اگر شبی از شبهای زمستان مسافری
نام نویسنده : ایتالو کالوینو
نام مترجم : لیلی گلستان
ایتالو کالوینو (به ایتالیایی: Italo Calvino) (زاده ۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ - درگذشته ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵) نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه ایتالیایی است. وی سبک ادبی خاص خود را داشت که میتوان آن را سورئال یا پستمدرن توصیف کرد. سهگانهٔ «نیاکان ما» (شامل شوالیه ناموجود، ویکنت شقهشده و بارون درختنشین) و مجموعه داستانهای کوتاه شهرهای نامرئی و شش یادداشت برای هزارهٔ بعدی ازتحسینشدهترین آثار او هستند. وی را یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند.
کتاب در حقیقت مجموعه ای از داستان هایی است که هیچ گاه تمام نمی شوند . آقای خواننده روزی کتابی را می خرد و ما همراه با او مشغول خواندن داستان می شویم اما در جای پرهیجان ،کتاب تمام می شود و خواننده عصبانی از نیمه کاره بودن کتاب به کتاب فروشی می رود و در آنجا با خانم خواننده آشنا می شود . آنهانسخه درستی از کتاب را می گیرند که متوجه می شوند تماما داستان دیگری است که به علت بدی چاپ، ادامه اش قابل خواندن نیست و به همین ترتیب ما ۱۰داستان نیمه تمام را در ماجرای اصلی کتاب دنبال می کنیم .
کتاب در حقیقت ستایشی است برای کتاب خواندن، برای لذت کتاب خوانی و شاید اشاره به این موضوع که خواندن کتاب دنیایی فراتر از نوشتن کتاب و بسیار زیباتر است . کتابی که به ما از لذت خواندن و نحوه درست خوانی می گوید ،از لذت در کنار هم بودن انسان های کتاب خوان و از خوشی بی وصف کتاب خوانی فقط برای کسب لذت کتاب خوانی .
بارون درخت نشین
نام نویسنده : ایتالو کالوینو
نام مترجم : مهدی سحابی
كوزیمو قهرمان داستان در دوازده سالگی علیه سختگیری های پدر اشرافمنش و غذاهای تهوعآور و غیرعادی خواهرش باتیستا به بالای درخت بلوط پناه میبرد و تصمیم میگیرد كه دیگر پایین نیاید. این درختنشینی كه در دوره نوجوانی نوعی لجبازی با خانواده است، در جوانی و بزرگسالی به انتخابی آگاهانه تبدیل میشود. به طوری كه برای آموزش و تشویق دیگران به این كار حتی كتابی در مورد كشور آرمانی بر فراز درختان و قانون اساسی آن مینویسد. سنتشكنی او علیه آیین اشرافیت، مراسم اجتماعی و نظم كهنه اجتماعی – برخلاف اكثر روشنفكران و مصلحان اجتماعی كه فقط حرف میزنند یا مقاله مینویسند (در یك كلام تنها اظهارنظر میكنند)- دارای الگوی عملی است. از دیدگاه او «برای بهتر دیدن زمین باید كمی از آن فاصله گرفت.» كوزیمو روندو از یك خانواده اشرافی و فئودال است، ولی ادعای دوك بودن پدرش را نوعی وسوسه بیمارگونه میداند و خود را از این طبقه جدا كرده و از همان بالای درخت به مردم عادی، كشاورزان، فقرا، سربازان و كسبه خرده پا كمكهای بسیار میكند و آنها را در مبارزه با خدایان زر و زور یاری میكند. پدر در هجده سالگی پسر درختنشینش، به دیدار او میآید و مقام دوكی را عاملی برای فرماندهی بر اشراف ناحیه میداند. اما پسر پاسخ میدهد: «من فقط این را میدانم كه اگر من بیشتر از دیگران چیز بدانم، در صورت نیاز آنها باید آنچه را كه بلدم در اختیارشان بگذارم. به نظر من فرماندهی یعنی همین.» به همین دلیل كوزیمو در موضوعات مختلف كتاب میخواند و آنچه خود از آبیاری، كشاورزی، درختكاری و زنبورداری یاد گرفته است، به دیگران یاد میدهد و یا گره از مشكلاتشان باز میكند...
