سیابرزنگیها
نویسنده : ژان ژنه
ترجمه : محمود حسینیزاد
حین ترجمه «اورستیای ایسخلوس» با زبان آلمانیِ فوقالعاده پتر اشتاین برای صحنه آشنا شده بودم. فکر کردم باید برداشت و ترجمهاش از نمایشنامه ژنه هم خواندنی باشد. خواستم ترجمهاش از نمایشنامه ژنه را پیدا کنم و نشد. اصلا ترجمه این نمایشنامه ژنه دیگر در کتابفروشیها پیدا نمیشد. با تلفن به ناشر آلمانی و سفارش، نسخهای گرفتم. به ناشر هم نوشتم آیا این ترجمه همان است که پتر اشتاین برای اجرای این اثر استفاده کرده و او اظهار بیاطلاعی کرد. این اثر را باز ترجمه کردم. نام آن ترجمه قبلی، «سیاهان» بود. نام این ترجمه را اما میگذارم «سیابرزنگیها». نه بهدلیل جذابتر یا متفاوتشدن، بهدلیل «تحقیر» بیشتری که در عنوان دوم است و ژنه در طول نمایش بر آن اصرار دارد. دوست داشتم ترجمه را محاورهای بنویسم و شکسته، اما نمیتوانستم. ژنه در متن تأکید دارد که پروتاگونیستها نباید حتی «تو» به هم بگویند .
«سیابرزنگیها» از مهمترین نمایشنامههای ژنه است. طغیانی بر مرگ ارزشهای اخلاقی و انسانی. دنیایی عجیب و فراموشناشدنی و آمیزهای از عشق و نفرت...
زندگی ژان ژنه سال 1910 به دنیا آمد. ژنه را از برجستهترین نمایشناهنویسان قرن بیستم میدانند و بررسی سرگذشت تئاتر مدرن فرانسه بدون تعمق در آثار او ممکن نیست. ژان پل سارتر، نویسنده نامدار، زندگینامه او را با عنوان «ژنه قدیس، کمدین و شهید» نوشته است. او سال 1986 از دنیا رفت.
کلفت ها
ژان ژنه
ایرج انور
ژان ژنه (fr:Jean Genet) دسامبر ۱۹۱۰ - ۱۵ آوریل ۱۹۸۶) شاعر، رماننویس و نمایشنامهنویس فرانسوی بود که فعالیت سیاسی نیز داشت. در سالهای آغازین زندگی، ولگرد و خردهمجرم بود اما بعدها به نویسندگی روی آورد.
کریستین و لی پاپن (فرانسوی: Christine and Léa Papin) دو خواهر کُلفَت فرانسوی بودند که در دوم فوریهٔ ۱۹۳۳، زن صاحبکار و دخترش را در لو مان فرانسه به طرز فجیعی کشتند.
حادثه تأثیر قابلتوجهی بر روشنفکران فرانسوی، ژان ژنه، ژان پل سارتر و ژاک لاکان گذاشت و بهعنوان نمادی از مبارزهٔ طبقاتی و ناشی از «استثمار طبقهٔ کارگر» درنظرگرفتهشد.
نمایشنامهٔ کلفتها اثر ژان ژنه، با الهامگیری از این واقعه نوشته شده است.
کلفت ها
ژان ژنه
ترجمهٔ: بهمن محصص
آنچه در نمایش «کلفتها» میبینیم ظاهرا از ماجرایی واقعی گرتهبردرای شده است. جنایت دو خواهر خدمتکار به نام پاپن که بانوی خود را کشته و قطعهقطعه کردهاند. شعر آنار خدمتکار ژان کوکتو در پس این داستان جنایی، «ژان ژنه» موضوع مورد علاقهی خود را مییابد و میپرورد. تقابل جامعهی مطرود و محترم در آمیزهای از عشق و نفرت؛ اما چنان که لوسین گلدمن نشانه داده است«اگر چه قشر اجتماعی ژنه از جامعهی محترم طرد شده است اما ژنمه این طردشدگی را به درون انسان سوق میهد.» انسان طرد شده، جامعهی محترم را در وجود خود باز میپرورد و در آن واحد به آن عشق و هم نفرت میورزد. آنچه برای ژنه در ماجرای خواهران پاپن جالب توجه است، همین وجه وجودی و هستیشناسانه طردشدگی است. در واقع ژنه قصه را تطهیر کرده، فقط جوهر آن را نگاه داشته و آن را به صورت یک رمز ارائه کرده است. او تم طردشدگی را در کلفتهای میپروراند. پس ظاهر جنایی نمایش واپس مینشیند و صحنهی نمایش به صحنهای جادویی و قساوتبار برای عریان ساختن دوگانگی انسان فرودست بدل میشود.