توصیه هایی به جوانی که می خواهد به جایی برسد (در باب خودپسندی)
رایان هالیدی، نویسندهای که مفاهیم خودشناسی و موفقیت را با شیوه مخصوص خودش آموزش میدهد در این کتاب هم دست به شیوهای متفاوت برای آموزش زده است. هالیدی در این اثر از خودپسندی حرف میزند.
عنوان کتاب را که میخوانید فکر میکنید این اثر در ستایش خودپسندی است درحالی که وقتی آن را باز میکنید، حال و هوای دیگری دارد.
هالیدی در این اثر با شما از آدمهایی حرف میزند که نوابغ خودشیفته نیستند. کسانی که اهدافشان را بر تمایلشان به دیدهشدن و شناختهشدن، برتری دادهاند.
او میگوید خاص بودن یا قدرت، اختیار و انگیزه داشتن همیشه خوب است اما هدف ما در این کتاب، پرداختن به این موضوع نیست. صفحات و مطالب این کتاب جوری تنظیم شدهاند تا در آخر شما به این جمله برسید: «خودتان را بیشتر دست کم بگیرید» روی داستانهایی که درباره منحصربه فرد بودنتان تعریف میکنید، کمتر حساب کنید و در نهایت برای کاری که میخواهید با آن دنیا را دگرگون کنید، بیشتر وقت بگذارید.
او با استناد به این سخن بیسمارک که میگوید: «بلاخره هر احمقی هم میتواند از تجربه خودش عبرت بگیرد، ترفند اصلی عبرت گرفتن از تجربه دیگران است» میگوید کتاب حاضر حول بخش دوم ایده بیسمارک، یعنی عبرت گرفتن از تجربه دیگران شکل گرفته است. او در این کتاب شما را به کاوش در خودپسندی خود و خودپسندی کسانی دعوت کرده که سالها آنها را الگوی خودتان میدانستید.
عشق کافی نیست
تنها راهي كه ميتوانيد به طور كامل از عشق در زندگي لذت ببريد اين است كه تصميم بگيريد به چيزي «مهمتر از عشق» در زندگيتان بپردازيد. ميتوانيد در زندگي خود عاشق افراد زيادي شويد. ميتوانيد عاشق افرادي شويد كه برايتان مناسباند يا مناسب نيستند. ميتوانيد به شيوههاي سالم و ناسالم عاشق شويد. ميتوانيد در جواني يا در ايام پيري عاشق شويد. عشق منحصر بهفرد نيست. عشق خاص نيست. عشق كمياب نيست؛ اما عزتنفس اينگونه است، و همچنين شأن و تواناييتان در اعتماد كردن را از دست ميدهيد، به دست آوردن مجدد آنها كار بسيار دشواري است. عشق تجربهاي فوقالعاده است. يكي از بزرگترين تجاربي است كه زندگي به ما تقديم ميكند و چيزي است كه همه بايد آرزوي احساس كردن آن و لذت بردن از آنرا داشته باشند؛ اما عشق مانند هر تجربهي ديگري، ممكن است سالم يا ناسالم باشد. مانند هر تجربهي ديگر، نبايد اجازه بدهيم هويتمان يا اهداف زندگيمان را تعريف كند. نبايد اجازه بدهيم نابودمان كند. نبايد هويت و ارزش خودمان را قربانياش كنيم؛ چون وقتي اين كار را بكنيم، هم عشق را از دست ميدهيم و هم خودمان را. در زندگي، به چيزهايي بيشتر از عشق نياز داريد. عشق عالي است، عشق ضروري است، عشق زيباست؛ اما عشق كافي نيست.