شهرهای بی نشان
ایتالو کالوینو
فرزام پروا
ایتالو کالوینو (به ایتالیایی: Italo Calvino) (زاده ۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ - درگذشته ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵) نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه ایتالیایی است. وی سبک ادبی خاص خود را داشت که میتوان آن را سورئال یا پستمدرن توصیف کرد. سهگانهٔ «نیاکان ما» (شامل شوالیه ناموجود، ویکنت شقهشده و بارون درختنشین) و مجموعه داستانهای کوتاه شهرهای نامرئی و شش یادداشت برای هزارهٔ بعدی از تحسینشدهترین آثار او هستند. وی را یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند.
سبک روایت و محتوای این کتاب، با سایر کتابهای کالوینو تفاوت جدی دارد. در این کتاب وارد دنیایی می شویم که نویسنده برایمان ساخته است. شهرهایی که او خلق می کند و هرگز وجود نداشته اند. داستان در زمان کوبلای خان روی می دهد. او علاقه دارد جهانگردان به نقاط مختلف امپراطوری بزرگش سفر کنند و از نقطه های مختلف قلمرو بی پایانش حکایت ها تعریف کنند. کالوینو در این کتاب، در قامت مارکوپولو ظاهر می شود و برای کوبلای خان ، حاکم مغول، از شهرهایی که دیده است تعریف می کند. شهرهایی که هرگز وجود نداشته اند. اما مارکو با داستان هر یک از آنها، بخشی از جهان، زندگی قلمرو کوبلای خان را به شکلی حکمت آمیز پیش چشم او ترسیم می کند. شهرهای کالوینو شبیه هیچ یک از شهرهایی که ما می شناسیم نیستند. اما همه ی آنها را گه ما می شناسیم، در خود منعکس کرده اند.
شهرهای نامرئی
در رمان «شهرهای نامرئي» خیالپردازیهایی در سفر به شهرها محور داستان هستند که از گفتوگوی خان مغول و مارکوپولو حاصل شدهاند. نویسنده اینگونه مخاطب را با خود به شهرهایی خیالی میبرد که هر کدام با نام زنی شناخته میشوند که گویی این انتخاب نامها بیدلیل نیست.
کتاب «شهرهای نامرئي» از فصلهای مختلفی تشکیل شده که کالوینو در هر کدام از آنها به شهری خیالی سفر میکند. این اثر یکی از پرطرفدارترین کتابهای کالوینو محسوب میشود و در آن مارکوپولویی که در داستانهای این نویسنده ایتالیایی دوباره خلق شده، سفرهای خود را به دنیای خیالی کالوینو آغاز میکند و شرح این سفرها را به خان مغول میفرستد.
ایتالو کالوینو در ۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ میلادی در شعر سانتیاگو دلاس وگاس در کوبا به دنیا آمد. وی تا پنج سالگی در کوبا ماند، سپس به ایتالیا رفت و بیشتر زندگی خود را همان جا سپری کرد. این نویسنده در سال ۱۹۴۷ با نوشتن پایاننامهای درباره جوزف کنراد در رشته ادبیات از دانشگاه تورین فارغالتحصیل شد و سپس به همکاری با روزنامه محلی حزب کمونیست لونیتا پرداخت.
