آقای شاخ
نویسنده: تئودور فونتانه
مترجم: سعید جوزی
داستان در سال ۱۸۰۶ اتفاق میافتد که پروس از یک طرف در گیر و دار نبرد با ناپلئون و نیروهای تازهنفس فرانسوی است و از سوی دیگر تنشهای سیاسی به وجود آمده، کشور را از شرایط عادی خارج کرده و موجب آن شده که نظامیان قدرت بیشتری پیدا کرده و علاوه بر سیاست، وارد حریم هنر و ادبیات شوند. در این میان یکی از افسران عالیرتبه و پرنفوذ به نام کاپیتان شاخ فون ووته نو (نام کوچک او در نمایشنامه گفته نمیشود) که میتواند نقشی تأثیرگذار در آینده پروس ایفا کند وارد روابطی با یک خانواده اشرافزاده دیگر میشود که متشکل از یک مادر و دختر هستند. این رابطه از بعد سیاسی آن خارج شده و شرایط ویژه ای بین آنها ایجاد میکند. آقای شاخ باید بین زندگی نظامی، سیاسی و عاطفی خود توازن ایجاد کند. توازنی که با وجود دشمنان بسیار زیادِ شاخ کاری بسیار سخت خواهد بود.
این اثر هم مانند دیگر آثار فونتانه، در موازات روابط سیاسی و اجتماعی، به روابط خانوادگی نیز پرداخته و با مهارت رفتارهای زنانه را توصیف میکند. علاوه بر آنکه در آن از شخصیتهای واقعی سیاسی و نظامی نام برده شدهاست و از این مورد میتوان تسلط فونتانه بر وقایع تاریخی را مشاهده نمود. بارزترین این شخصیتها اوتو فریدریش فون شاک، یکی از کاپیتانهای هنگ سواره نظام پروس و دیگری هنریتا فون کرایون یکی از سرمایه داران پروسی است که بین سالهای ۱۸۰۰ الی ۱۸۱۵ روابط نزدیک و پیچیدهای داشتند که دستمایه نگارش این نمایشنامه توسط فونتانه شدهاست.
ترانههای باب دیلن (۳جلدی)
باب دیلن به خاطر ترانه های تاثیر گذار و پرمفهومش بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شده که سرانجام در سال 2016 موفق به کسب این جایزه شد. اهمیت اشعار باب دیلن بیشتر از موسیقی درباره ادبیات شعرهای اوست، موسیقی او بیشتر از آنکه از جنس موسیقی باشد ادبیات غنی دارد.
اشعار باب دیلن و ترانه های او ادبیات لیریک بوده که در حقیقت شعر ترانه و کلام ترانه هستند بنابراین باب دیلن بیشتر از آنکه موسیقی را بشناسد یک شاعر است. ترانههای باب دیلن ادبیات لیریک است که درواقع شعر ترانه و کلام ترانه هستند بنابراین او بیشتر از آنکه موسیقیدان باشد، یک شاعر است. برای شنیدن موسیقی کلاسیک و مسلط بودن بر آن باید سواد موسیقی داشت چون بدون مسلط بودن بر دانش موسیقی کمتر میتوان از موسیقی لذت برد.
به همین خاطر موسیقی کلاسیک مخاطبین خاصی دارد که به دانش موسیقی آگاهی داشته و این محدودیت ایجاد می کند در حالی که موسیقی باب دیلن شامل سه یا چهار آکورد بوده و اجرای این نوع موسیقی به ورزیدگی خاصی در موسیقی و آموزش ویژه نیاز ندارد.
جنگ دوم سگ
رمانی با ماجراهایی همه واقعی، و به سبک و سیاق تخیلی علمی، از شبیهسازی گرفته تا گرایش انسان به خشونت، کشتوکشتار، تولد دیکتاتورها، رهایی انسان از گذشته و نگاه خودخواهانهاش به آینده و عدم توجهاش به اکنون.
این رمان بیانگر واقعیت اجتماعی انسان خاورمیانهای در هر جا و مکانی از این جهان است.
و در نهایت فریادی بلند کل فضای رمان را در مینوردد: انسان دنبال چیست؟
فاوست
یوهان ولفگانگ فون گوته
مترجم: سعید جوزیفاوست اثر حماسی گوته ، شاعر و اندیشمند آلمانی است که برای اولین بار از زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. با تفاسیر و توضیحات کامل.
