تاریخ عشق
نام نویسنده : نیکول کراوس
نام مترجم : ترانه علیدوستی
نیکول کراوس، نویسندهی این کتاب از نسل سوم مهاجران پس از جنگ لهستان است که به آمریکا مهاجرت کردند. کراوس در آغاز، گزارشگر نیویورکر بود و به کشورهای سابق بلوک شرق سفر میکرد و شرح حالهایی از وضعیت سیاسی و خاطرههای شخصی آدمهای آن منطقه تهیه میکرد. این نویسنده اولین رمان خود «مردی به داخل اتاق میآید» را در سال ۲۰۰۲ نوشت که توسط سوزان سونتاگ،نویسنده، فیلمساز و فعال برجستهی آمریکایی تحسین شد و به فینال مسابقهی کتاب لسانجلس تایم راه یافت.
«تاریخ عشق» دومین کتاب کراوس است که به شکل خلاصه در سال ۲۰۰۴ در مجلهی نیویورکر منتشر شد. این رمان داستان زندگی لئو گرسکی، نجاتیافتهی ۸۰ ساله از هولوکاست و زندگی آلما سینگر جوان را به هم میآمیزد. این کتاب در سال ۲۰۰۶ از نامزدهای نهایی جایزهی ادبی اورنج بود و در سال ۲۰۰۸ جایزهی ادبی ویلیام سارویان را به دست آورد. از «تاریخ عشق» فیلمی به کارگردانی راجو میلاهینو هم ساخته شده که سپتامبر ۲۰۱۶ در سینماهای فرانسه اکران شد.
در پشت جلد این کتاب آمده است: «لئوپلد گورسکی مردنش را از 18 اوت 1920 آغاز کرد. وقتی راه رفتن میآموخت مرد. وقتی پای تخته میایستاد مرد و یک بار هم وقتی سینی بزرگی در دست داشت. وقتی امضای جدیدی تمرین میکرد مرد. وقتی پنجرهای را باز میکرد. تنها مرد، چون خجالت میکشید به کسی زنگ بزند. یا به یاد آلما مرد. یا وقتی دیگر نخواست یادش را بکند. در واقع، چیز زیادی برای گفتن نیست. او نویسندهی بزرگی بود. او عاشق شد. این بود زندگیاش.»
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «سالها قبل، وقتی انتشارات کوچکی در سانتیاگو تاریخ عشق را پذیرفته بود، ویراستار پیشنهادهایی کرد و لیتوینف که میخواست انعطافپذیر باشد سعی کرد آن تغییرات را اعمال کند. گاهی حتی میتوانست خودش را هم متقاعد کند که کاری که میکند آنقدرها هم فجیع نیست گورسکی مرده بود، لااقل کتابش بالاخره چاپ و خوانده میشد، کم چیزی بود؟ وجدانش در جواب این سوال معلومالجواب به او بیاعتنایی میکرد. آن شب، مستاصل، وقتی نمیدانست چه کند، یک تغییر دیگر هم اعمال کرد که ویراستار از او نخواسته بود. در دفترش را قفل کرد و دست برد به جیب بغلش و تکهکاغذی را که سالها همراه خود داشت باز کرد. کاغذ سفیدی از کشوی میزش درآورد. بالای آن نوشت: ...»