شوخی های کیهانی
این کتاب همچنین به کسانی تقدیم میشود که همیشه اشتیاق دانستن چیزهای جدید را دارند، و همیشه از زمین و زمان میخواهند چیزهای بیشتری بدانند، و این کتاب دقیقاً برای همین بیشتر دانستن است، گیرم که یک رگه طنزی و نیش تلخی هم داشته باشد. وجوه گوناگون کلام کالوینو اما به این سادگی به دست نمیآید؛ بایستی خواننده علاقمند کمی مداقّه کند تا متوجه شود ماه فقط در آسمان پیدا نمیشود، ماه و زمین در روزگاران پیشین عاشقتر از امروز بودهاند و اینچنین نبوده که ماه، بیاعتنا، هماره پشتش به زمین باشد؛ سپیدهدمان فقط مخصوص سحرگاه نیست، بلکه ذهن آدمیان نیز سپیدهدمان خاص خود را دارد که تا زمانش نرسد بدبختیهایش از شمار بیرون است؛ فضا و زمان کلماتی نسبی و هم معنی هستند، و زمان مکانی است که ثقل مکانهای مرئی را ندارد و فرصتی برای گشایش است؛ بیرنگی در زمین کمتر از همه در میان آدمیان پیدا میشود (اگر بشود)؛ بازیهای مهم زندگی پایانناپذیرند، و آنچه مردمان «زندگی» مینامند و به آن غرهاند در اساس چیزی جز بازی نیست، بازیای که پایانش هماره یکسان است، ولی در هر نمایشی پایانی متفاوت آرزو میشود، و اینکه متاسفانه اکثریت قریب به اتفاق بازیگران به بازی جوانمردانه معتقد نیستند، و جا به جا قوانین نمایش را با دروغ و دورویی میشکنند، بهویژه آنگاه که احساس کنند بازی یک نفر خوب گرفته است، غافل از اینکه معدودی از آدمیان هم هستند که بازیگر نباشند و بازیگری برایشان با چرک کف دست برابر باشد؛ که در بین نمایشهای زندگی مهوعترینشان و رایجترینشان نمایش چشموهمچشمی و تقلید است (و چه بسا بیدلیل نبوده که نمایش را در این مملکت دیرزمانی مجلس تقلید مینامیدهاند)؛ که ما علاوه بر دایی جان ناپلئون و علی دایی، خیلی مدیون داییهای آبزیمانایم، و گلهای واقعی را آنها برایمان کاشتهاند؛ دایناسورها واقعاً هنوز منقرض نشدهاند؛ سالیان نوری فاصله برای در امان بودن از برخی از آدمیان کافی نیست؛ و بالاخره اینکه آنقدر مارپیچهای زندگی زیاد شدهاند که برای وصف آقایان و خانمهای مارپیچ، نیاز مبرمی بوده که کلمه «پیچاندن» جزو کلمات روزمره زندگی ما شود.
کاخ سرنوشتهای متقاطع
ایتالو کالوینو
محیا بیات
ایتالو کالوینو (به ایتالیایی: Italo Calvino) (زاده ۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ - درگذشته ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵) نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه ایتالیایی است. وی سبک ادبی خاص خود را داشت که میتوان آن را سورئال یا پستمدرن توصیف کرد. سهگانهٔ «نیاکان ما» (شامل شوالیه ناموجود، ویکنت شقهشده و بارون درختنشین) و مجموعه داستانهای کوتاه شهرهای نامرئی و شش یادداشت برای هزارهٔ بعدی از تحسینشدهترین آثار او هستند. وی را یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند.
کتابی از مجموعه داستانهای ایتالو کالوینو مشتمل بر ۱۸ داستان که همگی به نحوی با ورقهای طالعبینی تاروت مربوط هستند.
کتاب از دو متن تشکیل شده است:
اولی « کاخ سرنوشتهای متقاطع»، نخستین بار سال ۱۹۶۶ در کتاب تاروتها، دست ویسکونته اُ برگامو و نیویورک فرانکو ماریا، در پارما منتشر شده است.
دومی « میخانهی سرنوشتهای متقاطع»، با همان روش با دست تاروتهایی که امروزه در جهان متداولترند(و بهخصوص از دوران سوررئالیسم به بعد، اقبال ادبی گستردهای داشتند) ساخته شده است.