فاوست شخصیت اصلی یک افسانه آلمانی است. او انسانی موفق با تحصیلات دانشگاهی ولی ناراضی از زندگی است که روحش را با دانش نامحدود و لذات دنیوی در معاملهای با شیطان معاوضه میکند. این افسانه منشأ آثار ادبی، داستانی، سینمایی و موسیقایی بسیاری شدهاست. کلمه فاوست در آلمانی معیار، مشت معنی میدهد.
فاوست به شکلهای مختلف در گذر زمان ثبت شدهاست. فاوست و صفت آن فاوستی، اغلب توصیف موقعیتی است که در آن فردی جاهطلب به منظور رسیدن به قدرت و موفقیت دست از اخلاقیات میکشد. در نسخههای اولیه همچون تصنیفها، نمایشنامهها و عروسکگردانیهایی که بر اساس این افسانه ساخته شد، فاوست به شکل محتومی لعنتشده و دوزخی بود، زیرا انسان را به دانش الوهی ترجیح میداد. او کسی بود که: "متن مقدّس را پشت در و زیر میز میگذارد، از اینکه دکتر الهیات نامیده شود پرهیز دارد و ترجیح میدهد که به شکل دکتر طب لباس بپوشد."
هرچند در سراسر آلمان قرن ۱۶ نمایشنامهها و عروسکگردانیهای کمدی معروفی بر اساس قرائتی آزاد از این افسانه پدید آمده بودند و در اغلب اوقات فاوست و مفیستوفل (که نام شیطان است در داستان فاوست) را در حد چهرههایی مبتذل و خندهدار تنزل میدادند، اما به واقع این کریستوفر مارلو بود که با نگارش نمایشنامۀ دکتر فاوستوس به این افسانه شهرت بخشید. سرانجام دویست سال بعد در نسخۀ بازسازیشده توسط گوته، فاوست به تحصیلکردهای بدل میشود که "چیزی بیشتر از گوشت و نوشیدنی زمینی" میطلبد."
داستان فاوست همچنین به بهترین کتاب میخائیل بولگاکف، مرشد و مارگریتا آمیخته شده که در آن مارگریتا شبیه گرتشن عمل میکند و مرشد شبیه فاوست. شخصیتهای دیگر رمان شامل ولند (که توصیفش شبیه مفیستوفل است) و میخائیل الکساندرویچ برلیوز که به طرز آشکاری مرتبط با آهنگساز لعنتشدگی فاوست است، میشود.
قدم در راه بگذارید (زنان کار و اراده کسب برترین جایگاه)
کتاب سرنوشت (کنکاش در تاریخ و فرهنگ قوم مایا)
کارلوس باریوس
مهرداد وثوقی
ماياها مانند برخي ديگر از اقوام باستاني پيشرفتها و فرهنگ خاص خود را داشتند. طبق گزارش باستانشناسان، در گذشته از تمدن بالايي بهره ميبردند و در علوم گوناگوني از جمله کشاورزي، معماري، رياضيات، نجوم و گاهشماري تبحر خاصي داشتند و اين علوم را در شورايي به نام انجمن ريشسفيدان به بحث ميگذاشند و پس از تأييد، به ديگران اعلام ميکردند.
ماياها با توجه به پيشرفتي که در رياضيات و گاهشماري داشتند بيش از بيست نوع گاهنامه(تقويم) براي خود ايجاد کرده بودند و از هر يک استفاده خاصي ميکردند؛ يکي براي کشاورزي، يکي براي کوچکردن به نواحي ديگر و... كه از اين گاهنامهها به عناوين مختلف سود ميجستند. يکي از اين گاهنامهها به نام تقويم شمارش طولاني است که هر دوره آن 5200 سال شمسي طول ميکشد، مثل تقويم شمسي که مدت دورهاش 365 روز و 6 ساعت است.
ماياها معتقدند كه دوره 5200 سالهاي که در حال حاضر در آن زندگي ميکنيم در 21 دسامبر سال 2012 به اتمام ميرسد. از آنجايي که اغلب گاهنامهها طبق ساختارهاي طبيعي شكل گرفتهاند، پس از يک دوره از گاهنامه تغييري در طبيعت به وجود ميآيد، مثلا با پايان سال شمسي زمستان به سر ميآيد، بهار آغاز ميشود، سرما رخت برميبندد و طبيعت جامه سبز به تن ميکند. ماياها نيز بر اين باورند که با پايان دوره حاضر در تقويم شمارش طولاني دوره جديدي با ويژگيهايي خاص آغاز ميشود که بر خلاف عقيده برخي، پايان دنيا نيست.
