بانگ نی
هوشنگ ابتهاج
بانگ نی شعری بلند در قالب مثنوی از هوشنگ ابتهاج است که در کتابی به همیننام منتشر شدهاست.
شروع سرایش شعر ۱۳۴۰ است و به تدریج در دهههای ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ سروده و در طول چند دهه تکمیل شدهاست. بخشهایی از آن توسط شاعر و به مناسبتهای مختلف منتشر شده بود.اشعار این مثنوی بارها از سوی شاعر مورد بازبینی قرار گرفت. هر چند که ناشر ادعا کرده این کتاب آخرین بازبینی ابتهاج از این مثنوی بلند به شمار میرود ولی از بی اطلاعی که شاعر از تاریخ نشر آن اعلام کرده، این ادعا با واقعیت تفاوت دارد.مثنوی بانگ نی پساز سالها، نزدیک به یک دهه پیش در ۱۳۸۵ توسط نشر کارنامه و در زمان حیات مؤسس و مدیر آن، محمد زهرایی، و با آمادهسازی و کتابآرایی وی چاپ اما در همانسال پخش کتاب توقیف شد، اما ۹ سال بعد و در آبان ۱۳۹۵ توزیع و منتشر شد.
مدیر فعلی نشر کارنامه، فضای این مثنوی را عاشقانه و اجتماعی میداند و معتقداست اگر کسی پیشینه سیاسی نداشته باشد، نمیتواند برداشت سیاسی از کتاب بکند، چراکه «بانگ نی» سیاسی نیست.سایه که این مثنوی را متأثر از اعدام مرتضی کیوان تا مرگاحسان طبری در طول چندین دهه، از دهه ۱۳۴۰ تا دهه ۱۳۸۰ (حدود ۴۵ سال) سروده، درآن به فراز و فرود زندگی این اشخاص نیز پرداختهاست. «مثنوی مرثیه» بخشی از مثنوی «بانگ نی» است که در ۱۳۶۸ به مناسبت درگذشت احسان طبری سرودهشد.این شعر در زمان سروده شدن، چاپ نشد و به قدری معروف شد که بخشهای زیادی از آن تنها به صورت دستنویس یا کپی، تکثیر و بین مردم دستبهدست گشت.
مثنوی بانگ نی چنین آغاز میشود:
باز بانگی از نیستان میرسد | غم به دادِ غمپرستان میرسد | |
بشنوید این شرح هجران، بشنوید | با نیِ نالنده همدستان شوید | |
بیشما این نای نالان بینواست | این نواها از نفسهای شماست | |
آن نفس کآتش برانگیزد ز آب | آن نفس کآتش از و آمد به تاب | |
آن نفس کز این شبِ نومیدوار | برگشاید خنده خورشیدوار | |
آن نفس کز شوقِ شورانگیزِ وی | بردمد از جانِ نی صدهای و هی… | |
نی مدد میخواهد از ما ای نفس | هان به فریادِ دلِ تنگش برس | |
سالها ناگفته ماند این شرح درد | دردمندی خوش نفس سر برنکرد… |
آنچه بانگ نی را یکباره از مثنوی معنوی و دیگر مثنویهای بزرگ زبان پارسی جدا میکند، دگرسانی بنیادین اندیشه است. سایه بر پایهٔ دانش و آگاهی انسان امروز، یک مثنوی نو پدیدآورده با نگاهی به رویدادهای امروزی و رنجها و آرمانهای آدمی که در اکنون میزید و به آینده چشم دارد.
مثنوی بانگ نی در موسیقی ایرانی نیز شعری شناخته شدهاست. نخستینبار محمدرضا شجریان این اثر را در مایه بیات ترک خواند. پساز او محمدرضا لطفی آن را در مایه شوشتری در چاووش ۴ با صدای شهرام ناظری استفاده کرد. ناظری یک بار هم این مثنوی را در ماهوربا آهنگسازی لطفی خواند.
«بانگ نی» در رده دوم پرفروشترین کتابهای شعر بازار کتاب تهران در هفته دوم فروردین ۱۳۹۶ قرار گرفت.
