جنگ با بزمجه ها
چاپک درباره کتاب "جنگ با مارمولک ها" در مصاحبه ای گفته است:"از من سوال شده است چه انگیزه ای موجب نوشتن این رمان و انتخاب نام "جنگ با مارمولک ها (جنگ با بزمجه ها یا جنگ با سمندرها) شده است.باید صادقانه پاسخ بدهم که رمان در اصل درباره نابودی فرهنگ بشری است.در ابتدا اصلا نمیخواستم چنین اثر تخیلی بنویسم.پیش از این کتاب،رمان دیگری در ذهن داشتم که شخصیت اول آن مرد نیک اندیشی بود و تا حدودی به پدرم شباهت داشت،پزشک نمونه ای که در عین حال بخشی از یک جامعه آسیب شناسی به شمار می آمد،من به فکر حوادث زندگی پزشک دلسوزی بودم و درباره مسائل زندگی خصوصی او می اندیشیدم حال آنکه در دنیا سخن از بحران اقتصادی و جنگ آتی در پیش بود.فکر آنچه دنیای بشری را به تباهی و نابودی تهدید میکرد،بر افکار مربوط به پزشک و اشخاص دیگر غالب آمد.این رویارویی با تاریخ بشری،یعنی در واقع با تاریخ زمان حال با نیرویی پرتوانی مرا به سوی میز تحریر کشاند تا "جنگ با مارمولک ها" را بنویسم.واژه مارمولک ها تداعی کننده چیزهای عمیق تری است،تنها یک تخیل صرف نیست.تصویری از اوضاع امروز زمانه است،بازتابی است از آنچه وجود دارد و ما در آن زندگی میکنیم و واقعیت دارد.ادبیاتی که واقع گرا نباشد و در برابر آنچه در دنیا روی میدهد،واکنش شدیدی نشان ندهد،ادبیاتی است که با روح و سبک کار ادبی من سازگاری ندارد."
کارخانه مطلقسازی
كارل چاپك
ترجمه: حسن قائميان
کارل چاپک نمایشنامه نویس و داستاننویس اهل چکسلواکی در سال ۱۸۹۰ بدنیا آمد. نویسندگی را هنگام تحصیل در دانشگاهای سوربن و پراگ آغاز نمود کار مستقل وی با نوشتن داستان مصلوب آغاز گردید در سال ۱۹۲۰ اولین نمایشنامه اش بنام راه زن انتشار یافت.
وی طی دوره جنگ جهانی اول به روزنامه نگاری پرداخت و پی از جنگ از معاشران صمیمی توماش مازاریک بود. انتشار اولین نمایشنامه به نام «روباتهای عمومی روسوم» سبب شهرت جهانی او شد این نمایشنامه در هجو و انتقاد از تمدن ماشینی است که به زعم وی میلیونها انسان را از کار برکنار خواهد کرد
واژهٔ روبات را او در کتاب کارخانه رباتسازی روسوم (.R.U.R) معرفی کرد و مفهوم آن را تبیین کرد. البته مستنداتی مبنی بر نام گذاری کلمه ربات از جزف برادر کارل نیز وجود دارد
وی با همکاری برادر نقاشش بنام یوزف چاپک دو اثر «گودالهای نورانی» و «باغ کراکونوشا» را منتشر کرد. همچنین در سال ۱۹۲۳ با برادرش «راز ماکروپولوس» را نوشت وی زندیگنامه گونهای مفصل از مارزایک نیز نوشته است.
وی در سال ۱۹۳۸ درگذشت.
«کارخانه مطلق سازی» و «داستانهای جن و پری» نیز از آثار این نمایشنامه نویس است. هر دو کتاب به فارسی ترجمه شده است.
كارخانه مطلقسازي در زمره آثار كلاسيك علمي تخيلي است، كه روايتگر اختراع دستگاهي است كه ماده را تجزيه ميكند و آن را به نيرويي فناناپذير در هستي تبديل ميكند. در اثر تجزيه ماده «مطلق» آزاد ميشود؛ نيرويي فوق بشري، ابدي و زوالناپذير كه در دنياي اقتصادي و اخلاقي و انساني پيامدهايي اعم از ناخوشيهاي دروني و شورش و عصيان به بار ميآورد و منجر به بزرگترين جنگها ميگردد.