در حال نمایش 3 نتیجه

نمایش 9 24 36

پس از تو

332,000 تومان

نام نویسنده : جوجو مویز

نام مترجم : مریم مفتاحی

لوسیا کلارک دختر پرستاری که در دنیای بزرگتری گشوده شده است میرود تا زندگی را از سر بگیرد و آهنگی دیگر از بودن خویش بنوازد لوسیا که اینک تحول عظیمی در او رخ داده است با تجربه ی جدیدی رو به رو میشود و شرایط به گونه ای رقم میخورد که یک بار دیگر در آزمون زندگی شرکت میکند و بر سر دوراهی می ایستد در نهایت مجبور میشود انتخابش را بکند و این شاید بزرگترین تصمیم زندگی اش باشد که.

جوجومویز روزنامه نگار و نویسنده ی انگلیسی متولد 1969 فارغ التحصیل دانشگاه لندن ویکی از معدود نویسندگانی است که دو بار موفق شد جایزه داستان بلند رمانتیک سال را از انجمن رمان نویسان رمانتیک دریافت کند وی که خود حدود ده سال برای روزنامه ایندیپندنت مقاله نوشته سال هاست که فقط به نوشتن رمان میپردازد.رمان من پیش از تو به قلم جوجومویز در صدر پر فروش های نیویورک تایمز قرار دارد و اقتباس سینمایی آن با نقش آفرینی دو بازیگر سرشناس انگلیسی امیلیا کلارک و سام کلافین ساخته شده است.

مریم فتاحی

متولد سال 1343 ساری

فارغ التحصیل رشته مترجمی زبان انگلیسی و زبانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی.

من پیش از تو

331,000 تومان

جوجو مويز

مترجم: مريم مفتاحي

ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزش‌های مخاطره‌آمیزی چون صخره‌نوردی می‌پرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ می‌دهد و به لحظه‌ای زندگی‌اش تغییر می‌کند و او...

من پیش از تو یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوب‌های زمینی خارج می‌شود و به لایه‌ی آرمانی می‌رسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا می‌سازد.

آسوشیتدپرس درباره این رمان می‌نویسد: بعضی کتاب‌ها را نمی‌توان زمین گذاشت. کتاب‌هایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیت‌هایش می‌شود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش می‌دهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتاب‌هاست. گاهی می‌خندید، گاهی لبخند می‌زنید و گاهی عصبانی می‌شوید، و بله، گاهی اشک می‌ریزید. پیشنهاد من: کتاب من پیش از تو را باید همراه با یک جعبه دستمال‌کاغذی فروخت.

نیویورک تایمز نیز نوشته است: نویسنده‌ی کتاب خواننده را در موقعیتی قرار می‌دهد که اشک‌ریزان بخواند و جلو برود... با دو شخصیت اصلی داستانش قصه‌ای می‌آفریند که در خاطره‌ها می‌ماند.

هنوز هم من

189,000 تومان
جوجو مويز ترجمه: راضيه مرادي

تلفنم رو از جيبم كشيدم بيرون و عكس‌ها رو رد كردم تا به عكس‌هاي مورد علاقه‌م از سم رسيدم كه با يونيفروم سبز تيره‌ش روي تراس نشسته بود. تازه كارش تمام شده بود و چاي مي‌نوشيد، در حالي كه به من لبخند مي‌زد. خورشيد پايين پشت سرش بود و يادم مي‌آد كه داشتم به خورشيد نگاه مي‌كردم كه چطوري پايين مي‌رفت. چايي من روي طاقچه پشت سرم سرد مي‌شد، در حالي كه سم با صبوري نشسته بود تا من ازش عكس بگيرم. «خيلي خوش‌تيپه! اونم مي‌آد نيويورك؟» اون شب خواب ويل رو ديدم. خيلي كم خوابش رو مي‌ديدم. روزهاي اولي كه اونو از دست داده بودم، اون‌قدر غمگين بودم كه فكر مي‌كردم يه نفر درست تو درونم يه سوراخ درست كرده. وقتي با سم آشنا شدم، خواب‌ها متوقف شدن. اما دوباره خوابش رو ديدم. بعضي وقت‌ها، اون‌قدر زنده به نظر مي‌رسيد كه انگار واقعا جلوي من وايساده بود.