بیلی باتگیت
نام نویسنده : ای. ال. دکتروف
نام مترجم: نجف دریابندری
برای آشنایی با دکتروف لازم نیست حتما اهل داستان نوشتن باشید. سالهاست که نه تنها نویسندهها که تقریبا همهی خوانندههای پیگیر ادبیات داستانی هم با رمان متفاوت "رگتایم" نوشته ادگار لورنس دکتروف آشنا هستند.بیلی باتگیت کتاب دیگر دکتروف اگرچه به اندازهی رگتایم شناخته شده نیست اما اثری است با ویژگیهای گاه مشابه و گاهی متفاوت با رگتایم که در حال و هوای زمانی و مکانی مشابه با همان کتاب میگذرد. بیلی باتگیت روایت یک بازهی زمانی چند ماهه از زندگی پسربچهی فقیری است که به طور خودخواسته وارد یکی از مخوفترین دستههای گانگستری دههی 30 نیویورک میشود. پسری که اگرچه به عنوان یک راوی نوجوان درک و دریافت شخصی و گاه خامدستانهی خودش را دارد، اما در کنار آن با دید عمیق و انسانی به خصوصیات درونی آدمها، داستان را از یک روایت صرفا گانگستری به راویتی دربارهی آدمها بدل میکند. انبوهی از گفتگوهای درونی پسر در متن کتاب نه تنها خستهکننده نیستند که آنچنان با مهارت نوشته شدهاند که خواننده را هر لحظه مشتاقتر میکنند. تعادل منطقی بین بخشهایی از وقایع که گفته میشوند و بخشهایی که ساختن و حدس زدن ریزهکاریهای وقوعشان به تخیل خواننده واگذار شده و همین طور تکنیک ویژهای که در روایت بخشهای هیجانانگیز ماجرا استفاده شده و بعد از طرح مسئله نه به ادامه روند حل آن که به نمایش نتیجه میپردازد تا روند حل مسئله را خودبخود روشن کند از دیگر ویژگیهای برجستهی این رمان هستند. شاید تنها نقطهای از کتاب که خوانندهی امروزی را تا حدی دلزده میکند پایان بندی ضعیف آن باشد. پایان بندی که به نطر میرسد رمان برجسته دکتروف را از داشتن عنوان یک "رمان مدرن" محروم میکند.
پنین
سایه انقلاب اکتبر تا همیشه بر سر ملت روس باقی خواهند ماند؛ این پیامی است که ناباکوف در رمان پنین به خوانندگانش می دهد. او با خلق یک موجود «مفلوک» اما در عین حال «فرهیخته»، «بلندپرواز» اما همزمان «سرخورده»، و «آزاد» اما «ترسیده» به نام پنین، به هجو زندگی مهاجران روس در غرب به ویژه آمریکا می پردازد.
پنین استاد دانشگاهی است با ایده های جورواجور که از شوروی ترسناک گریخته و به فرانسه و سپس آمریکا مهاجرت کرده است. او در کالجی کوچک به چند دانشجو ادبیات و تاریخ روسیه را درس می دهد تا بتواند با سرخوردگی بی وطنی، با تفاخر به بزرگان ادبیات کشورش کنار بیاید.
پنین، که خالقش آشکارا رگه هایی از دیوانگی اش را به رخ می کشد، یک اصولگرای به تمام معناست؛ به سنت های روسی پایبند است اما نمی تواند به زندگی غربی و فرهنگ همراهش تماما بی اعتنا باشد و آن را طرد کند، پس دچار تناقض می شود که آن هم خنده دار است چرا که به عنوان مثال از موسیقی جاز به همان اندازه نفرت دارد که از دندان های مصنوعی اش تجلیل می کند!
ناباکوف هجو خود از هموطنان مهاجرش را با توصیف اخلاق و روحیات ویکتور، پسر این استاد سرگشته کامل می کند و با این کار مفهوم «پنینی» را خلق می کند؛ کنایه از همان وضعیت خاص مهاجران روس: «...پنین با وجود درد کمر بالاخره به خواب رفت و در یکی از آن رؤیاها که حتی ثلث قرن بعد از فرار از دست بلشویک ها باز هم به سراغ روس های پناهنده می آید، خودش را دید که خرقه مجللی به تن دارد و از میان حوض های بزرگ جوهر، زیر نور ماه پنهان در ابرها، از یک کاخ خیالی فرار می کند...»
اما روایت این سرگشتگی تلخ به شیرینی تمام صورت می گیرد؛ ناباکوف با طنزی ملایم اما ادامه دار کل داستان را پیش می برد و آمریکایی را می سازد که «خاص» هر شخصیتی است؛ کسی مانند پنین به جزئیات ملال آورش توجه می کند و دیگرانی که از «فرصت های زندگی جدید» به گو نه ای دیگر بهره می برند.
