رگیابی
اروين ولش
ترجمه: رضا اسكندري آذر
اروین ولش در ۲۷ سپتامبر سال ۱۹۵۸ در اسکاتلند به دنیا آمده و در ادینبورگ بزرگ شدهاست. مادرش خدمتکار بوده و پدرش نیز در فروشگاه فرش کار میکردهاست. وی در سال ۱۹۷۸ به لندن رفت و ابتدا به نوازندگی گیتار روی آورد. ولش سپس دوباره به ادینبورگ بازگشت و در رشتهٔ امبیای در دانشگاه هریوت وات تحصیل کرد. وی بهتدریج به نویسندگی روی آورد و همزمان کار موسیقی خود را نیز ادامه داد. این نویسنده سپس برای تحصیل در دوره نوشتن خلاقانه عازم آمریکا شد و در شیکاگو به این رشته پرداخت و رمان نویسی را نیز شروع کرد.
اولین رمانش را با عنوان رگیابی (به انگلیسی: Trainspotting) در سال ۱۹۹۳ نوشت و از آن پس تا به امروز هشت رمان منتشر کردهاست. وی جدای رمان به نمایشنامه و فیلمنامهنویسی نیز علاقه دارد.
رمان رگیابی ولش دربارهٔ اعتیاد به عنوان محبوبترین رمان اسکاتلند در ۵۰ سال اخیر به رأی مردم انتخاب شد.
«وقتي مواد ميزني، تنها چيزي كه نگرانشي مواد زدنه. وقتي مواد و ميذاري كنار، بايد نگران هزار تا چيز ديگهم باشي. پول نداشته باشي. نميتوني بري بار مشروب بخوري؛ پول داشته باشي، اونقده مي خوري تا جونت در بياد؛ با هيچ دختري آشنا نشي، سرت بيكلا ميمونه؛ با يكي آشنا بشي، زندگي تو جهنم ميكنه و اجازه نداري يه نفس راحت بكشي. يا بايد اونو انتخاب كني يا اين كه گند بزني تو رابطه و عذاب وجدان بگيري.»
شهر دزدها
گنگ محل
جان برن سايد
رضا اسكندري آذر
جان برن ساید نویسنده و شاعر اسکاتلندی متولد ۱۹۵۵ است.
ميگويند هر شخصي به زبان مادرياش فکر ميکند. سؤال اينجاست که لال مادرزاد به چه زباني فکر ميکند؟ مطابق با افسانه، اکبرشاه گورکاني فرمان داد کاخي در بياباني دور افتاده بسازند. وي دوازده نوزاد را از سرتاسر امپراتوري جمعآوري کرده، در آن کاخ قرار داد و پرستاري از آنها را به خدمتکاراني خاموش محول کرد، تا از اين طريق به پرسش ديرينه انسان در باب زبان تکلم پاسخ دهد: زبان تکلم فطريست يا اکتسابي؟ اين کاخ گُنگمحل نام گرفت. راوي روانپريش اين رمان، پس از شنيدن افسانه گنگمحل از مادرش، تصميم ميگيرد نسخهي مدرني از گنگمحل بيافريند تا به پاسخ پرسشهايش در باب ماهيت روح برسد.
مرد توی زیرزمین خانهام
والتر موزلي
رضا اسكندري آذر
پيرنگ مرد توي زيرزمين خانهام خيلي ساده آغاز ميشود: مردي جلوي در خانهات ظاهر شده و ميخواهد زيرزمينت را اجاره کند، اما ادامه و پايان آن… فقط ميتوانيم بگوييم؛ به اين سادگيها نيست.
اين رمان، اگرچه ابتدا اثري معمايي به نظر ميرسد، اما در مسير داستان، خواننده را در برزخي ميان نثر مختص ژانر معمايي و مجموعهاي از تمثيلهاي كافكايي سرگردان ميكند.
والتر موزلي در سال 2016 موفق به دريافت جايزه ادگار آلن پو و لقب «استاد بزرگ» ژانر معمايي گرديد.