بار معنائي خاص خود را داشته و دارد عبارت است از :1-درون گرائي (عمل انتخاب توسط انسان به صورت مستقل انجام گرفته و پايبندي به اينكه انسان هيچ نيست مگر آنچه از خود ميسازد )2-دلهره (دلهره در مقابل مسئوليت فرد در برابر همه آدميان )3-واماندگي (تمام مسئوليت هاي دنيا بر عهده بشر است و نه هيچ كس ديگر . اين واماندگي با دلهره همراه است )سارتر اگزيستانسياليسم را كوششي براي انصراف بشر از عمل نميداند . او به آدميان اعلام ميدارد كه اميدي جز به عمل خويش نبايد داشت و آنچه به بشر امكان زندگي ميدهد فقط عمل است ...
عذاب روح
ژان پل سارتر
علی امین نیا
راههای آزادی [Les Chemins de la liberte]. رمانی در سه مجلد از ژان پل سارتر (1905-1980)، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، که به توصیف شخصیتهایی میپردازد که زندگیشان اندک اندک، از سال 1938 تا 1940، زیر سیطره تاریخ قرار میگیرد.
جلد سوم با عنوان عذاب روح ، منتشر شده به سال 1949، آخرین روزهای جنگ فرانسه را در ماه ژوئن 1940 بازگو میکند. ماجرای این جلد برگرد دو تن میچرخد: یکی ماتیو، که همراه گروهی از رفقا خود را به کشتن میدهد تا آلمانیها را از پیشروی بازدارد، و دیگری برونه، که اسیر شده است و میکوشد تا انبوهی از مردمان گرسنه و خودباخته را از نظر سیاسی متشکل کند. اگر شجاعت ماتیو به نظر بیموجب و ریشخندآمیز میآید، وقوف او بر عمل دستهجمعی و همبستگی با دیگر انسانها واقعی است؛ کمبود او فقط هدفی است که بتواند هدایتش کند. اما برونه دارای این هدف است؛ هدفی سیاسی که میتواند عمل او را نه به سوی شجاعت بیموجب، بلکه به سوی تشکل آگاهانه و کارآمد هدایت کند و این کار را، علیرغم نیروی رخوت و جمود گلهای از اسیران ناامید، انجام میدهد. در این جلد بوریس را نیز میبینیم که لولا را ترک کرده و آماده است تا پیکار را در انگلستان ادامه دهد. ایویش با یک نفر بورژوا ازدواج کرده است و پسری زاییده است که منفور اوست. دانیل در پاریس اشغال شده تنها مانده است. فیلیپ را که از ارتش گریخته است میبیند و سعی میکند که او را وسوسه کند و از راه به در برد.