تاریخ بی خردی از تروا تا ویتنام
نام نویسنده : باربارا تاکمن
نام مترجم : حسن کامشاد
نویسنده در این کتاب با دستمایه قرار دادن برخی رخدادهای معروف تاریخ جهان از عهد باستان تا امروز سعی کرده است،به نقد رفتار حاکمان در مواجهه با این رخدادها بپردازد. وی در مقدمه خود نوشته است آدمی، اگر در همه زمینه ها پیشرفت کرده در سیاست به مانند سابق مانده است. سیاستمداران افرادی عقب مانده هستند که مدام اشتباه میکنند و سیاستهایی را که مخالف منافع ملی آن است در پیش میگیرند به رغم آن که در گذشته بارها و بارها آن موارد تجربه شده است. تاکمن سوء تدبیر در حکومت را در نتیجه چهار عامل ، استبداد یا ظلم و فشار، جاهطلبی بیش از حد، بیکفایتی یا انحطاط، بیخردی یا اصرار در کژاندیشی میداند و در کتاب خود به برخی مواجهات اهل سیاست از منظر چهارم که همان بیخردی است پر داخته است. تاکمن ابتدا مبانی بیخردی را برشمرده و اقدامی را که میتوان عنوان بیخردی به آن داد را تعریف کرده است و نشان میدهد که این نوع بیخردی زمان و مکان نمیشناسد و در هر زمان و مکانی و توسط هر حاکمی میتواند رخ دهد و اسباب رخدادهای فاجعه باری شود. نکته قابل اعتنا در نگاه نویسنده ذاتی بودن بیخردی در اهل سیاست است که کمتر کسی به آن توجه کرده است. به این معنا که این گونه بیخردیها نتیجه نوعی اخلاق است که تنها در قدرت شکل میگیرد و وی بی خردی را بخشی از فطرت بشری میداند و بسیاری از کارهای بیخردانه سیاسی را ناشی از نوعی بیتوجهی ذاتی می داند. برخی حدسها زده نمیشود در حالی که اتفاق میافتد و همه چیز را خراب میکند. مقدمه کتاب خواندنی و برای فهم محتوای اصلی کتاب مهم است و مؤلف در صدد آن است تا با بسط مقدمه و شمردن مبانی تحلیلی فضای ذهنی خواننده و مخاطب را برای اصل روایتها و تحلیلها آماده کند. وی شرح این مبانی را با زدن مثالهای مختلف نشان میدهد و به خواننده نکتهدان میرساند که با مورخی معمولی و باریبه هرجهت طرف نیست. عنوان کتاب از تروا تا ویتنام است و به نظر وی نخستین بی خردی شگفت سیاست مداران تروا این است که در کمال بی عقلی، اسب چوبین را داخل شهر خود بردند و حقه یونانیان را درنیافتند و شد آنچه شد. کتاب در 5 فصل با عناوین زیر تدوین شده است: فصل اول: پیگیری سیاست های مغایر با منافع خویش. فصل دوم: نمونه های آغازین: اسب تروا فصل سوم: پاپ های رنسانس و جدا شدن پروتستان ها فصل چهارم: بریتانیا امریکا را از دست می دهد فصل پنجم: امریکا در ویتنام به خود خیانت می کند.
چنین کنند بزرگان (شومیز)
ویل کاپی
نجف دریابندری
انتشار این کتاب فرصت مساعدی است برای همه کسانی که احیانا همیشه منتظر بوده اند نویسنده این اسطور خود را در وضع نا مساعدی قرار دهد:زیرا که در این کتاب مترجم نه تنها اصل امانت در ترجمه را زیر پا گذاشته بلکه در حقیقت میتوان گفت که به هیچ اصلی پایبند نمانده است.در کتاب حاضر نان که اشاره شد قطعات فراوانی از متن اصلی ساقط شده در قطعات ترجمه شده نیز جملات و عبارات جعلی فراوانی گنجانیده شده است که به علت جعلی بودن در متن اصلی به هیچ وجه دیده نمیشوند. هم چنین در ضبط فارسی اعلام تاریخی و جغرافیایی هیچ قاعده معینی جز سلیقه شخصی رعایت نشده و معادل لاتین اعلام نیز در پای صفحات نیامده.در عوض فضای فضای گرانبهای پای صفحات به توضیحات غیر لازم اختصاص یافته که غرض از آن ها نه تنها برای خوانندگان بلکه برای خود مترجم نیز روشن نیست.به علاوه مترجم چه در مقدمه کتاب و چه در پشت جلد از آوردن شرح حال نویسنده ولو به اختصار به منظر روشن کردن ذهن خوانندگان غفلت ورزیده به طوری که خوانندگان ناچار خواهند بود طبق معمول با ذهن تاریک به خواندن کتاب بپردازند و با این کیفیت معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود از همه این ها گذشته مترجم اسم کتاب را هم بدون ضرروت خاص تغییر داده و در نتیجه ناچار شده است اسم دیگری روی کتاب بگذارد که با عنوان اصلی فرق دارد مضافا به این که ممکن است فکر و حواس خوانندگان زیرک را هم به طرز غیر لازمی پرت کند. به این ترتیب می بینیم مترجم خود را مستوجب انواع و اقسام انتقادات و حملات جوانمردانه و ناجوانمردانه ساخته است و معلوم نیست چه نیرویی خواهد توانست او را از ورطه نیستی نجات بخشد.