کمدی های کیهانی
ايتالو كالوينو (1923-1985) نويسندهي فضاها و موضوعهاي بكر و كشف نشده بود. داستاننويس مهم ايتاليايي كه در ايران به خاطر رمانهايي چون بارون درختنشين، ويكنت دو نيمشده، و شواليهي ناموجود شناخته شده است. كالوينو در مجموعه داستان بههمپيوستهي كمديهاي كيهاني وجه ديگري از توان خلاقهي خود را به نمايش ميگذارد. اين كتاب دوازده داستان دارد و به سال 1965 منتشر شده است. كتابي كه حاصل غور و شوخي اوست با عناصر متفاوت كيهان و فضا و در واقع تاريخ علم. كمديهاي كيهاني يكي از متفاوتترين آثار اين نويسندهي تجربهگراي ايتاليايي است كه مخاطب را وارد دنيايي مملو از غافلگيري، سرزندگي و سوال ميكند و به سادهترين شكل به آنها پاسخهاي داستاني ميدهد. انگار تاريخ جهان و اسطورههاي نخستين را شاهد باشيم كه با زبان طنازانهي كالوينو از نو روايت شدهاند. براي همين خواندن اين كتاب يكي از تجربههاي جذاب بسياري از مخاطبان پرتعداد او بودهاست تا امروز.
کمدیهای کیهانی
آثار ایتالو کالوینو (1985-1923)، نویسنده ی ایتالیایی (کوبایی الاصل)، بدیع و سرشار از ایده های انسانی اند. او کوشیده تا فرم و محتوا، سنت و نوآوری، فکر و احساس را در راه جستجوی سبکی نو آشتی دهد که بیانگر فلسفه و علم باشد، اما فاصله ی خود را با آن ها حفظ کند. در (کمدی های کیهانی)، تخیل نیرومند، طنز پاک و توجه به واقعیت و تاریخ در هم آمیخته است. اثری که در داستان های آن، انیشتین، یاکوبسن، هگل، و سیبرنتیک به دیدار هم می آیند. این کتاب را با آثار تخیلی مارکز و بورخس مقایسه کرده اند. اما (کمدی های کیهانی)، منحصر به فرد است. مطلقا ظریف، مطلقا دلنشین و مطلقا مدرن.
هرمیت در پاریس
- نام نویسنده : ایتالو کالوینو
- نام مترجم : محمدحسین واقف
هرمیت در پاریس را اتوبیوگرافی ایتالو کالوینو برشمردهاند، منتها نه یک خودزندگینامهی مرسوم، بلکه قطعه قطعه که بعدِ مرگش کنار هم گذاشته شد تا بخشهایی از زندگی و نگاهِ او را به جهان روشنتر کند. به همین خاطر کتاب نوزده بخش دارد که در آن هم مثلاً پاسخهای کالوینو را میخوانیم به یک پرسشنامهی عادی، هم خاطراتِ جذابِ سفرش به امریکا را. هم مقالهی درخشانش دربارهی موسولینی و برخوردِ او با این دیکتاتور سیاهپوش را، هم روایتش را از استالین و درگیریهای نسلش. کتابِ هرمیت در پاریس مملو از تکههای گوناگون فکر و زیستنِ این نویسندهی پیشروِ ایتالیایی است. او که دربارهی تورین و دغدغههایش مینویسد و در جایی دیگر از رابطهی نویسنده با شهرش روایت میکند، بهناگاه سراغِ نیویورک میرود و آنجا را میستاید و درعینحال پل میزند به سالهای جوانیاش در ایتالیا. کتاب را همسرِ کالوینو تدوین کرده است و در آن بسیاری از اعترافها و احساسهای نویسنده را به جهانی که در برش گرفته میتوان مشاهده کرد. نویسندهی بارونِ درختنشین در این یادداشتها، مقالات و تکنگاریها بیواسطه با مخاطبانش سخن گفته و نشان داده که چگونه زیسته، چگونه نگاه کرده و حتا چگونه به سوی مرگ گام برداشته است.
ویکنت دو نیم شده
نام نویسنده : ایتالو کالوینو
نام مترجم : پرویز شهدی
«ویکنت مداردو» برای جنگ با ترک ها راهی میدان نبرد میشود، اما در آنجا زخم برمیدارد و پیکرش دو تکه میشود. هر نیمه توسط افراد مختلفی درمان شده و به زادگاه ویکنت بازگردانده میشوند. یکی از این نیمهها حاوی تمامی خوبیها و خیرهای «ویکنت» و دیگری حاوی همهی بدیها و شرارتهای اوست. این دو نیمه هر کدام با رویکرد شررسان و خیررسان ایجاد می کنند و در نهایت هر دو، زندگی مردم را به نوعی مختل میسازند.