سالهای دسیسه و زهر
نویسنده: ریتا مونالدی - فرانچسکو سورتی
مترجم: جواد سید اشرف
سپتامبر سال 1683 در حالی که قره مصطفی سردار عثمانی و سپاهیان ینی چری شهر وین را محاصره کردهاند و دنیای مسیحیت از ترس شکست و اضمحلال به خود میلرزد، در یکی از میهمانسراهای شهر روم مرگ مسافر پیر به نام مورای، همه را دچار وحشت کرده است: مورای را زهر خور کردهاند یا او به مرض طاعون در گذشته است؟
پیگیری این پرسش خواننده را به دنیای زیرزمینی شهر روم، به دنیای صناعات کهنه و از یاد رفته اختر شماری و پیشگویی و به دنیای دسیسههای مخوف شاه لویی چهاردهم و پاپ اینوسنس یازدهم این دو قدرت بزرگ و متخاصم اروپای قرن هفدهم میکشاند و در نهایت آشکار میشود. که این داستان عجیب افسانه نیست، حقیقت مسلم تاریخ و نتیجه ده سال تحقیق و کاوش علمی است.
لئوناردو داوینچی
دمیتری مرشکفسکی
جواد سید اشرف
لئوناردو دی سر پیرو دا وینچی (۱۵ آوریل ۱۴۵۲ - ۲ مه ۱۵۱۹) دانشمند، نقاش، مجسمهساز، معمار، موسیقیدان، ریاضیدان، مهندس، مخترع، آناتومیست، زمینشناس، نقشهکش، گیاهشناس و نویسنده ایتالیایی دوره رنسانس بود. نبوغ او شاید بیش از هر چیز دیگری مورد توجه بوده است. لئوناردو معمولاً به عنوان نمونهٔ بارز یک مرد رنسانس معرفی میشود.از او به طور گسترده بزرگترین نقاش تاریخ یاد میکنند. عدهای نیز او را با استعدادترین شخصی میدانند که تا کنون در این جهان زندگی کرده است.
دا وینچی را کهنالگوی «فرد رنسانسی» دانستهاند. وی فردی بینهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در مجموعه یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه میباشند، ثبت کرده است. او طرحهای مبتکرانهای را برای ساخت سلاحهایی مانند توپهای بخار، ماشینهای پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود، هرچند که بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند.
دا وینچی اولین طراح هواپیما و صدها اثر معماری دیگر بهشمار میرود. یکی از طرحهای ابتکاری او لباس غواصی و زیر دریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به ساعت دا وینچی معروف است، کیلومترشمار و چیزهای دیگر را طراحی یا اختراع کرد و با استفاده از خط معکوس برای طراحیهای خود یادداشتهایی را نوشته است، که آنها را فقط در مقابل آینه میتوان خواند. شهرت جهانی دا وینچی بیشتر بهخاطر نقاشیهای شام آخر و مونالیزا است. مارکو روسکی دربارهٔ او میگوید: در حالی که گمانهزنیهای زیادی در مورد لئوناردو وجود دارد، چشمانداز او از جهان اساساً منطقی است و نه اسرار آمیز، و این که روشهای تجربی به کار گرفته شده او برای زمان خودش غیرمعمول بود.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: خورشید آثار و اندیشههای لئوناردو داوینچی در مقام نقاش، مهندس، پژوهشگر و فیلسوف، با آن نیروی خلاقه بیهمتا، آن قریحه و ذوق بینظیر و آن حس زیباشناختی دستنیافتنی، در عصر ما نیز همچنان میدرخشد و نورافشان است. اما تنها لبخند پررمز و راز «مونالیزا» نیست که دانشمندان همه اعصار و قرون را متحیر و مسحور کرده است - زندگی و زندگی و شخصیت آفریننده این اثر فناناپذیر نیز هنوز و همچنان پر از معنا و ابهام است.
دمیتری مرشکفسکی نویسنده نامدار روس و پرچمدار مکتب سمبولیسم در ادبیات این کشور با استفاده از منابع عصر خویش زندگی لئوناردو را در داستانی گردآورده که پس از صد سال هنوز هم بیرقیب و بیهمتاست. نویسنده با قلمی توانا و در قالبی پرنقش و نگار از پس و ورای «اسطوره» لئوناردو به شخصیت و ذات درون این بزرگمرد میپردازد و هنرمند را در مقاطع گوناگون زندگیاش - از نوجوان تشنه علم و آموزش تا پژوهشگر پرجوش و خروش ریاضیات و هنر و حکیمی که در خفا و به رغم ممنوعیت و خطر بدن انسان را کالبدشکافی میکند - میکاود و روح ناآرام و مزاج دمدمی این پیشاهنگ و پرچمدار دنیای نو را در متن و زمینه عصر و دورانی میپژوهد که تصورات انسان از جهان و خلقت متزلزل و دگرگون شده است.