کمون زندان (روایتی تاریخی با رویکرد جامعه شناختی از کمون زندان در دوره پهلوی دوم)
کتاب حاضر، روایتی است از امری ممکن و مطلوب بر پایه تجربه عینی. در این کتاب «کمون» را از ابتدای تمدن بشری آغاز کرده و به پاریس رفتیم و سپس وارد زندان شدیم و با فضای مخوف آن در کنار مبارزان زندگی کردیم و پای در زندگی جمعی گذاشتیم، زندگی ای که با طی کردن فرازها و فرودها جلوه ای کم نظیر از زیست اجتماعی را نمایان کرد. نکته حائز اهمیت اینکه اوج تکامل جوامع که از دیدگاه مارکس در جامعه ای مبتنی بر برابری و بهره مند از آزادی متجلی می شود، در تجربه «کمون زندان» جلوه ای عینی و مادی به خود گرفت. علیرغم خیال پردازانه خواندن و رویایی تصور کردن چنین جامعه ای توسط حاکمیت سرمایه، علمی و عملی بودن آن جامه واقعیت پوشید. «کمون زندان» که توسط زندانیان کمونیست پایه گذاری شد و در واقع چارچوب تئوریک آن بر اساس اصلی ترین و اصیل ترین آموزه های مارکسیستی بنا گذاشته شد از چنان قابلیتی در ارتقای مناسبات و تحکیم روابط برخوردار بود که زندانیان سیاسی غیرکمونیست نیز مشتاقانه از آن تاسی جستند. گستردگی شمول مناسبات کمون و مقبولیت آن در بین زندانیان سیاسی آن را به امری ممکن و مطلوب تبدیل کرد. امری که تعمیم آن جهانی دیگر را رقم می زند. جهانی فارغ از ستم، بهره کشی و تبعیض طبقاتی و فراطبقاتی. جهانی که انسان ارزش های والای خود را در جامعه ای مطلوب خود می سازد و می یابد. کتابی که به پاس اندیشه های والای انسانی علی اشرف درویشیان نویسنده زحمتکشان و ستمدیدگان به یاد بیدار او تقدیم شده است.
ویولتا
ویولتا در یک روز طوفانی در سال 1920 به دنیا می آید، اولین دختر یک خانواده با پنج پسر پرهیاهو. از همان ابتدا، زندگی او با رویدادهای خارقالعاده مشخص میشود، زیرا موجهای جنگ بزرگ هنوز احساس میشود، حتی زمانی که آنفولانزای اسپانیایی تقریباً در لحظه تولدش به سواحل سرزمینش در آمریکای جنوبی میرسد. از طریق آگاهی پدرش، خانواده بدون آسیب از آن بحران عبور میکنند، اما با بحران جدیدی مواجه میشوند، زیرا رکود بزرگ زندگی آرام شهری را که او میشناخت تغییر میدهد. خانواده او همه چیز را از دست می دهند و مجبور می شوند به یک منطقه وحشی و زیبا اما دورافتاده از کشور عقب نشینی کنند. اونجا به سن میاد و اولین خواستگارش زنگ میزنه. او داستان خود را در قالب نامه ای به کسی که بیش از همه دوستش دارد، بازگو می کند، در آن زمان هایی از دلشکستگی ویرانگر و امور پرشور، فقر و ثروت، فقدان وحشتناک و شادی بی اندازه را بازگو می کند. زندگی او توسط برخی از مهم ترین رویدادهای تاریخ شکل گرفته است: مبارزه برای حقوق زنان، ظهور و سقوط مستبدان، و در نهایت نه یک، بلکه دو بیماری همه گیر. ایزابل آلنده از طریق چشمان زنی که اشتیاق فراموش نشدنی، اراده و حس شوخ طبعی او را در طول عمری پر از تحولات می برد، یک بار دیگر حماسه ای را برای ما به ارمغان می آورد که هم به شدت الهام بخش و هم عمیقاً احساسی است.