چنین کنند بزرگان (گالینگور)
ویل کاپی
نجف دریابندری
انتشار این کتاب فرصت مساعدی است برای همه کسانی که احیانا همیشه منتظر بوده اند نویسنده این اسطور خود را در وضع نا مساعدی قرار دهد:زیرا که در این کتاب مترجم نه تنها اصل امانت در ترجمه را زیر پا گذاشته بلکه در حقیقت میتوان گفت که به هیچ اصلی پایبند نمانده است.در کتاب حاضر نان که اشاره شد قطعات فراوانی از متن اصلی ساقط شده در قطعات ترجمه شده نیز جملات و عبارات جعلی فراوانی گنجانیده شده است که به علت جعلی بودن در متن اصلی به هیچ وجه دیده نمیشوند. هم چنین در ضبط فارسی اعلام تاریخی و جغرافیایی هیچ قاعده معینی جز سلیقه شخصی رعایت نشده و معادل لاتین اعلام نیز در پای صفحات نیامده.در عوض فضای فضای گرانبهای پای صفحات به توضیحات غیر لازم اختصاص یافته که غرض از آن ها نه تنها برای خوانندگان بلکه برای خود مترجم نیز روشن نیست.به علاوه مترجم چه در مقدمه کتاب و چه در پشت جلد از آوردن شرح حال نویسنده ولو به اختصار به منظر روشن کردن ذهن خوانندگان غفلت ورزیده به طوری که خوانندگان ناچار خواهند بود طبق معمول با ذهن تاریک به خواندن کتاب بپردازند و با این کیفیت معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظارشان خواهد بود از همه این ها گذشته مترجم اسم کتاب را هم بدون ضرروت خاص تغییر داده و در نتیجه ناچار شده است اسم دیگری روی کتاب بگذارد که با عنوان اصلی فرق دارد مضافا به این که ممکن است فکر و حواس خوانندگان زیرک را هم به طرز غیر لازمی پرت کند. به این ترتیب می بینیم مترجم خود را مستوجب انواع و اقسام انتقادات و حملات جوانمردانه و ناجوانمردانه ساخته است و معلوم نیست چه نیرویی خواهد توانست او را از ورطه نیستی نجات بخشد.
خواب آشفته نفت (۴جلدی) با قاب
این کتاب ظرایف و ریزه کاریهای حقوقی قراردادها و جزئیات مذاکرات نفتی را واکاوی و به روایت آن میپردازد. در این میان تلاش تیمورتاش برای مذاکرات نفتی، به سفر رفتنهای او و آخرین بازگشت پر رمز و رازی که داشت، یکی از پر کششترین بخشهای کتاب است که در نهایت با به بنبست رسیدن این مذاکرات و مرگ تیمورتاش به پایان میرسد. قرارداد دارسی در میان تبلیغات منفی فراوان علیه این قرارداد، استعماری خواندن آن و توصیفش به عنوان یکی از قراردادهای ننگین استعماری باقی مانده از دوران سیاه قاجار، لغو میشود. ماجرای کتاب خواب آشفته نفت تنها به الغای قرارداد دارسی اکتفاء نمیکند. نگارنده اثرات لغو قرارداد را هم میکاود تا جایی که در میان سکوت و تایید رسانهها و مجلس ایران به پادشاهی رضاخان به قرارداد ۱۹۳۳ میرسد. قرارداد ۱۹۳۳ اگرچه استعماری تر از قرارداد دارسی بود، سهم بالقوه ایران را از نفت کاهش میداد و اختیارات حقوقی این کشور را کمتر از قرارداد دارسی میکرد اما رضاخان در طول مذاکراتی آن را تأیید نمود، مجلس نیز بدون هیچ اعتراضی آن را به تصویب رساند.