از پا نیفتاده
اسب سرخ
جان استن بک
سیروس طاهباز
جودی پسرک آرام و کم رویی است که در یک مزرعه زندگی می کند . روزی پدر او اسب سرخی را همراه می آورد تا مال جودی باشد جودی قرار است از او مراقبت کند و بسیار به اسب دل بسته می شود . کتاب شرح مراقبت ها و احساس های جودی به اسب سرخ است . هرچند در ادامه داستان اسب سرخ می میرد و قرار است نلی اسب ماده مزرعه باردار شده و کره او به جودی برسد و اینجا شاهد مراقبت های جودی از یک اسب باردار نیز هستیم.
دره دراز
جان استن بک
سیروس طاهباز
اگر جادويي در داستاننويسي وجود داشته باشد، هيچكس به مانند استنبك قادر به انتقال آن به ديگران نخواهد بود. براي انجام اين كار نويسنده بايد دغدغه اين را داشته باشد كه با پيشروي اتفاقات داستان، چگونه مخاطب را در خلق داستان خود شريك سازد. «دره دراز» به عنوان يكي از به يادماندنيترين مجموعه داستانهاي اشتاين بك، نمونهاي بيبديل از اين شيوه نگارش است. كتاب در قالب پنج داستان مجزا، روايتگر زندگي انسانهايي فراموششده در حاشيهايترين شهرهاي آمريكاست كه رنج و مصيبت زندگي آنان، احساسي عميق از شگفتي، همدردي و درك مسائل انساني را در مخاطبين خود به وجود ميآورد.
صادق هدایت (بوف کور)
مرگ و زندگی (مجموعه داستان)
جان استن بک
سیروس طاهباز
«مرگ و زندگي» منتخبي است از ادبيات پراكنده جان استنبك در قالب يك مجموعه داستان. به مانند ساير شاهكارهاي استنبك مفاهيم به كار برده شده در اين داستانها براي مخاطب ملموس و درد آشناست. در «مولي مورگان» به عنوان شاخصترين داستان اين كتاب، نويسنده به جاي مقدمهچيني براي فرار از دنياي پر از ستم و نابرابري، مخاطبين را به رويارويي با واقعيت دعوت ميكند. در بخشي از اين داستان ميخوانيم: «يك بار پدر رفت و ديگر برنگشت، هيچوقت پول نميفرستاد و كاغذ هم نمينوشت. اما اينبار ديگر حسابي غيبش زد. تا دو سال منتظر شدند. بعد مادرشان گفت او بايد مرده باشد. بچهها از اين فكر لرزيدند. اما باور نكردند. چون آدمي به خوبي و زيبايي پدرشان نميشد كه بميرد...»
مروارید
جان استن بک
سیروس طاهباز
اثري خواندني از جان استنبك كه در سال 1947 به چاپ رسيد. صيادي فقير در جنوب مكزيك كه زندگياش را از راه جستجوي مرواريد تامين ميكند. بيماري كويوتيتو، فرزند خانواده، پدر را براي سفري پرمخاطره به دريا ميكشاند. پيدا كردن بزرگترين مرواريد دريا اين تصور را براي او به وجود ميآورد كه درهاي خوشبختي به روي آنها گشوده شده است. اما اين گنج، چيزي جز تباهي و نابودي براي آنها به ارمغان نميآورد. اين داستان نيز همانند ساير كارهاي استنبك، حول محور فقر، تبعيض و بيعدالتي است. جوايز متعدد و تحسين منتقدين در محافل ادبي آمريكا، اين كتاب را در زمره آثار خواندني سبك ناتوراليسم قرار داده است.